به گزارش مشرق، محمد رستم پور، فعال رسانه ای در یادداشتی با عنوان شهید ملی و فرصت اتحاد مردم بر سر ارزش‌ها؛ در ردّ همگن‌سازی‌ها و مصادره‌ها در کانال تلگرامی خود نوشت:

تصویر چهره مصمم محسن حججی و اندکی بعد ویدئوی کوتاه اسارت او که در پس زمینه‌ای از دود که تداعی اضطراب می‌کرد، مرداد ۹۶ فضای مجازی ایران را پر کرد، پر از پیام‌ها، جملات، تصاویر و دل‌نوشته‌های احساسی و حماسیِ افراد و چهره‌های مختلف اجتماع چهل‌تکه ایران که به ویژه از چشمان و نگاه پرغرور این سرباز ایرانی گرفتار آمده در چنگال داعش روایت می‌کرد. حججی در عرض چند ساعت قلب‌ها را فتح کرد و از نوید محمدزاده و پریناز ایزدیار و علیرضا عصار گرفته تا رامبد جوان و رضا رشیدپور و چیستا یثربی، از رشته‌ها و رسته‌های مختلف تا حوزه‌ها و عرصه‌های گوناگون در وصف او و برای او نوشتند. او دو روز بعد به شهادت رسید و پیکرش مهرماه ۹۶ به خاک سپرده شد، اما جامعه خسته از کشمکش‌ها و دعواهای انتخابات ریاست جمهوری، نفس زد و خودش را بروز داد. در چند ماه گذشته، رخدادهای متعددی از جمله جریان درگیری دو گروه گردشگری در باغ شاهزاده ماهان کرمان، حمله با سطل ماست به یک مادر و دختر کشف حجاب کرده، حمله به طلبه‌ای در قم و مجادلات بی‌حاصل و فرساینده بر سر موضوع حجاب، دوربین‌های پلیس و وضعیت پوشش در کیش و قشم و شهرهای پذیرنده مسافر در نوروز، قطبیت‌های چندسویه جامعه را تراش داده و تیز کرده. در بیان، همگان تصریح دارند که همدلی، انسجام و مدارا ضرورت جامعه امروز است، اما در مقام سیاستگذاری، سکوتی سراسری بر همه اذهان نقش بسته و هیچکس سازوکار و برنامه و دستورالعملی برای ارتقای آنچه می‌دانند و توصیه می‌کنند و به ویژه در جهت حل تعارضاتی مانند ضرورت رعایت قانون پوشش در مقابل همزیستی بی‌حجاب و باحجاب ارائه نمی‌کند. شهادت «حمیدرضا الداغی» در جدال با سه مزاحم مسلح در یکی از چهارراه‌های سبزوار و پایمردی او در صحنه برای نجات جان و حیثیت و آبرویی که او در خطر می‌دید، از همان ساعات اول مورد توجه جامعه غیور و فهیم ایرانی قرار گرفت. مصاحبه همسر و دختر حمیدرضا بعد از انتشار تصاویری از او و همسرش که حجاب و پوشش رسمیِ مقبول هنجاری نظام ارزشی جمهوری اسلامی نداشت، نشان داد حمیدرضا در قالب‌های مرسوم سال‌های اخیر که با عناوینی همچون بسیجی، ارزشی و حزب‌اللهی و ... نمی‌گنجد. حمیدرضا شهید غیرت نام گرفت و عزتی عجیب پیدا کرد. همسر او اصرار دارد که او به ارزش‌ها و هنجارهایی همچون حیا و عفت و غیرت باور داشته و اساساً دختران آن مهلکه را مانند دختر خودش می‌دیده و تصویر می‌کرده. این روایت مستند اتفاقاً نشان داد همچنان ارزش‌ها و باورهایی هستند که فراتر از دسته‌بندی سیاسی و تقسیم‌بندی هنجاری در باطن و عمق جان افراد جامعه جاری‌اند. سریال محبوب زیرخاکی در فصل سوم برای پیشبرد قصه در روزهای ابتدایی جنگ از شخصیتی سراغ می‌گیرد به نام «سرهنگ سید مرتضی آذرهوشنگ». آذرهوشنگ، یک ارتشی فداکار آزاده‌ای است که در روزهای نخست جنگ تحمیلی همچون شهید حسن باقری با عکاسی و تصویربرداری وارد میدان نبرد شد و در سال ۱۳۶۲ به اسارت نیروهای دشمن درآمد. تا پیش از سریال زیرخاکی، آذرهوشنگ را کمتر کسی می‌شناخت و اکنون نیز او از بسیاری از فرماندهان و سرداران گمنام‌تر است. چرا نظام ارزشی و سیستم تبلیغی جمهوری اسلامی آذرهوشنگ‌ها را که کم نیستند، مرتباً سوژه و سریال و کتاب نمی‌کند و برخی دیگر را در بوق و کرنا می‌کند و سعی دارد آنان را به تمامی در اقتصاد و سیاست و تجارت و اخلاق در صدر بنشاند؟

اگر گسستگی و تفرقه ضدانقلاب پس از روزهای ناآرام و ملتهب ۱۴۰۱، یک نقطه آغاز داشته باشد؛ آن مقابله با تیم ملی فوتبال در جام جهانی قطر و آرزوی شکست ایران بود. چرا که مردم با همه سختی‌ها و رنج‌هایی که در اقتصاد و سیاست و اجتماع تحمل می‌کنند، همچنان ایران را دوست دارند. باید دانست برای مردم ایران همچنان پیام‌ها و ارزش‌هایی مانند «تمامیت ارضی»، «غیرت»، «وطن‌دوستی»، «خداپرستی»، «انسان‌دوستی»، «فداکاری»، «احترام به والدین» و «قدرشناسی» و ... مهم و اساسی است و اتفاقاً همین‌هاست که همدلی اجتماعی و همزیستی عمومی را محقق می‌کند. حکومت چاره‌ای جز مشارکت دادن مردم در فرایند حکمرانی ندارد و این مشارکت‌بخشی اولاً در گرو شنیدن صدای آنهاست و ثانیاً در تقویت و توسعه ارزش‌هایی که همچنان جان دارند.

الداغی ۱۴۰۲ همان حججی ۱۳۹۶ است، اگر مصادره‌اش نکنیم، اگر پیامش را بدون غلو و هیجان به جامعه منتقل کنیم، اگر همه چیز را از او توقع نداشته باشیم. شهید است، فدایی است، ملّی است و معتقد است. و همین‌ها کافی است که او را عزیز کند، الگو کند و جاودانه سازد، حتی اگر اطرافیانش بدحجاب باشند. برای تثبیت و تبلیغ و تبیین همان حجاب هم باید از ارزش‌های بنیادی‌تری مانند حیا و غیرت و فتوت و مردم‌داری و ایثار آغاز کرد. اعتقاد و باور در زمین همدلی و خلق حسن می‌نشیند و در هوای تنوع و رسیدگی میوه می‌دهد. قرار نیست حمیدرضا الداغی، آرمان علی‌وردی باشد؛ همچنانی که قرار نیست میان وهب مسیحی و علی اکبر مسلمان صحنه عاشورا مقایسه‌ای صورت گیرد.