به گزارش مشرق،در سال ۲۰۱۱ بحران سوریه آغاز و تروریستها از سراسر جهان با کمک آمریکا و غرب به سمت سوریه سرازیر شدند. غربیها به ویژه آمریکا با ایجاد، تجهیز، آموزش و تسلیح گروههای تروریستی از جمله داعش و با هدف اصلی تأمین امنیت رژیم صهیونیستی به صورت غیرمستقیم و در ادامه به طور مستقیم وارد نبرد سوریه شدند. از زمان شکست گروه تروریستی داعش به عنوان بازوی نظامی آمریکا در سوریه، نظامیان آمریکایی مستقیماً جایگزین این گروهک تروریستی شدند و دقیقاً از همان زمان نیز به جای داعش شروع به استخراج و سرقت نفت سوریه و کشتار مردم این کشور کردند.
در حال حاضر بخشهای عمدهای از سرزمینهای استانهای الحسکه، دیرالزور و الرقه (در شرق و شمال شرق سوریه) که دارای منابع نفت و انرژی، است تحت تصرف اشغالگران آمریکایی و شبه نظامیان قسد مورد حمایت واشنگتن است. آمریکاییها همچنین در جنوب سوریه، هم مرز با اردن و عراق سالها است که دو پایگاه در منطقه التنف ایجاد کرده که تاکنون تروریستهای زیادی در آنها آموزش دیده و پس از تجهیز به مناطق مختلف سوریه برای اقدامات تروریستی اعزام شدهاند.
اهداف شوم آمریکا در سوریه
۱ - تلاش برای تجزیه و تکه تکه کردن سوریه
۲- تأمین امنیت رژیم صهیونیستی
۳- تشکیل تشکیلات جدید مسلح
۴- متحد کردن مزدوران و هم پیالههای خود و ایجاد هماهنگی میان آنها در طول مرزهای شرقی سوریه
۵- بستن مسیر عراق به سوریه و لبنان به روی محور مقاومت و محدود کردن رابطه راهبردی میان ایران و سوریه و تحت کنترل گرفتن گذرگاههای میان عراق و سوریه با هدف غارت منابع طبیعی سوریه با آزادی عمل بیشتر.
۶ - ممانعت از حضور چین در سوریه از طریق مانع تراشی در مسیر ریلی عراق به دریای مدیترانه و نیز محدود کردن نقش روسیه در سوریه به ویژه با توجه به مشغول بودن مسکو در جنگ اوکراین
۷ - آماده کردن و تجهیز عناصر سرسپرده برای رویارویی آتی با محور مقاومت
فشار فزاینده برای اجرای «پلن B »
مهمترین دلیل حضور نظامیان اشغالگر آمریکایی در سوریه تأمین و حمایت از امنیت رژیم موقت صهیونیستی میباشد. تقریباً تمامی مقامات واشنگتن به ویژه رؤسای جمهور این کشور به دستور لابی صهیونیسم در سوریه حضور دارند.
سوریه در حال حاضر در برابر توطئه آمریکایی-اسرائیلی قرار دارد که هدف تجزیه این کشور از طریق حمایت از تحرکات در السویداء در جنوب و کردها در شمال شرق یعنی در شرق فرات است سوریه در حال حاضر در برابر توطئه آمریکایی-اسرائیلی قرار دارد که هدف تجزیه این کشور از طریق حمایت از تحرکات در السویداء در جنوب و کردها در شمال شرق یعنی در شرق فرات است.
مقابله با این توطئه نباید محدود به دمشق شود و باید کشورهای محور مقاومت به یاری آن بشتابند زیرا خطر همه را بدون استثنا تهدید میکند. این روزها فشار بر سوریه بیشتر و بیشتر میشود و آمریکا و همپیمانان آن اگر مانعی در برابرشان نباشد گام به گام به پیش می آیند و بر دامنه شرارت خود میافزایند. آمریکا هم اکنون تحریم ظالمانه و کُشنده علیه ملت سوریه اعمال کرده است و در کنار این تحریم شدید، منابع و غلات آنرا هم به غارت میبرد تا مردم سوریه را به زانو درآورد.
با نگاهی به تحولات ماههای و روزهای گذشته سوریه میتوان به حجم توطئه علیه سوریه پی برد. به نظر میرسد دروغ بازگردانیدن سوریه به آغوش جهان عرب و استقبال از بشار اسد در برخی پایتختهای عربی هم طرحی از پیش طراحی شده از سوی آمریکا برای منحرف کردن نگاهها و وقت کشی برای اجرای طرح مورد نظر واشنگتن بوده است.
مردم سوریه در حال حاضر با مشکلات عدیده روبرو هستند. استیلای آمریکا بر منابع نفت و گاز و ذخایر مواد غذایی شرق فرات با همدستی شبه نظامیان قسد، اقدامی طراحی شده برای شوراندن ملت سوریه است که بیش از ۱۲ سال برای حفظ تمامیت ارضی سوریه ایستادگی کردند.
به نظر میرسد که با توجه به اینکه تحرکات قبلی آنها با ابزار تروریست و پول و دلار برای تجزیه سوریه ناکام مانده است و تلاش آنها برای سرنگون کردن نظام سوریه راه به جایی نبرده است، اینک به «پلن B » روی آورده اند که شامل ایجاد مناطق خودمختار اداری و سیاسی مستقل در سه منطقه سوریه، شامل؛ السویداء و درعا در جنوب به عنوان سپری برای حفاظت از رژیم صهیونیستی، شمال شرق سوریه با رهبری کردها و شمال غرب سوریه با حمایت ترکیه است.
با نگاهی به تحولات به خوبی میتوان به عمق خطر و طرح شومی پی برد که برای سوریه تدارک دیده شده است. هدف این است که ابتدا با زور و گرسنه نگه داشتن ملت سوریه رؤیای مناطق سه گانه مذکور محقق شود و در ادامه با حمایت آمریکا، طرح خطرناکتری اجرا شود و بعید نیست که اگر کاری انجام نشود، شاهد به وجود آمدن پایگاههای نظامی آمریکا در السویداء و درعا در جنوب سوریه باشیم مشابه پایگاه التنف که در مثلث مرزی سوریه، اردن و عراق ایجاد شده است. هدف این است که دمشق و ارتش سوریه به طور کلی از جولان دور نگه داشته شوند و امنیت رژیم صهیونیستی تأمین شود.
در واقع آمریکا که خود عامل گرسنه نگه داشتن و افزایش رنجهای ملت سوریه است با همین ابزار یعنی شرایط معیشتی به دنبال پیشبرد، طرح خود یعنی براندازی نظام سوریه است. به نظر میرسد که نظریه «صبر راهبردی» دیگر کارایی ندارد و نتیجه معکوسی به دنبال دارد. آمریکا تنها زبان زور را می فهمد. در ویتنام و افغانستان و عراق این زبان زور بود که آنها را به عقب راند. مردم سوریه باید پایداری کنند و دولت سوریه و محور مقاومت هم باید خیلی سریع و قبل از اینکه زمان از دست برود، برای مقابله با این توطئه با همه ابزار تحرکی به عمل آورند.
گواه خطرناک بودن اوضاع را میتوان افزایش حملات داعش طی برهه اخیر دانست که پشت پرده آن واشنگتن است. آمریکا در حال حاضر با تروریستها و شبه نظامیان جدایی طلب به دنبال اجرای اهداف شوم خود در سوریه و بی ثبات کردن آن است.
آمریکا به گونهای در سوریه رفتار میکند که گویا بخشی از خاک آمریکاست و سفر اتان گلدریچ معاون وزارت خارجه آمریکا در امور سوریه و ژنرال جوئل واول به اراضی سوریه بدون اذن دمشق ودیدارش با عوامل خود، گواه این مدعاست.
خلاصه کلام اینکه که آمریکا به دنبال احیای تشکیلات نظامی مسلح، جان دادن به تروریستها در ادلب و تقویت آنها و مقابله با هرگونه تفاهمات علیه پروژه تجزیه طلبانه آن است. واشنگتن به دنبال این است که نوک پیکان نبرد را مجدداً به سمت نظام سوریه و ایران و روسیه سوق دهد. هدف آمریکا حفظ نفوذ در سوریه است.
در عین حال نکتهای که نباید از آن غافل ماند این است که اوضاع به طور کامل به نفع آمریکا به پیش نمیرود و استراتژی و تاکتیکهای آمریکا در سوریه عمر طولانی نخواهد داشت و خیلی زود خنثی خواهند شد. در واقع آمریکاییها تنها بازیگر منطقه نیستند که هر طور که دوست دارند، تحولات را رقم بزنند. هر روز که میگذرد، هزینه حفظ نفوذ آمریکا در منطقه سنگینتر میشود. خود آمریکاییها هم میدانند که اوضاع سختی دارند و این نقطه ضعفی است که رقبا و مخالفان آمریکا در منطقه به خوبی از آن آگاه هستند. نقشههای آمریکا برای تجزیه کشورها و استفاده از مزدوران چندتابعیتی خونریز هرگز بدون پاسخ نخواهد ماند. آمریکا باید تاوان این اقدامات مخرب خود را در برابر ملتها و تاریخ بپردازد. زمانیکه وقت خروج اشغالگران از کشورهای تحت اشغال برسد، آنها حتی به نزدیک ترین مزدوران خود رحم نخواهند کرد؛ همان طور که در افغانستان رخ داد.