با توجه به بالا رفتن حجم بدهی های ارزی باشگاه های لیگ برتری به مربیان و بازیکنان خارجی شان باید فکر جدی برای جلوگیری از این ضرر چند ده میلیاردی کرد.

سرویس ورزش مشرق – از روزی که پای بازیکنان و مربیان خارجی به لیگ برتر کشورمان باز شده به ندرت اتفاق افتاده که باشگاهی بدون دردسر در بازپرداخت مطالبات آنها فصل را به پایان ببرد. با توجه به شرایط کشور و تحریم هایی که با آن دست به گریبان هستیم یکی از بی ثبات ترین موارد در بحث اقتصادی قیمت دلار است.

بطور مثال باشگاهی با ۴ بازیکن خارجی و ۲ مربی خارجی قرارداد می بندد و برای هر یک حدود ۲۰۰ هزار دلار هزینه می کند. این رقم که در تابستان منعقد می شود در بهار سال بعد با افزایش قیمت دلار به دو یا بعضا سه برابر، هزینه ای پیش بینی نشده روی دست باشگاه می گذارد. باشگاهی که در میانه راه با معضلات دیگری مانند لغو مسابقات، مصدومیت و هزینه جراحی و اتفاقات غیرمترقبه دیگری مانند به خدمت گیری بازیکن جایگزین برای عضو مصدومش مواجه می شود مجبور است در کنار همه افزایش قیمتهای دیگر مثل هزینه اقامت در هتل، بلیت هواپیما، خورد و خوراک، دارو و مکمل‌های بهداشتی (که همگی به قیمت دلار وابسته هستند) و لوازم ورزشی مورد نیاز تیم با کسری بودجه مواجه و سرانجام در پرداخت مطالبات اعضای تیم بازبماند!

در چنین مواردی، می توان بازیکن داخلی را قانع به تحمل بیشتر برای دریافت حق و حقوقش کرد ولی بازیکن یا مربی خارجی بدون توقف راهی فیفا شده و نسبت به عدم دریافت طلبش شکایت می کند. چرخه ای تکراری که تقریبا کودکان ۷ یا ۸ ساله ای که فوتبال را دنبال می کنند هم در جریان اتفاقات بعدی و تَلنبار شدن بدهی های ارزی روی بدهی های ریالی و در نهایت بسته شدن پنجره نقل و انتقالاتی و غیره هستند!

*قانون تکراری اما مفید!

می توان با نقب به گذشته ای نه چندان دور سراغ راهکاری رفت که می توان در این ایام به آن فکر کرد. به یاد داریم سالی که به دلایل مشابه با موضوع این گزارش، سازمان لیگ با استفاده تیم‌ها از دروازه بان خارجی مخالفت کرد و در ادامه چه نسلی از دروازه بانان خوب و جوان به فوتبال کشور تزریق شدند!

بیشتر بخوانید:
 

سود انحلال استقلال و پرسپولیس از وضعیت کنونی بیشتر است/چرا کسی یقه این وزیر پرخطا را نمی‌گیرد؟!

*به فوتبال تنفس بدهید!

اگر آن روز درد فقط کاهش تعداد دروازه بان خوب و خالی شدن نیمکت تیم ملی بود امروز مشکلات بزرگتر و در سطحی گسترده تر فوتبالمان را آزار می دهد. روزی نیست که سایتها و خبرگزاری های ورزشی درباره شکایتهای خارجی ها چیزی ننویسند و یا تهدیدی از زبان شان نقل نشود! مسئولان وزارت ورزش و فدارسیون فوتبال می توانند در چنین وضعیتی با یک تصمیم جدی درباره عدم استفاده باشگاه ها از بازیکنان و مربیان خارجی لااقل برای یکی دو فصل، شرایط جدیدی را امتحان کنند تا ضمن تنفس یک ساله باشگاه ها در مواحهه با شکایتهای ارزی از سوی فیفا، توجهی جدی تر به نیروهای بالقوه داخلی صورت بگیرد.

* خودمان را نمی بینیم!

در سالهایی که شعار کشور اتکا و توجه بیش از پیش به تولیدات ملی بوده و مقام معظم رهبری نیز همواره بر این موضوع تأکید داشتند که تیمهای ورزشی از مربیان ایرانی استفاده کنند به خودی خود می تواند چراغ راهی باشد که در دوران پساکرونا در ابتدای آن ایستاده ایم. اتفاقی که موجب می شود بیشتر به داشته هایمان فکر کنیم و خودمان را که اصلا نمی بینیم بیشتر و بهتر ببینیم.

* لیگ ایران تعمیرگاه نیست!

لیگ فوتبال ما گرچه دارای پتانسیل های بالای فنی و فردی است و هر ساله جوانان برومندی را به تیم های اروپایی ترانسفر می کند ولی لیگی هم نیست که خارجی ها برای بودن در آن سر و دست بشکنند. کما اینکه در همین چند ساله شاهد بودیم مهاجمانی را به ایران آورده اند که از آخرین حضورشان در میادین ورزشی ۹ ماه می گذشت و یا از آخرین گلی که در فوتبال زده بودند ۱۱ ماه سپری شده بود! فوتبالیست های اوکراینی که برانکو آنها را به ایران آورد و هنوز هم کسی درباره چرایی این اقدام متوجه دلایل اصلی اش نشده است. ظاهرا برداشت درست دلالها از فوتبال ایران این است که آن را تعمیرگاهی می دانند برای بازسازی فوتبالیست های اسقاطی!

*شده‎ایم پله برقی!

لیگ ما با همان پتانسیل و تقابلی که با لیگ های عربی منطقه در لیگ قهرمانان آسیا دارد در واقع تبدیل شده به پله برقی برای بازیکنان اسقاطی یا کم نام و نشان که تنها با نیم فصل بازی در ایران پیشنهادات خوبی از شیوخ عرب دریافت کرده و می روند و البته تا آخرین دلار پولشان را هم از ما می گیرند و با سه برابر دستمزد برای آنها توپ می زنند. فوتبالی که درست مانند پله برقی، پس از رسیدن به انتهای فصل به پایین برمی گردد و غرق در مشکلات بیش از پیش خودش می شود! تا کجا باید اینچنین، نردبان دیگران بوده و خود در باتلاق خودساخته فرو برویم؟ باتلاقی که دلال ها برای مدیران باشگاه ها ایجاد کرده اند و کارشان شده آوردن بازیکنان دسته چندم و کم اثر به فوتبال ایران، البته با دستمزدی چند برابر!

*قطع دستان دلالها!

بی گمان یکی از مهمترین دستاوردهای منع بکارگیری خارجی ها در لیگ برتر قطع دستان آلوده دلالها از خزانه باشگاه هاست. در ادامه ممانعت از خروج ارز از کشور و در نهایت صرف هزینه های اضافی باشگاه ها برای تجهیز زیرساختهای خودشان.

*ریال در جیب ایرانی!

مدیران فوتبال باید متوجه این موضوع باشند و از تجربه دروازه بانان استفاده کنند که در نبود بازیکنان خارجی سقف مشخصی برای فوتبالیستها و مربیان داخلی تعیین کنند تا مثل همان روزها که قیمت دروازه بانان بیشتر از آقای گل مسابقات شده بود شاهد رشد نجومی قیمت بازیکنان داخلی نباشیم. گرچه حتی اگر این اتفاق هم بیافتد باز هم پول مملکت، درون کشور هزینه می شود و ریالی از این خاک بیرون نمی رود.

*دلار را به معلم تبدیل کنیم!

قطعا اگر همه باشگاه ها موظف شوند هر ساله بخشی از بودجه شان را صرف برگزاری کلاسهای پیشرفته فوتبال برای مربیان کشورمان کنند از این طریق می توان به تولید نسلی پویا و به روز از مربیان فوتبالی رسید تا ضمن بی نیازی کشور به مربی خارجی، حتی مربیان کشورمان را به خارج هم ترانسفر کنیم.

*تولید داخلی توفیق اجباری!

تولید داخلی و ایده های جدید همگی زاییده دشواری های روزگار است. در ماه هایی که کرونا فوتبال را هم مثل سایر بنگاه های اقتصادی تحت فشار گذاشته شاید این توفیقی اجباری برای نسل طلایی بازیکنان  مربیان فوتبال مان باشد. مربیان جوان و خوش فکری مانند مهدوی کیاها، پاشازاده ها، امامی فرها، هاشمیان ها، خاکپورها و مشابه این افراد که به دلیل نشستن مربیان درجه سه و چهار اروپایی روی نیمکت تیمهای فوتبالی در لیگ برتر و دسته یک جایی برای عرضه توانایی های شان ندارند. کما اینکه وقتی به علی دایی، علی کریمی، جواد نکونام، یحیی گل محمدی و فرهاد مجیدی ها فرصت داده شد خودی نشان دادند و باعث خرسندی است که امروز تیمهای صدرجدولی همگی از مربیان ایرانی بهره می برند.

*#در_ایران_بمانیم!

در دوران کرونا که سازمان بهداشت جهانی همه را تشویق به در خانه ماندن کرده فوتبال هم باید با تأسی از این موضوع، در خانه (ایران) از نیروهای خودی بهره ببرد و در حالی که کشور از اوضاع کرونایی در همین مدت کوتاه، میلیاردها دلار بابت توقف صادرات غیرنفتی ضرر کرده بیش از این به خودمان ضرر و لطمه نزنیم.

البته که این ایده ها و پیشنهادها به وفور به مدیرانی که باید عمل کنند داده می شود ولی در حد حرف می ماند و خواسته یا ناخواسته اهمیتی به آن ها داده نمی شود. به امید روزی که یک یا چند مرد عمل پیدا شده و دست دلال ها را قطع و مانع هدررفت بیش از پیش بیت المال شود.

برچسب‌ها