وضعیت سیاسی کنونی روسیه و بازگشت "ولادیمیر پوتین" به کرملین را چطور ارزیابی می کنید؟
نتیجه انتخابات روسیه قابل پیش بینی بود و بسیاری در روسیه چنین رویدادی را پیش بینی می کردند. خیلی ها در داخل کشور انتظار روی کار آمدن آقای پوتین را داشتند، این بخاطر نقش مهمی است که رئیس جمهوری روسیه در ترسیم سیاست داخلی و خارجی کشور دارد.
ما در چهار سال اخیر شاهد بودیم که اولویت مسکو در سیاست خارجی بهبود روابط با آمریکا بود و اقدامات زیادی در این چارچوب انجام گرفت. به نظر می رسد چنین رویکردی با علایق مردم روسیه همخوانی نداشت و همین موضوع سبب انتخاب مجدد پوتین شد. این نشان می دهد که در حال حاضر مردم خواستار بازگشت روسیه به مسیر واقعی در سیاست خارجی خود هستند.
به نظرتان با روی کار آمدن پوتین آینده روابط ایران و روسیه بویژه در بحث هسته ای چگونه خواهد بود؟
"ولادیمیر پوتین" به عنوان رئیس جمهوری پیشین و نخست وزیر روسیه همواره از حق ایران برای دستیابی به انرژی صلح آمیز هسته ای حمایت کرده است. اکنون به عنوان رئیس جمهوری جدید روسیه وی احتمالا تاکید بیشتری بر ساز و کار قانونی بین المللی و نهادهای اجرایی آن مانند آژانس بین المللی انرژی اتمی که با رویکردهای غرب گرایانه مدیریتش "یوکیا آمانو" اداره می شود، داشته و تلاش خواهد کرد در این زمینه تعادل بوجود بیاورد.
ایران همواره پایبندی خود را به معاهدات بین المللی و توافقاتی مانند پیمان منع گسترش سلاحهای اتمی که امضایشان کرده، نشان داده و آنچه که اکنون اهمیت دارد این است که آژانس نیز خود را با این توافقات منطبق کرده و قدرت و اختیاراتش را برای اجرایی کردن آنها به کار گیرد.
برخی تحلیلگران از به قدرت رسیدن پوتین و انتخاب "دیمیتری مدودف" به نخست وزیری به عنوان یک معامله قدرت بین این دو یاد می کنند، نظر شما در این رابطه چیست؟
این که تغییر سمت آقای پوتین و مدودف به این صورت روی داده می تواند به عنوان نشانه ای مثبت در سیاست روسیه ارزیابی شود. مدودف نمایندگی گروههای لیبرال روسیه را داشته و مورد حمایت گروههای طرفدار رابطه با غرب است که عمدتا طبقه روشنفکر هستند. در حالی که آقای پوتین بیشتر از سوی اکثریت مردم و گروههای میهن پرست حمایت می شود، به همین دلیل بازگشت وی به کرملین بسیار حائز اهمیت است.
ما شاهد بودیم که در جریان برگزاری انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری روسیه عده از گروههای مخالف دست به تظاهرات زده و تیتر نخست رسانه های غربی شدند، این حرکتها چقدر جدی است؟
از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در 20 سال پیش، آمریکا و همپیمانانش میلیونها دلار صرف ایجاد و حمایت از فعالیت موسسات به اصطلاح غیردولتی (NGO) روسی و غربی کرده و حرکتهای اعتراضی را به نفع غرب راه اندازی کردند. این مسئله در هر کشوری به عنوان یک مشکل ارزیابی می شود چرا که هدف از آن ایجاد چندگانگی و انشعاب در حاکمیت است.
برای حل مشکلات کشور افراد باید با هم گفتگو و همکاری کنند، اما در مورد روسیه این افراد به اشتباه به خیابانها آمده اند. از یک سال پیش و با بروز اعتراضات تسخیر در کشورهای مختلف غربی، تلاشهایی برای اجرای سناریویی مشابه در روسیه به نفع خواسته های غرب انجام گرفت. اما مردم باید مراقب باشند که عامل نیروهای خارجی و وسیله مبارزه آنها با حکومت روسیه نشوند.