عضو سابق اداره اطلاعات ارتش رژیم صهیونیستی با زیر سوال بردن کارزار فشار حداکثری، گفت آمریکا در موقعیت دشواری است و برای پیشبرد مذاکرات، هیچ گزینه‌ای جز تسلیم در برابر دولت جدید ایران ندارد.

به گزارش مشرق، «دنی سیترینوویچ» که در بازه زمانی ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۶، ریاست شاخه ایران را در واحد تحقیقاتی اداره کل اطلاعات ارتش رژیم صهیونیستی بر عهده داشت و آن طور که ادعا می‌شود مسئول تحلیل مقاصد ایران در آن بازه زمانی بوده است؛ در مصاحبه با تایمز اسرائیل، سیاست تل آویو در قبال تهران را شکست خورده توصیف کرد.

وی با اشاره به آغاز دور هفتم مذاکرات وین افزود: تنها راه توفیق مذاکرات این است که آمریکا خواهان مصالحه جدی باشد.

به رغم اظهارات نفتالی بنت نخست وزیر فعلی رژیم صهیونیستی مبنی بر اینکه به هر حال تل آویو یکی از طرفین برجام نیست و حتی در صورت بازگشت آمریکا به توافق، حق اقدام مقتضی علیه ایران را برای خود محفوظ می‌داند؛ سیترونوویچ گفت: توانایی اسرائیل برای تحت الشعاع قرار دادن مذاکرات وین ناچیز است.

حتی میان مردم ایران هم در زمینه حق برخورداری از برنامه هسته‌ای، اجماع نظر وجود دارد وی با انتقاد از رویکرد نخست وزیر سابق رژیم صهیونیستی در قبال ایران، گفت: نتانیاهو رویکردی را اتخاذ کرد که با توجه به تبعات گذشته و حال، اشتباه بود و موجب شد تا آمریکا بدون اتخاذ راهبرد جایگزین، از برجام خارج شود. نمی دانم نتانیاهو چه انتظاری داشت اما رویکردش موجب شد تا ایرانی‌ها همه موانع را پس بزنند و به سمت افزایش غنی سازی و نقض محدودیت‌ها بروند.

سیترونوویچ در پاسخ به این استدلال که به هرحال کارزار فشار حداکثری هم نوعی راهبرد جایگزین تلقی می‌شود؛ گفت: اما این یک فاجعه بود. خیلی ساده لوحانه بود که تصور کنند با این کار ایران را بین دو گزینه ادامه بقا و برنامه هسته‌ای مخیر می‌کنند چرا که برای ایران چشم پوشی از برنامه هسته‌ای به منزله از دست دادن استقلال است. فارغ از اینکه چه دولتی در رأس امور باشد؛ ایران خود را به چشم یک قدرت بزرگ می بیند و مانند همه قدرت‌های بزرگ حق غنی سازی را برای خود قائل می‌شود و حتی میان مردم ایران هم در این زمینه اجماع نظر وجود دارد.

در حال حاضر، اوضاع تغییر کرده است. نه مذاکره کنندگان مثل جواد ظریف هستند و نه رئیسی مثل روحانی است. بنابراین، آمریکا باید برای متقاعد کردن ایرانی‌ها تلاش زیادی کند وی در توضیح ناکارآمدی کارزار فشار حداکثری گفت: تحریم‌ها در دوره ترامپ در مقایسه با دوره اوباما اثربخشی کمتری داشت چرا که واشنگتن دیگر از حمایت روسیه و چین برخوردار نبود و ایرانی‌ها هم راه دست و پنجه نرم کردن با تحریم را فراگرفته بودند. نمی گویم که تحریم‌ها آن هم در دوره همه گیری کرونا کاملاً بی تأثیر بود؛ اما در حال حاضر ایران باور دارد که می‌تواند فشار را تحمل کند و با ایجاد بازارهای جدید در آسیا، سرپا بماند. در نتیجه، کارزار فشار حداکثری هیچ تغییری به همراه نداشت.

سیترینوویچ در پاسخ به سوالی با این مضمون که چرا دولت جدید ایران به رغم باور به تحمل فشارهای اقتصادی، باز هم به ادامه مذاکرات رضایت داده است، گفت: رئیسی اهمیت برجام را درک می‌کند اما می‌داند که حتی بدون برجام هم می‌تواند با اقتصاد مقاومتی و با برخورداری از حمایت چین، فشارها را تاب بیاورد. بنابراین، الان وضعیت به گونه‌ای است که اگر آمریکا به مصالحه هرچه بیشتر تن بدهد، رئیسی هم به شرط آنکه مفاد توافق مطابق با میل ایران باشد؛ از بازگشت (به تعهدات ذیل) برجام ابایی ندارد. برای همین است که بازگشت به برجام مستلزم مصالحه (امتیازدهی) حداکثری از سوی آمریکا است.

وی در پاسخ به اینکه مصالحه آمریکا شامل چه مواردی است، گفت: عدم تمدید (بندهایی مثل غروب آفتاب) بیش از مدت تعیین شده در توافق، عدم اشاره به مسائلی مثل محدود کردن برنامه موشکی یا فعالیت‌های منطقه‌ای ایران، اجبار برای ارائه تضمین مبنی بر عدم خروج دوباره از برجام و رفع همه تحریم‌ها. در غیر این صورت، ایران ترجیح می‌دهد که فشارها را تحمل کند.

تنها پلن جایگزین آمریکا تحریم‌های بیشتر است چرا که گزینه حمله نظامی مطرح نیست سیترینوویچ در واکنش به این سوال که ظاهراً آمریکا هیچ اهرم فشاری ندارد؛ افزود: آمریکا در موقعیت بسیار دشواری است. گمان نمی‌کنم که پلن B داشته باشد. تنها پلن جایگزین آنها تحریم‌های بیشتر است چرا که گزینه حمله نظامی مطرح نیست اما بدون کمک چین، چه تحریمی را می‌توان علیه ایران اعمال کرد. آمریکایی‌ها الان هم ناامید هستند و واقعاً نمی‌خواهند تحریم بیشتری علیه ایران اعمال کنند چرا که به این ترتیب بازگشت ایران به توافق را دشوارتر می‌کنند.

وی در پاسخ به این سوال که دولت بایدن چه کاری می‌تواند انجام دهد؛ گفت: مسئله این است که ما خواهان توافق طولانی‌تر و محکم‌تر هستیم اما پافشاری بر این موضع، به معنای عدم حصول هرگونه توافقی است.

سیترینوویچ در بخش دیگری از اظهارات خود گفت: در حال حاضر، اوضاع تغییر کرده است. نه مذاکره کنندگان مثل جواد ظریف هستند و نه رئیسی مثل روحانی است. بنابراین، آمریکا باید برای متقاعد کردن ایرانی‌ها تلاش زیادی کند.

وی در پاسخ به اینکه موضع فعلی رژیم صهیونیستی چیست، افزود: هنوز مشخص نیست چرا که بنی گانتز از اهمیت برجام می‌گوید. یک مسئول دیگر حرف از دیپلماسی می‌زند و نفتالی بنت علیه برجام حرف می‌زند. اما فرقی هم نمی‌کند چون توانایی اسرائیل برای تحت الشعاع قرار دادن مذاکرات، اندک تا ناچیز است.

سیترینوویچ در توضیح این مطلب افزود: اسرائیل هنوز هم در موضوع ایران، به غنی سازی صفر درصدی فکر می‌کند. درست مثل آن می‌ماند که درباره رساندن نرخ ابتلاء به ویروس کرونا به رقم صفر صحبت کنیم که دیگر منطقی نیست.

این نظامی سابق صهیونیست که اکنون محقق ارشد در دانشگاه «ریچمن» است؛ همچنین مدعی شد: ایران فقط زمانی راهبرد خود را تغییر می‌دهد که واقعاً احساس خطر کند حال آنکه ایرانی‌ها باور دارند که تنها آمریکا است که می‌تواند تهدید واقعی علیه آنها باشد و نه اسرائیل.

وی همچنین اثربخشی اقدامات قبلی رژیم صهیونیستی علیه برنامه هسته‌ای ایران را رد کرد و گفت این اقدامات در بهترین حالت تلاش‌های تهران را به تأخیر انداخت و در بدترین حالت، تلاش آنها را دو برابر کرد که امتناع آنها از بازرسی‌های آژانس را موجب شد.

سیترینوویچ همچنین هشدار داد که حملات بیشتر چه از جانب اسرائیل باشد و چه آمریکا، به جنگ منطقه‌ای منجر خواهد شد که انتقام جویی حزب الله در مرزهای شمالی فلسطین اشغالی را نیز در پی خواهد داشت.

وی ادامه داد: ما به رویکردی واقعگرایانه احتیاج داریم. اهمیت سرسخت بودن و اینکه دائم بگوییم «ایران بد است» را درک می‌کنم؛ اما وقتی دائم خواسته‌های غیر واقعی را مطرح می‌کنید؛ دیگر به عنوان عضوی که واقعاً توانایی مشارکت در مباحثات بین المللی را داشته باشد، تلقی نخواهید شد.

وی در نهایت گفت: یکی از بزرگترین مشکلات ما این است که درک درستی از ایران نداریم. بدتر آنکه بر مبنای این دانش اندک، محاسبات اشتباهی درباره اهداف و راهبردهای ایران انجام می‌دهیم.

منبع: مهر

برچسب‌ها