مشرق، دكتر احمدي نژاد با همه فراز و فرودها در عملكردش اما نشان داده است كه براي همه مردم و به ويژه مستضعفين دل نگراني دارد و برخلاف برخي ديگر از دولتمردان سابق و فعلي، حصول پيشرفت را توجيه كننده له شدن استخوان مردم لاي چرخ هاي توسعه نمي داند و سفرهاي استاني دولت به همين نيت طراحي و اجرا شده اند.

دور اول سفرهاي استاني دولت در ميان فريادهاي مخالفت، مانع افكني و بهانه تراشي هاي بسيار مخالفان با استقبال گسترده مردم برگزار شد و دور دوم و دور سوم و اينك دور چهارم سفرهاي استاني هيات دولت.

سفرهاي دور چهارم تقريبا شبيه سفرهاي دور دوم هستند كه رييس جمهور به مركز و شهرستان هاي هر استان سفر مي كند و وزرا و معاونين و مديران دولت نيز علاوه بر شهرستان ها به شهرها و مناطق كوچك تر استان سفر مي كنند.

تا اينجاي كار ايرادي بر سفرها و محتواي آنها وارد نيست، اما ... .

نقل است كه شبي از شب هاي زمستاني سرد، پادشاهي از سر بي خوابي به بيرون از قصر مي رود و هنگام بازگشت نگهبان جلوي در را با لباس هايي اندك مي بيند و از او جويا مي شود كه آيا با اين لباس هاي نازك و اندك، در اين برودت هوا احساس سرما نمي كني؟ نگهبان در پاسخ مي گويد كه ديگر به اين وضع عادت كرده است و پادشاه به او وعده مي دهد كه پس از رفتن به داخل قصر براي او لباس گرم خواهد آورد. صبح آن شب وقتي پادشاه از خواب بر مي خيزد، به ياد وعده خود مي افتد و به سراغ نگهبان بخت برگشته مي رود او را نقش بسته بر زمين مي يابد كه از سرما جان باخته و كاغذي در دست دارد. بر روي كاغذ نوشته بود كه من به سرماي هوا عادت كرده بودم اما امشب وعده شما براي لباس گرم، تاب و توان مرا در برابر سرما ربود.

سفرهاي سه دور قبلي در شناسايي نيازهاي مناطق كمتر برخوردار و تمهيد مصوبات و سياست هايي براي رفع آنها بسيار مناسب و لازم بود اما اينك و در آخرين سال عمر دولت دهم با توجه به تاكيد خود دكتر احمدي نژاد بر اينكه دولت تمام توان خود را بسيج خواهد كرد تا وعده ها و طرح هاي مصوب اين دولت تا قبل از پايان عمر آن عملياتي و اجرايي شوند به نظر مي رسد لازم است ادامه سفرهاي دور چهارم به نحو ديگري برنامه ريزي و اجرا شوند تا نتايج ملموس تري از اين بخش از تلاش هاي دولت حاصل شود.

آقاي احمدي نژاد هر سفر شما به مناطق مختلف كشور، موجي از اميد در دل مردمي كه از جبر روزگار خود را از درگاه الهي مانده و از ادارات مختلف دولتي رانده يافته اند، ايجاد مي كند. به چشم خود ديده ام زنان و مرداني را كه در سفرهاي استاني و حتي پروژه اي جنابعالي، خود را به آب و آتش مي زنند بلكه دقيقه اي با شما درد دل كنند تا گره از كارشان باز شود و وقتي در اغلب اين موارد امكان ديدار با شما را نمي يابند حال همان نگهباني را دارند كه اميدشان نااميد شده است.

آقاي احمدي نژاد پيشنهاد مي كنم به جاي آنكه در سفرهاي استاني، حضور مردمي را در معرض چشم دشمنان نظام قرار دهيد و بعد فقط با يك سخنراني براي آنها كه از حضور يك ساعته شما در شهرستانشان ميليون ها اميد براي خود ساخته اند، برنامه سفرتان به آن شهرستان را به سرانجام برسانيد، روشي ديگر برگزينيد تا به عنوان نماينده مردم بر اجراي آنچه در سفرهاي قبل تصويب و تمهيد كرده ايد، نظارت كنيد تا همان نيازهايي كه مردم به اميد رفع شان در ديدار با شما به آب و آتش مي زنند، با اجراي بهتر و سريع تر همين مصوبات برطرف شود.

آقاي احمدي نژاد بهتر نيست به جاي حضور صرف در يك ورزشگاه و سخنراني براي مردم، بدون اعلام قبلي به دفاتر ادارات و دستگاه هاي مختلف تحت امر خود رفته و مثلا فهرستي از مديران آن اداره، سوابق و تجربيات آنها، تحصيلات و مهارت هاي مرتبط و نامرتبط شان با شغل مورد تصدي اشان و نحوه عملكردشان در شغل مورد تصدي فعل و قبل ايشان را مورد بررسي قرار دهيد.

آيا بهتر نيست به جاي اينكه مردم را در سرما و گرما، سر پا نگه داريد تا اين حضور و دلدادگي مردم به نظام و خدمتگزارانش را در چشم دشمن فرو كنيد و درست هنگام اذان ظهر و وقت فضيلت نماز، براي ايشان از فضايل نماز اول وقت بگوييد، يك راست در محل اجراي پروژه هاي پرشمار سه دور سفرهاي استاني دولت حضور يابيد، تا كيفيت و نحوه اجراي اين پروژه ها را از نزديك و بدون واسطه دنبال كنيد؟

آيا فكر نمي كنيد با اين شيوه اميد تعداد بيشتري از مردم به حضور شما در شهرستان محل اقامتشان به ثمر برسد؟