کد خبر 12880
تاریخ انتشار: ۱۲ آبان ۱۳۸۹ - ۱۴:۲۴

رئيس پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي و رئيس حـوزه‌ علميه امـام رضـا(ع) در رابطه با پيامـدهاي سفر رهبـر فرهمند انقلاب اسلامي به قم با صدور بيانيه‌اي بر ضرورت تحول حوزه تأکيد کرد.

به گزارش مشرق به نقل از مهر، حجت الاسلام علي اکبر رشاد رئيس پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي در بيانيه خود آورده است: سفـر آفتـابي خورشـيد انقلاب به مشرق نهضت، مطلعي ديگر شد، مطلعي براي طلوع يومي ديگر از ايام الله ظلمات‌شکن؛ قـمِ قلم و قيام، ديگربار منبر انذار و تبشير علمدار قلمداران شد که خلف صالح سلف صائن، اتمام و اکمال راه ناتمام انقلاب را فرياد کند و فرمان دهد، چرا که تمام انقلاب در گرو اتمام و اکمال انقلاب ‌است، که انقلاب ناتمام و ناقص نهضت نارسي است هماره در معرض تهديد ارتجاع زودرس؛ کاروان اکمال انقلاب نيز از گذرگاه تحول و تکامل معرفت مي‌گذرد و اين جز از حوزه و حوزويان برنمي‌آيد، و طلايه‌داران طلعت يار بايد اين راه ناتمام را خود به فرجام برند.
وي با اشاره به اين که تحول و تکامل معرفت در حوزه عصاره‌ پيام اين سفر ثمين بوده اضافه کرده است: آفرين بر مردم هميشه قائم قم، سلام بر طلاب، فضلا و مدرسين بي‌وقفه حاضر حوزه، درود بر مراجع هماره حامي و هادي دين و دينداران، و بي‌امان نگاهبان ميراث امام(ره) و بي‌درنگ پشتيبان زعامت امت، که خوش رسم و رسالت ميزباني بجاي آوردند، و جز اين نيز از آنان توقع نمي‌رفت.
رئيس حوزه علميه امام رضا تأکيد کرده است: بر ما اصحاب حوزه‌ است که اين سفر برکت‌آثار را که نقطه‌ عطف عظيمي در تاريخ نوراني حوزه ‌است، قدر بدانيم و ارج بنهيم و دست‌آوردهاي قويم و غنيم آن را پاس بداريم؛ رهبري خردمند انقلاب اسلامي در خلال رهنمودهاي خويش، منشورواره‌ جامع و کامل تحول و تکامل حوزه را پيچيدند، هم ازين‌رو برترين پياورد اين اتفاق ارزشمند مي‌تواند تمهيد تحول حوزه باشد، و ايشان بار ديگر تاکيد ورزيدند که: «تحول حوزه اجتناب‌ناپذير است بايد آن را مديريت کرد» اين بيان بلند مي‌بايد از سوي مخاطبانش تلقي و درست تلقي شود.
حجت الاسلام رشاد در اين بيانيه تصريح کرد: حوزه بايد متحول گردد، نه متبدل ـ که ميان تحول با تبدل فرق‌هااست ـ تحول حوزه بايد بر پيرنگ‌ها و پيشينه‌ تاريخي پرافتخار آن بنا شود، تحول حوزه فقط‌ با بازشناسي و روزآمدسازي و کاربست صحيح سنت‌هاي اصيل و آزموده‌ علمي، آموزشي، تحقيقي و تربيتي هزارساله‌ آن ممکن مي‌شود؛ حوزه‌ تحول‌گرا حوزه‌ تبارپيوند و پيشينه‌پي، و نه بريده از هويت تاريخي کهن و کهول خويش و دلداده‌ نظام آموزشي فراآمده از وراي مرزهااست؛ دانشگاه‌شدگي متجددانه و سنت‌زدگي متصلبانه، دو خطرِ توأمان و همزمان‌اند که در کمين آرمان مقدس تحول حوزه نشسته‌‌اند.
در بخش ديگري از اين بيانيه آمده است: حوزه‌ تحولگرا، حوزه‌ برخوردار از خودآگاهي تاريخي است؛ حوزه‌ زمان‌آگاه است، البته نه زمانه‌زده و نيز نه ناآگاه از همه‌چيز و همه‌جا. حوزه‌ تحولگرا، حوزه‌ آينده‌نگر و آينده‌گر است، و البته نه خيال‌آيين و ناواقع‌گرا؛ حوزه‌ تحولگرا حوزه‌ ازنوانديش و نوانديش است، تجـديدگر ميراث معرفتي سلف صالح، و مولد علم و «ميراث‌گذار» نسل‌هاي پسين است؛ حوزه‌ تحولگرا حوزه‌ نوانديش است نه نوگرا، که ميان نوانديشي با نوگرايي، تجديدگري و «اصالهًْ التجدد» فرق‌ها است.
وي با تأکيد بر اين که حوزه‌ متحول حوزه جامع‌نگر است، نه تک‌ساحتي يادآور شده است: حوزه‌ جامع‌نگر، اجتهاد را ـ که تشکيل‌دهنده‌ هويت معرفتي حوزه‌هاي علميه شيعه ‌است ـ در استنباط و استحصال انواع علوم نافع و مورد حاجت امت، به کار مي‌گيرد؛ حوزه‌ متحولِ جامع‌بين همان‌سان که اجتهادورزي را بحث در گستره‌ شريعت، گسترده مي‌خواهد، در وادي اخلاق و معنويت نيز آن را به کمال مي‌طلبد، و همان‌گونه که اين منطق مقدس را در حوزه‌ فقه و اخلاق به کار مي‌گيرد در قلمرو عقايد و علوم عقلي نيز به کار مي‌بندد، و همان‌طور که در زمينه‌هاي احکام و اخلاق و اعتقادات از شيوه‌ استنباطي بهره مي‌گيرد، اجتهاد را در حيطه‌ توليد علم ديني خاصه علوم انساني نيز وسيع و گسترده استخدام مي‌کند. حوزه‌ متحول، حوزه‌ جامعه‌گرا و جامعه‌گر است، و نه جامعه‌زده‌ منفعل و يا جامعه‌گريز منزوي. حوزه‌ متحول حوزه‌ جهاني‌نگر و جهاني‌گر است. حکومت‌پرداز و دنياگر است و نه حکومتي دنياگرا، و نه حکومت‌گريز سکولار، مستقل از دولت‌ها اما محامي نظام و انقلاب است.
وي در پايان اين بيانيه آورده است: حوزه‌ متحول، حوزه‌ا‌ي‌است معنويت‌منش، قدسي‌مرام، اخلاقي، هدايت‌گر، نيازشناس، استعدادپرور، تخصص‌مند، پژوهش‌ورز، نظريه‌پرداز، نقاد، پيشتاز، داراي ابتکار عمل، خطر‌پذير، وظيفه‌شناس، مسؤول، پاسخگو.