سرویس سیاست مشرق- سنت بر هم زدن صفبندیهای سیاسی را اصلاحطلبان در میانههای دهه هفتاد بنا نهادند. در آن روزها جناح چپ معترض به هاشمی در آستانه انتخابات سال ۷۶ با حزب دولتی کارگزاران ائتلاف کرده و افسانه مرزبندی چپ و راست را بر هم زدند؛ البته اندکی بعد همین چپهای اصلاحطلب از روی حیثیت سیاسی هاشمی عبور کرده و با دادن صفت «عالیجناب سرخپوش» او را در آستانه انتخابات مجلس ششم ترور شخصیتی کردند.
شش سال بعد همین جریان دوباره سراغ هاشمی رفته و با تبدیل او به «قدیس سیاسی» هاشمی را نامزد انتخاباتی در سالهای ۸۴ و ۹۲ کردند.
این گسست و پیوستها در میان اصلاحطلبان تقریباً امری رایج و عبور از مرز حرمتها و زدن به زیر میز برایشان به یک افتخار تبدیلشده است. اما در میان اصولگرایی چطور؟ آیا شکستن پیمان و پرهیز از یاریرسانی به یکدیگر در روز موعود امری رایج است؟ پاسخ به این سؤال نیاز به واکاوی و درنگ بیشتری دارد.
اگرچه ورود سید ابراهیم رئیسی به انتخابات ریاستجمهوری توانست شعار وحدت در اصولگرایی را جلا دهد؛ اما در بحث انتخابات شوراها اوضاع متفاوت شد.
بهخصوص وقتی مشخص گردید که «شورای وحدت» مرتضی طلایی را بهعنوان رئیس ستاد انتخاباتی انتخاب کرده است؛ آنهم درحالیکه «شورای ائتلاف نیروهای انقلاب» با محوریت مهدی چمران از ماهها پیش فعالیت خود را برای تدوین فهرست انتخاباتی آغاز کرده و باتجربه آموزی از سازوکار تدوین فهرستها قدیمی سعی در دموکرات کردن آن داشتند.
ازجمله دو مرحله پالایش در فهرست افراد که تعداد را از ۸۴ نفر در لیست مقدماتی به ۴۰ نفر در مرحله دوم دوم و نهایتاً اجماع بر سر ۲۱ نفر در لیست نهایی رساند. سه مرحله اقدام عملی و اقناعی و برگزاری ساعت ها جلسه نشان میداد که همه ملاحظات لازم برای رسیدن به مؤلفههای وحدت در نظر گرفتهشده است.
اما در روز انتخابات قرار گرفتن دو لیست مختلف با بهعنوان آلترناتیو در برابر لیست شورای ائتلاف نیروهای انقلاب آن تلاش شبانهروزی را تحتالشعاع قرارداد.
نتایج بهدستآمده از انتخابات شوراهای شهر در تهران بهعنوان پایه تحلیل حضور همهجانبه اصولگرایان در انتخابات میتواند درسهای جالبتوجهی در خود داشته باشد.
۱-اختلاف رای قابلتوجه میان سر لیست شورای ائتلاف نیروهای انقلاب با لیستهای دوم و سوم پیام روشنی دارد. نتیجه منتشرشده در ستاد انتخابات نشان میدهد که اختلاف رأی میان مهدی چمران با (حدود ۴۸۶ هزار رأی) با مرتضی طلایی سر لیست شورای وحدت (بارأی ۴۷ هزار رای) نشان از عمق اعتماد مردم به نیروهای اصیل جبهه انقلاب اسلامی دارد.
۲-فاصله ۱۰ برابری میزان رأی چمران نسبت به سر لیست سایر جریانهای اصولگرا و اصلاحطلب را میتوان آنالیز دقیق کرد. این فاصله قابلتوجه نتیجه کارنامه درخشان مدیریت جهادی شهردار سابق (محمدباقر قالیباف) و همراهانش در شورای شهر تهران در آن دوران درخشان است.
۳- مردم تهران خسته از سیاسی بازی؛ رنگپاشی و اسمفامیل بازی کردن اصلاحطلبان به این جریان سیاسی یک «نه قاطع» گفته و به لیستی رأی دادهاند که نسبت به عملکرد آنها اطمینان خاطر قطعی دارند. این مدل از رأی دادن علاوه بر وجه تمایز گذاری میان انتخاب مردم، وزنکشی میان سلایق مختلف اصولگرایی را نیز بهصورت شفاف نشان داده است.
۴-نتایج انتخابات شورای شهر تهران و مجلس یازدهم درس تجربههای مهمی در خود دارد. جریان اصولگرایی هرگاه وحدت در عمل و اندیشه داشته توانسته مانند دور دوم انتخابات سال ۸۴ و پسازآن در سال ۸۸ معجزه کند، از سویی افتراق در عمل را در ۸ سال پسازآن تجربه کرده است.
نیروهای همراه با جبهه انقلاب اسلامی در خاطر داشته باشند که مردم در آخرین انتخابات از مدیریت اشرافی؛ بیعدالتی و رنج معیشتی به نیروهای مخلص جهادگر پناه آوردهاند؛ حفاظت از این امانت الهی نیازمند به وحدت انقلابی و درایت در اقدام دارد؛ تجربه به ما می گوید آنهایی که از این معاضدت پرهیز کنند، خیلی زود نتیجه اش را خواهند دید.