مشرق، وقتی فاقد تصویر بزرگی از شرایط حال حاضر باشیم. وقایع موضوعات در قاب تصویر بزرگ قرار نمی گیرند و نمی توانیم تحلیل مناسبی از آن داشته باشیم که در آن صورت به احتمال قوی پاسخ اشتباهی به آن وقایع می دهیم یا موضعی انفعالی در خصوص آن خواهیم داشت و به عبارتی همیشه از قافله عقب خواهیم ماند!
براستی عمده و منازعه امروز و غرب با ایران بر سر چیست؟ غرب چه هدف استراتژیکی را این منازعه نشانه گرفته است؟
به نظر نگارنده ریشه های این مسئله را باید در بند بند سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران جستجو نمود.
در این سند آورده شده است:
● توسعه یافته، متناسب با مقتضیات فرهنگی، جغرافیایی و تاریخی خود، متکی بر اصول اخلاقی ارزشهای اسلامی، ملی و انقلابی، با تاکید بر: مردم سالاری دینی، عدالت اجتماعی، آزادیهای مشروع، حفظ کرامت و حقوق انسان ها و بهره مندی از امنیت اجتماعی و قضایی.
● برخوردار از دانش پیشرفته، توانا در تولید علم و فناوری، متکی بر سهم برتر منابع انسانی و سرمایه اجتماعی در تولید ملی.
● امن، مستقل و مقتدر با سامان دفاعی مبتنی بر بازدارندگی همه جانبه و پیوستگی مردم و حکومت.
● برخوردار از سلامت، رفاه، امنیت غذایی، تامین اجتماعی، فرصتهای برابر، توزیع مناسب درآمد، نهاد مستحکم خانواده، به دور از فقر، تبعیض و بهره مند از محیط زیست مطلوب.
● فعال، مسئولیت پذیر، ایثارگر، مومن ، رضایت مند، برخوردار از وجدان کاری، انضباط، روحیه ی تعاون و سازگاری اجتماعی، متعهد به انقلاب و نظامی اسلامی و شکوفایی ایرانو مفتخر به ایرانی بودن.
● دست یافته به جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه ی آسیای جنوب غربی شامل آسیای میانه، قفقاز، خاورمیانه و کشورهای همسایه) با تاکید بر جنبش نرم افزاری و تولید علم، رشد پرشتاب و مستمر اقتصادی، ارتقاء نسبی سطح درآمد سرانه و رسیدن به اشتغال کامل.
● الهام بخش، فعال و موثر در جهان اسلام با تحکیم الگوی مردم سالاری دینی، توسعه کارآمد، جامعه اخلاقی، نواندیشی و پویایی فکری و اجتماعی، تاثیرگذار بر همگرایی اسلامی و منطقه ای بر اساس تعالیم اسلامی و اندیشه های امام خمینی (ره).
● دارای تعامل سازنده و موثر با جهان بر اساس اصول عزت، حکمت و مصلحت.
مختصات جامعه ایرانی در افق 1404 لکه ای در چشم غربی هاست که هر روز در حال بزرگ تر شدن است. مختصات جامعه ایرانی مندرج در سند چشم انداز جمهوری اسلامی به مشابه میخ های محکمی بر تابوت مدل لیبرال دموکراسی و پایان تاریخ !!!! آنست و می بایست مانند مدل کمونیسم که می بایست در موزه های تاریخ سیاسی قرارداد و به زباله دادن تاریخ سپرد.
تحقق تک تک نکات آورده شده در این سند چشم انداز به عنوان خاری در چشم دشمنان است اما عنصر الهام بخشی به عنوان بزرگترین تهدید پیش روی غرب می باشد.
بیداری اسلامی با تاسی به مدل انقلاب اسلامی ایران ، زنگها را برای غرب به صدا در آورده است و موضع قاطعانه در خصوص اهانت به پیامبر گرامی اسلام(ص) در سطح جهانی اسلام که ریشه در حکم قاطع امام راحل (ره) در فتوای ارتداد سلمان رشدی ملعون داشت، بیشتر غرب را هراسان نموده است.
غرب به خوبی می داند تحقق چشم انداز جمهوری اسلامی ایران، برقراری و کار آمدی مدل جمهوری اسلامی با مختصات آورده شده در این سند در افق 1404 با پایان سند 2025 آمریکا تلاقی خواهد کرد.
هر دو مدل در افق های خود یکدیگر را تحت الشعاع قرار خواهند داد ، غرب نمی تواند مدل کارآمد جمهوری اسلامی را در افق 1404 تحمل نماید.بنابراین هر عملی که در مسیر عدم تحقق سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران صورت پذیرد، منجر به خیانت به اسلام و ایران شده و خوش خدمتی به غرب و مدل لیبرال دموکراسی غربی خواهد شد. بنابراین غرب به سرکردگی آمریکا، تمام توان خود را بر روی هدف استراتژیک «عدم تحقق سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران» قرار داده است.
بنابراین شرایط حاضر و آینده جهان و موقعیت سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی و اجتماعی جمهوری اسلامی ایران اساسا این است: فرصتی تاریخی برای جمهوری اسلامی ایران تا بتواند در مسیر تحقق سند چشم انداز خود در افق 1404 مسیری را برای آینده بشریت در بستر راه خدا و اسلام عزیز باز نموده و یک نمونه عینی در برابر چشم جهانیان قرار دهد.
مسلما منازعه آینده جمهوری اسلامی ایران بر سر تحقق این چشم انداز، منازعه ای نفس گیر خواهد بود.
از این منظر توصیه های استراتژیک اخیر مقام معظم رهبری در جمع نخبگان کشور شاه کلید باز شدن درب های این مسیر است. توصیه هایی که چنانچه به کار بسته شود مانند اعجاز عصای موسی کلیم(ع) این دریای مواج را خواهد شکافت.
سعید کریمی
براستی عمده و منازعه امروز و غرب با ایران بر سر چیست؟ غرب چه هدف استراتژیکی را این منازعه نشانه گرفته است؟
به نظر نگارنده ریشه های این مسئله را باید در بند بند سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران جستجو نمود.
در این سند آورده شده است:
● توسعه یافته، متناسب با مقتضیات فرهنگی، جغرافیایی و تاریخی خود، متکی بر اصول اخلاقی ارزشهای اسلامی، ملی و انقلابی، با تاکید بر: مردم سالاری دینی، عدالت اجتماعی، آزادیهای مشروع، حفظ کرامت و حقوق انسان ها و بهره مندی از امنیت اجتماعی و قضایی.
● برخوردار از دانش پیشرفته، توانا در تولید علم و فناوری، متکی بر سهم برتر منابع انسانی و سرمایه اجتماعی در تولید ملی.
● امن، مستقل و مقتدر با سامان دفاعی مبتنی بر بازدارندگی همه جانبه و پیوستگی مردم و حکومت.
● برخوردار از سلامت، رفاه، امنیت غذایی، تامین اجتماعی، فرصتهای برابر، توزیع مناسب درآمد، نهاد مستحکم خانواده، به دور از فقر، تبعیض و بهره مند از محیط زیست مطلوب.
● فعال، مسئولیت پذیر، ایثارگر، مومن ، رضایت مند، برخوردار از وجدان کاری، انضباط، روحیه ی تعاون و سازگاری اجتماعی، متعهد به انقلاب و نظامی اسلامی و شکوفایی ایرانو مفتخر به ایرانی بودن.
● دست یافته به جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه ی آسیای جنوب غربی شامل آسیای میانه، قفقاز، خاورمیانه و کشورهای همسایه) با تاکید بر جنبش نرم افزاری و تولید علم، رشد پرشتاب و مستمر اقتصادی، ارتقاء نسبی سطح درآمد سرانه و رسیدن به اشتغال کامل.
● الهام بخش، فعال و موثر در جهان اسلام با تحکیم الگوی مردم سالاری دینی، توسعه کارآمد، جامعه اخلاقی، نواندیشی و پویایی فکری و اجتماعی، تاثیرگذار بر همگرایی اسلامی و منطقه ای بر اساس تعالیم اسلامی و اندیشه های امام خمینی (ره).
● دارای تعامل سازنده و موثر با جهان بر اساس اصول عزت، حکمت و مصلحت.
مختصات جامعه ایرانی در افق 1404 لکه ای در چشم غربی هاست که هر روز در حال بزرگ تر شدن است. مختصات جامعه ایرانی مندرج در سند چشم انداز جمهوری اسلامی به مشابه میخ های محکمی بر تابوت مدل لیبرال دموکراسی و پایان تاریخ !!!! آنست و می بایست مانند مدل کمونیسم که می بایست در موزه های تاریخ سیاسی قرارداد و به زباله دادن تاریخ سپرد.
تحقق تک تک نکات آورده شده در این سند چشم انداز به عنوان خاری در چشم دشمنان است اما عنصر الهام بخشی به عنوان بزرگترین تهدید پیش روی غرب می باشد.
بیداری اسلامی با تاسی به مدل انقلاب اسلامی ایران ، زنگها را برای غرب به صدا در آورده است و موضع قاطعانه در خصوص اهانت به پیامبر گرامی اسلام(ص) در سطح جهانی اسلام که ریشه در حکم قاطع امام راحل (ره) در فتوای ارتداد سلمان رشدی ملعون داشت، بیشتر غرب را هراسان نموده است.
غرب به خوبی می داند تحقق چشم انداز جمهوری اسلامی ایران، برقراری و کار آمدی مدل جمهوری اسلامی با مختصات آورده شده در این سند در افق 1404 با پایان سند 2025 آمریکا تلاقی خواهد کرد.
هر دو مدل در افق های خود یکدیگر را تحت الشعاع قرار خواهند داد ، غرب نمی تواند مدل کارآمد جمهوری اسلامی را در افق 1404 تحمل نماید.بنابراین هر عملی که در مسیر عدم تحقق سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران صورت پذیرد، منجر به خیانت به اسلام و ایران شده و خوش خدمتی به غرب و مدل لیبرال دموکراسی غربی خواهد شد. بنابراین غرب به سرکردگی آمریکا، تمام توان خود را بر روی هدف استراتژیک «عدم تحقق سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران» قرار داده است.
بنابراین شرایط حاضر و آینده جهان و موقعیت سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی و اجتماعی جمهوری اسلامی ایران اساسا این است: فرصتی تاریخی برای جمهوری اسلامی ایران تا بتواند در مسیر تحقق سند چشم انداز خود در افق 1404 مسیری را برای آینده بشریت در بستر راه خدا و اسلام عزیز باز نموده و یک نمونه عینی در برابر چشم جهانیان قرار دهد.
مسلما منازعه آینده جمهوری اسلامی ایران بر سر تحقق این چشم انداز، منازعه ای نفس گیر خواهد بود.
از این منظر توصیه های استراتژیک اخیر مقام معظم رهبری در جمع نخبگان کشور شاه کلید باز شدن درب های این مسیر است. توصیه هایی که چنانچه به کار بسته شود مانند اعجاز عصای موسی کلیم(ع) این دریای مواج را خواهد شکافت.
سعید کریمی