کد خبر 165620
تاریخ انتشار: ۳ آبان ۱۳۹۱ - ۰۸:۲۳

حضرت آیت الله خامنه‌ای با بیان این که دعاهای ائمه معصومین (ع) مانند دعای عرفه پر از معارف الهی است؛ به جوانان سفارش کردند تا به ترجمه دعاها توجه کنند.

به گزارش مشرق به نقل از ایرنا، دعا، مظهر بندگی در مقابل خداوند و برای تقویت روح عبودیت در انسان است، و این روح عبودیت و احساس بندگی در مقابل خداوند، همان چیزی است که انبیای الهی از اول تا آخر، تربیت و تلاششان متوجه این نقطه بوده است که روح عبودیت را در انسان زنده کنند.

سرچشمه همه‏ فضائل انسانی و کارهای خیری که انسان ممکن است انجام بدهد- چه در حوزه شخصی، چه در حوزه اجتماعی و عمومی- همین احساس عبودیت در مقابل خداست. نقطه‏ مقابل این احساس عبودیت، خودبینی و خودخواهی و خودپرستی است؛ منیت است.

این منیت است که در انسان، منشأ همه‏ آفات اخلاقی و عوارض و نتایج عملی آن‏هاست. منشا همه‏ این جنگ ها و کشتارهای عالم، و ظلم هایی که به وقوع می‏پیوندد و منشا همه‏ فجایعی که در طول تاریخ اتفاق افتاده- و شما خوانده‏اید، شنیده‏اید یا امروز مشاهده می‏کنید- احساس منیت و خودخواهی و خودبینی در مجموعه‏ای از انسان‏هاست که سرچشمه این فساد و نابسامانی، در زندگی آن‏هاست.

عبودیت نقطه‏ مقابل این خودخواهی و منیت و خودپرستی است. اگر این خودبینی و خودخواهی در مقابل خداوند متعال باشد- یعنی انسان خود را در مقابل پروردگار قرار بدهد- نتیجه‏ آن در انسان، طغیان است؛ طاغوت.

طاغوت هم فقط پادشاهان نیستند؛ هرکدام از ما انسان‌ها ممکن است در درون خودمان- خدای نکرده- یک طاغوت و یک بت تربیت کنیم و پرورش بدهیم. در مقابل خدا سرکشی کردن و خودبینی داشتن، نتیجه‏اش عبارت از رشد طغیان در انسان است.

اگر این خودبینی در مقابل انسانهای دیگر باشد، نتیجه‏اش می‏شود نادیده گرفتن حقوق دیگران؛ تجاوز و دست‏درازی به حقوق این و آن. اگر این خودبینی در مقابل طبیعت واقع بشود، نتیجه‏اش می‏شود تضییع محیط طبیعی؛ یعنی آنچه که امروز به حق در باره مساله محیط زیست در دنیا اهتمام هست. نادیده گرفتن محیط طبیعی زیست انسان هم، نتیجه‏ی طغیان، خودبینی و خودخواهی در مقابل طبیعت است.

دعا ضد همه این‏هاست. دعا که می‏کنیم، در واقع این حالت خشوع را در خود به وجود می‏آوریم و خودبینی و خودخواهی را در خود سرکوب می‏کنیم و در نتیجه، جهان هستی و محیط زندگی انسانها از طغیان و تجاوز به حقوق و طبیعت محفوظ می‏ماند.

لذا فرمود ˈالدّعاء مخ العبادهˈ مغز هر عبادتی، دعاست. عبادات برای همین است که بتواند انسان را در مقابل خدای متعال خاشع و دلش را نیز مطیع و تسلیم کند. این اطاعت و خشوع در مقابل خداوند هم از نوع تواضع و خشوع و خضوع انسانها در مقابل یکدیگر نیست؛ بلکه به معنای خشوع و خضوع در مقابل خیر مطلق، جمال مطلق، حسن مطلق و فضل مطلق اوست. لذا دعا، یک نعمت است و فرصت دعا کردن، یک نعمت است.

... مهم‏ترین خاصیت دعا همین ارتباط با خدا و احساس عبودیت در مقابل خداوند، بزرگترین اثر و خاصیت خداست؛ از خدا خواستن، که آن وقت خدای متعال هم اجابت خواهد کرد. البته اجابت الهی از طرف پروردگار، هیچ قید و شرطی ندارد؛ این ما هستیم که با اعمال خودمان مانع اجابت می‏شویم؛ ما هستیم که موجب می‏شویم دعای ما مورد اعتنا قرار نگیرد، که خود همین، یکی از معارفی است که می‏توان از دعا استفاده کرد و یکی از خصوصیات دعا، همین است.

یکی از برکات ادعیه‏ی مأثوره‏ای که از ائمه (علیهم‏السّلام) رسیده این است که این دعاها پر از معارف الهی است. صحیفه سجادیه، دعای کمیل، دعای مناجات شعبانیه، دعای ابی حمزه ثمالی- و بقیه‏ی دعاهایی که وارد شده است- پُر از معارف الهی است که اگر کسی این‏ها را بخواند و بفهمد، علاوه‏ی بر آن ارتباط قلبی و اتصالی که به ذات اقدس الهی و حضرت ربوبی پیدا می‏کند، یک مبلغ عظیمی از معارف را هم از این دعاها فرامی‏گیرد.

من به جوان‌ها قویا توصیه می‏کنم که به ترجمه‏ این دعاها توجه کنند. این دعاهای عرفه و ابی حمزه، پر از معارف است. اینکه در دعای کمیل می‏خوانیم ˈاللّهم اغفر لی الذّنوب الّتی تحبس الدّعاء؛ اللّهم اغفر لی الذّنوب الّتی تنزل البلاءˈ یا ˈتنزل النقمˈ، همه این‏ها معارف الهی است؛ یعنی معنایش این است که ما افراد بشر، گاهی خطاها و گناهانی می‏کنیم که این گناهان مانع از این می‏شود که دعای ما مورد اجابت قرار بگیرد و قبول بشود؛ گناهانی از ما سر می‏زند که این گناهان، بلا را برای ما به ارمغان می‏آورد.

گاهی بلاهای عمومی و ملی، بر اثر گناهانی به وجود می‏آید و البته اعلام نمی‏شود که این بلا برای این گناه به وجود آمد اما وقتی افراد صاحب تدبر، فکر و تدبر کنند، می‏فهمند که این بلا از ناحیه‏ چه عملی متوجه این ملت شد.

بعضی اوقات اثر اعمال سریع است و بعضی با فاصله است؛ این‏ها را دعا به ما می‏گوید. یا وقتی در دعای ابوحمزه عرض می‏کنیم ˈمعرفتی یا مولای دلیلی علیک و حبّی لک شفیعی الیکˈ؛ این که من تو را می‏شناسم، خود این، راهنمای من به سوی توست؛ این که من تو را دوست می‏دارم و محبت تو در دل من هست، خودش شفاعت‏کننده‏ من پیش توست ˈو انا واثق من دلیل بدلالتک و ساکن من شفیعی الا شفاعتکˈ؛ من وقتی این راهنما را مشاهده می‏کنم، این معرفت خودم به تو را- که راهنما و دلیل من است- نگاه می‏کنم؛ وقتی این محبتی را که به تو دارم، مورد ملاحظه قرار می‏دهم، می‏بینم این تو هستی که این محبت و دلالت را به وجود آوردی؛ تویی که داری کمک می‏کنی.

ببینید این، چشم انسان را باز می‏کند؛ این، یک معرفتی را ایجاد می‏کند؛ این از معارف الهی است؛ کمک الهی، توفیق الهی و عنایت الهی است؛ این‏ها را در دعاها می‏توان پیدا کرد. بنابراین قدر دعا را بدانید.

دعا، خواندن خداست؛ حالا می‏تواند به زبان فارسی یا به زبان خودتان باشد؛ هرچه که می‏خواهید با خدا حرف بزنید؛ این، دعاست. هرچه می‏خواهید با او در میان بگذارید. گاهی هم حاجت خواستن نیست، فقط انس با خداست. حاجات هم مختلف است؛ گاهی کسی از خدای متعال، رضای او را می‏خواهد یا مغفرت او را مطالبه می‏کند، این یک‏جور حاجت است. یک‏وقت هم انسان چیزهای مادی را درخواست می‏کند؛ هیچ مانعی ندارد. خواستن از خدا- هر چیزی و به هر زبانی- خوب است. و همین خواصی را که عرض کردیم (ارتباط با خدا و احساس بندگی) دارد. البته دعاهای ماثور از ائمه (علیهم‏السّلام) بهترین مضامین در زیباترین الفاظ و سرشار از معارف الهی است که قدر آن‏ها را باید دانست و بایستی به آن‏ها متوسل شد.

* از بیانات رهبر انقلاب در خطبه‏های نماز جمعه‏ تهران (بیست و یکم مهر 1385)