به گزارش مشرق، پدر و مادر هر دو دارای فوق لیسانس در رشته ادبیات هستند و مدتی است که به فکر مهاجرت افتادهاند با پرسوجوهای فراوان متوجه شدهاند که میتوانند از طریق دخترشان اقدام به مهاجرت کنند.
دخترشان «آلا» ۱۰ سال دارد و در کلاس چهارم درس میخواند. مریم مادر آلا میگوید: «ما از طریق تحصیلی میتوانیم برای مهاجرت اقدام کنیم. آلا در کشوری دیگر درس میخواند و من هم همراه او میروم.» آلا باید در کشور میزبان از اول ابتدایی درس را آغاز کند اما مادرش معتقد است که ارزشش را دارد که مراحل تحصیلی را دوباره از اول طی کند.
به نظر مریم این بهترین کاری بود که میتوانستند برای آینده دخترشان انجام دهند اما آرزو، مادر «مبین» که پسر ۱۰سالهاش را بر اساس تبلیغات تلویزیونی یک کالج دو سال قبل راهی انگلستان کرده بود میگوید: «هر دفعه که کانالهای ماهوارهای را میدیدم تبلیغ کالجی بود که رؤیای فردایی بهتر برای کودکان را میداد. با شمارههای نوشته شده تماس گرفتم و بعد از چند جلسه و مشاوره تصمیم گرفتیم مبین را راهی کنیم. کارهای ثبت نام انجام شد و به همراه هم عازم آن کشور شدیم و بعد از مدتی من برگشتم و پسرم در کالج شبانه روزی مستقر شد. البته تماسمان با او قطع نشده بود اما احساس میکردم فرزندم کم حرف و بیحوصله شده. بیعلاقگی و افت شدید درسی از دیگر نشانههای بعدی بود. بعد از دو سال او را برگرداندیم و پسر شاد و سرزنده من هر روز برای درمان افسردگی در اتاقهای مشاوره است.»
سمیرا در یکی از مؤسسات مهاجرتی فعالیت میکند. وقتی از او در مورد مدلهای مهاجرت میپرسم، به مهاجرت از طریق تحصیل اشاره میکند و میگوید: در مهاجرت از طریق تحصیل، دانش آموز و یکی از والدین به عنوان قیم اعزام میشوند. البته زمانی که به عنوان قیم میروید اجازه کار ندارید و باید هزینه ۱۲ هزار دلاری در کانادا را برای مدرسه و هزینه ۱۲۰۰ دلاری ماهیانه را برای زندگی در نظر داشته باشید ولی بعد از تغییر ویزا به شما اجازه کار نیمه وقت داده خواهد شد و بجز هزینههای زندگی باید هزینه سالی بیش از ۴ هزار دلار را برای مدرسه پرداخت کنید. اما این ویزیتور هیچ گاه به هیچ کدام از مراجعه کنندگان نمیگوید که چگونه میتوانند ویزایشان را تغییر دهند. او تنها همه را به جلسات مشاورهای ارجاع میدهد که در آن بابت یک جلسه مشاوره تخصصی در یک تایم ۴۵ دقیقهای باید هزینه ۶۰۰ هزار تومان را پرداخت کنند و در جلسات تخصصی هم تنها به والدین میگویند که خودشان در مدارس خاصی نمایندگی دارند و به راحتی میتوانند این کار را انجام دهند و هیچ اطلاعاتی در مورد سطح آموزشی مدارس مذکور ارائه نمیدهند.
این ماجرای غم انگیز حالا والدینی را گرفتار کرده است که نمی دانند مهاجرت کودکشان در سن پایین چه تبعاتی دارد و مهمتر اینکه آیا این مسأله استفاده از کودکان محسوب نمی شود؟
شاید عده ای بگویند مگر چه میزان خانواده این توانایی را دارند که با این شیوه و شیوههای مشابهی که حالا هر روز در فضای مجازی با آب و تاب تبلیغ می شود اقدام کنند، اما مهم آگاهی بخشی به جامعه است که روشن شود اولاً عموم اینها تبلیغات کاذب است وثانیاً برای سلامت روان کودکان چه تبعاتی دارد.
تبعات رفتن به مقصدهای غریبه برای کودکان
دکتر زهرا قاسمی روانشناس کودک در این باره گفت: مهاجرت در سنین کودکی تأثیرات منفی بیشماری در روح و روان کودک به جای میگذارد که تا سالها بعد همچنان در زندگی کودک خود را نشان خواهد داد. تا قبل از ۷ سالگی شاید کودک درک درستی از مهاجرت و اتفاقاتی که روی میدهد نداشته باشد اما در حدود سن ۸ سالگی، کودک در حال شکلدهی به «خود» است. هر چند کودک هنوز به واحد خانواده وابسته است اما در حال شکل دهی به علایق، ترسها و احساسات خود است. از سوی دیگر، کودک در حال شکل دهی به روابط دوستی است. از طرف دیگر در نظر داشته باشید در هیچ خانوادهای از کودک نظرخواهی نمیشود و در واقع پدر و مادر برای او تصمیم میگیرند، چرا که معتقدند او هنوز به بلوغ تصمیم گیری نرسیده پس نباید به نظر او اهمیت داد. بنابراین میبینیم که کودک بدون اینکه بداند چه اتفاقی در حال رخ دادن است مانند یک شیء بیجان توسط والدین از مبدأ به مقصد منتقل میشود! مقصدی که در آن کاملاً غریبه است.
این روانشناس در پاسخ به این سؤال که گاهی دیده میشود کودک به همراه یکی از والدین مجبور به مهاجرت میشود، تأثیرات این نوع زندگی برای آینده کودک چیست، گفت: اگر شما یک والد هستید باید بدانید که این مشغول بودن شما در روزهای آخر حضور در کشور یا روزهای ابتدایی حضور در شهر مبدأ، ممکن است به کودک سیگنالهایی از فراموش شدن را بدهد. اگر شما زمان کافی برای فرزندتان نداشته باشید، کودک حس تنهایی خواهد کرد. از طرف دیگر تنهایی سختترین قسمت مهاجرت است. فرقی ندارد که شما یک بزرگسال باشید یا یک کودک، تنهایی حسی است که میتواند باعث آزار همه ما شود. کودکان خصوصاً در سنین بالاتر از دورشدن از دوست و اقوام خود میترسند. به علاوه نداشتن هیچ دوستی در شهر جدید به این ترس دامن میزند. این ترس در صورت بیگانه بودن با فرهنگ و زبان کشور مقصد، تشدید خواهد شد.
مهاجرتهای دانشآموزی و گسست خانوادگی
پدیده مهاجرت که همواره در تمام دورههای تاریخی بشر وجود داشته است، فقط رفتن از یک کشور به کشوری دیگر نیست، مهاجرت ارتباط تنگاتنگی با ساختارهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جوامع دارد. اما وقتی در مهاجرت پای کودکان به میان میآید رنگ و بوی مسأله تغییر میکند، چرا که کودکان آسیب پذیرترند و در مواجهه با پدیدههایی این چنینی آسیب بیشتری هم میبینند.
طبق برآورد کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان (UNHCR) از سال ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰ میلادی سالانه بین ۲۹۰ تا ۳۴۰ هزار کودک در خانوادههایی با وضعیت پناهندگی به دنیا آمدهاند. این یعنی از سال ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰ میلادی حدود یک میلیون کودک در چنین وضعیتی متولد شدهاند.
در واقع افزایش شمار کودکانی که در خانوادههایی با وضعیت پناهندگی متولد میشوند، مشکلاتی را به همراه دارد که از همه مهمتر این است که آموزش رسمی این کودکان با چالشهایی همراه میشود.
اخیراً مهدی فیاضی رئیس مرکز امور بینالملل و مدارس خارج از کشور وزارت آموزش و پرورش درباره تبلیغات مؤسسات خارجی و برگزاری آزمونهای غیرقانونی در ایران برای بورسیه کردن دانشآموزان هشدار داد و گفت: «مهاجرت در سنین دانشآموزی جز گسست خانوادگی و متلاشی شدن جمع خانواده هیچ دستاورد دیگری ندارد. اگر مایل هستید فرزندانتان ارتباطی با خارج از کشور داشته باشند باید در سنین کار و آموزش عالی شناخت بینالمللیشان تقویت شود، نیازی نیست فرزندتان را به راحتی و تنها به خارج از کشور اعزام کنید. برخی خانوادهها فقط یک میلیارد تومان در سال هزینه شهریه بچهها و حدود یک میلیارد تومان هم برای هزینه پانسیون و خوابگاهشان میپردازند. این یک تب اغواگرانه و هیجان کاذب است و به کرات والدین مال باخته و پشیمانی دیدهایم که فرزندانشان را به خارج فرستادهاند. بعضاً فرزند با بحرانهایی مواجه شده و پدر یا مادر ناچار شدهاند به آن کشور بروند تا از او مراقبت کنند و این زندگی است که از هم پاشیده میشود. ما نمیتوانیم به لحاظ اداری این کار را ممنوع کنیم، اما داریم جلوی کارهای غلط را میگیریم.»
منبع: روزنامه ایران