نگاه به پرونده‌ای مشابه پرونده مرتضوی یعنی ماجرای "عبدالله جعفرعلی جاسبی" و نمایندگان هوادارش در مجالس هفتم و هشتم که در اولی حمایت 255 نماینده را با خود داشت (به گواه اخبار منتشره) و در دومی (مجلس هشتم) 260 نظر حمایتی را در ماجرای حمایت برخی نمایندگان از طرح وقف اموال دانشگاه آزاد از آن خود کرد، اینطور می‌گوید که ما اگر شهروندان، اهالی رسانه و مخاطبان خوب و معقولی باشیم باید هدایایی را نیز برای نمایندگان مجلس فعلی یعنی مجلس خوب نهم! در نظر بگیریم. زیرا این مجلس لااقل در عدد و رقم، 96 بار از مجلس قبلی خود بهتر است و کمتر به چنین پرونده‌های پر حاشیه‌ای امضای حمایتی می‌دهد.

گروه سیاسی مشرق ــ‌ روز سه‌شنبه هفته گذشته، خبری داغ از میان اخبار هرروزه مجلسی‌ها روانه بازار شد.

"خبرگزاری فارس: رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس گفت که ۱۶۴ نفر از نمایندگان نامه قدردانی از عملکرد مرتضوی در سازمان تأمین اجتماعی را امضا کردند."

این خبر اما بیش از آنکه داغ باشد یک نوستالژی (رخدادی که خاطره اتفاقات مشابه گذشته را در ذهن ما زنده می‌کند!) بود. نوستالژی شاید خوش‌یُمن‌تری از ماجرای "یکشنبه سیاه" در مجلس قبلی و باز هم خوش‌یمن‌تر از داستان حمایت و تقدیر برخی نمایندگان مجلس هفتم از عبدالله جاسبی!.

*و اما آن یکشنبه سیاه!

داستان یکشنبه سیاه چه بود؟ یکشنبه‌ای که دانشجوهای عدالتخواه آنرا سیاه نامیده بودند چون در آن روز، 129 نماینده مجلس هشتم(بدون درنظر گرفتن حاضران و غائبان)، به طرح، اجازه وقف اموال در اختیار مؤسسات غیر دولتی غیر انتفاعی که شامل دانشگاه آزاد نیز بود رای مثبت دادند. این تعداد البته تنها بخشی از 260 نماینده‌ مجلس هشتمی بودند که برای حمایت از این طرح که البته مورد رضای رئیس وقت دانشگاه آزاد بود، غیر از رأی، امضای حمایتی هم داده بودند.



طرح اشاره شده در واقع، این اختیار را به مدیران و هیئت امنای دانشگاه آزاد می‌داد که میلیاردها تومان دارایی‌های این دانشگاه‌ها را از ذیل توجه بیت‌المال و به بهانه وقف خارج کنند.

*و اما این سه‌شنبه؛ نوستالژی دوگانه مرتضوی ــ جاسبی!

رخداد روز سه‌شنبه هفته گذشته مجلس نهم که اتفاقی نوستالژیک به یاد دو مجلس قبلی بود، اما دیگر به جاسبی ربطی نداشت و موضوع آن، اینبار حمایت از سعید مرتضوی و حمایت‌های صندوقی و سازمانی رئیس جمهور از وی بود.

مدیر عامل جنجالی صندوق بیمه تامین اجتماعی که آنقدرها مخالف در مجلس داشت که خبر انتصابش می‌رفت تا در اوایل امسال، کار را به استیضاح شیخ‌الاسلامی وزیر کار بکشاند.

اما وزیر کار به ضرب و زور وقوع رخدادهایی مثل ماجرای حکمیت و "قول شرفی" که مرتضوی به حَکَم‌ها داده بود مبنی بر اینکه از سمت خود استعفا بدهد و برود؛ از کمند استیضاح رهید و بعد هم این حمایت‌های تامّ و تمام رئیس جمهور احمدی نژاد از قاضی مرتضوی سابق! بود که موجب شد مرتضوی از خیر قول شرف خود به نمایندگان بگذرد و دوباره به صندوق تامین اجتماعی برگردد.



و البته احمدی نژاد هم یک قربانی جالب را در پیش پای مرتضوی بر زمین زد و ساختار تامین اجتماعی را از صندوق به سازمان تغییر داد تا این مجموعه عریض و طویل هم به ذیل خزانه دولت اضافه شود و مرتضوی نیز دیگر درگیر محدودیت‌های قانونی صندوق در زمینه انتصابش نباشد.

اقدام روز سه‌شنبه مجلس اما نشان داد که 164 نماینده دور نهمی!، عملکرد احمدی نژاد در قبال نگه داشتن مرتضوی را پسندیده‌اند و این پسندیدگی لابد تا آنجا پیش رفته است که حاضر شده‌اند در این زمینه طومار هم بنویسند و پای آن را امضا بزنند.

* روز پس از حادثه

البته این ماجرا پرده‌های دیگری هم داشت.

علی لاریجانی، رئیس مجلس، روز پس از این رخداد در واکنش به آن با بیان اینکه امضای اینگونه نامه‌ها کار درستی نیست گفته بود: ظاهرا آن طور که من شنیده‌ام برخی از نمایندگان می‌گفتند تحت عنوان دیگری از آنهال امضا گرفته‌اند، نه به خاطر این موضوع اما به هر حال این کارها نادرست است. (فارس)

این موضعگیری در حالی بود که افکار عمومی و بویژه خبرنگارها به شدت مایل بودند، بدانند امضاهای حک شده در پای بیانیه حمایت از مرتضوی و اقدام احمدی نژاد متعلق به کدام نماینده‌ها بوده است. تمایلی که البته تنها در یک مورد از 164 امضا برآورده شد.

این، "مهدی کوچک‌زاده" نماینده نزدیک به جبهه پایداری بود که در روز بعد از ماجرا، یعنی روز چهارشنبه طی نطقی که در مجلس انجام داد، اعلام کرد که جزو امضاکنندگان نامه مذکور بوده و حتی به این امضا افتخار هم می‌کند.

او در نطقش که بخش‌هایی از آن،‌ یک دفاع همه‌جانبه از قاضی سعید مرتضوی بود نیز کنایه‌هایی را به همکاران منتقد دولتش در مجلس انداخت و برای مثال اینطور گفت:
"آقاي نادران مي داني چرا ارز 2500 تومان شده،‌ يك دليلش اين است كه فقط دوست داريد با قاضي مرتضوي و مشايي وديگران دعوا كنيد؛ 4 تا حرف اقتصادي بزنيد."!

اما از میان تمام چهره‌هایی که افکار عمومی و رسانه‌ها مایل بودند نظر آنها را درباره این 164 امضا و آن حمایت بدانند؛ نظرات احمد توکلی به دلایل مختلف از اهمیت خاص‌تری برخوردار بود.

او در روز چهارشنبه (روز بعد از درز کردن خبر اشاره شده!) در مجلس اینطور گفته بود: "برای مجلس خیلی بد است که یک عده از نمایندگان از قاضی معلقی که در پرونده مهم ملی متهم بزرگی است، حمایت کنند."

نماینده اصولگرای مردم تهران در مجلس شورای اسلامی همچنین در بخش دیگری از صحبت‌های خود تصریح کرده بود: "3 نفر از تامین اجتماعی طی 2 ماه گذشته به مجلس می‌آمدند و با رودربایستی از نمایندگان امضا می‌گرفتند."

توکلی البته از هیئت رئیسه مجلس هم خواسته بود که متن نامه مذکور و اسامی امضاکنندگان آن را اعلام کنند. خواسته‌ای که البته به نظر می‌رسید منهای شخص کوچک‌زاده بوده باشد. چون کوچک‌زاده از جانب خود و عده‌ای به صورت رسمی اعلام کرد که پای این نامه را با افتخار! امضا کرده و منظورش هم دقیقا حمایت از شخص مرتضوی بوده است.

به نظر می‌رسد تاکیدات کوچک‌زاده بر حمایت از شخص قاضی سعید مرتضوی ناظر به آن بود که در روز چهارشنبه، (یعنی روز پس از درز خبر 164 امضا) حرف و حدیث‌هایی مطرح شد مبنی بر اینکه حمایت نمایندگان از تغییر ساختار سازمان تامین اجتماعی توسط دولت بوده نه از شخص مرتضوی.

حرف و حدیث‌هایی که گفتیم اما یک نکته شاید فراموش شده داشت و آن صحبت‌های روز سه‌شنبه رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس یعنی عبدالرضا عزیزی بود. او درباره خدمات مرتضوی؛ پس از آنکه خبر امضای 164 نماینده را داد، به فارس گفته بود: مرتضوی در دوران خودش توانسته 35 هزار میلیارد تومان بدهی سازمان تأمین اجتماعی را از دولت بگیرد و 1200 میلیارد تومان بدهی سازمان به داروخانه‌ها و بیمارستانها را بپردازد.

*مبارک است...!

رخداد روز سه‌شنبه مجلس و حمایت از چهره پرحاشیه‌ای مثل مرتضوی را اما گویا باید میمون و با برکت شمرد.

در واقع نگاه به پرونده‌ای مشابه پرونده مرتضوی یعنی ماجرای "عبدالله جعفرعلی جاسبی" و نمایندگان هوادارش در مجالس هفتم و هشتم که در اولی حمایت 255 نماینده را در ماجرای تقدیر از اقداماتش! با خود داشت (به گواه اخبار منتشره) و در دومی (مجلس هشتم) 260 نظر حمایتی را در داستان حمایت برخی نمایندگان از طرح وقف اموال دانشگاه آزاد از آن خود کرد، اینطور می‌گوید که ما اگر شهروندان، اهالی رسانه و مخاطبان خوب و معقولی باشیم باید هدایایی را نیز برای نمایندگان مجلس فعلی یعنی مجلس خوب نهم! در نظر بگیریم. زیرا این مجلس لااقل در معادلات ریاضی، 96 بار از مجلس قبلی خود بهتر است و کمتر به چنین پرونده‌های پر حاشیه‌ای امضای حمایتی می‌دهد.





از قرار دادن نتایج خوشبینانه گفته شده در یک تحلیل ریاضی باید اینطور نتیجه گرفت که در بدترین حالت و با اغماض از میزان حاضران و غایبان رخدادهای اشاره شده در سه مجلس، مجلس کنونی یا همان مجلس نهم شورای اسلامی، 96 بار کمتر از مجلس هشتم (اشاره به 260 امضا برای اجرای طرح مورد رضای جاسبی در ماجرای وقف) و 91 بار کمتر از مجلس هفتم (در ماجرای تقدیر 255 نماینده از جاسبی) به یک پرونده جنجالی امضای حمایت تحویل داده و قاعدتاً از هر دو مجلس قبلی بهتر و مطلوب‌تر است.

این ماجرا همچنین نشان می‌دهد که تعداد نمایندگان و هواداران چهره‌هایی مثل مرتضوی و عبدالله جاسبی طی سه دوره مجلس گذشته؛ گام به گام و به میزان محسوسی تقلیل یافته و کمتر شده‌اند.

روند اشاره شده اثبات می‌کند که ان‌شاءالله در دوره‌های آتی مجلس، این میزان، رقمی مانند صفر را نیز در جبین خود می‌بیند و روزی خواهد رسید که دیگر هیچ طوماری در مجلس شورای اسلامی برای حمایت از حاشیه‌ها و پرونده‌هایی مثل ماجرای دانشگاه آزاد و یا پرونده سعید مرتضوی که ملودی ناموزونی از آنها به گوش می‌رسد امضا نخواهد شد.