کد خبر 146278
تاریخ انتشار: ۲۴ مرداد ۱۳۹۱ - ۱۶:۴۲

علی اکبر صالحی وزیر خارجه که به عربستان سعودی سفر کرده است برای دولت عربستان آرزوی توفیق،عزت و سربلندی کرد این ماجرا، اتفاق و روایتی را از دوران امام کاظم(ع) یادآوری می کند که نه تنها خواندنی که هشدار آمیز است.

گروه فرهنگی مشرق- ابومحمد صفوان بن مهران اسدی کاهلی" مشهور به "صفوان جَمّال(شتردار)"، از فقها و محدثان برجسته شیعه و معاصر با امام ششم و امام هفتم و از اصحاب مورد وثوق این دو امام بود اما به خاطر آرزوي کوچکي که در دل داشت از سوي امام کاظم(عليه‌السلام) به جهنمي‌شدن تهديد شد.
او از قبیله بزرگ بنی اسد بود که در کوفه در محله «بنی‌حرام» زندگی می کرد و در سفرهای زیادی که به محضر امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) شرفیاب می شد، از علوم و معارف آنها، بهره‌ها می‌برد. صفوان بارها امام صادق(عليه‌السلام) را از مدینه به کوفه آورد و با آن حضرت به زیارت امیرالمؤمنین علی(علیه‌السلام) نائل شد. او یک بار ایمان و اعتقاد خود را بر امام صادق علیه السلام عرضه کرد و آن حضرت، صحت عقیده اش را تایید نمودند. شدت ایمان و اطاعتش نسبت به اهل بيت(ع) به اندازه‌ای بود که خواست و دستور آنان را فوري اجرا می‌کرد و وقت را از دست نمی‌داد.

صفوان، شترهاي زیادی داشت که از کرایه‌دادن آنها، معیشت و زندگی خود را می‌گذراند و از همین جهت به او "جمّال" می‌گفتند. روزی خدمت امام موسی علیه السلام رسید؛ آن حضرت به او فرمودند: همه چیز تو خوب و نیکوست جز یک چیز!

پرسيد: "فدایت شوم! آن چیست؟"

امام فرمودند: "اینکه شتران خود را به این مرد (یعنی هارون، خلیفه وقت عباسي) کرایه می‌دهی."

صفوان گفت: "من از روی حرص و شکم‌سیری و لهو، چنین کاری نمی‌کنم. چون او به حج رفته است شتران خود را به او کرایه داده‌ام. خودم هم خدمت او را نمی‌کنم و همراهش نمی‌روم، بلکه غلام خود را همراه او می‌فرستم."

امام فرمودند: "آیا از او کرایه طلب داری؟"

گفت: "آری!"

امام فرمود: "آیا دوست داری او زنده بماند تا کرایه‌ات به تو برسد؟"

صفوان گفت: "آری!"

حضرت فرمودند: "کسی که دوست داشته باشد بقای آنها را، از آنان خواهد بود و هر کس که از آنان باشد، جایگاهش دوزخ خواهد بود."

صفوان جمال پس از این گفت‌وگو با امام کاظم(ع) همه شتران خود را فروخت.

وقتی این خبر به هارون‌الرشید رسید، او را خواست و به او گفت: "به من گزارش داده‌اند که تو شترهای خود را فروخته‌ای! چرا این کار را کردی؟"

صفوان گفت: "چون پیر و ناتوان شده‌ام و غلامانم هم از عهده این کار برنمی‌آیند."

هارون گفت: "هرگز! می‌دانم که تو به اشاره "موسی بن جعفر" شتران خود را فروختی. اگر حق مصاحبتت با من نبود، تو را می‌کشتم."

به عقيده علماي شيعه، از اين روايت اين گونه برمي‌آيد که هرگونه اميدواري به تقويت و بهروزي و سلامت مخالفان اهل بيت(ع)، حتي شيعيان مؤمن را تبديل به دشمن اهل بيت(ع) و اصحاب دوزخ مي‌کند و از آنجا که هر چه در آيات و روايات، وعده دوزخ بر آن شده باشد، گناه کبيره و حرام است، بيان هر گونه سخني که از آن برداشت علاقه‌مندي به سلامت اين افراد شود، مؤمن را تبديل به کافر مي‌کند.

اکنون بايد ديد تکليف افرادي که در ماه مبارک رمضان براي سران فرقه وهابيت و دشمنان اهل بيت عصمت(ع)، آرزوي توفيق و عزت و سربلندي دارند و براي شفاي آنان از بيماري‌هايي که با اذن خداوند به جان‌شان افتاده از خدا طلب سلامت و عافيت مي‌کنند چيست و بايد با اين افراد چگونه برخورد شود.