به گزارش مشرق، برخی والدین تصور می کنند که اگر کودکشان در جمع کسی را اذیت کرد یا کار اشتباهی انجام داد، به زور باید او را مجبور به عذرخواهی کنند ، حال هر کسی و هر جایی که باشد فرقی ندارد! در حالیکه این تفکر، یک روش تربیتی غلط است.
بیشتر بخوانید:
چطور «نه گفتن» را به کودک یاد دهیم؟
بهتر است به جای اینکه در جمع، بچه را وارد به عذرخواهی کنیم، خودمان به جای کودک در آن لحظه معذرت خواهی کنیم و وقتی به خانه برگشتیم در خانه و به تنهایی با کودک صحبت کنیم و از الفاظ تهدیدی مثل اینکه «به خانه برویم به خدمتت می رسم» یا «دعا کن به خانه نرویم» برای ناراحت کردن بچه استفاده نکنیم چرا که تنها خانه را محلی ناامن برای او جلوه می دهید و باعث می شود دعا کند که هیچ وقت به خانه نیاید.
*نوع صحبتمان با کودکی که اشتباهی مرتکب شده چطور باشد؟
در روایات آمده است که امام علی(ع) از امام حسن(ع) پرسید: فرزندم راه جلوگیری از لغزش ها چیست؟ امام مجتبی (ع) پاسخ داد: بدی ها را با نیکی از میان برداشتن. با توجه به این حدیث در مقابله با لغزش ها و رفتارهای ناپسند کودکان باید از روش های صحیح استفاده کرد. به طور مثال پرخاشگری کودک را نمی توان با خشونت اصلاح کرد یا مثلاً رفتارهای نادرست مثل فرار از مسئولیت، دزدی، تقلب، ناسازگاری ، حسادت، دروغ، کم رویی، خیالبافی، ترس، اضطراب و... نمونه رفتارهای نامطلوب دیگر که می توان راه های نتیجه بخشی را برای اصلاح آنها بر اساس آموزه های اهل بیت(ع) در پیش گرفت.
*قاضی بی رحم نباشید
بهتر است ابتدا با لحنی عادی و بدون سرزنش، کاری که کودکتان کرده را مرور کنید. اگر هم خودش توضیحی داد اجازه بدهید از خودش دفاع کند و شبیه یک قاضی بی رحم رفتار نکنید!
به طور مثال زمانی که به منزل رفتید به اتاقش بروید و برایش بگویید که مثلا تو در منزل عمو یا خاله بچه کوچک آنها را به این شکل کتک زدی و باعث گریه و ناراحتی او و اهل خانه شدی.
*احساسش از ناراحتی دیگری را بپرسید
نکته دوم درباره اثری که رفتار کودک بر آن فرد گذاشته بحث شود. بهتر است با سوال اینکه فرض کنید یکی با تو این کار را کرده به نظرت چه حس و احساسی خواهی داشت.
با لحن مناسب اکثر مواقع کودک در این شرایط احساس گناه می کند و تمایل به جبران دارد که می توانید برای جبران راهنمایی اش کنید. مثلا اگر گفت میخواهم عذرخواهی کنم تلفن را بردارید تا خودش با کودک دیگر که باعث ناراحتی اش شده صحبت کند ولی او را مجبور به عذرخواهی نکنید یا اینکه بگویید برای پسرعمویت اگر دوست دارید کادویی بخریم و برایش ببریم تا از دلش بیرون بیاید اگر او موافقت کرد این کار را بکنید.
در هر صورت ممکن است خودش راه جبران را به یاد ما بیاورد و باعث خوشحالیش بشود ما هم اینطور مواقع دیگر سرزنش نکنیم و ادامه ندهیم.
*اگر رفتار آزارگری ادامه پیدا کرد...
علی رغم همه این موارد گاه میبینیم که لجبازی و ناراحت کردن دیگران از سوی کودکمان ادامه پیدا می کند که البته باید ریشه های آن را پیدا کنیم یا به متخصص مراجعه کنیم اما عجالتا اگر دیدید کودک همچنان رفتار آزارگرانه را ادامه می دهد، برایش توضیح دهید که چون او دیگران یا فرد دیگری را اذیت کرده، اجازه نخواهید داد این کار را تکرار کند و مانع او می شوید در این جور مواقع تقویت منفی مثل منع کردنش از رفتن به جایی که دیگران را آزار می دهد می تواند نتیجه بخش باشد.
* توجه به ریشه ها و عوامل ناهنجاری
در پایان می خواهیم به این نکته اشاره کنیم که هر معلولی یک علتی دارد و هر رفتار ناهنجار یک کودک یا مرتکب شدن پیاپی اشتباهاتش در حضور دیگران ناشی از یک علت و ریشه ای است گاهی این ریشه و علت در درون خانواده خودمان است و ریشه های عصبانیت آنجا نشأت گرفته جایی که خود پدر یا مادر رفتار با عصبانیت یا بدخلقی یا تندخویی داشته اند و او آنها را یاد گرفته است گاهی از دیدن فیلم ها و بازی های اینترنتی ناشی می شودو گاهی هم از دوستانی که با آنها مدام بازی می کند همه اینها را خود خانواده می تواند کشف کند.
ابن شهر آشوب می نویسد: روزی مردی شامی به مدینه آمد و هنگامی که با امام حسن مجتبی(ع) برخورد کرد، بلافاصله شروع به لعن و نفرین به امام کرده و سخنان ناشایستی به امام روانه کرد. حضرت در مقابل سخنان درشت او سکوت کرد هنگامی که آن مرد عقده دلش را خالی کرد و سکوت کرد، امام با لبخندی آرام فرمود: ای مرد! گمان می کنم که در این شهر غریب هستی و شاید هم مرا به اشتباه گرفته ای؟ اگر از ما رضایت بطلبی از تو راضی می شویم، اگر از ما چیزی بخواهی به تو می بخشیم، اگر راه گم کرده ای راهنماییت می کنیم، اگر گرسنه ای تو را سیر می کنیم، اگر لباس نداری تو را می پوشانیم، اگر نیازمندی تو را غنی می سازیم، اگر از جائی رانده شده و یا فراری هستی تو را پناه می دهیم، اگر خواسته ای داری برمی آوریم، اگر توشه سفرت را پیش ما آوری و مهمان ما باشی برای تو بهتر است و تا هنگام رفتن از تو پذیرایی می کنیم.
آن مرد وقتی این برخورد را از امام مشاهده کرد آثار شرم و حیا بر صورتش ظاهر شد و گفت: تا این لحظه شما و پدرتان منفورترین خلق خدا نزد من بودید و اکنون شما را محبوبترین فرد روی زمین می دانم. امام حسن(ع) اینجا با یک دید درست و روانشناختی و خداگونه علت رفتار آن مرد را شناسایی کرد که گفت شاید از گرسنگی و تشنگی، نداری و فقر یا هر چیز دیگری باشد و در برابر پرخاش آن مرد، پرخاشگری نکرد.
حتی نکته دیگری که در سیره اهل بیت(ع) می بینیم نشان دادن خطای یک نفر دیگر به صورت غیر مستقیم است کاری که ما هم می توانیم با فرزندانمان انجام دهیم و اشتباهات آنها را غیر مستقیم گوشزد کنیم.
داستان آموزش وضو توسط امام حسین و امام حسن (ع) به یک پیرمرد از طریق یادآوری غیر مستقیم بود. آنها بدون اینکه به ن پیرمرد جسارتی بکنند یا در مورد اشتباه او سخنی بگویند، خود وضوی کامل گرفتند و او را به داوری طلبیدند و آن مرد به خطایش واقف شد.