به گزارش مشرق ، فارس به نقل از جوان آنلاین نوشت : دیروز سیل، امروز زلزله، وقوع حوادث غیرمترقبه و طبیعی یکی پس از دیگری در گوشه و کنار کشور در حال تکرار شدن است و این حوادث در کشور بر خلاف سایر کشورهای توسعه یافته، خسارت جانی و مالی بسیاری را بر جا میگذارد.
غم از دست دادن هموطنان در یک خطه به پایان نرسیده باید رخت سیاه عده دیگری را بر تن کرد. گذشته از خسارت جانی و مالی که سبب از دست رفتن سرمایههای انسانی میشود، تبعات روانی و اجتماعی حوادث به ندرت کاهش مییابد و تا نسلهای بعدی همچنان باقی میماند و اینگونه است که مسئولان هرگز از این حوادث و پیامدهای آن درس عبرت نگرفتهاند تا جایی که مسئولی و متولی باقی نمانده است که به کارهای باقیمانده بر زمین برای کاهش اینگونه حوادث اعتراف نکرده باشد! زلزله و سیل میآید. متأسفانه فقط شاهد آن هستیم که در زمان وقوع آن به کمک یکدیگر میشتابیم. همدرد میشویم ولی فقط در زمان وقوع حادثه و کمی هم در زمان بازسازی آوارهای بر جا مانده از حوادث و پیشگیری همچنان پیشکش مانده است. اینجا حوادث قبل از وقوع هم خبر میکنند ولی از صاحب خبران خبری نیست تا کاری انجام دهند.
به راستی در بحث و موضوعات پیشگیری در برابر حوادث چه کردهایم؟ بافتهای فرسوده و متراکم همچنان پا برجا هستند و منتظر کوچکترین زمین لرزه تا لرزه بر اندام ساکنان خود بیندازند و آسمان هم به حال زمینهای بدون گل و گیاه میگرید، همه چیز را در مسیر خود میبرد از انسان گرفته تا خانه و کاشانه را ...
زلزله اخیر در آذربایجان و چندین روستای غرب کشور در کسری از ثانیه، ۳۵۰ نفر را قربانی و دهها روستا را با خاک یکسان کرد تا باز هم درس عبرتی باشد برای خانههای شهرهای متراکم و ریزدانه و سست شهرها و کلانشهرها. شهرهایی که اگر زلزله بخواهد فقط چند صدم ثانیه گذری قدرت خود را به نمایش بگذارد، فاجعه انسانی کمترین عنوان خواهد بود که میتوان بر ندانم کارهای گذاشت!
با این حال اقداماتی هم در گوشه و کنار برخی از شهرها در حال انجام است که نباید این اقدامات را نادیده گرفت هر چند کم و اندک شمار هستند ولی مسکنی هستند تا اگر حادثهای به وقوع پیوست روزنه امید باشد. در سالهای اخیر در حوزه مدیریت بحران در شهر تهران، گروههای واکنش سریع (دوام) از میان گروههای محلهای و ناحیهای گرد یکدیگر آمدند تا در وقوع حوادث بتوانند پیش از ورود مسئولان به صحنه حادثه کمک حال مجروحان و مصدومان باشند. از سوی دیگر در حوزه آمادگی در برابر حوادث احتمالی و غیرمترقبه در برخی از مناطق حاشیهای و حریم پایتخت اقدامات اولیه در حال انجام است.
هر چند سولههای مدیریت بحران به تعداد ۱۲۰ سوله ساخته شده است و به صورت چند منظوره استفاده میشود تا در زمان وقوع حوادث به کار آید اما آیا تجهیزات این سولهها جوابگوی محلات و بافت متراکم فرسوده شهری پایتخت است؟! از سوی دیگر در سالهای اخیر بحث اسکان اضطراری در پارکهای جنگلی مدنظر قرار گرفته است. این مجموعههایی که به صورت سکوهای مربع و مستطیل شکل با فاصلهای اندک از سطح زمین احداث و نصب شده است با دو کارکرد متفاوت در حال توسعه در بخشهای حاشیهای و حریم و پارکهای بزرگ یکی پس از دیگری ساخته و نصب میشود. تا هم بتوان در زمان حوادث روی آنها چادر زده و از امکانات در نظر گرفته شده در حاشیه آن استفاده کرد هم بتوان در بحث تفریحی و استفاده از طبیعت گردی مورد استفاده شهروندان قرار گیرد.
به گفته رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران، ۱۰ مجموعه اسکان اضطراری و هشت پایگاه پشتیبانی مدیریت بحران در حال ساخت و آمادهسازی است که امکانات ضروری و زیربنایی و مخابراتی در آنها در نظر گرفته شده است. خرگوش دره، پارک جنگلی چیتگر، فتح، توسکا، سرخهحصار و پایگاههای پشتیبانی در شهرک چشمه، نعمتآباد، بوستان ولایت، مسعودیه و فرجام و در مناطق مکانهایی هستند که میتوان در مواقع ضروری سرپناهی باشند برای آوارگان احتمالی حوادث حتمی! آری اینها اقدامات اولیه و یک گام از صدگام عقب مانده در پایتخت است که در حال انجام است. اگر حوادث فرصت اقدامات بعدی را بدهد کارهای بسیاری بر زمین مانده است که لازم است مسئولان و شهروندان صورت مسئله را جدی گرفته تا بتوانند در حل آن همگان وارد عمل شوند که فردا و فرداها دیگر دیر خواهد بود!
غم از دست دادن هموطنان در یک خطه به پایان نرسیده باید رخت سیاه عده دیگری را بر تن کرد. گذشته از خسارت جانی و مالی که سبب از دست رفتن سرمایههای انسانی میشود، تبعات روانی و اجتماعی حوادث به ندرت کاهش مییابد و تا نسلهای بعدی همچنان باقی میماند و اینگونه است که مسئولان هرگز از این حوادث و پیامدهای آن درس عبرت نگرفتهاند تا جایی که مسئولی و متولی باقی نمانده است که به کارهای باقیمانده بر زمین برای کاهش اینگونه حوادث اعتراف نکرده باشد! زلزله و سیل میآید. متأسفانه فقط شاهد آن هستیم که در زمان وقوع آن به کمک یکدیگر میشتابیم. همدرد میشویم ولی فقط در زمان وقوع حادثه و کمی هم در زمان بازسازی آوارهای بر جا مانده از حوادث و پیشگیری همچنان پیشکش مانده است. اینجا حوادث قبل از وقوع هم خبر میکنند ولی از صاحب خبران خبری نیست تا کاری انجام دهند.
به راستی در بحث و موضوعات پیشگیری در برابر حوادث چه کردهایم؟ بافتهای فرسوده و متراکم همچنان پا برجا هستند و منتظر کوچکترین زمین لرزه تا لرزه بر اندام ساکنان خود بیندازند و آسمان هم به حال زمینهای بدون گل و گیاه میگرید، همه چیز را در مسیر خود میبرد از انسان گرفته تا خانه و کاشانه را ...
زلزله اخیر در آذربایجان و چندین روستای غرب کشور در کسری از ثانیه، ۳۵۰ نفر را قربانی و دهها روستا را با خاک یکسان کرد تا باز هم درس عبرتی باشد برای خانههای شهرهای متراکم و ریزدانه و سست شهرها و کلانشهرها. شهرهایی که اگر زلزله بخواهد فقط چند صدم ثانیه گذری قدرت خود را به نمایش بگذارد، فاجعه انسانی کمترین عنوان خواهد بود که میتوان بر ندانم کارهای گذاشت!
با این حال اقداماتی هم در گوشه و کنار برخی از شهرها در حال انجام است که نباید این اقدامات را نادیده گرفت هر چند کم و اندک شمار هستند ولی مسکنی هستند تا اگر حادثهای به وقوع پیوست روزنه امید باشد. در سالهای اخیر در حوزه مدیریت بحران در شهر تهران، گروههای واکنش سریع (دوام) از میان گروههای محلهای و ناحیهای گرد یکدیگر آمدند تا در وقوع حوادث بتوانند پیش از ورود مسئولان به صحنه حادثه کمک حال مجروحان و مصدومان باشند. از سوی دیگر در حوزه آمادگی در برابر حوادث احتمالی و غیرمترقبه در برخی از مناطق حاشیهای و حریم پایتخت اقدامات اولیه در حال انجام است.
هر چند سولههای مدیریت بحران به تعداد ۱۲۰ سوله ساخته شده است و به صورت چند منظوره استفاده میشود تا در زمان وقوع حوادث به کار آید اما آیا تجهیزات این سولهها جوابگوی محلات و بافت متراکم فرسوده شهری پایتخت است؟! از سوی دیگر در سالهای اخیر بحث اسکان اضطراری در پارکهای جنگلی مدنظر قرار گرفته است. این مجموعههایی که به صورت سکوهای مربع و مستطیل شکل با فاصلهای اندک از سطح زمین احداث و نصب شده است با دو کارکرد متفاوت در حال توسعه در بخشهای حاشیهای و حریم و پارکهای بزرگ یکی پس از دیگری ساخته و نصب میشود. تا هم بتوان در زمان حوادث روی آنها چادر زده و از امکانات در نظر گرفته شده در حاشیه آن استفاده کرد هم بتوان در بحث تفریحی و استفاده از طبیعت گردی مورد استفاده شهروندان قرار گیرد.
به گفته رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران، ۱۰ مجموعه اسکان اضطراری و هشت پایگاه پشتیبانی مدیریت بحران در حال ساخت و آمادهسازی است که امکانات ضروری و زیربنایی و مخابراتی در آنها در نظر گرفته شده است. خرگوش دره، پارک جنگلی چیتگر، فتح، توسکا، سرخهحصار و پایگاههای پشتیبانی در شهرک چشمه، نعمتآباد، بوستان ولایت، مسعودیه و فرجام و در مناطق مکانهایی هستند که میتوان در مواقع ضروری سرپناهی باشند برای آوارگان احتمالی حوادث حتمی! آری اینها اقدامات اولیه و یک گام از صدگام عقب مانده در پایتخت است که در حال انجام است. اگر حوادث فرصت اقدامات بعدی را بدهد کارهای بسیاری بر زمین مانده است که لازم است مسئولان و شهروندان صورت مسئله را جدی گرفته تا بتوانند در حل آن همگان وارد عمل شوند که فردا و فرداها دیگر دیر خواهد بود!