کد خبر 151630
تاریخ انتشار: ۱۴ شهریور ۱۳۹۱ - ۱۱:۴۲

مشاور عالي نماينده ولي فقيه در سپاه گفت: اگر ناتو و غرب دست به مداخله نظامي در امور سوريه بزند در آن صورت كساني كه بخواهند از سوريه دفاع كنند، دستشان بازتر خواهد بود‌ يعني مداخله نظامي مجموعه مهاجم ( ناتو ) كه مبناي حقوقي براي حمله به سوريه را ندارد دفاع از سوريه را براي حاميان منطقه و فرامنطقه‌اي اين كشور راحت‌تر مي‌كند لذا به نظر من احتمال مداخله نظامي خيلي ضعيف است.

به گزارش مشرق به نقل از باشگاه خبرنگاران، سردار يدالله جواني مشاور عالي نماينده ولي فقيه در سپاه به موضوعات مختلف روز از آخرين وضعيت بحران سوريه تا تحركات اصلاح‌طلباني مانند محمد خاتمي براي بازگشت به عرصه انتخابات و ... پرداخت.

اين مصاحبه حاصل گفتگوي دو ساعته ما با سردار جواني معاون پيشين سياسي سپاه و مشاور عالي نماينده ولي فقيه در سپاه پاسداران است.

* آخرين تحولات سوريه را چگونه ارزيابي مي‌كنيد و پيش‌بيني شما از آينده اين تحولات چيست؟

**امروز سوريه فقط يك مسئله داخلي و منطقه‌اي نيست بلكه تبديل به يك مسئله فرامنطقه‌اي و بين المللي شده است.اسناد و مدارك موجود نشان مي‌دهد كه بحران سازي در سوريه در راستاي اهداف قدرت‌هاي منطقه‌اي بوده است.

در واقع مي‌توان گفت آن سناريويي كه قدرت‌هاي فرامنطقه‌اي مشخصا آمريكا و انگليسي‌ها و برخي كشورهاي اروپايي به همراه كشورهاي منطقه‌اي مانند رژيم صهيونيستي و كشورهاي عربي مثل قطر و عربستان و اردن و برخي كشورهاي همسايه سوريه مثل تركيه دنبال مي‌كردند به گونه‌اي بود كه در همان ماه‌هاي اول حداقل به يكي از اهداف مد نظر خود برسند.

تغيير رفتار بشار اسد در حوزه‌هاي مورد دلخواه غرب، تغيير رفتار نسبت به جمهوري اسلامي ايران، تغيير موضع نسبت به بحث مقاومت و حضور در جبهه مقاومت، خارج شدن از جبهه مقاومت و وارد به جبهه سازش با رژيم صهيونيستي شرط‌هاي آمريكا براي بقاي بشار اسد در قدرت است لذا عمده تلاش غرب خارج كردن سوريه از موقعيت موجود و قرار دادن اين كشور در راستاي اهداف خود است، با توجه به اينكه نظام سوريه اين شروط را نپذيرفت، آنها وارد عرصه فشار بر دولت بشار اسد شدند و تلقي آنها اين بود كه اگر سوريه تغيير رفتار را نپذيرد با خيزش‌هاي مردمي روبرو خواهند شد و رژيم بشار اسد سرنگون و ساقط مي‌شود.

اينها(غرب و آمريكا) بعد از اينکه در اقدامات اوليه نااميد و ناکام ماندند يک نيروي قابل توجهي را آموزش دادند تا دمشق را فتح کنند و با توجه به کارهاي اطلاعاتي صورت گرفته جرقه‌ي اين حرکت با‌ انفجار بمب در ساختمان شوراي امنيت ملي زده شد تا بتوانند با ايجاد رعب و وحشت در بين ساكنان شهرهاي سوريه بحران در اين كشور را مديريت كنند.

با تمام اين شيطنت‌ها ارتش سوريه وارد عمل شد و عدم اقبال مردم از اين گروه و مقاومت و برخورد مناسب ارتش سوري باگروه‌هاي تروريستي مانع تسخير شهر دمشق به دست تروريست‌ها شد ولي بعد از گذشت زمان و ناكامي در سقوط شهر دمشق توسط مخالفان، آنها عقب نشيني كرده و براي اينكه روزنه‌هاي اميد خود را زنده نگه دارند به شهر حلب رفتند.

با توجه به اينكه حلب پايگاه اقتصادي قوي براي اين كشور به حساب مي‌آيد تصمصم داشتند سناريوي بنغازي سازي را در شهر حلب دنبال كنند و اگر پاكسازي مناطق حلب مقداري زمان برد به دليل عدم تعلق خاطر تروريست‌ها به ملت سوريه بود چرا كه آنها متصل به كشورهايي بيگانه از جمله پاكستان و ليبي و ساير كشورهاي شرور بودند و از هيچ جنايتي ابايي نداشتند.

تروريستي كه از مردم به عنوان سپر انساني استفاده مي‌كند نشان مي‌دهد كه تعلقي به مردم ندارد و به مانند هواپيماربايي مي‌ماند كه سرنشينان آن را سپر انساني خود قرار مي‌دهد تا به خواسته‌هاي شومشان برسند و طبيعي است كه جمعيت 200، 300 نفري هيچ عاطفه و احساسي نسبت به چجماعتي را ندارد؛ و طبق خبرهاي عمده و قطعي كه به دستمان رسيده مناطق حلب در حال پاكسازي شدن هستند لذا سناريوي فتح دمشق و انحلال نظام اسد و مشروعيت بخشيدن دولت جديد شکست خورد.

*به نظر شما چرا غرب كه مدافع ديكتاتورهايي مانند حسني مبارك و بن علي بود ولي از بدو آغاز درگيري‌ها در سوريه به دنبال بركناري اسد و طرح اين ادعا بود كه اين خواست مردم است؟

**تحليل آنها (اوباما) به مانند تحليل كساني است كه به دنبال تغيير نظام در سوريه بودند ولي بعد از گذشت 2 ماه ديدند كه مردم سوريه حمايتي از آنان نمي‌كنند لذا با همكاري رسانه‌هاي ترك و غربي جنگ رسانه‌اي عظيمي را عليه اسد راه انداختند.

اين از عجايب روزگار است که بعد از حادثه 11 سپتامبر که آمريکايي‌ها دم از مبارزه با تروريست زدند و تصريح کردند که در دنيا يک بلوک بندي جديدي شکل گرفته كه که يك جهت به دنبال ايجاد بي ثباتي در دنيا است و در جهت ديگر يک اعتلاف ضد تروريستي در دنيا شکل گرفته که پرچم آن را‌ آمريکا در دست دارد.

و جالب‌تر از آن اينكه آمريکايي‌ها در آن مقطع بعد از حادثه 11 سپتامبرجو سازي‌هاي سياسي کردند که در اين بلوک بندي جديد هر کس که در ائتلاف مبارزه با تروريسم به رهبري آمريکا همراه نباشد در طيف تروريست قرار دارد و کانون تروريست‌ها را القاعده معرفي کردند يعني القاعده شد كانون تروريسم جهاني و آنها هم شدند پرچمدار مبارزه با تروريسم.

در همان مقطع مقام معظم رهبري فرمودند: "ما نه با شما هستيم و نه با تروريست‌ها، و سرکرده اصلي تروريست‌ها شما( آمريكا) هستيد."

امروز در سوريه هم دقيقا همين فرمايش آقا را مي بينيم، از کشور‌هاي پاکستان، عربستان و چند كشور آفريقايي افرادي را براي كا‌رهاي خرابكارانه استخدام كردند و در مبارزه نه عليه بشار اسد بلكه بر عليه مردم سوريه وارد ميدان شدند.

*جنابعالي مهم‌ترين دلايل ناكامي مخالفان سوريه در دستيابي به خواسته‌هايشان را در چه مي‌دانيد؟

**دليل ناكامي تروريست‌ها سه دليل بود: يك مانع مردم بود و تصور مي‌كردند( تروريست‌ها) كه مردم حامي آنها خواهند بود؛ اينكه چرا مانع مردم در مقابل اينها مقاومت كردند نقش رسانه‌ها محرز بود و موفق شدند عمليات رواني سازي الجزيره و العربيه را خنثي كنند هر چند كه برخي از كشورهاي منطقه‌اي رسانه‌هاي سوريه را تحريم كرد ه بودند و در پي اين بودند كه كه يك جانبه و يك طرفه القاعاتي عليه دولت اسد داشته باشد ولي خبرنگاران سوري و به خصوص رسانه‌هاي جمهوري اسلامي به گونه‌اي اطلاع رساني كردند كه مردم با ماهيت اين گروه‌ها آشنا شدند.

*به نظر شما اگر مردم با گروه‌هاي مخالف همراه بودند امروز سوريه چهره‌ ديگري داشت ؟

**بله، اين مردم هستند كه بايد سرنوشت خود را خود انتخاب ‌كنند و اگر در سوريه مردم در برابر تروريست‌ها مقاومت نمي كردند شايد حكومت اسد هم همانند ديكتاتو‌هاي منطقه كه با قيام مردم از بين رتند تا حال از بين رفته بود ولي همه شاهد بودند كه مردم سوريه با برپايي تظاهرات مختلف حمايت خود را از اسد اعلام كردند و خواستار باقي ماندن نظام اسد در قدرت هستند.

خوب مانع دوم حفظ انسجام ارتش بود. ممكن است افرادي از لايحه‌هاي پائين نظامي از ارتش سوريه جدا شده باشند ولي اين عامل نتوانست خللي در توانمندي آنها وارد كند و حتي با وجود اينكه ما شاهد يك حادثه تلخ انفجار در شوراي عالي امنيت سوريه بوديم ولي ديديم كه انسجام ارتش سوريه ازهم نپاشيد.

مانع سوم حفظ انسجام ساختار سياسي كشور سوريه است كه به نظر من با وجود جو‌سازي‌ها سنگين غرب ديديم كه مردم و دولت سوريه همدم و كنار‌هم در برابر مخالفان مقاومت كردند.

*يعني به نظر شما پناهندگي "رياض حجاب" نخست وزير سوريه نوعي اخلال در ساختار نظام سياسي نبود؟

**نه به هيچ وجه، اين آقاي نخست وزير پس از آنكه عزل و بركنار شد به اردن گريخت و حتي با توجه به ابهامات و جوسازي‌هاي صورت گرفته در اين زمينه هيچگونه مشكل خاصي را به دنبال نداشت و امروز استانهاي مهم و استراتژيك كاملا در كنترل نيروهاي مسلح سوريه و نيروهاي مردمي است.

آيا شما قبول داريد كه امروز سوريه درگير يك جنگ داخلي شده است كه در طرف مقابل اين جنگ تروريست‌هاي القاعده قرار دارند؟

**بله ، بنده اين تهاجم يك طرفه تروريست‌ها را به جنگ نيابتي تعبير مي‌كنم، يعني اسرائيل و متحدان غربي‌اش كه در جنگ 33 روزه با هدف نابودي حزب‌الله وارد جنگ شدند و تصور كردند كه حزب الله را يك هفته‌اي شكست خواهند داد ولي همگان ديدند كه چگونه در باتلاق حزب الله گرفتار شدند.

رسوايي دوم اسرائيل در جنگ 22 روزه نوار غزه بود كه باز اسرائيلي‌ها خيال كردند كه حماس را ظرف چند روز شكست خواهند داد ولي اين اتفاق رخ نداد .

امروز اسرائيل به دليل اينکه جرات مداخله مستقيم در جنگ سومي را ندارد تصميم دارد تا به صورت غيرمستقيم وارد سوريه شود و شكست در جنگ‌هاي 33 روزه و 22 روزه و قدرت يابي روزافزون جمهوري اسلامي ايران، رژيم صهيونيستي و حاميان منطقه‌اي و فرامنطقه‌اي را به شدت نگران كرده است لذا بحران در سوريه يك جنگ نيابتي از جنگ سوريه است يعني گروه‌هايي به نيابت از اسرائيل مي‌جنگند.

*نقش همسايگان سوريه در تشديد بحران در اين كشور را چگونه توصيف مي كنيد؟

**همسايگان سوريه كه در جبهه مقابل دولت بشار اسد وارد شدند امروز متوجه اشتباه خود شده‌اند و به گفتن اين نكته درباره تركيه اكتفا مي‌كنم كه مسئولين تركيه دچار اشتباهات فاحشي شده و فريب وعده‌هاي آمريكا را خورده‌اند.

*بعد از گذشت 17 ماه از بحران سوريه و شكست مخالفان مسلح از ارتش سوريه آيا ممكن است كه غرب از نقشه‌ي ديگري براي ساقط كردن دولت اسد استفاده كند؟

**البته هركار غيرممكني از دست استكبار بر مي‌آيد ولي آنچه مهم است آگاه تر شدن مردم سوريه نسبت به وقايع رخ داده در سوريه بوده و به نظر مي‌رسد سناريويي كه رنگ باخته را مجددا استفاده نخواهند كرد.

*با توجه به اينكه به مرور زمان مخالفان مسلح در سوريه شكست‌هاي پي در پي را از ارتش سوريه متحمل شده‌اند احتمال حمله نظامي يك جانبه به سوريه را چگونه ارزيابي مي كنيد؟

**گزينه نظامي بيروني با مقاومت حقوقي شوراي امنيت مواجه شده است و ما ديديم كه روسيه و چين قاطعانه از سوريه حمايت كرده‌اند و هرگونه مداخله نظامي را بر نمي‌تابند.

البته احتمال دخالت ناتو به صورت يكجانبه ممكن است ولي اين اقدام يك‌جانبه ناتو به نتيجه نمي‌رسد، چرا كه پيامدها و تبعات بدي را متوجه آن مي‌كند و احتمال آن بسيار ضعيف است.

*در صورت حمله نظامي ناتو به سوريه، موضع جمهوري اسلامي ايران در برابر اين اقدام چه خواهد بود؟

**اگر ناتو دست به مداخله نظامي در امور سوريه بزند در آن صورت كساني كه بخواهند از سوريه دفاع كنند دستشان بازتر خواهد بود يعني آن مجموعه مهاجم ( ناتو ) كه مبناي حقوقي براي حمله به سوريه را ندارد در صورت تهاجم به اين كشور دفاع از سوريه را براي حاميان منطقه و فرامنطقه‌اي سوريه راحت‌تر مي‌كند لذا به نظر من احتمال مداخله نظامي خيلي ضعيف است.

بنابراين مخالفان كه شرايط را به ضرر خود مي‌بينند سياست خود را در سوريه به اين گونه ادامه خواهند داد كه منتظر سياست و اصلاحاتي باشند كه پيشتر بشار اسد قول آن را داده بود يعني واگذار كردن قدرت در سال 2014 از سوي بشار اسد و طبيعتا چاره اي جز پيروي از مسير اصلاحات حكومت اسد را ندارند پس تاكيد مي كنم كه راه حل بحران سوريه داخلي است و اين مردم سوريه هستند كه بايد سرنوشت خود را انتخاب نمايند.

*آيا اصلاحاتي را كه بشار اسد قول داده و شما هم به آن اشاره كرديد، خواست اصلي مردم را برآورده مي كند؟

**قطعا همين گونه است، اصلاحات انجام شده در سوريه مسير دخالت مردم در سرنوشت خودشان را هموار كرده لذا غرب هم امروز به همچين مسئله‌اي دلخوش كرده است .

اما اين سوال پيش مي‌آيد اين همه هزينه براي چه بود اين همه كشتن چه نتيجه‌اي داشت اين خسارت‌ها را چه كسي پاسخ خواهد داد و از اين به بعد كساني كه اين آتش افروزي‌ها را در سوريه شروع كردند بايد پاسخگوي نظام بين المللي باشند ، قطر عربستان و تركيه بايد پاسخگوي اعمال خود در سوريه باشند.

*موافق اين مطلب هستيد كه شهر حلب آخرين پايگاه مخالفان مسلح است و در صورت پاكسازي كامل اين شهر، سوريه به دوران ثبات باز خواهد گشت؟

**حلب پله آخر تثبيت حاكميت بشار اسد است هرچند ممكن است كساني كه در سناريوهاي قبلي در سوريه با شكست مواجه شدند ممكن است بخواهند يك بار ديگر شانس خود را بيازمايند لذا حكومت اسد بايد تمامي احتمالات را به خوبي درنظر بگيرند.

همه مي ‌دانند كه امروز مديترانه انباشتي از شناورها، رزم‌ناوها و كشتي‌هاي بزرگ جنگي است؛ اگر آتش دراين منطقه روشن شود شعله‌هاي آتش به خارج از منطقه بروز خواهد كرد و دامن همه را خواهد گرفت.

امروز روس‌ها حاضر نيستند حوزه مديترانه را به راحتي از دست بدهند و حضورشان در حوزه مديترانه ا زطريق سوريه ممكن است و رسما اعلام كرده‌اند كه دفاع خواهيم كرد و موافق مداخله نظامي در سوريه نيستيم؛ كساني كه راه‌هاي غيرسياسي و غيرديپلماتيك در سوريه را دنبال كردند موجب بيداري مردم سوريه شدند و حكومت اسد تجربه‌اي را كه امروز داشت ديروز نداشت و قطعا در روابط خود با بعضي از كشورها تجديد نظر كند.