با اقدام هوشمندانه حماس در پذیرش طرح آتش‌بس، آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها برای حمله به رفح کاملا خلع سلاح شدند و دیگر نمی‌توانستند حماس را عامل شکست توافق و دلیل حمله اسرائیل به رفح پروپاگاندا کنند.

به گزارش مشرق، محمدحسین محترم طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

۱- سیاست اصلی آمریکا و اسرائیل از یک‌سو تداوم جنگ در غزه و تنش در منطقه به هر قیمتی است و تازه‌ترین شاهد آن اینکه با وجود اعلام حماس مبنی بر پذیرش طرح آتش‌بسِ پیشنهادی قطر و مصر و نشان دادن یک نرمش تاکتیکی قهرمانانه در مذاکرات‌، اسرائیل با چراغ سبز آمریکا حمله به رفح را آغاز کرد. «یارون بلوم» مسئول سابق پرونده اسرا در رژیم صهیونیستی هم اذعان کرد «اسرائیل به دنبال آتش‌بس نیست و ادعای نتانیاهو در مورد اینکه حماس در مذاکرات جدیت ندارد، را قبول ندارد».

از سوی دیگر همزمان سیاست فریبکاری در رسانه‌ها برای انحراف افکار عمومی را در دستور کار خود قرار داده‌اند. در حالی که آمریکا تاکنون میلیاردها دلار تجهیزات نظامی و موشک‌ها و بمب‌های گوناگون را در اختیار اسرائیل برای کشتار مردم غزه قرار داده و عملا این روند ادامه دارد و وزیر دفاع آمریکا نیز چند روز قبل به آن اذعان کرد، بایدن فریبکارانه و البته تحت فشار افکار عمومی مزورانه ادعا می‌کند ارسال چند نوع بمب به اسرائیل را تعلیق کرده است! ثانیا آمریکا و اسرائیل قبل از عملیات وعده صادق برای تداوم جنگ با هدف تحت فشار قرار دادن جبهه مقاومت و کسب امتیاز سه سناریو طراحی کرده بودند، اول درگیر کردن ایران، دوم حمله به جنوب لبنان و گشودن جبهه شمال و سوم حمله به رفح. اما پس از حمله به کنسولگری ایران در دمشق و دریافت پاسخ قاطع و پشیمان‌کننده جمهوری اسلامی، سناریوی بازی کردن با ایران با شکست مواجه شد.گرچه بعد از آن روی گزینه گشودن جبهه شمال خیلی فضاسازی کردند، اما حزب‌الله با رو کردن گزینه‌های غیرقابل باور برای صهیونیست‌ها از جمله از موشک‌های جدید خود و تشدید حملات هدفمند و ورود به اراضی اشغالی برای اولین بار پس از جنگ ۳۳ روزه، سناریوی حمله به جنوب لبنان نیز برای اسرائیلی‌ها ناممکن شد. لذا آخرین گزینه برای حفظ بقای آنها و شاید کسب امتیاز در هرگونه توافق احتمالی‌، حمله به رفح بود.

اما با اقدام هوشمندانه حماس در پذیرش طرح آتش‌بس، آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها برای حمله به رفح کاملا خلع سلاح شدند و دیگر نمی‌توانستند حماس را عامل شکست توافق و دلیل حمله اسرائیل به رفح پروپاگاندا کنند تا جایی که پدران و مادران اسرای اسرائیلی فریاد می‌زدند «حماس با آتش‎ بس موافقت کرد، اکنون وقت آن است که نتانیاهو اسرا را به خانه بیاورد، در غیر این صورت اسرائیل را به آتش خواهیم کشید»! لذا در حالی که بلینکن گفته بود «منتظر موافقت حماس با آتش‌بس هستیم»، اما نتانیاهو هیئتی غیررسمی را به قاهره فرستاده بود تا توافق آتش‌بس را به شکست بکشاند و بر همین اساس پس از موافقت حماس با آتش‌بس شتابزده و بلافاصله حمله به رفح را آغاز کردند که این خود نشان از سردرگمی و به‌هم‌ریختگی دستگاه محاسباتی آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها دارد. چون اگر حمله به رفح را آغاز نمی‌کردند، باید طرح آتش‌بس را می‌پذیرفتند که این نیز به معنی بالا بردن دست‌ها و اعلام شکست نهائی و تسلیم شدن‌، و در کنار آن سقوط دولت نتانیاهو و فراهم شدن زمینه بازداشت وی از سوی دادگاه کیفری بود!

لذا درحالی که خبرهای دیپلماتیک حکایت از در دسترس بودن توافق آتش‌بس داشت، اما تمام شواهد و قرائن میدانی نشان می‌داد که احتمال حمله به رفح بیشتر از احتمال عدم حمله است و نشان می‌داد که نتانیاهو در بن‌بستی قرار گرفته که چاره دیگری ندارد. آنگونه که «رونن برگمن» از مشهورترین تحلیلگران صهیونیست گفت «تل‌آویو در تنگناست، نه حماس و هر روز که می‌گذرد هزینه توافق بیشتر می‌شود». اما دو اقدام مقاومت چشم‌انداز حمله به رفح را هم با ابهام روبه‌رو کرده است و آن را باید از هم اکنون شکست خورده تلقی کرد. اول رونمایی از موشک‌های رجوم مقاومت بودکه با حملات رگباری با این موشک‌ها در محور نتزاریم علیه اتاق شاباک که افسران صهیونیست در حال برنامه‌ریزی برای حمله به رفح بودند، هفت ژنرال و افسر رده بالای صهیونیستی کشته و تعدادی زخمی شدند. دوم تهاجم هدفمند به مواضع صهیونیست‌ها با اتکا بر اشراف اطلاعاتیِ کسب شده پیش از عملیات بود.

۲- آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها برای کاهش حساسیت و فشار افکار عمومی و جلوگیری از پاسخ متقابل مقاومت‌، طرح عملیات مرحله به مرحله و القای فریبکارانه موقتی بودن حمله به رفح را در دستور کار خود قرار داده‌اند و به نوعی می‌خواهند راه برگشت به مذاکرات را برای خود نبندند و مقاومت را با امید به برگشت به مذاکرات در دادن پاسخ‌های مناسب سست کنند، هرچند تداوم زمانی حمله به رفح به نفع مقاومت است. لذا صهیونیست‌ها اول تصرف طرف فلسطینی گذرگاه‌های کرم ابوسالم، رفح و محور فیلادلفیا و بعد بمباران مناطق شرقی رفح را در دستور کار خود قرار دادند تا اولا فشار بر حماس را برای امتیازدهی در مذاکرات افزایش دهند، ثانیا تصویری پیروزمندانه را از نتانیاهو نمایش دهند تا با پذیرش آتش‌بس ادعا کند که با حمله به رفح و تصرف گذرگاه، حماس مجبور به عقب‌نشینی و پذیرش توافق شد! و ثالثا با کنترل گذرگاه رفح به عنوان تنها مسیر زمینی ورود کمک‌ها به نوار غزه برای روز بعد از توافق برنامه‌ریزی کنند که هدف سپردن کنترل گذرگاه به یک شرکت امنیتی آمریکایی و نیروهای اطلاعات تشکیلات خودگردان برای نفوذ در نوار غزه به منظور حذف حماس است.

اینکه بایدن با ژست حقوق بشری فریبکارانه از نتانیاهو خواسته است گذرگاه کرم شالوم را فورا باز کند و او هم اعلام کرده باز کردیم‌، به همین دلیل است که تحت کنترل صهیونیست‌هاست‌، اما با تدبیر هوشمندانه مقاومت شکست خوردند. آنگونه که «زیو» ژنرال ارتش رژیم صهیونیستی حمله به رفح را «حماقت استراتژیک» خواند و اذعان کرد «حمله به رفح چندین ماه طول خواهد کشید و احتمالا بدون زنده ماندن اسرای اسرائیلی به پایان خواهد رسید»! نکته مهم این است که یکی از جدیدترین موانع رژیم صهیونیستی برای آزادی عمل در رفح‌، مصر است که نگران هجوم آوارگان فلسطینی به سینا است. بنابراین با حمله اولیه به محور فیلادلفیا تلاش کرده درواقع راه هجوم آوارگان به مصر را ‌ببندد و دلیل عدم واکنش مصر نیز همین است. درحالی که تصرف گذرگاه رفح و تجاوز به محور فیلادلفیا تجاوز به خاک مصر تلقی می‌شود. محور فیلادلفیا کریدوری ۱۴ کیلومتری بین نوار غزه و مصر است که بر اساس پیمان صلح ۱۹۷۹ میان مصر و اسرائیل این محور به عنوان یک منطقه حائل در نظر گرفته شد و مصر اکنون با نقض این پیمان هم روبه‌رو شده است. لذا مصر از این پس با تشدید فشارهای افکار عمومی داخلی نیز روبه‌رو خواهد شد و این باعث می‌شود حداقل در بازی در زمین صهیونیست‌ها محتاط‌تر شود.

۳- شاید بتوان گفت که سخنان رهبر معظم انقلاب در دو سخنرانی اخیر، راهبرد حکیمانه جبهه مقاومت و ناظر بر هرگونه توافق احتمالی برای آتش‌بس در غزه بود که برای تحلیلگران بین‌المللی کاملا روشن و برای دستگاه‌های امنیتی دشمنان ارسال پیام صریح بود که اولا توافق آتش‌بس در غزه و اصل مقاومت در مقابل رژیم صهیونیستی دو موضوع کاملا جداست و هرگونه توافقی برای آتش‌بس یک تاکتیک هوشمندانه برای مهار رژیم صهیونیستی و آشکارتر شدن شکست‌های آمریکا و اسرائیل در این جنگ و کاهش درد و رنج فلسطینی‌هاست، نه پایان مقاومت! لذا نباید کسی توقع داشته باشد با هرگونه توافقی مقاومت سلاح خود را بر زمین بگذارد، و برخی نیز دوباره ادعای صلح‌طلبی آمریکا و اسرائیل را تیتر رسانه‌های خود نکنند چراکه توافقنامه‌های اسلو و کمپ دیوید و... و به‌خصوص توافق چند ماه قبل برای آتش‌بس که توسط اسرائیل اجرائی و رعایت نشد، جلوی چشمان همگان است. اینکه رهبری فرمودند «تا فلسطین به صاحبان خود برنگردد، مشکل حل نخواهد شد»، ناظر به همین اصل مهم است که به گفته اسامه حمدان عضو ارشد حماس«مقاومت وارد مرحله درگیری دائم با دشمن اسرائیلی شده است».

نکته بعد اینکه رهبری فرمودند «جمهوری اسلامی در حمایت از فلسطین منتظر کسی نمانده و نخواهد ماند... و چطور می‌شود به یک چنین نظامی و رژیمی، انسان خوشبین باشد یا به حرف او اعتماد بکند؟» به این معناست که اگر مقاومت در غزه به هر توافقی هم برسد، متکی به توان خود است و هیچ‌گاه به وعده‌های فریبکارانه آمریکا و یا تضمین‌های روی کاغذ شورای امنیت که هیچ‌گاه ضمانت اجرائی نداشته، امید نبسته است و اعتمادی ندارد. لذا تأکید کردند «فشارها بر اسرائیل باید افزایش یابد» تا اولا در مذاکرات برای هرگونه توافقی دست مقاومت کاملا پر باشد و از موضع قدرت به هرگونه توافقی برسد. ثانیا آن‌قدر فشارها بر اسرائیل باید افزایش یابد که نتواند از اجرای مرحله سوم توافق سر باز زند و بداند که در صورت هرگونه فریبکاری با هزینه‌های به‌مراتب بیشتری نسبت به توقف جنگ روبه‌رو خواهد شد تا دیگر به فکر تجاوز مجدد نیفتد. ثالثا مقاومت محکوم به تشدید فشارها به‌خصوص در دریای مدیترانه بر اسرائیل برای مهار ماشین نظامی صهیونیست‌هاست. بر این اساس ارتش یمن پس از هدف قرار دادن کشتی‌های اسرائیلی – آمریکایی در دریای سرخ و اقیانوس هند و دماغه امید نیک، حالا در اقدامی مهم اعلام کرد در صورت حمله به رفح تمام کشتی‌هایی که در مدیترانه به سمت بنادر اسرائیل در حرکت باشند، هدف قرار خواهد داد. نکته مهم این است که از یمن تا شرق مدیترانه بیش از دو هزار کیلومتر است!

برچسب‌ها