به گزارش مشرق، کانال کرامت و بصیرت در ایتا نوشت:
سخنان سید حسن نصر الله، افرادی را که انتظار ادبیات تند و احساسی و هیجانی داشتند، ارضا نکرد.
ای بسا انتظار داشتند سید حسن خطاب به نتانیاهو بگوید اگر تا ٢۴ ساعت آینده حمله به غزه را متوقف نکنی، به تلاویو حمله زمینی میکنیم و خاک آنجا را به توبره می کشیم!
یا دستور ورود گسترده نیروهای حزب الله به شمال سرزمینهای اشغالی را صادر کند و ساعتی بعد اولین گردان پیاده نظام با حمایت موشکها و پهپادهای حزب الله وارد شهرکهای شمالی شود!
چنین سناریویی، هر چند حماسی است و حتی میتوانست در ابتدای امر منجر به پیروزی هایی برای حزب الله شود ولی واقعیتهای میدان، شرایط را طور دیگری رقم میزند. مثلاً فرض کنید اگر اولتیماتوم ٢۴ ساعته اعلام میکرد ولی قبل از پایان ضرب الاجل، اسرائیل دست به حمله گسترده پیش.دستانه میزد؛ آیا این به نفع حزب الله و غزه تمام میشد؟!
سیدحسن نصرالله در عین حال که به صراحت گفت در روزهای آینده، دامنه درگیری با اسرائیل را گسترش خواهد داد، تاکید کرد که حزب الله تنها به تقابلات مرزی اکتفا نخواهد کرد.
این سخن او از این بابت هوشمندانه است که اولاً یک عملیات روانی با مخاطب نظامیان اسرائیلی و ساکنان سرزمین های اشغالی است و آنها را بیمناک گسترش درگیری ها میکند و ثانیاً نوع و دامنه درگیری های جدید را مخفی نگاه میدارد که این هم از اصول نظامیگری است.
دشمن را هم باید ترساند و هم باید در بی اطلاعی نگه داشت. این نکته ای است که خبرنگار بیبیسی در بیروت هم متوجه آن شد و در اولین گزارش خود بعد از سخنرانی نصرالله صراحتاً گفت که او همه را روی هوا نگه داشت.
نکته دیگر سخنرانی، تاکید بر تقابل نظامی مقاومت اسلامی عراق با آمریکاست. او به آمریکا این پیام واضح را داد که هزینههای جنگ غزه متوجه نظامیان آمریکایی است که در منطقه حضور دارند. او همچنین از جبهه جدیدی در جنوب اسرائیل خبر داد و گفت که یمنیها نیز در کنار جبهه مقاومت، بندر ایلات و سایر نقاط اسرائیل را مورد هدف قرار میدهند.
در واقع او از گسترش درگیری ها در سه جبهه عراق، لبنان و یمن خبر داد ولی به جز یمن که مشخص است به دلیل بُعد مسافت با موشک و پهپاد حمله میکند، درباره نحوه تقابل دو جبهه دیگر با آمریکا و اسرائیل توضیح خاصی نداد و کوشید از سیاست ارعاب و ابهام استفاده کند.
یکی از نقاط اصلی استفاده از این سیاست آنجا بود که گفت اقدامات اسرائیل ممکن است حزب الله را به معادله "غیرنظامی در برابر غیرنظامی" سوق دهد. بدین معنا که اگر شهروندان غیرنظامی غزه همچنان در معرض حملات نظامی باشند، حزب الله نیز این حق را برای خود قائل میشود که برای ایجاد بازدارندگی، دامنه حملات خود را از اهداف صرفا نظامی به مقاصد غیر نظامی توسعه دهد.
او نشان داد که سیاست حزب الله، گسترش حساب شده و هدفمند دامنه نزاع بر مبنای تحولات پیش روست نه بر اساس احساسات حماسی افرادی که انتظار رجز خوانی از او داشتند.
از این رو فارغ از ابعاد نظامی موضوع، او نشان داد که یک سیاستمدار هوشمند است و مخاطب، به ویژه مخاطب اسرائیلی و زوایای روانی او را خوب میشناسد.
گذشته از همه اینها، باید این را هم در نظر گرفت که طرف حزب الله، یکی از ارتشهای مجهز دنیاست که مستظهر است به حمایت بی چون و چرای آمریکا و باید همچون شطرنج بازی ماهر، با احتیاط و همه جانبه نگری کامل، بازی را پیش برد نه با هیاهو.
واقعیت اینست که نه میشد قاطعانه تر از این سخن گفت و نه حساب شده تر از این.
ضمن این که سید حسن نصرالله نمیخواست در زمره رهبران ساکت جهان اسلام قرار بگیرد که فقط تماشاچی نسل کشی هستند. او هم سخن گفت و هم در سخنانش اشاره کرد که از فردای طوفان الاقصی، با گرم کردن مرزهای شمالی اسراییل، یک سوم نیروی زمینی، نصف نیروی دریایی و یک چهارم توان نیروی هوایی اسرائیل را معطوف به این منطقه کرده است تا عملیات علیه غزه کُندتر و کم توان تر از برنامه پیش برود.
توجه به این نکته مهم است که اسرائیل نیاز دارد در زمانی کوتاه به پیروزی مورد نظر خود در غزه برسد و زمان به نفعش نیست.
و نهایتاً نباید انتظار داشت نصرالله و حزب الله تحت امر او، بار تمام بی عملی دنیای اسلام و جهان عرب را به دوش بکشند؛ هرچند که حزب الله در عمل و نه در سخن، ثابت کرده است که هرگاه نیاز به جنگ همه جانبه باشد، از ورود به میدان نبرد، ابایی ندارد و کسی چه میداند، شاید تحولات روزها و هفته های آتی، به چنین انفجاری بینجامد و درگیری حزب الله و اسرائیل این بار نه در مزارع شبعای لبنان که در شهرکهای شمالی اسرائیل رخ دهد و معادلات را بکلی تغییر دهد.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.