کد خبر 125159
تاریخ انتشار: ۱۳ خرداد ۱۳۹۱ - ۰۹:۴۵

کسی که سالها از وطنش دور بوده می خواهد این دوری و فاصله را با حمایت نیازمندان کشورش از بین ببرد و چقدر فاصله برخی از انسانها با خوشبختی کم است افرادی که تنها چیزی که آرامشان می کند زدودن نگرانی از چشمان بی گناه یتیمان است.

به گزارش مشرق به نقل از مهر، لیلا نجفی، قاضی و حقوقدان که 20 سالی می شود مقیم کشور انگلستان است. از سال 2002 سرپرستی 4 یتیم از مددجویان کمیته امداد را برعهده گرفته و اکنون به همراه 4 فرزندش سرپرستی17 یتیم را عهده دار است و حالا بعد از این همه مدت به همراه دخترش پرستو فکوری برای دیدار با بچه های تحت پوشش آمده است.

حسی مادرانه نسبت به ایتام را می توان دراو یافت، وقتی که چشمانش امید و آرزوی یتیمان را ورق می زد. یکسالی است که حس مادرانه را از طریق انجمن خیریه لیلا صالح زهی در انگلستان بین ایرانی و غیر ایرانی رواج داده است.

لیلا نجفی می گوید: صد درصد سعادتی است برای تمام کسانی که در خارج از ایران حامی یکی از ایتام این کشور باشند چرا که ایران کشوری است که به گردن تمام کشورهای مسلمان و غیر مسلمان منطقه حق و حقوقی داشته است. کسی که سالها از وطنش دور بوده می خواهد این دوری و فاصله را با حمایت نیازمندان کشورش از بین ببرد. آنها به همراه گروه اعزامی از انجمن خیریه لیلا صالح زهی در انگلستان به ایران آمده اند تا ضمن آشنایی با فعالیتهای کمیته امداد بویژه طرح اکرام ایتام در کارگاه آموزشی این طرح شرکت کنند.

وی را در حین این بازدید می یابم . برایم جالب است بدانم چرا کمیته امداد را برای این اقدام خیرخواهانه انتخاب کرده است. اینگونه پاسخ می دهد: از سال 2002 حامی 4 یتیم تحت پوشش کمیته امداد بودم که یکی از دوستانم در ایران این بچه ها را برای من انتخاب کرده بود؛ تنها ماهانه، مبلغی را به حساب آنها واریز می کردم وهیچ ارتباط مستقیم و غیر مستقیمی با آنها نداشتم تا اینکه سال گذشته از طریق کنسول ایران به همایشی دعوت شدم و با اصرار خواهرم که خود حامی چند یتیم از مددجویان کمیته امداد است راهی ایران شدم. 20 سالی بود که به ایران نیامده بودم؛ ترس داشتم که مسئله اعتمادم از بین برود. با توجه به تبلیغات منفی که در مغرب زمین است، اصلا دوست نداشتم از نزدیک با فعالیتهای کمیته امداد آشنا شوم که اعتمادم از بین برود و مجبور بشوم سرپرستی این بچه ها را کنار بگذارم.
 
دختر کوچکم که در آن سفرهمراهم بود اصرار کرد تا سرپرستی یک کودک را برعهده بگیرد به خاطر اصرار دخترم راهی کمیته امداد شدیم، تمام مسیر خودم را نفرین می کردم که چرا قبول کردم چون فکر می کردم اگر چیزی ببینم که ضد و نقیض باشد و تایید کننده تبلیغات غربی ها باشد ، گرفتار عذاب وجدان خواهم شد. چند دقیقه ای طول کشید تا توانستم خود را با محیط وفق دهم. بعد از آن به این نتیجه رسیدم که بعضی وقتها ، آدم در نوشته های اساتید و فیلسوفان دنیا چیزی را به نام معجزه می خواند ولی تا زمانیکه با آن روبرو نشود، نمی تواند معانی خیلی از باورها را درک کند.

 آن روز یک معجزه بزرگ در زندگی ام بود، چرا که با دیدن ایتام و صحبت کردن با امدادگران و مقایسه کمیته امداد با خیریه های دیگر در انگلیس و اروپا ،تحت تاثیرعملکرد کمیته امداد قرار گرفتم؛ واقعا می توانم بگویم که اولین تجربه ای بود که اینقدر برای من خالص و کامل بود. بعد از این بازدید با همسرم در انگلستان تصمیم گرفتیم که به جذب حامی برای ایتام تحت پوشش امداد بپردازیم.

دلم می خواست تا موقعی که زنده هستم یک کار نیمه تمامی را انجام دهم و به عنوان یک ثروت و شغل برای بچه ها به ارث بگذارم که آنها هم ادامه دهنده این راه باشند. تصمیم گرفتیم به نیت حضرت علی (ع) 110 بچه از ایتام تحت پوشش کمیته امداد بگیریم . اکنون باور دارم دخترم که امسال در رشته پزشکی قبول شده می تواند بازوی قوی برای گسترش و تبلیغ این امر در دانشگاه باشد.

* با توجه به تبلیغات منفی که اشاره کردید چه طور توانستید به این کار ادامه دهید؟

ــ زندگی فراز و نشیبهای زیادی دارد، اما می توانم بگویم سخت ترین کاری بود که درعمرم انجام دادم، چرا که آنجا تبلیغات متضادی با آنچه در داخل وجود دارد صورت می گیرد. وقتی افراد شناسنامه های ایتام را با آرم کمیته امداد می دیدند، اصلا قبول نمی کردند. خانواده هایی بودند که سرپرستی بچه های متعددی از کشورهای مختلف را عهده دار بودند اما نسبت به این بچه ها کم لطفی می کردند. گردهمایی های مختلفی را برگزار کردیم ، 2 جلسه با حامیانی داشتیم که باور درستی نسبت به این موضوع نداشتند، اتفاقات جالبی برای تعدادی از حامیان رخ داده بود، سعی کردیم آنها را با افرادی که کمتر به این موضوع باور دارند، روبرو کنیم تا تجربیات مثبت آنها منتقل شود.
 
از طرفی هم مهمترین چیزی که به من کمک کرد اعتمادی بود که مردم درطی سالها نسبت به ما داشتند .در حقیقت من اعتماد و آبروی خودم را برای پیشبرد این امر گرو گذاشتم.بیش از 50 نفر از حامیان به تایید من ایتام را پذیرفتند . البته وقتی شما قرار است یک نهال نویی را در یک جامعه بکارید ، به منظور اعتمادسازی باید زمان بیشتری به مردم بدهید که با پاسخ به شبهات این اعتماد سازی صورت خواهد گرفت.

*علاوه بر بحث اعتماد سازی با مشکلات قانونی هم مواجه بوده اید؟

ــ متاسفانه با توجه به شرایطی که ایران در جهان غرب دارد هرگونه ارتباط به صورت مستقیم غیر ممکن است. اما  قصد داریم، بتوانیم امکان و امنیت را برای حامیان ایجادکرده تا پرداختی به ایتام ایرانی تحت پوشش کمیته امداد ، هیچ مشکل قانونی را برای آنها بوجود نیاورد. از طرفی دیگرشناسنامه های ایتامی که به اروپا فرستاده می شود نیاز است از استاندارد اروپا برخوردار باشد چرا که ما در کنارفعالیت آن خیریه ها ، بچه های یتیمی را معرفی می کنیم که اقدامی تازه برای آنها است، باید کیفیت را در سطح کار آنها آورده و سوالات اولیه در همین شناسنامه ها پاسخ داده شود؛ اینکه مشخصات کامل بچه به همراه علت مرگ پدر یا نبود حضور پدر و تعداد سال نبود پدر در خانواده مشخص شود.

در مجموع چند حامی در انگلستان جذب کرده اید؟

بیش از 90 نفر حامی از ملیتهای مختلف داریم که 60 نفر آنها ایرانی هستند که 100 درصد سعادتی است برای تمام کسانی که در خارج از ایران حامی یکی از ایتام این کشور باشند چرا که ایران کشوری است که به گردن تمام کشورهای مسلمان و غیر مسلمان منطقه حق و حقوقی را داشته است.

* گفتید که اتفاقات جالبی برای برخی حامیان رخ داده است می توانید به آنها اشاره ای داشته باشید؟

ــ خانمی سرپرستی 4 یتیم تحت پوشش کمیته امداد را بر عهده گرفت، چند روز بعد این خانم با گریه تماس گرفت و گفت: نوه من در آلمان فلج بود، قرار بر انجام جراحی شد که 90 درصد آن منفی بود و تنها با 10 درصد شانس اقدام به این عمل شد.

این خانم در خواب دیده که باید سرپرستی پسر یتیمی با نام یاسین را برعهده گیرد وقتی آن خانم با مددکار کمیته امداد تماس گرفته بدون اینکه خوابش را بازگو کند، می خواهد که یک پسر یتیم را به آن معرفی کند، جالب است خود مددکارپسری با نام یاسین را برای این خانم انتخاب کرده و بعد از این اتفاق، نوه آن خانم سالم از اتاق عمل بیرون می آید.این یکی از عجایب و معجزات این امر بوده است.

* حمایت شما فقط در جهت طرح اکرام ایتام صورت می گیرد؟

ــ همکاری ما با کمیته امداد در جهت طرح اکرام است، اما از طریق خیریه با تعدادی از ایرانی ها که تمایل به امور خیر داشته اند، سرمایه گذاری انجام داده و زمینی در سیستان و بلوچستان برای مدرسه سازی خریداری کرده ایم که اکنون در مرحله دیوار سازی است، امید است تا ماه شهریور به مرحله اجرا برسد.همچنین سرویس مدرسه ای برای معلولین خریداری شده است.

* شما به عنوان یک حامی در جذب حامیان دیگر و اطلاع رسانی از فعالیتهای این نهاد از طریق خیریه در انگلستان اقدامات دیگری هم انجام داده اید؟

ــ ما از خیریه لیلا صالح زهی برای حمایت این طرح استفاده کردیم که ما را پوشش دهد.مثلا از طریق خیریه پول ایتام واریز می شود یا اینکه در سایت خیریه قسمتی برای حامی یابی کودکان طراحی شده تا کسانی که در اروپا و امریکا مایلند حامی ایتام داخل ایران باشند وارد سایت شده و اطلاعات لازم را را دریافت نمایند.

* به عنوان حامی روند فعالیتهای امداد را چگونه ارزیابی می کنید؟

ــ من سال گذشته در ایران بودم و از نزدیک شاهد فعالیت صمیمانه و با انرژی مددکاران در دو پایگاه حسینیه ارشاد و امامزاده صالح بودم و خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم وقتی انسان از یک موجود بی دفاع همانند یتیم حمایت می کند؛ تنها چیزی که در مقابلش می بیند دو چشم نگران به آینده است و فقط به این فکر می کند که چطور این دو چشم را از نگرانی می توان خارج ساخت.

* تاثیر این حمایتها و امور خیر در زندگی شما چگونه بوده است؟
 
ـــ همیشه دوست داشتم بتوانم به خانواده های نیازمند و بچه های یتیم کمک جزئی کنم و چون همیشه عاشق وطنم، ایران بودم کمک به ایرانیان بزرگترین آرزوی من بود. وقتی بتوانم نگرانی را از چشمهای یک یتیم بزدایم، آرامش خیال می گیرم. احساس می کنم اینطوری که اکنون می توانم با خدای خودم در خلوت خودم سخن بگویم 10 سال پیش واقعا این حالت برای من وجود نداشت؛ همه را مدیون این بچه ها ی یتیم هستم.اگر الان دنیا را به من بدهند حاضر نیستم با این بچه ها و حالت معنوی که دارم عوض کنم.