کد خبر 122241
تاریخ انتشار: ۲ خرداد ۱۳۹۱ - ۰۹:۵۳

دوم خرداد ماه سال يك هزار و سيصد و نود. ساعت 11. روزي كه تلخ‌ترين ثانيه‌هاي فوتبال و ورزش ايران رقم خورد. روزي كه عقاب آسيا پر كشيد.

مشرق - يك سال پيش در همين روزها بود كه همه جوياي حال ناصر حجازي بودند. اسطوره فوتبال ايران مدتي بود كه با بيماري سرطان ريه دست و پنجه نرم مي‌كرد و گهگاه گذرش به بيمارستان و درمان مي‌افتاد اما پس از آخرين ديدار استقلال برابر پاس همدان بود كه وضعيت او غير طبيعي شد و خانواده‌اش او را به بيمارستان "كسري"،‌ منتقل كردند. اما بازهم همه اميد داشتند كه پس از گذراندن طول درمان "ناصر خان" به خانه بازگردد و سايه‌اش بالاي سر استقلال باشد. تيمي كه بازيكنانش در شرايط سخت فصل گذشته باز هم حجازي را در كنار خود داشتند. او با همان حال نامناسبش به زمين تمرين استقلال مي‌آمد و در كنار تيم مي‌نشست. اما حالا يك سال است كه ديگر "ناصر خان" نيست.

اين بار بستري شدن حجازي بيشتر طول كشيد و افرادي كه نگران حال او بودند به بيمارستان كسري رفتند. هر روز دوستداران اسطوره به بيمارستان مي‌آمدند تا بلكه از نگراني و اضطرابشان كاسته شود. پوستر هاي بزرگ حجازي، نوشته‌هاي اميدوار كننده و دعا و مناجات، همه و همه كارهايي بود كه هوادارانش انجام مي‌دادند. هواداراني كه تا صبح روز دوم خرداد هم برق اميد در چشمانشان بود. در كنار مردم، مسوولان، پيشكسوتان ورزش و فوتبال و شاگردان حجازي هم براي عيادت مي‌آمدند.

روز دوشنبه، لحظه به لحظه بر اضطراب حاضران افروده مي‌شد و مردم از كساني كه شانس ديدن حجازي را در آخرين ثانيه‌هاي عمرش داشتند، مي‌شنيدند كه حال اسطوره خوب است. اما لحن و نگاهشان چيز ديگري مي‌گفت. حدود ساعت 11 چهره در هم و گريان اصغر حاجيلو بود كه همه را از اتفاقي كه افتاد خبردار كرد. حاجيلو گريان از آسانسور بيرون آمد و به كافه‌اي كه در گوشه لابي بيمارستان بود، رفت. جايي كه تنها او و خانواده حجازي بودند. بالاخره مردم از حاجيلو شنيدند كه ناصر حجازي درگذشت. غوغايي در لابي بيمارستان به پا شد و صداي ناله و شيون به آسمان رفت.

همه از اتفاقي كه دوست نداشتند باورش كنند اندوهگين شدند. دقايقي بعد از مخابره خبر فوت اسطوره تعداد زيادي از استقلالي‌ها و پيشكسوتان فوتبال خود را به جمع سايران رساندند. هر كسي را كه نگاه مي كردي غم وجودش را گرفته بود. از احمدرضا عابدزاده‌ كه با پيراهن قرمزش بهت زده به نقطه‌اي خيره شده بود و شايد مي‌شد حدس زد به چه چيزي فكر مي‌كند گرفته تا مظلومي و پور حيدري و ... ايستاده در گوشه‌اي ديگر.


عقاب آسيا پر كشيد و رفت. او در جمع عظيم مردم از ورزشگاه آزادي تشييع شد و سر انجام چهارشنبه در قطعه نام‌آوران بهشت زهرا به خاك سپرده شد و سنگ قبري سقف آرامگاه ابدي عقاب آسيا شد؛ سنگي كه اين بيت شعر روي آن حكاكي شده بود: "من آن گلبرگ مغرورم كه مي‌ميرم ز بي‌ آبي ولي با خفت و خواري پي شبنم نمي‌گردم"

امروز، سه‌شنبه، دوم خرداد ماه،1391 يك‌سال است كه ناصر حجازي، عقاب آسيا پر كشيده است.

ناصر حجازی متولد 23 آذر 1328 در شهر تهران، دروازه بان اول تیم ملی فوتبال ایران در دهه 50 بود و 2 عنوان قهرمانی در جام ملت های آسیا، یک عنوان قهرمانی در بازی های آسیایی و شرکت در المپیک و جام جهانی فوتبال را در کارنامه دارد. او همچنین به همراه تیم تاج سابق قهرمانی در جام تخت جمشید و جام باشگاه های آسیا را تجربه کرده بود. حجازی در دوران مربیگری نیز  استقلال را به نایب قهرمانی جام باشگاه های آسیا و قهرمانی لیگ آزادگان رساند.

فدراسیون بین المللی تاریخ و آمار فوتبال در انتخاب برترین های قرن بیستم، ناصر حجازی را دومین دروازه بان برتر قاره آسیا و چهل و یکمین دروازه بان شایسته جهان معرفی کرده است.

منبع: ایسنا