سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز ۰۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
بنزین 3 هزار تومانی و آنچه روحانی باید انجام دهد
با پیشنهاد و اصرار دولت اصلاحطلب رئیسجمهور روحانی، از ساعت صفر بامداد جمعه گذشته، نرخ بنزین در کشور افزایش یافت.
رخدادی که اگرچه سالها قبل میبایست رخ میداد اما اجرای آن در مقطع کنونی پیوستهایی مثل ضرورت "نظارت دولت بر قیمتها" و "دور نگه داشتن سبد معیشت مردم از تنشهای اقتصادی" نیز دارد که البته تاکنون به هر دلیلی آنطور که باید و شاید اجرا نشدهاند.
این عدم اجرای پیوستهای لازم و آغاز یکباره یک طرح ضروری، اما اذهان را به سمت نوستالژی برخی اظهارات در داخل دولت میکشاند...
نوستالژیهایی مثل سخنرانی 2 سال قبل علیرضا علویتبار در میز تحلیلی «مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری» که با کنایه خواستار برگزاری تظاهرات میلیونی علیه نظام اسلامی و "ایفای نقش دوباره جمهور در بنیانگذاری" شده بود.[1]
و یا همینطور یادداشت نوروز امسال علی ربیعی در ویژنامه روزنامه دولتی ایران که طی آن گفته بود:
«فکر میکنم اگر بر همین سیاق سال ۹۸ را ادامه دهیم چشم انداز روشنی در پیش نخواهیم داشت و برای جامعه امکان بروز تحرکات اجتماعی و انتقال ناآرامیهای ذهنی به ناآرامیهای فیزیکی را کاملاً متصورم.»[2]
او در مقطعی دیگر نیز درباره تأثیرات تحریمها نوشته بود: بیشترین خسارت در مقابل رئیسجمهور نامتعادل امریکا (ترامپ) متوجه جامعه کارگری ایران است. امکان از دست رفتن مشاغل و مواجهه با بیکاری در برخی از صنایع و خدمات کاملاً قابل تصور است که بر وضع بغرنج کارگری خواهد افزود![3]
به این اظهار نظرهای نوستالژیک البته میتوان اصرارهای روزمره رسانههای دولت و اصلاحطلبان مبنی بر «ناامیدی مردم ایران» را نیز اضافه کرد.
*سؤال واضح این است که آیا این اظهار نظرهای عجیب که با صحنهگردانی عوامل دولت رخ دادهاند و اشارات مستقیمی به "ناراضی بودن و ناراضی شدن مردم" دارند؛ در عدم اجرای پیوستهای اشاره شده در بالا، نقش و تأثیری داشتهاند یا خیر؟!
این نکته بدیهیست که دولت باید در کنار اجرای مصوبات ضروری، پیوستهای ضروری آنها را هم رعایت کند.
پیوستهایی مثل "نظارت دولت بر قیمتها" که قبل از گرانی بنزین هم اجرا نشدند فلذا شاهد چند برابر شدن قیمت گوشت، خودرو و مسکن شدیم.
و پیوستهایی مثل دور نگه داشتن سبد معیشتی از تنشهای اقتصادی و کوپنیسازی اقلام مورد نیاز مردم که حتی از سوی برخی چهرههای استخواندار سیاسی نیز به دولت محترم گوشزد شد اما فعلا کمترین اثری از آن نمیبینیم.
آشکار است که اگر همچنان شاهد تعلل در اجرای این سیاست ضروری (نظارت بر قیمتها) که از شئون حکومتی دولت است، باشیم؛ بنزین هم بر آتش قیمتهای لجام گسیخته ریخته خواهد شد!
و این مسئله رفع نمیشود مگر با التزام دولت محترم به نظارت بر قیمتها!
البته دولت محترم از یک طرح حمایت معیشتی از 18 میلیون خانوار ایرانی صحبت کرده است که اولا هنوز ابهامات زیادی در ذهن مردم پیرامون آن وجود دارد و ثانیا این طرح و هر طرح دیگری هرگز رافع ضرورت اجرای نظارت بر قیمتها نیست.
گفتنیست، کارشناسان و مقامات بلندپایه دولت اعلام کردهاند که دولت آقای روحانی نظارت بر قیمتها را کار صحیحی نمیداند و در درست و غلط آن نیز تردید دارد![4]
***
تمرین یک بازیگر تئاتر در شرایط غیر انسانی!
«حمیدرضا نعیمی»، از بازیگران تئاتر کشورمان در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایسنا گفته است: متاسفانه این روزها در شرایط بدی تئاتر کار میکنیم و مجموعه تئاتر شهر حتی جایی برای تمرین ندارد و به جای پلاتوهایی (مکانهای تمرین نمایش) که یک زمان در ساختمان اداره تئاتر بود، ما را به یک پلاتوی آلوده، غیر استاندارد، پر از سر و صدا و بدون هیچ آرامشی فرستادند که این شرایط اصلاً انسانی و منصفانه برای آماده کردن یک کار هنری نیست.
او میافزاید: به جای اینکه روز به روز پلاتوهای دولتی بهتر و پیشرفتهتر شوند همه چیز بدتر میشود و مسئولان هیچ شرایطی برای آرامش روحی و روانی کارکنان تئاتر ایجاد نمیکنند. برای این وضعیت باید به آنها خسته نباشید گفت، چون به نظر میرسد تئاتر کار کردن در این شرایط که کرامت و تشخص هنرمند در آن به هیچ انگاشته میشود یک برنامهریزی در حال انجام است و من نمیتوانم این اتفاقات را پای عدم امکانات و عدم بودجه بگذارم. اصلا مگر میشود یک مجموعه دولتی جایی مناسب برای تمرین نداشته باشد؟
وی همچنین اظهار میکند: علاوه بر اینها نیامدن تماشاگر به سالن تئاتر به دلیل اوضاع اقتصادی، یعنی اینکه هنرمندان تئاتر کار نکنند یا به پروژههای ضعیف تلویزیونی بپیوندند. این روند مثل تعطیلی کتابخوانی به تعطیلی تئاتر هم میانجامد تا در این مملکت فقط تلویزیون باقی بماند. به نظر میرسد هدف همین است و گرنه چرا دولت باید سوبسید در حوزه فرهنگ و هنر را به حد صفر برساند؟[5]
*طبعا کمبود همیشگی امکانات، هنرمندان تئاتر را از کار کردن در یک فضای آرمانی دور میکند اما این مقولات نبایستی سبب ذبح واقعیت شود...
واقعیت این است که هماکنون سالنها و پلاتوهای بسیاری در سطح شهر تهران بصورت دائمی و استیجاری وجود دارد که هنرمندان تئاتر میتوانند از آنها استفاده کنند.
بازار اقتصاد تئاتر و درآمد برخی بازیگران تئاتری هم با وجود مشکلات اقتصادی، چندان بد نیست و کمتر پیش میآید که نمایشی در یک ساعت مانده به آغاز اجرا؛ همچنان صندلی خالی داشته باشد.
بلیط برخی تئاترها هم اساساً در دسترس همه مردم نیست و استقبال از آنها به حدی زیاد است که بایستی در بازار سیاه و با قیمتهای چند برابر به دنبال بلیط آنها بود!
تمدید اجرای برخی نمایشها نیز مسئله دیگری است که به وضوح نشان میدهد اوضاع هنرمندان تئاتر کشورمان در تهران چندان هم غیر انسانی نیست.
رونق این هنر نمایشی در پایتخت ایران به جایی رسیده است که زمزمههای بسیاری برای تشکیل تئاترهای مستقل و سالنهای خصوصی نیز شنیده میشود و برخی محافل تئاتری دیگر هیچ نیازی به پول بلیط مردم عادی نیز احساس نمیکنند.
البته در این میان برخی بازیگران عزیز تئاتر نیز با مشکلاتی مواجه هستند که بعید است این مشکلات لزوما به نظّار دولتی و دستگاههای حاکمیتی مربوط باشد بلکه وقتی علل این مشکلات واکاوی میشود شاهد دلایل درونگفتمانی و مقولاتی مثل حضور سلبریتیها در تئاتر، تشکیل حلقههای حرفهای انحصاری و سلیقه برخی کارگردانان و عوامل تئاترها هستیم.
خوانش ماجرای پیشگفته، قضاوت درباره این گفته را راحتتر میسازد که آیا آنطور که نعیمی گفته است؛ مسئولان به دنبال تعطیلی تئاتر هستند یا خیر؟!
***
کنایههای نامزد سرلیستی اصلاحطلبان به «ولایت فقیه»!
«حسین مرعشی»، از دستگیرشدگان فتنه 88 و کسی که عبدا... ناصری، عضو شورای مشورتی اصلاحطلبان از وی با عنوان سرلیست احتمالی اصلاحطلبان در انتخابات اسفندماه یاد کرده است[6] به تازگی در بخشی از یک گفتوگوی ویدئویی با سایت اعتمادآنلاین در پاسخ به اینکه " آقای حسین مرعشی به ولایت فقیه التزام و اعتقاد عملی دارد یا نه؟" گفته است:
«بالاخره یک امر فقهی است، مخالفان و موافقانی هم دارد.»[7]
*البته این صراحت لهجه حسین مرعشی جای خوشوقتی دارد!
خوشوقتی از آنرو که او به صراحت حاضر نیست رفتار قانونی و الزامی یک فعال سیاسی ایرانی را از خود بروز دهد و به ولایت فقیه ابراز التزام کند.
و این مسئله کار ناظران سیاسی و نظّار قانونی را درباره قضاوت پیرامون وی راحت میسازد.
بله! آقای مرعشی درست میگوید و مسئله «ولایت فقیه» یک امر فقهی است که مخالفان و موافقانی دارد اما این جمله یک تکمله مهم نیز دارد و آن اینکه پذیرش ولایت فقیه برای تمام فعالان سیاسی در ایران یک ضرورت قانونی است.
به سخن دیگر اینکه در ایران و در هیچ کشور دیگری نمیتوان کار سیاسی و اجرایی انجام داد اما به قانون اساسی و بایستههای آن ملتزم نبود و یا نسبت به آنها ژست اپوزسیونی گرفت.
عدم التزام به ولایت فقیه یکی از اصلیترین دلایل ناکارآمدی برخی افراد و جریانها در طیف اصلاحات و وابستگان نزدیک به این مشرب فکری در ایران است.
این مسئله آشکار است که جریانی که به ولایت فقیه در مکتب شیعه التزامی نداشته باشد؛ از ساحتهای مورد تأکید ولایت مثل خدمتگزاری به مردم و "مدیریت جهادی" دور میماند و همچنین کسی که از شرق دور میشود به غرب میرسد؛ در سمت دیگر ماجرا مجبور به تعظیم در مقابل مفاهیمی مثل لیبرالیسم، تحقیر مفهوم "مردم" و شادخواری خواهد شد.
همان مفاهیمی که مردم در طول تمام این سالها از اصلاحطلبان دیدهاند.
***
5_ https://www.isna.ir/news/98082415518/
7_ https://etemadonline.com/content/359735