به گزارش مشرق، روحالله قاسميان، كارشناس مسائل خاورميانه، در نشست تخصصی «بيداری اسلامی و تحولات خاورميانه» به همت دبيرخانه بيداری اسلامی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و با مشاركت دانشگاه امام صادق(ع) روز چهارشنبه، 27 ارديبهشتماه، در سالن همايشهای اين دانشگاه برگزار شد، با يادآوری ابهام افكار عمومی در مورد بحران سوريه و اخبار و گزارشهای يكطرفه رسانههای مغرض و وابسته از تحولات اين كشور، به حضور يكماهه خود در سوريه بهويژه شهرهای حمص، درعا و ادلب اشاره كرد و افزود: در اين مدت، مفصل با مردم، نخبگان، دانشگاهيان و رؤسای قبايل صحبت كرده و از نزديك در جريان تحولات و بازتاب آنها قرار گرفتم.
وی در تشريح تفاوتهای فتنه سوريه با خيزشهای نشئت گرفته از بيداری اسلامی گفت: در حالیكه شعارهای انقلابيون در مصر، يمن و بحرين منسجم، يكسان و حول محور اسقاط نظام بود اما در سوريه شعارهای اعتراضی، قبيلگی، طايفهای، لمپنگونه و بيشتر حالت فحاشانه پيدا كرده و به دولت سوريه نيز محدود نماند؛ ايران و لبنان بهعنوان متحدان بشار اسد نيز از حملات لفظی شورشيان مصون نماندند.
قاسميان خاطرنشان كرد: در تمامی كشورهای حوزه بيداری اسلامی، غرب به حمايت از دولتهای ديكتاتور برخاست و تا جايی كه میتوانست و وجههاش خراب نمیشد، از آنان پشتيبانی كرد اما در سوريه، شاهديم كه غرب عليه حاكميت وارد صحنه شده است و اين نشان از تفاوت ماهوی مسئله سوريه با كشورهايی چون بحرين، يمن و مصر دارد.
وی در توضيح بيشتر اين مطلب گفت: در برخی كشورهای اسلامی همچون بحرين، عامل خارجی بهطور مستقيم و در برخی ديگر مانند يمن، بهطور غير مستقيم، برای سركوب مردم معترض به كمك هيئت حاكمه آمده است اما در سوريه، درست برعكس، اين عامل جهتگيری ضد دولتی دارد و تجهيز مالی و تسليحاتی شورشيان مبادرت ورزيده است.
اين پژوهشگر مسائل خاورميانه در ادامه بررسی تعارضات بحران سوريه با ديگر كشورهای اسلامی و عربی، عنوان داشت: بهعنوان مثال در مصر، آمريكا سعی داشت با بزرگنمايی خطر گروههای سلفی، مردم را از اعتماد به آنان بازدارد اما در سوريه، دقيقاً برعكس از مردم، نهادها و قبائل میخواهد به سلفیها بپيوندند و هيچ واهمهای از قدرت اين گروهها ندارد.
وی به تفاوت تظاهراتهای صورتگرفته در سوريه با تجمعات و راهپيمايیهای بهظاهر مشابه در خاورميانه اشاره كرد و گفت: در سوريه، هرگز شاهد تظاهرات گسترده عليه بشار اسد نبودهايم ليكن در حوزه بيداری اسلامی، حضور گسترده مردم را بهطور منسجم و مكرر شاهد بودهايم در حقيقت در سوريه اصلاً اعتراض مردمی به چشم خود نديدهايم و فقط شبه نظاميان جنايتكار را در كانون بحران میبينيم.
قاسميان در اينباره افزود: اكثر خيزشهای عربی در شهرهای پرجمعيت رخ داده است اما در سوريه در دو شهر بزرگ دمشق و حلب كه يكی پايتخت سياسی و ديگری پايتخت اقتصادی اين كشور است، كوچكترين اعتراضی روی نداده است و عمده اغتشاشات در در شهرهای كم جمعيت يا مرزی مثل حمص، درعا و ادلب بهوقوع پيوسته است.
وی در مورد شاخصه بافت جمعيتی اعتراضات در منطقه گفت: در بحرين، يمن و مصر، دانشگاهيان در متن اعتراضات بودند در حالی كه در سوريه قشر دانشگاهها بهقدری از اعتراضات دور و سرگرم كار علمی خود هستند كه بدون يك تعطيلی فوقالعاده در اين دو سال حتی ترم تابستانی هم برگزار كردند.
اين تحليلگر منطقهای از تفاوت طيفبندیها و جبههگيریها در تونس و مصر با سوريه سخن بهميان آورد و خاطرنشان كرد: در اكثر كشورهای عربی، جريان اخوان و جريانهای سلفی با يكديگر در تضاد و بعضاً دشمن هم میباشند اما در سوريه به علت تلاش غرب و دولتهای همسو با غرب در منطقه، سلفیها و اخوانیها عليه نظام سوريه با يكديگر اتحاد استراتژيك تشكيل دادهاند و اين نكتهای كليدی برای درك و فهم واقعيت مسائل سوريه است.
وی نقش ارتش را در مقايسه انقلابات مصر، تونس، يمن و بحرين با فتنه سوريه مورد توجه قرار داد و گفت: در هيچ يك از كشورهايی كه مردم در آنها عليه استبداد بهپا خاستهاند به روی ارتش آتش نگشودهاند و به نيروهای نظامی حمله نكردهاند اما در سوريه، با شديدترين خشونتها عليه ارتش اين كشور مواجهيم بهطوری كه 1700 نفر از نيروهای نظامی سوريه در درعا و حمص به قتل رسيده بدن آنها به فجيعترين مثله شد و اينها تماماً اثبات میكند درگيریهای سوريه از جنس بيداری اسلامی يا بهار عربی نيست.
قاسميان به علل انتخاب سوريه از سوی غرب برای فتنهانگيزی و بحرانسازی اشاره و تأكيد كرد: سوريه دارای مرز مشترك با رژيم صهيونيستی و عضو محور مقاومت در منطقه است و دفاتر مقاومت در اين كشور شعبه داشته و اعضای آنها دائماً در آن در حال ترددند و در حقيقت ميزبانی برای دشمنان اسرائيل، درست در همسايگی اين كشور است، پس هرگونه بحرانآفرينی در آن كفه اسرائيل را سنگين كرده و به سود مقاومت تمام میشود بنابراين اغتشاشات سوريه، گسلی ساختگی برای كاستن از سرعت انقلابات بحرين، يمن و عربستان است.
وی با نگاهی گذرا به فتنه سوريه از آغاز تا كنون گفت: غرب، تركيه و دولتهای عربی كه به چيزی كمتر از براندازی بشار اسد رضايت نمیدادند اكنون با شكست گزينههای تحريم اقتصادی و حمايت تسليحاتی از فتنهگران و نيز حصول اجماع در ميان اعضای شورای امنيت در حمله به سوريه، روی به گزينههای ديپلماتيك و مسالمتآميز آوردهاند.