به گزارش مشرق، سید علیرضا آل داود، فعال رسانه در کانال ایتای خود نوشت:
جنگ شناختی به عنوان سلاح افکار عمومی با هدف دستکاری گفتمان عمومی توسط عناصر خارجی تعریف میشود که به دنبال تضعیف وحدت اجتماعی یا آسیب رساندن به اعتماد عمومی به نظام سیاسی، بی ثبات سازی و عادی سازی موضوعات متضاد با ارزشها و هنجارهای یک کشور هستند، در این جنگ پاشیدن بذر بی اعتمادی بر روی افکار عمومی از اهداف اصلی به حساب می آید.
جنگ شناختی تلاش می کند ادراکات و سپس رفتار مردم را تغییر دهد، ادراک محصول شناخت است که «مکانیسمی» است که تلاش می شود در این جنگ از آن بهره ببریم.
برای درک جنگ شناختی، شروع با مفهوم شناخت مفید است، که احتمالاً به عنوان «فرایند ذهنی کسب و درک دانش، که متضمن مصرف، تفسیر و درک اطلاعات است» تعریف میشود (اتول، ۲۰۲۰). در نتیجه، یک درک ممکن این است که حوزه شناختی شامل «ادراک و استدلالی است که در آن مانور با بهرهبرداری از محیط اطلاعاتی برای تأثیرگذاری بر باورها، ارزشها و فرهنگ افراد، گروهها و/یا جمعیت به هم پیوسته حاصل میشود».
بر اساس تفسیر حوزه شناختی ارائه شده در بالا، پل اوتول (۲۰۲۰) جنگ شناختی را به عنوان "مانورهایی در حوزه شناختی برای ایجاد یک ادراک از پیش تعیین شده در بین مخاطبان هدف به منظور کسب مزیت نسبت به طرف دیگر" تعریف می کند.
با توجه به تعاریف بالا بستر این جنگ در حال حاضر در سطح کشور ما که دشمن می تواند بر روی ادراک و رفتار سرمایه اجتماعی کشور تاثیرگذاری حداکثری داشته باشد سرویسهای فضای مجازی عمدتا خارجی است که متاسفانه کاملا رهاشده و بدون هیچ گونه ضابطهای مجری این جنگ شدهاند.
در شرایط کنونی اتفاق دیگری که در کشور ما رخ داده و بسیار آزاردهنده است تجربه عجیب استعمار پلتفرمی در سال ۲۰۲۲ است که تقریبا در هیچ کدام از کشور های پیشرفته آنرا در این سطح نمیبینیم.
تجربه اتحادیه اروپا مخصوصا از سال ۲۰۱۲ و پس از افشاگریهای اسنودن که بخشی از مقابله این اتحادیه ضد جنگ شناختی-ترکیبی آمریکاییهاست اکنون در برابر ماست: راه اندازی شبکه اروپایی با هدف جلوگیری از سرقت دادههای اروپاییها توسط پلتفرمهای آمریکایی(جلوگیری از شنود NSA و جاسوسی GCHQ(مصاحبه مرکل))، تصویب قوانین GDPR، آنتی تراست و اخیرا DMA برای جلوگیری از این استعمار پلتفرمی و...
نکته آخر اینجاست که پلتفرمهای پرمخاطب خارجی حاضر در کشور ما یعنی همان بستر جنگ شناختی در حال اجرای طرح صیانت خودشان در کشور بدون هیچ مانعی هستند و حال این سوال از مخالفان قانونمند شدن فضای مجازی در داخل مطرح است که در برابر این میزان خسارت به سرمایه اجتماعی کشور بخصوص کودکان و نوجوانان، ولنگاری، بی قانونی، سانسور ارزشهای مردم ایران در این پلتفرمها پیشنهادشان غیر از تخریب دلسوزان و برچسب زنی و حملات کور به آنان چیست؟
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.