کد خبر 157500
تاریخ انتشار: ۴ مهر ۱۳۹۱ - ۱۴:۱۸

در عرصه جنگ نرم فرهنگی، دولتی‌ها و دستگاه‌های عمومی مثل صدا و سیما، دانشگاه‌ها، سازمان تبلیغات و غیره نه تنها وظیفه‌شناسی نمی‌کنند، بلکه خیلی وقت‌ها دانسته یا ندانسته با دشمن همکاری می‌کنند.

به گزارش مشرق به نقل از پایگاه خبری انصارحزب‌الله ،  محمدصادق کوشکی استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل سیاسی- فرهنگی در جلسه هفتگی انصارحزب‌الله درباره فتنه فرهنگی و وظایف ما به سخنرانی پرداخت که متن کامل آن به شرح زیر است: 

امروز مهمترین بهره‌برداری از یادآوری دفاع مقدس این است که به آنچه در دفاع مقدس اتفاق افتاد رجوعی دوباره کنیم و دلایل موفقیت‌ها و به طور کلی نقاط قوت‌هایی را که در آن سال‌ها داشتیم، بتوانیم کسب کرده و برای حل مشکلات امروز جامعه به‌کار گیریم. آنچه که دفاع مقدس را ماندگار و ارزشمند کرد این بود که همه جهان دست به دست هم داده بودند، تا برای مردم کشور ما و نظام جمهوری اسلامی یا انقلاب یک مانع و سدی بزرگ ایجاد کنند و آن را تضعیف کرده و یا حتی شکست بدهند.

آنچه مقامات رژیم بعث عراق و آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها مطرح کرده‌اند، همین ایده بوده است. اما اینکه چطور شد ما با وجود همه موانع، مشکلات و مسائل درون کشور از قبیل اختلافات سیاسی و قومی و تجزیه‌طلبی در مرزها موفق شدیم در مقابل حرکت جهانی برای تضعیف جمهوری اسلامی بایستیم و پنجه در پنجه دشمنان انداخته و بتوانیم سربلند شویم، را باید مورد مداقه و بررسی قرار دهیم.

همانطور که می‌دانیم ما دستگاه‌های رسمی برای اداره جنگ داشتیم از قبیل ارتش و سپاه، اما مردم وقتی احساس کردند که ارتش و سپاه به دلایل مختلفی توانایی اداره جنگ را به شکل کامل ندارند، خودشان وارد صحنه شدند و اداره جنگ را به عهده گرفتند. البته این بدان معنا نیست که منکر خدمات و تلاش‌ها و رشادت‌های بچه‌های سپاه و ارتش شویم، اما آنچه که این دفاع مقدس را دفاع مقدس کرد، حضور نیروهای مردمی و بسیجی و این بود که ملتی در این صحنه حساس تمام قد وارد شد، تا توانستیم در مقابل رژیم بعث عراق و 35 کشور جهان که مستقیم پشت سر این رژیم بودند، بایستیم.

اگر مروری بر یک ساله اول جنگ داشته باشیم از مهر سال 1359 تا مهر سال 1360 تقریباً در جبهه‌های ما غالبا سکون و رکود یا عقب‌نشینی بود و معدود عملیات موفقیت‌آمیز داریم. اما از مهر سال 60 که عملاً حضور نیروهای مردمی به شکل جدی آغاز می‌شود و جنگ پشتوانه مردمی پیدا می‌کند، با فرمان حضرت امام(ره) عملیات ثامن‌الائمه انجام می‌شود و حصر آبادان به عنوان عملیات پیروزمند و کارنامه جمهوری اسلامی ثبت می‌شود.

*بهترین گرامیداشت دفاع مقدس

لذا امروز باید دفاع مقدس را گرامی بداریم بخصوص از آن جهت که برای مشکلات امروز از آن بهره ببریم. امروز می‌بینیم اگر بحث تهاجم اقتصادی و تحریم در گذشته بوده، امروز هم هست و ابعاد آن بیشتر شده است. اگر مسئولین بی‌لیاقت و کم‌کار و غافل و مسئولینی که شایستگی مسئولیت در نظام اسلامی را ندارند در آن زمان بودند، امروز هم متأسفانه هستند و دسته گل‌هایی که به آب می‌دهند کما بیش بعضی از آنها را مشاهده می‌کنید.

اگر دنیایی آن روز دست به دست هم داده بودند که انقلاب را زمینگیر کنند، امروز این اتفاق و همدستی دشمنان بیشتر شده است. یعنی شرایط مانند همان شرایط سال‌های دفاع مقدس است، البته خشم و کینه و نفرت دشمن و اتفاق‌نظر برای بر هم زدن نظام و نابودی ما خیلی بیشتر شده است.

آنها در سال 59 و 60 خیلی درک دقیقی از جمهوری اسلامی نداشتند، ولیکن امرز تازه متوجه شده‌اند که چقدر وجود نظام جمهوری اسلامی برای آنان مضر و خطرناک است به همین دلیل اراده و تعامل آنها برای زمین زدن ما به نسبت آنچه در سال 59 و 60 بود، خیلی، خیلی بیشتر شده است.

الان رویکرد دشمنان به معنای رایج نظامی آن روزهای دفاع مقدس نیست. بسیار شنیده‌ایم که 10-11 سال پیش رئیس‌ رژیم نامشروع رژیم صهیونیستی برای رییس‌جمهور وقت آمریکا تعیین راهبرد می‌کند و به صراحت می‌گوید ما اگر بخواهیم حمله نظامی یا دیپلماتیک به ایران کنیم، ملت ایران اتفاق‌نظر بیشتری پیدا می‌کنند، پس باید از سه ابزار خاص به مردم ایران و ایران حمله کنیم و مطمئن باشیم که با این سه ابزار جامعه ایرانی به زمین خورده و در نتیجه می‌توانیم ایران را شکست دهیم.

*سه ابزار راهبردی صهیونیسم در مقابله با ملت ایران

اولین ابزاری که مطرح می‌کند ترویج برهنگی و بی‌حجابی در جامعه ایران است. یعنی به‌گونه‌ای که دختر و پسر ایرانی متوجه نشود آنها را وادار کنیم به بی‌حجابی و برهنگی و بی‌غیرتی و عملاً به اینجا برسیم که دختران و پسران ایرانی هر دو سربازان پیاده‌نظام جنگ نرم دشمن شوند.

دومین ابزاری که مطرح می‌کند رواج مصرفی‌گرایی و اینکه مردم صبح تا شب به دنبال این باشند تا به هر قیمتی شده پول در بیاورند و بعد آن را خرج کنند. یعنی ولع به دست آوردن پول و ولع خرج کردن پول، حتی فقرا هم در این چرخه بیفتند.

سومین راهی که ارائه می‌کند این است که می‌گوید مردم به جای فعالیت‌ ملی و مطالعه به سمت تماشای تلویزیون بروند و این فرقی نمی‌کند تلویزیون خارجی یا داخلی باشد. چرا که ملتی که پای تلویزیون بنشیند، از کار و تلاش علمی غافل خواهد بود و در حوزه فرهنگ ساده‌اندیش شده و سطح فکرش پایین می‌آید و دیگردر این ملت تفکر، اختراع و معنویت رنگ می‌بازد.

الان دشمنان ما رنگ عوض کرده‌اند یعنی از جنگ نظامی به سوی جنگ فرهنگی تغییر رویکرد داده‌اند، اما یک اتفاق نیفتاده است؛ آن این که ما در سال‌های دفاع مقدس برای این که مبادا دشمن پای خودش را در خاک کشور اسلامی گذاشته، جلوتر بیاید و نظام و انقلاب شکست بخورد و از همه اینها مهمتر اسلام شکست بخورد، هر چه که داشتیم در طبق اخلاص گذاشتیم و دیگر کسی فکر خانه و زندگی خودش نبود، لذا همه رفتند تا این دفاع مقدس جاودانه شد. اما در این تهاجم جدید متاسفانه این اتفاق نیفتاده است؛ یعنی همه نشسته‌ایم و بعد می‌گوییم، دولت و دستگاه‌های مربوطه این کار را انجام می‌دهند!

در سال‌های پس از دفاع مقدس در مقابل جنگ نرم متاسفانه نه دولت‌ها کاری کرده‌اند و نه نهادهای غیردولتی و مردم هم نشسته‌اند به این امید که آنها کاری کنند.

ما در سال‌های دفاع مقدس افرادی غافل و نفوذی و خائن در بدنه ارتش و سپاه یا نداشتیم و یا بسیار کم بودند و همه تصفیه شده و یا از بین رفتند. اما الان شاهدیم که در دستگاه‌های دولتی و نهادهای عمومی افراد غافل و خائن و نفوذی متأسفانه کم نیستند و بلکه رو به افزایش هم هستند. یعنی در 20 سال اخیر عملکرد دولت‌ها در زمینه مقابله با تهاجم فرهنگی هر روز نسبت به گذشته‌وا رفته‌تر شده‌ است؛ به طوری که یا با دشمن همکاری کرده‌اند و یا در حالت خیلی خوب سکوت کرده و تماشاچی بوده‌اند. خیلی وقت‌ها خود دستگاه‌های دولتی به عنوان ستون پنجم دشمن وارد عمل شده‌اند!

*جمله تاسفبار دبیر جشنواره فیلم فجر

جمله‌ای را یکی از چهره‌های مؤثر در وزارت ارشاد فعلی اخیراً در مصاحبه با روزنامه جوان گفته که جالب و البته تأسفبار است و او کسی نیست جز دبیر سال گذشته جشنواره فجر که رسماً در این مصاحبه اعلام کرده که تمسخر ارزش‌های دفاع مقدس، دین، روحانیت، اهانت به باورهای دینی، هجو و به سخره گرفتن و استهزاء جنگ و ارزش‌های آن در چند سال اخیر در سینمای ما شدت پیدا کرده است و هر روز در حال افزایش است و مسئولین هم اصلاً به فکر مقابله نیستند.

این وضعیتی است که متأسفانه دولت‌های ما داشته‌اند و همگی در این قضیه مثل هم عمل کرده‌اند. در این عرصه جنگ نرم فرهنگی، دولتی‌ها و دستگاه‌های عمومی مثل صدا و سیما، دانشگاه‌ها، سازمان تبلیغات و غیره نه تنها وظیفه‌شناسی نمی‌کنند، بلکه خیلی وقت‌ها دانسته یا ندانسته با دشمن همکاری می‌کنند و ملت هم در این قضیه تقریباً غافل هستند. مراد از ملت ائمه جمعه و جماعات و غیره است به طوری که هیچ واکنشی از اکثریت آنها شاهد نیستیم.

پس اگر قرار است دفاع مقدس گرامی داشته شود باید ببینیم در این زمان چه تجربیاتی داشتیم تا از آن استفاده کنیم. البته باید به این نکته هم توجه کرد که به لطف خداوند کم کم مردم و به طور کلی جامعه از این غفلتی که در این 20 سال گذشته با آن درگیر بودند، بیرون می‌آیند؛ چرا که معتقدند دیگر نمی‌توان به امید دولت و نهادهای مسئول فرهنگی نشست، خودمان باید همانطوری که سال‌های جنگ بسیجی‌وار عمل کردیم و دشمنان دین خدا را زمینگیر کردیم، الان هم باید وارد عمل شویم و در مقابل تهاجم دشمنان دین خدا بایستیم و از دین و اعتقادات و داشته‌هایمان و ناموس و خانواده‌هایمان دفاع کنیم.

اما این حرکت سرعت مناسبی ندارد و ضروری است با سرعت بیشتری ادامه یابد؛ چرا که تهاجم دشمن الان خیلی بیشتر شده است.

از طرفی در دوران دفاع مقدس اگر کسی کشته می‌شد به فرمایش شهید بهشتی می‌گفتیم شهدایی به دست آمده و تلفاتی نداشتیم و کسی که کشته می‌شد، تلف نمی‌شد بلکه شهید شده و به دست می‌آمد؛ اما در روزگار جنگ نرم تلفات داریم. دختری که در خط بی‌حجابی بیفتد، او تلف شده است، پسری که شب و روز به فکر فساد است نمی‌تواند یک پدر یا موجود مفیدی برای جامعه آینده باشد.

آدمهایی که به دنبال مصرف‌گرایی باشند، نمی‌توانند یک انسان موفق و معمولی باشند. اینها به گونه‌ای دارند تلف می‌شوند و در این جنگ وحشتناک که جمع قابل توجهی از مسئولین دولتی غافل و خواب یا خائن و نفوذی هستند، استثناءهایی هم وجود دارد. حالا که حوزه هنری بعد از 20 سال یک گام مثبت برداشته و گفته تعدادی از فیلم‌هایی که واقعا خلاصه داستان آنها را هم نمی‌توان تعریف کرد و پخش خلاصه آنها خودش به نوعی اشاعه فحشا است نمایش نمی‌دهم، سازمان سینمایی ارشاد و همه سینماگران فاسد و خائن کمر همت بسته‌اند که حوزه هنری را که یک تصمیم درست گرفته، به زمین بزنند که چرا تو نمی‌خواهی فیلم‌هایی را که در آن خیانت زن شوهردار به شوهرش را به رسمیت شناخته و تشویق می‌شود، در سینماهای تحت مدیریت خود نشان بدهی؟!

*لزوم تقدیر از مدیریت حوزه هنری

باید از مدیریت حوزه هنری و کسانی که چندین ماه است که به آنها توهین و اهانت می‌شود تقدیر کنیم؛ چرا که بالاخره یک مسئول مسلمانی پیدا شد، لااقل یک قدم برای دفاع برداشت، اما این قدمها در مقابل تهاجمی که صورت گرفته است، اندک و ناچیز است.

چند سال پیش فیلم فتنه در هلند را ساختند و در آن به ساحت قرآن مجید توهین کردند. ما و خیلی از دوستان دیگر به وزارت ارشاد وقت پیشنهاد دادیم که شما بودجه‌ای اختصاص بدهید و برای معرفی قرآن به دنیا یک فیلم 30 دقیقه‌ای بسازید و این فیلم را در دنیا پخش کنید تا جهانیان ببینند ولی پاسخی دریافت نکردیم. تا این شد که وقتی دیدند از طرف ما پاسخی به آن فیلم داده نشده به پیامبر اکرم(ص) هم توهین کردند.

متاسفانه مسئولین وزارت ارشاد این کار را نکردند چون اراده‌ای برای این کار نداشتند و نخواستند این کار را بکنند. چطور در جشنواره فیلم فجر سال گذشته 13 فیلم برای تشویق زن‌های شوهردار برای خیانت به همسرانشان مجوز و پروانه ساخت گرفتند؟! البته طبیعی است آدمی که برای تشویق اموری از این دست فیلم می‌سازد و از آن طرف مسئولین سازمان سینمایی ارشاد هم مجوز داده و دفاع می‌کنند، قطعا این قدر این شخص دون پایه و شان شده است که تا صد سال دیگر هم لیاقت فیلم ساختن برای پیامبراکرم(ص) را نخواهد داشت.

ولی این توقع بی‌جایی نیست در حالی که دنیا به دین ما حمله‌ور شده است حالا از دولت جمهوری اسلامی و دستگاه‌های مسئولین فرهنگی از جمله صدا و سیما و سازمان تبلیغات اسلامی و غیره توقع داشته باشیم، برای دفاع از پیامبر اکرم(ص) یک فیلم بسازند که این کار تا به حال صورت نگرفته است.

الان عرصه جنگ نرم است و درست همان نقشی را که بنی‌صدر خائن در اوایل دوران دفاع مقدس بازی می‌کرد برخی مسئولین فرهنگی داخلی در این تهاجم فرهنگی که به ما صورت گرفته است، انجام می‌دهند. این بنی‌صدرها در قد و قواره‌های مختلف در جاهای مختلف از جمله وزارت ارشاد، صدا و سیما و غیره به عنوان ستون پنجم دشمن عمل می‌کنند و این در حالی است که دستگاه‌های فرهنگی کم نداریم. به عوض همه چی دستگاه و بودجه فرهنگی داریم، اما خروجی آن تقریبا در این زمینه صفر است.

*نمونه‌هایی از دفاع فرهنگی خودجوش حساب شده مردمی

خوشبختانه خود مردم یک حرکت بسیجی آغاز کرده‌اند که بیایند و از دین خود دفاع کنند، اما این حرکت‌های خودجوش هنوز پرشمار نشده است؛ بهترین تأسی و درس از دفاع مقدس این است که جبهه بسیجی دفاع از دین و اعتقادات و ناموس و خانواده را خودمان فعال کنیم و این شدنی است. به عنوان نمونه این آقای طباطبایی معروف که حافظ کل قرآن است، تشکیلاتی به عنوان جامعه‌القرآن به شکل کاملا مردمی راه‌اندازه کرد.

الان طوری شده که یک نهضت بزرگ قرآن‌آموزی در کشور راه افتاده است و دارالقرآن‌ها در سراسر کشور فعال شده‌اند و بچه‌ها را از 3-4 سالگی تحت آموزش قرآن و حفظ آن قرار می‌دهند و طبیعی است که چنین بچه‌ای که از کودکی با قرآن مانوس می‌شود تا حدود زیادی در مقابل خطرات واکسینه می‌شود. این کاری است که با کمال شرمندگی هیچ دولتی تا به حال انجام نداده بود و فقط یک انسان باشرف و‌ آزاده پا پیش گذاشته و این کار عظیم را ساماندهی کرده است.

دارالقرآن‌ها در کل کشور آنچنان مورد استقبال عظیم مردمی قرار گرفته است که گاهی اوقات مشاهده می‌شود خانمی که خودش حجاب کامل ندارد، ولی به این اماکن اعتماد کرده و فرزندش را به دارالقرآن آورده است و این بدان جهت است که این حرکت درست و برای رضای خداوند بوده است. این نقطه بسیار ارزنده و مثبتی است.

نمونه دیگر، در شهرستان شیراز یکی از بزرگواران عرصه دفاع مقدس به نام آقای انجوی‌نژاد تشکیلاتی را به نام رهپویان وصال راه‌اندازی کرده که در روزهای آغازین فعالیت در چادری و با یک جمع 40-50 نفری شروع کرده‌اند و الان بعد از گذشته 13-14 سال گاهی اوقات 50 هزار نفر جوان در این تشکیلات فعالیت می‌کنند. یک حرکت کاملا مردمی که با کمک مردم فعالیت‌هایی شامل خیریه، آموزش شغل به دختران و پسران بی‌سرپرست و غیره انجام می‌دهند و این‌گونه یک انقلابی را در جنوب کشور راه‌اندازی کرده‌اند. این در حالی است که نه صدا و سیما، نه وزارت ارشاد و نه سازمان تبلیغات صد سال هم که فعالیت کنند، توانایی چنین کار بزرگی را نخواهند داشت.

باید این کارها را که شروع شده است قدر بدانیم چرا که این، کارهای بسیجی دورن جنگ نرم است ولی به لحاظ تعداد کم است و بایستی اینها زیاد شود.

زمان جنگ تحمیلی مردم از شکم خود و زن و بچه‌ خود می‌زدند و به جبهه‌ها کمک می‌کردند. یادم هست زمانی در سال 63 یک نامه‌ای را از یک دختر یتیم در جبهه توزیع کردند که رزمندگان به شدت تحت تاثیر قرار گرفتند و مصمم شدند در جبهه بمانند. این دختر در نامه‌اش چنین نوشته بود: من دختر قالیبافی هستم که در کلاس سوم درس می‌خوانم و یتیم هستم. من و مادرم قالیبافی می‌کنیم و فقط در حد خوراک روزانه دستمزد می‌گیریم. اما وقتی که کمک برای جبهه‌ها جمع‌آوری ‌شد من و مادرم روزها را روزه می‌گیریم و هزینه یک وعده غذای روزانه یک ماه را جمع کرده‌ایم و مبلغی حدود 50 تومان شده است. با این مبلغ بادام خریدم و برای رزمنده‌ها فرستادم و این کار را کرده‌ام تا شرمنده شما رزمندگان نباشم.

مردم این‌گونه در مقابل دشمن دفاع کردند تا اینکه توانستند پشت دشمنان دین خدا را به زمین بزنند و الا اگر قرار بود که ارتش و سپاه به تنهایی مقاومت کنند شاید همان سال اول جنگ کار تمام می‌شد؛ چرا که تهاجم بسیار شدید بود. الان هم تهاجم از آن زمان بسیار شدیدتر است.

حضرت امیرالمومنین(ع) می‌فرماید: ملتی که از درون خانه‌اش مورد تهاجم قرار بگیرد حتما ذلیل خواهد شد. الان همان روز است چرا که دشمنان خانواده‌های ما را نشانه گرفته‌اند.

در چنین شرایطی روا نیست که منتظر دولت‌ها و سازمان‌های مسئول در این زمینه باشیم البته باید اینها را بیدار کرده و از ایشان بخواهیم ولی باید خودمان هم با کار ایجابی مثل نمونه‌هایی که بیان شد شروع کنیم.

*نمونه‌هایی از «کارهای فرهنگی» مردمی

نمونه دیگر، کار فرهنگی یک مسجد در یکی از مناطق تهران است که قابل تقدیر همه است و آن طرح جمع‌آوری داوطلبانه دیش ماهواره از محل بوده است. 4 نفر بسیجی با کمک امام جماعت و هیئت امنای مسجد نشستند و همفکر‌ی کردند و در یک روز 150 دیش ماهواره جمع‌آوری شده و به جای آن دستگاه‌های دیجیتال داخلی به افراد داده شده است. این کار بزرگ با بودجه اندک مسجد صورت گرفته است.

البته اینکه نیروی انتظامی دیش‌های ماهواره را جمع‌آوری کند کار قانونی اوست که باید انجام دهد. اما این کار نیروی انتظامی مثل کار سپاه و ارتش در زمان جنگ است و این کاری که مسجد کرده مثل کار بسیجیان در زمان جنگ است. این در حالی است که ما در سطح کشور حدود 40 هزار مسجد فعال و نیمه فعال داریم به فرض اگر 2 هزار مسجد این کار را انجام می‌دادند، چه کار عظیمی صورت می‌گرفت.

این یک واقعیت است که بار انقلاب ما از آغاز به دوش مردم بود و هزینه آن را مردم دادند و به خاطر اعتقاداتشان به نتیجه رسید و آن را هم حفظ کردند. قضایای منافقین را مردم جمع کردند، قضیه جنگ را مردم جمع کردند و الان هم که در این قضیه جنگ نرم هم دولت و دستگاه‌های فرهنگی غافل که بعضی‌هایشان خائن هستند، چرا ما مردم غفلت کرده‌ایم و همیشه منتظر هستیم که ارگان‌های مسئول کاری انجام دهند؟! باید خودمان پیشقدم شویم و کار ایجابی را شروع کنیم و منتظر نمانیم؛ چراکه زمانی که مردم در یک حرکتی وارد شوند، غوغایی می‌کنند که قابل مقایسه با هیچ عمل دولت نیست کما اینکه بسیج در جنگ غوغایی کرد که هیچ ارتش و نیروی نظامی نکرد.

ناگفته نماند مراد از کار فرهنگی این نیست که سایتی راه‌اندازی شود و شروع کند اخبار سیاسی را از این طرف و آن طرف نقل کند که متأسفانه از این سایت‌ها اضافه بر سازمان هم داریم که فضای سیاسی کشور را هر روز آلوده و آلوده‌تر می‌کند. چگونه یک مسجد توانست با زبان خوش و کمی فکر ماهواره‌ها را داوطلبانه جمع کند. ما هم باید کاری کنیم که مثلاً بی‌حجاب‌های محله کمتر شوند و لااقل دخترانی که مادرانشان مذهبی و چادری هستند، اینها هم مذهبی و چادری باقی بمانند.

*ضرورت توجیه مناسب مردم در کار فرهنگی خودجوش

این کار شدنی است و مردم ما نشان داده‌اند اگر راجع به قضیه‌ای خوب توجیه شوند، حاضر هستند پای کار بایستند و هزینه هم بدهند.

مگر مراسم سوگواری محرم دقیق‌ترین و منظم‌ترین مراسم فرهنگی کشور ما در طول صد سال گذشته نبوده است، آیا این را دولت برگزار و هزینه‌اش را پرداخت کرده؟! نه، مردم برگزار کردند آن هم به صورت دقیق و سر موقع. پس باید در حوزه‌های مختلف مردم ما توجیه شوند؛ چرا که هر جا که لازم باشد به خاطر دین می‌آیند.

لذا باید یادآوری شود از مهرماه سال 59 تا مهر 60 مردم متحیر بودند و نمی‌دانستند که چه کار کنند به جنگ بیایند یا خیر اما وقتی که حضرت امام(ره) مردم را توجیه کرد، خودشان کار را به دست گرفتند؛ یعنی مهر 60 عملیات ثامن‌الائمه، در دی‌ماه طریق‌القدس، در اسفند و فروردین عملیات فتح‌المبین و بعد از آن عملیات بیت‌المقدس به طوری که تا خرداد سال 61 چهار عملیات بزرگ انجام دادیم و در این چهار عملیات کمر دشمن به لطف خداوند شکسته شد.

این در حالی بود که در یک سال اول جنگ فقط گل می‌خوردیم و جلوی دروازه دفاع می‌کردیم ولی ظرف مدت کمتر از 8 ماه تمام پیشروی‌های دشمن را جبران کردیم و دشمن را به عقب راندیم؛ این معجزه، ثمره ورود مردمی بود که به خاطر خداوند در این کار وارد شدند.

کلام آخر اینکه در بحث جنگ نرم هم باید خود مردم وارد عمل شوند و به امید وزارت ارشاد و دولت و صدا و سیما و سازمان تبلیغات ننشینند، بلکه به سمت و سویی حرکت کنند تا آدم‌های غافل و بعضاً نفوذی و خائن را از دستگاه‌های فرهنگی پاکسازی کنند و این پاکسازی با کار اداری میسر نیست؛ این کار زمانی صورت می‌گیرد که بتوانیم بهتر و متخصص‌تر از اینها در بین بچه‌های مؤمن داشته باشیم و اینها را جایگزین کنیم. باید این کار صورت گیرد؛ چرا که به فرموده حضرت امام(ره) انقلاب ما قرار است مقدمه ظهور خورشید باشد و در این فضای کنونی بعید به نظر می‌رسد که سرباز امام زمان(عج) تربیت شود؛ چرا که زمانه سختی است. لذا باید جامعه را به سمتی پیش ببریم که بتوان در آن برای امام زمان سرباز تربیت کرد. بماند اینکه از کشورهای اسلامی که به کشور. ما می‌آیند چه توقعاتی از ما دارند.

  در ادامه این نشست پرسش‌ و پاسخ‌هایی صورت گرفت که در ادامه می‌آید:

چقدر احتمال دارد برخی مسئولین به سرنوشت بنی‌صدر گرفتار شوند؟

ما به هیچ وجه چنین آرزویی نمی‌کنیم. اما این‌طور نیست که اگر کسی به پاریس نگریخت، در خط بنی‌صدر نیست. بنی‌صدر کسی است که در موقعیت‌های خطرناک و حساس به جای اینکه به سمت دشمن شلیک کند به سوی خودی شلیک می‌کرد. بنی‌صدر سازمان سینمایی ارشادی است که مجوز برای فیلم‌ها می‌دهد که به دختر و پسران و زن و شوهرها یاد بدهد که هیچ اشکالی ندارد اگر در حین اینکه زنی شوهر داشت با یک فرد دیگری رابطه داشته باشد.

همین امسال به چنین فیلمی یعنی «برف‌های روی درخت کاج» جایزه دادند. داستان فیلم از این قرار است که مردی با یک زن دیگر ارتباط نامشروع دارد و زن وی هم با یک مرد دیگر رفیق می‌شود. بعد مرد و زن که به همدیگر می‌رسند به مرد خودش می‌گوید من زمانی که با فلان مرد ارتباط داشتم، لذتی می‌بردم که در طول زندگی با تو نبردم و... این چنین فیلمی جایزه گرفته است و بعد می‌خواهند در سینماها نمایش بدهند تا ناموس ما و جوانان ما بروند و این فیلم را تماشا کنند. بنی‌صدر یعنی همین. شاخ و دم که ندارد. جالب این که فقط همین یک فیلم نیست بلکه سیزده فیلم است که یکی از دیگری کثیف‌تر و بدتر است.

باتوجه به شرایط موجود وظیفه ما چیست؟

هر کدام از ما کاری از دستمان برمی‌آید. ما باید از دولت مطالبه کنیم و نهی از منکر کنیم، اما نکته این است که نهی از منکر کردن تنها، کافی نیست. باید ببینیم چه کار مثبتی می‌توانیم انجام دهیم که نکرده‌ایم. یک موقع شخصی نزد امام صادق(ع) می‌آید و می‌گوید: یا بن رسول‌الله(ص)! ما در یک منطقه‌ای زندگی می‌کنیم که آدم‌های آن خیلی عوضی هستند و متوجه حرف حساب نمی‌شوند؛ وظیفه ما چیست؟

امام صادق(ع) می‌فرماید: شما برو در محله خود بهترین آدم باش، کمترین فایده این کار این است که وقتی در آن محل می‌پرسند بهترین آدم کیست، شما را نشان می‌دهند و می‌گویند او همانی است که شیعه جعفر بن محمد است که اگر چنین شود، آن موقع تو بهترین تبلیغ دین خدا را انجام داده‌ای.

هر کدام از ما می‌توانیم حداقل هفته‌ای نیم ساعت برای مسجد محل وقت بگذاریم و یک کار مثبت فرهنگی انجام دهیم که لااقل بچه‌های مسجدی حفظ شوند و بلکه در قدم بعدی بتوانیم بچه‌هایی که مورد تهاجم فرهنگی دشمن قرار گرفته‌اند، پس بگیریم. همین‌طور که دارالقرآن در کشور ما با کمک حق تعالی و به برکت قرآن بچه‌هایی که بعضا مادرانشان حجاب درستی ندارند، جذب می‌کند.

در بحث کوتاهی ائمه جمعه در مبارزه با تهاجم فرهنگی مقصر کیست؟

واقع این است که صف اول مقابله با جنگ نرم دشمن روحانیت هستند؛ چراکه وظیفه روحانیت دفاع از دین بوده و هست و آگاهی دینی دادن به مردم برای دفاع از دین است.

ما الان در بحث تهاجم فرهنگی فقط یکی دو امام جمعه فعال و قاطع داریم از جمله امام جمعه مشهد که بلافاصله، سریع، دقیق و هوشیارانه واکنش نشان می‌دهند و این بسیار قابل تقدیر است. امادر کشور حدود 5 هزار نماز جمعه داریم، توقع این است که 5 هزار تذکر را شاهد باشیم؛ به عنوان مثال در خصوص چند فیلم مبتذلی که به همت مردم غیرتمند و بچه‌های حزب‌اللهی در ایام نوروز جمع‌آوری شد و نشان دادیم که اتفاقا اگر بخواهیم کاری کنیم، می‌توانیم. فقط دو- سه امام جمعه پای کار آمدند.

اگر 5 هزار امام جمعه هر کدام یک دقیقه در مقابل مسائل فرهنگی واکنش نشان دهند کار خود به خود حل می‌شود ولی به قول قدیمی‌ها با یک یا دو گل بهار نمی‌شود و فقط امام جمعه مشهد و آقای خاتمی در تهران و امام جمعه موقت اصفهان واکنش نشان دادند.

پوشش برخی زنان در جامعه به حد کشف حجاب رسیده است چه باید کرد؟

مسئولین نیروی انتظامی می‌گویند ما کار خودمان را خوب انجام می‌دهیم، هر چند که این عزیزان هم کارشان را تعطیل کرده‌اند. الان با تشکیل سپاه‌های استانی که وظیفه‌شان مقابله با تهاجم نرم دشمن تعریف شده است از طرفی در کشور چندین هزار پایگاه مقاومت بسیج داریم. بچه‌های بسیجی باید طی حرکتی خطاب به فرماندهی سپاه نامه بنویسند و از آنجایی که وظیفه‌شان مقابله با جنگ نرم است، آمادگی خود را جهت همکاری با ایشان اعلام کنند و از آنها برای اجرای طرح مطالبه کنند. اخیرا سردار جعفری گفته است همان‌طور که سال‌های دفاع مقدس ما منتظر کسب تکلیف از بالا نماندیم و بسیجی‌وار کار کردیم، الان هم باید همین‌گونه عمل کنیم. لذا ما از سردار می‌خواهیم که عملیات را شروع کنند.

چگونه می‌توان از سنین کودکی فرهنگ دینی را در ذهن بچه‌ها نهادینه کرد؟

البته درست است که ما توقع داریم که آموزش و پرورش این کار را انجام دهد که شاید سیاست درستی برای این کار اتخاذ نشود، اما آدم‌هایی بوده‌اند که مثلا در یک شهر دور افتاده‌ای در انگلیس 8 سال تحصیل می‌کرده‌اند و دختر و پسرشان آنجا بزرگ شده و به سن بلوغ شرعی رسیده‌اند ولی مذهبی مانده‌اند و با حیا از انگلیس بازگشتند. این یعنی اینکه اگر خانواده بخواهد می‌تواند فرزندانش را تا این حد حفظ کند، در صورتی که در مدارس مختلط انگلیس تحصیل می‌کردند. اگر بخواهیم می‌توانیم.

الان کم‌کم کلاس‌های قرآنی ویژه بچه‌ها در کشور راه‌اندازی می‌شود، باید کمک کنیم تا تقویت شوند. الان برای بچه‌های کوچولو مجلات خوبی را تعدادی از افراد متخصص منتشر می‌کنند که برای بچه ها جذاب است و می‌توان با قیمت‌های پایین آن را برای فرزندانمان تهیه کنیم.

از طرف دیگر ما باید تلویزیون ندیدن را به بچه‌هایمان یاد بدهیم و به جای آن از نشریات مذهبی ویژه کودکان و کتاب‌های گوناگون استفاده کنیم.

نفوذ و تاثیر صهیونیسم در عرصه‌های مختلف فرهنگی کشور را چگونه ارزیابی می‌‌کنید؟

صهیونیسم آدم به کشور هدف برای پیشبرد اهدافش نمی‌فرستد بلکه صاحب فکر خراب و غافل، نوکر صهیونیسم می‌شود و بدون اینکه خودش خبر داشته باشد یک موقع است که می‌گوییم فلان شخص جاسوس اسرائیل است و پول گرفته تا فلان تخلف را انجام دهد. غالبا این طور نیست و خیلی از ندانم‌کاری‌ها و کارهای جاهلانه و لجبازی که می‌کنیم، عامل صهیونیست می‌شویم.