او افزود: هرچه بر تعداد ستونهاي طنز و مطالب طنز در رسانهها افزوده شود، نشاندهندهي اين است كه فضاي فرهنگي جامعه بالندهتر است. بالندگي هر فضايي، چه فرهنگي و چه سياسي، از طريق منتقدان مشخص ميشود و منتقدان سبب ميشوند اين فضا به سمتي برود كه مطلوبتر است.
شكيبا عنوان كرد: فارغ از اينكه نويسنده چه خطي دارد و فرهنگي، اجتماعي يا سياسي مينويسد، طنز برخاسته از نقد است و هرچه فضاي نقد در جامعه بازتر باشد، ما به سمتي كه به لحاظ فرهنگي به آن نيازمند هستيم، با سرعت بيشتري حركت ميكنيم.
او با اشاره به نبود نشريات طنز در كشور گفت: اينكه ما چندين نشريهي مستقل طنز نداشته باشيم، اشكال است و اينكه نشريات طنز پرمخاطب نباشند، اين اشكال از طنزپردازان و جماعت مطبوعاتي است و ما در هر دو سو دچار مشكل هستيم.
او دربارهي اينكه آيا طنز بايد نگاه اجتماعي داشته باشد، گفت: براي هيچ كار فرهنگي نميشود نسخه پيچيد، نميشود گفت طنز بايد كاركرد اجتماعي داشته باشد يا نه. اما طنز نگاهي منتقدانه دارد و نميتواند اصلاحگر نباشد و از نظر يك مصلح به موضوعات نگاه نكند.
شكيبا با اشاره به طنزپردازي در شرايط امروز، عنوان كرد: خط قرمزها تعريفشده و مشخص هستند و با درنظر گرفتن آنها ميشود نوشت. كساني كه نميتوانند بنويسند، خط قرمزها را نميشناسند. برخي خطوط صورتي كمرنگ است و آنها اين خطوط را هم قرمز ميپندارند.
اين طنزپرداز همچنين بيان كرد: به نظر من، ميشود نوشت و در مطبوعات و رسانهها هم چاپ كرد؛ اما نميشود اين آثار را به صورت كتاب درآورد؛ چون خط قرمزهاي انتشار كتاب با خط قرمزهاي سياسي، اجتماعي و عرفي ما تفاوت دارد. دستاندركاران اين كار تعاريف خاص خود را دارند كه اين خطوط بسته به هر كسي كه اثر تو را ميخواند، تغيير ميكند.
او دربارهي استقبال مخاطبان از طنز گفت: طنز پرمخاطب است. اما آيا هر نوشتهاي كه ما فكر ميكنيم طنز است، طنز است يا نه؟ گاهي مردم گفتههاي برخي را ميخوانند و اين آنها را ميخنداند و اين نشان ميدهد كه طنز واقعي خريدار دارد.