به گزارش مشرق، با انتخاب امیر قلعهنویی، تکلیف سرمربیگری تیم ملی فوتبال ایران مشخص شد و او پس از ۱۶ سال و برای دومین بار روی نیمکت این تیم خواهد نشست.
آخرین حضور یک مربی ایرانی روی نیمکت تیم ملی بازی با روسیه در بهمن ۸۹ بود که علیرضا منصوریان در شرایطی که فدراسیون فوتبال در حال رایزنی با کارلوس کیروش بود به عنوان سرمربی موقت تیم ملی انتخاب شد.
تیم ملی فوتبال ایران در ۱۲ سال گذشته ۳ مربی خارجی به نامهای کارلوس کیروش، مارک ویلموتس و دراگان اسکوچیچ به خود دید که البته دوران حضور کیروش در ایران خیلی بیشتر از ۲ مربی خارجی دیگر بود. حالا این بار نوبت به یک مربی ایرانی رسیده تا مسیر جدیدی در تیم ملی آغاز شود.
قلعهنویی یکی از سردمداران فوتبال سنتی ایران است؛ فوتبال سنتی که از دوران علی پروین به یادگار مانده و قلعهنویی از مریدان این سبک محسوب میشود و در تیمهای مختلفی که هدایت آنها را بر عهده داشته این موضوع را اثبات کرده است. شاید در نگاه اول تفکرات سنتی قلعهنویی نگرانکننده به نظر برسد؛ به خصوص اینکه شاکله اصلی تیم ملی را بازیکنانی تشکیل دادهاند که در فوتبال اروپا و زیر نظر مربیان علمگرا تمرین و بازی کردهاند؛ اما قلعهنویی کار با ستارهها را میداند و بعید است اجازه دهد بازیکنی حتی مطرح خارج از وظایفش عمل کند. به خصوص اینکه شاخصه مربیگری او مدیریت سختگیرانه است.
قلعهنویی دیگر مربی سال ۸۵ نیست و قطعا اشتباهاتی که در آن زمان انجام داده بود را تکرار نخواهد کرد. تفکرات سنتی تا زمانی که بتواند انتظارات را برآورده کند قابل تایید است؛ اما قلعهنویی باید در انتخاب دستیارانش از مربیانی که بتوانند خلا فوتبال مدرن را پر کنند استفاده کند.
جام ملتهای آسیا میتواند سنگ محک مناسبی برای ارزیابی عملکرد قلعهنویی در تیم ملی باشد. اگر او بتواند طلسم ناکامی تیم ملی را در این رقابتها بشکند آن وقت میتوان به آینده تیم ملی امیدوار بود و البته افسوس خورد که چرا در سالهای گذشته از پتانسیل مربیان داخلی استفاده نشد.
موفقیت قلعهنویی تضمین کننده ادامه حضور مربیان ایرانی روی نیمکت تیم ملی خواهد بود؛ در غیر اینصورت باز هم باید شاهد انتخاب مربیان خارجی برای هدایت تیم ملی باشیم.
قلعهنویی با تلفیق تفکرات سنتی و مدرنیته در هدایت تیم ملی میتواند آغازکننده فصل جدیدی در فوتبال ایران باشد؛ اما باید همه اهالی فوتبال کشور در این مسیر همراه او باشند؛ چرا که موفقیت این مربی در تیم ملی یعنی موفقیت فوتبال ملی که نفع آن برای یک فرد خاص نخواهد بود.