به گزارش مشرق، محمد رستم پور، فعال رسانه ای در کانال تلگرامی خود نوشت: در همه دو سال و هشت ماهی که از فیلترینگ تلگرام در ایران میگذرد، چهرهها و گروههای متعددی کوشش در نقد این اقدام داشتهاند. امکانات بینظیر تلگرام و به ویژه خدماترسانی آن به تولیدکنندگان محتوا، خبرنگاران، فعالان رسانه و انطباق با نیازهای گفتگو و اقتضائات تعامل گروههای مختلف جامعه سبب شده تلگرام به رغم افت محسوس در تعداد کاربران فراتر از یک پیامرسان معمول در نقش یک شبکه اجتماعی سودمند به کار بیاید. بازداشت بازپرس دستوردهنده فیلترینگ تلگرام، بازداشت روح الله زم، بهروزرسانیهای تلگرام، مسدود شدن حساب طرفداران ترامپ در توئیتر و حرکت آنان به سوی تلگرام، بیانیه مدیران واتساپ برای در اختیار گذاشتن اطلاعات کاربران به شرکت فیسبوک و هر اتفاق ریز و درشتی که به شبکههای اجتماعی در ایران و جهان مربوط است؛ زمینهای است برای درخواست برخی برای لغو حکم فیلترینگ تلگرام یا زیر سوال بردن آن دستور.
در آخرین تلاش برای احیای کارکرد و جایگاه تلگرام، تشویق و ترغیب به پیوستن به پیامرسان سیگنال با هدف تغییر زیست مجازی کاربران واتساپ آغاز شد و پس از مدتی فرونشست. صرف نظر از درستی یا نادرستی فیلترینگ تلگرام، دیگر این پیامرسان نمیتواند به جایگاه پیش از دهم اردیبهشت ماه ۱۳۹۷ بازگردد. براساس نظرسنجی اخیر ایسپا، ۶۴ درصد از پرسششوندگان یک پیمایش از واتساپ و ۴۵ درصد از اینستاگرام و ۳۶.۳ درصد از تلگرام استفاده میکنند. این نظرسنجی نشان داد همه گمانهزنیهایی که در مورد تعداد کاربران اینستاگرام و تلگرام براساس میزان بازدید یا تعداد فالوئران و اعضای صفحات یا کانالهای برتر ارائه شده، قابل خدشه است.
تلاش برای احیای تلگرام دو فایده مشخص دارد: اولاً هیچ پیامرسانی مثل تلگرام قدرت فراگیرسازی یا وایرالسازی محتوا را ندارد. بخشی از نفرت از واتساپ در این نهفته است که امکان دستکاری، جمعآوری فراگیر داده و طراحی عملیاتهای روانی تبلیغاتی به صورت انبوه و رباتیک در واتساپ به گستردگی تلگرام فراهم نیست و این اتفاق، آن هم نزدیک انتخابات معادلات را سخت میکند. دیگر نمیتوان با یک دروغ از طریق تنها یک پیامرسان، جامعه را به بازی گرفت. انحصار در پیامرسانی و ارائه محتوا و انتقال پیام شکسته شده و با تکیه بر جلسات با ادمینها، پیروز انتخابات شد. ثانیاً جریانی اصرار دارد فیلترینگ تلگرام را اشتباه بخواند و اینستاگرام را در آستانه فیلترینگ نشان دهد تا خود را قهرمان اعطای آزادیهای اجتماعی معرفی کند. باید خاطره و تجربه مردم در کار با تلگرام، حتی اکنون که تلگرام پیامرسان نخست ایران نیست، زنده بماند تا فهم جامعه از فیلترینگ به یک کار کاملاً ارتجاعی سوق یابد. غافل از آنکه در جهان سه الگوی مشخص فیلترینگ وجود دارد و اجرا میشود و فیلترینگ ضرورتاً و ذاتاً ایراد ندارد. وقتی مذاکره ندانی و ادای زبانبلدها را دربیاوری و در عمل، نتوانی منافع ملی را تأمین کنی، باید در «منافع» و «ملی» بودن تصمیمات دیگران تشکیک کنی و همه چیز را گردن روزگار و جهان و باد و طوفان بیندازی. القای جبرگرایی برای جبران ضعف و ناکارآمدی.
اما این سوی میدان هم کانالها و گروههای تلگرامی که منافع مالیشان در گرو احیای تلگرام است با شبکه قدرت حامی لغو فیلترینگ تلگرام ارتباط دارند. چند ماه مانده به انتخابات دو عملیات مشخص در بستر تلگرام دیده میشود تا همزمان با چانهزنی و لابیگری سیاسی، تلگرام پیامرسان ملی معرفی شود. این دو عملیات عبارتند از تعریف باتهای سکسی برای ارسال تصویر و فیلم مستهجن در کانالهای زرد و سرگرمی به شکلی که تلگرام این محتوا را شناسایی نکند یا کانال را مسدود نسازد. و دومی عبارت است از ارائه نظرسنجیهای انتخاباتی یا سیاسی به پشتیبانی باتهای دستکاری تا نتایج عجیب و غریب به دست آید. نظرسنجی جای خود را به نظرسازی داده است.
در نتیجه به خوبی مشخص است که تلگرام و اینستاگرام به عنوان نماد بستر و موضوع مهم بحث از آزادیهای اجتماعی در رقابتهای انتخاباتی حاضر خواهند بود. اینستاگرام پیامرسان انتخاباتی نخواهد بود اما موضوع مواجهه با آن، تحلیلهای بیپایه در مورد تعداد کاربران و حجم درآمدزایی آن و به تعبیر مضحکی اشتغالزایی آن حتماً دوقطبیهای سیاسی متضادی خواهد ساخت. تلگرام همچنان پیامرسان و بسترساز است اما همه جریان تبلیغات در شبکههای اجتماعی بدان ختم نمیشود.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.