بارها نامه نوشتم و از آقای رویانیان خواهش کردم که پول ما چه شد؟ پانزده میلیون تومان از آن پول را پرداخت کردند و دقیقا شصت و پنج میلیون تومان از آن باقی مانده که متأسفانه هنوز ما نتوانستیم آن را دریافت کنیم.

سرویس ورزشی مشرق - تیم ملی فوتسال ایران در دوره ای که به اعتقاد همه کارشناسان بهترین قرعه تاریخ جام های جهانی نصیبش شده بود و می توانست در هفتمین دوره جام جهانی در تایلند بهترین نتیجه تاریخ را رقم بزند و حتی به فینال هم برسد، با دعواهای بچه گانه و کنار گذاشته شدن بازیکنان مطرحی چون شمسایی و اصغری مقدم و اختلافاتی که در نهایت دود آن به چشم خودمان رفت، با نتایج ضعیف و دور از انتظار و با شکست مقابل تیم گمنام کلمبیا که اولین بار در این دیدارها حاضر می شد، حذف شد.
پس از حذف ایران پیکان انتقادات به سمت عباس ترابیان رئیس کمیته فوتسال و به قول شمس همه کاره تیم ملی نشانه رفت. بیشترر کارشناسان برکناری وی را خواستار شدند اما در نهایت تعجب، کفاشیان با استعفای ترابیان که اقدام به جایی از سوی وی بود، مخالفت کرد تا رئیس خوش خنده فوتبال ایران ثابت کند که همچنان برای افکار عمومی ارزشی قائل نیست.
پس از حذف ایران در سایت مشرق میزبان حسین شمس سرمربی سابق و موفق تیم ملی بودیم تا بیشتر به واکاوی این شکست بپردازیم. وی معتقد است دخالت ترابیان حتی در ترکیب و مسائل فنی تیم نقش مهمی در شکست های ما داشته است. وی صانعی را که از شاگردان و دستیار وی بوده، حرف گوش کن خوبی می داند.

حسین شمس معتقد است اگر در جام جهانی سرمربی ایران بود با این قرعه و با توجه به حضور ضعیف ترین تیم های تاریخ برزیل و اسپانیا بدون شک ایران را قهرمان جهان می کرد.

گفتگوی کامل و مفصل مشرق با بهترین مربی فوتسال جهان در سال 2009 را در زیر بخوانید:

آقای شمس به سایت مشرق خیلی خوش آمدید. نمی دانیم بگویم زمان خوبی در خدمت شما هستیم یا زمان بدی؟ روزهای خوب فوتسال نیست.

شمس: متأسفانه زمان بدی است. کاش زمانی بود که فوتسال نتیجه می گرفت. زمان مناسبی نیست؛ اما برای این که بررسی کنیم که عوامل شکست چه بوده، موقعیت خوبی است.

آقای شمس خیلی کوتاه به ما می گویید اصلا چه اتفاقی افتاد؟ در جاهای مختلف مصاحبه هایی داشتید اما اصل قضیه را می خواهیم. می خواهیم شفاف تر این موضوع را بررسی کنیم. چه می شود حسین شمس کنار گذاشته می شود و دستیارش سرمربی می شود و حتی در بازی های آسیایی ناکام می ماند. همین مربی دوباره با یک سری حواشی عازم جام جهانی می شود. همان طور که شاهد هستیم جز یک، دو مصاحبه شما یا آقای شمسایی همه از ایشان قبل از جام جهانی حمایت می کردند، حتی در روزهای جام جهانی هم حمایت می کردند. چه شد که از فوتسال کنار گذاشته شدید؟

شمس: در سال 2010 به ازبکستان رفتیم. با توجه به اینکه وحید را خط زده بودیم، کمتر کسی باور می کرد در آنجا قهرمانی کسب کنیم. حتی آقای کوثری که شبکه دو بود، شبِ رفتن بچه های ما گفت به ضرس قاطع اعلام می کنم تیم بدون وحید شمسایی قهرمان آسیا نخواهد شد. به ازبکستان رفتیم و بهترین نتایج تاریخ فوتسال ایران رقم خورد. آن سال در نیمه نهایی، ژاپن را هفت بر صفر بردیم که اصلا این مسئله در سابقه نداشت یا ازبکستان را جلو هشت هزار تماشاگر با نتیجه خیره کننده هشت بر سه بردیم و خیلی راحت قهرمان شدیم. هر گاه قهرمان می شدیم و باز می گشتیم سازمان تربیت بدنی یک میهمانی به افتخار فوتسالی ها می گرفت و مبلغ هفت میلیون تومان آقای علی آبادی یا آقای کیومرث هاشمی به بچه ها می دادند. زمانی که برگشتیم، منتظر بودیم یک تجلیلی از بچه ها شود. این تجلیل با نامه نگاری هایی که انجام می شد از فدراسیون به سازمان بود که سازمان بیان می کرد که نامه رسیده یا نرسیده است، بالاخره با آقای حبیب کاشانی خدمت آقای سعیدلو رفتیم و ماجرا را برای او تعریف کردیم. او گفت مگر پول خود را دریافت نکردید؟! ما گفتیم خیر. او به صورت کاملا تصنعی تلفن را گرفت و گفت آقای شوقانی چرا پول فوتسالی ها را ندادید؟ سپس پشت تلفن در ادامه می گفت اِ آقای کفاشیان خورده؟! سپس به ما می گفت نامه را به چه کسی نوشتید؟ می گفتیم مثلا به آقای دکتر سجادی نوشتیم. سپس او گفت خب اشتباه شما همین جاست. باید به دکتر شوقانی می نوشتید. ما هم ساده بودیم و می گفتیم زمانی که معاون رئیس جمهور هست، آنها دیگر کیستند. سپس یک نامه از آقای کفاشیان به آقای شوقانی می نوشتیم که آقای شوقانی پاداش فوتسالیست ها را بدهید.
دو، سه ماه بعد دوباره به آقای کاشانی می گفتیم و می گفت آقای شمس شما هنوز دنبال پولتان هستید! گفتم بله هنوز پول را ندادند و این بچه ها همیشه زنگ می زنند. گفت غیر ممکن است و دوباره به شوقانی زنگ می زد و می گفت آقای شوقانی چه شد؟ آقای شوقانی می گفت پول را دادیم و آقای کفاشیان خرج فلان کرده است. در صورتی که دروغ می گفتند زیرا حداقل به صداقت آقای کفاشیان  شکی ندارم. به این ترتیب حدود ده ماه گذشت و ما به طور مداوم این پول را درخواست می کردیم.

در آسیایی 2010 گوانژو اگر در خاطر داشته باشید، یکی از خانم ها در یکی از رشته ها در آنجا آسیب دید و خبر دادند خانمی به جای او رفت و یک قرعه استراحت به او خورد و یک دوره باخت آورد و سوم شد و پنجاه سکه گرفت. بچه های فوتسال می گفتند در رشته ما 45 تیم شرکت می کند. شانزده تیم برای نهایی بالا می آید و هفت، هشت بازی می کنیم تا قهرمان شویم. چطور می شود یک خانمی در مسابقات یک بازی می کند و می بازد و یک دوره هم استراحت می کند پنجاه سکه دریافت می کند؛ اما بچه های رشته ما به اندازه ده سکه ارزش ندارند! کار به جایی رسید که اصلا بچه ها مسخره می کردند. بعد از بازی که با برزیل در اصفهان انجام دادیم، طاقت بنده طاق شد زیرا آنجا هم قرار بود یک پولی به بچه ها بدهند که ندادند. همان زمانی بود که آقای کی روش را آورده بودند و با او قرارداد بسته بودند. چهار ماه از ثبت قرارداد من گذشته بود و با بنده قرارداد نمی بستند. آقای دکتر سعیدلو دستور داده بود با بنده قرارداد نبندند که همان جا گفتم اگر کارلوس شمس یا حسین کی روش بودم با بنده قرارداد می بستید! به آقای سعیدلو برخورد و گفت اصلا با او قرارداد نبندید. تیم داشت به چین می رفت که گفتند پاسپورت خود را بده زیرا می خواهیم به چین برویم. گفتم اگر در هواپیما اتفاقی افتاد چه کسی جواب زن و بچه من را بدون قرارداد خواهد داد؟!
به همین ترتیب با تیم به چین نرفتم و آقای سعیدلو رسما اعلام کرد که در تیم ملی نیستم. در اطلاعیه ای که فدراسیون داد گفتند که اصلا چنین کسی وجود خارجی نداشته. به این ترتیب به خاطر دفاع از حقوق بچه ها و دفاع از رشته رفتم. داستان از این قرار بود که آقای ترابیان هم یک قراردادی آماده کرده بود؛ اما می دانستم کاملا با آقای سعیدلو هماهنگ است. سپس آقای کفاشیان این مطلب را به بنده گفت. آقای کفاشیان گفت درست است که آقای سعیدلو از مصاحبه شما ناراحت شده بود اما این سناریو را آقای ترابیان نوشت که به این ترتیب مقصر جلوه داده نشود. هر دو آنها با هم این سناریو را نوشتند و منجر به این مسئله شد که با شما قرارداد نبندیم.

در صحبت های شما یک موضوعی را متوجه نشدیم. چه می شود که فدراسیون رئیسی به اسم آقای کفاشیان دارد و شما آقای سعیدلو را از طریق حبیب کاشانی می بینید. یعنی دیدن رئیس سازمان تربیت بدنی وقت با رابطه انجام می شد؟

شمس: بله. ما را اصلا آنجا راه نمی دهند و اصلا کسی ما را نمی شناخت. نمی توانستیم از طریق فدراسیون به آنجا برویم و قرارداد هم نداشتیم، آقای کاشانی که به بنده محبت داشت و من هم تیم پرسپولیس را برای او راه اندازی کرده بودم، دو، سه مرتبه به او گفتم آقای سعیدلو اینگونه با بنده برخورد می کند. ایشان گفت بیا با هم برویم تا بدانی که مقصر سعیدلو نیست. زمانی که به آن جا رفتیم طوری برخورد کرد که این بنده خدا اصلا مقصر نیست در صورتی که الان متوجه می شوم که همه این تلفن هایی که می زد، سیاه بازی بود. در هر صورت می خواستند پول بچه ها را ندهند و ما را سرگردان کنند.

آقای کاشانی خبر داشتند؟

شمس: خیر.

آقای کاشانی بعدا متوجه شدند که آقای سعیدلو داشته فیلم بازی می کرده؟

شمس: احتمالا الان متوجه شده که آقای سعیدلو داشت فیلم بازی می کرد. اینقدر ایشان این صحنه ها را زیبا بازی می کرد که فکر می کردیم این آدم عجب آدم خوبی است و ما چقدر آدم بدی هستیم که نسبت به او نظر بد داریم. بعدها متوجه شدم که همه این مسائل سیاه بازی است.

منظورتان از پرسپولیس همان تیمی است که بعدها به تبانی متهم شد؟

شمس: بله. چهار، پنج ماه آن جا بودم و آقای سردار زارعی در جلسه ای گفت به وجود شما نیازی نیست و بعد از چهار، پنج ماه بنده را اخراج کردند. هنوز که هنوزه پول بنده را ندادند. بارها نامه نوشتم و از آقای رویانیان خواهش کردم که پول ما چه شد؟ پانزده میلیون تومان از آن پول را پرداخت کردند و دقیقا شصت و پنج میلیون تومان از آن باقی مانده که متأسفانه هنوز ما نتوانستیم آن را دریافت کنیم.

آقای شمس بعضی ها می گویند سردار زارعی بحث تبانی را راه انداخت تا پول بسیاری از افراد را در تیم ندهد؟

شمس: بعدها متوجه شدم امام جمعه قرچک با آقای رویانیان صحبت کرد و گفت اعلام کنید بحث تبانی قابل قبول است و بقیه قضیه را ما پی می گیریم. این مسئله را اعلام کرد که بعدها بنده هر چقدر به ایشان گفتم چه مدرک مستندی دارید؟ گفت هیچی، من یک مسئله ای را بیان کردم و اشتباه هم کردم که چنین مسئله ای را بیان کردم. اما متوجه شدم امام جمعه قرچک به خاطر اینکه نتیجه به منصوری قرچک برگردد، این تقاضا را کرده بود. ایشان هم به تقاضای امام جمعه قرچک چنین حرفی را زده بود و بعدها بابت پول بچه ها به او نامه نوشتم. در این مدت اخیر 50 درصد پول بچه ها را پرداخت کرد که جای تقدیر دارد؛ اما پول بنده را هنوز نداده است.

پس صحبت بازیکن ها و همچنین آقای حیدریان چه می شود که گفتند قبل از بازی در رابطه با تبانی مسائلی را شنیده اند؟

شمس: همان طور که می دانید کمیته انضباطی هم نتوانست ثابت کند. معتقدم به هیچ عنوان تبانی نبود. بعضی بازیکن ها به دلیل اینکه منصوری حقوق بازیکن ها را نمی داد و آنها از باشگاه منصوری بدشان می آمد، شاید تلاش آن چنانی نکردند. بدون اینکه قراری از قبل گذاشته شود. مفهوم تبانی این است که قبل از مسئله قراری گذاشته شود و یک پولی رد و بدل شود سپس یک نتیجه ای حاصل شود. این مسئله که بازیکن بگوید پس چند دقیقه مانده است و کی خلاص می شویم، دلیلی بر تبانی نیست.
هیچ مشاهده نمی کنید کسی در رابطه با تبانی منصوری و فولاد ماهان صحبت کند که آن اتفاقات افتاد و پنج بازیکن ناپدید شدند! هیچ کس در این باره صحبت نمی کند و همه راجع به بازی پرسپولیس و گیتی پسند صحبت می کنند. به اعتقاد بنده آن زمان به گونه ای جوسازی کردند که نتیجه برگردد که خوشبختانه با اتفاقاتی که افتاد تیم گیتی پسند موفق شد به مسابقات آسیایی برود و قهرمانی را کسب کند.



به سراغ جام جهانی تایلند می رویم. امیدوار بودید این تیم تا مرحله یک چهارم نهایی صعود کند و بالا برود؟

شمس: تا نیمه نهایی چون هیچ تیمی جلو ایران نبود.

چرا این حرف را می زنید؟ آیا تیم پتانسیل داشت یا داشتید جوسازی می کردید؟

شمس: خیر. ما مسیر را مشاهده می کردیم. زمانی که گروه خود را مشاهده می کردیم، می دیدیم دو تیم برای اولین بار به جام جهانی آمدند و مقابل اسپانیا هر نتیجه ای به دست می آوردیم، آن شش امتیاز ما را بالا می برد. سپس زمانی که تیم دوم گروه می شدیم به کلمبیا می خوردیم که باز محلی از اعراب نداشت، سپس به اکراین می خوردیم که همیشه او را برده بودیم. زمانی که مسیر را مشاهده می کردیم، می دیدیم که اگر این تیم دست کور مادرزاد هم باشد جزو چهار تیم می شود. با توجه به اینکه امسال بدترین سال برزیل است و می توانستیم حتی برزیل را ببریم و برای اولین بار به فینال برویم. قبل از این که مسابقات آغاز شود در تایلند بودم و با آقای ویکتور مربی تیم تایلند صحبت می کردم که می گفت امسال سالی است که ایران می تواند قهرمان شود. گفتم چرا؟ گفت امسال ضعیف ترین اسپانیا و برزیل می آیند. به دلیل این که مهره هایی را از دست دادند و جوان گرایی کردند. امسال سالی بود که تیم ما اگر از دو سال پیش دست نخورده بود و آن تحولات ایجاد نمی شد می توانست قهرمان جام جهانی شود.

در رابطه با کنار گذاشتن وحید شمسایی می توانیم بیان کنیم که کار درست صانعی بود. زیرا شما هم یک روزی وحید شمسایی را کنار گذاشتید؟

شمس: خیر. اولا که سلیقه مربی است. اما توجه داشته باشید که چرا وحید را کنار گذاشتند. هرگاه بنده وحید را کنار می گذاشتم به این علت بود که به او می گفتم وحید دنبال آقای گلی نباش و پاس بده و باید مانند بقیه بازیکن ها به عقب برگردی و اینجا فوتبال نیست که یک نفر جلو بایستد تا معلوم نشود. هر گاه وحید این کار را انجام می داد، مانند جام جهانی 2008 که قبل از آن زمان هم او را بیرون کرده بودم، اما او را در باشگاه آوردم و مشاهده کردم که او این کار را انجام می دهد و به عقب برمی گردد و پاس می دهد. همین تحولات باعث شد که در سال 2008 جزو پنج نفر اول دنیا قرار بگیرد. همین تغییر و تحولات باعث شد که در امارات وحید هفت گل بزند و هفت پاس گل بدهد و هم آقای گل شد و هم آقای پاس گل شد. ما هیچ گاه وحید را به علت دعوای شخصی یا اخلاقی او را خط نمی زدیم. هرگاه او حرف بنده را گوش نمی کرد بیرون می ماند. این اواخر وحید هم متوجه شده بود که باید چه کار کند تا رضایت بنده را جلب کند. اما متأسفانه در بهترین شرایط وحید که آقای گل و آقای پاس گل شده بود بعد از دو ماه به خاطر یک مصاحبه خط خورد. او اصلا فنی خط نخورد و به خاطر مصاحبه ای که علیه آقای ترابیان گفت که مدیریت هم به اندازه کادر فنی بازیکن ها در ناکامی امارات مؤثر است، عبور از خط قرمز بود که آقای ترابیان نمی توانست این مسئله را قبول کند. زیرا ایشان همیشه اعلام می کرد که من خط قرمز فوتسال ایران هستم و هرگاه کسی از این خط قرمز عبور کند خط خواهد خورد.

آقای اصغری مقدم چه؟

شمس: دقیقا همین مسئله برای آقای اصغری مقدم هم افتاد. هر کس علیه آقای ترابیان صحبت کند ایشان او را خط خواهد زد.

با توجه به مشکلی که آقای صانعی با آقای دبیری داشتند، او را مقصر نمی دانید؟

شمس: آقای صانعی فقط نظرات آقای ترابیان را بیان می کرد. اصلا کاره ای نبود حتی در مسائل فنی هم کاره ای نبود. آقای ترابیان به ایشان می گفت به بچه ها بگویید اگر یک بار دیگر مصاحبه کنند، همه را خط خواهم زد. این مسئله دقیقا انتقال دهنده صحبت های آقای ترابیان بود. از نظر فنی مشاهده می کنید که بعضی مسابقاتی که تیم ملی انجام می دهد، سرمربی باید مصاحبه کند اما خبرنگار به آقای ترابیان صحبت می کند. حدود اختیارات آقای ترابیان بعد از رفتن بنده بسیار زیاد شد، هم فنی و هم اداری را زیر نظر داشت.

با آقای صانعی سال ها کار کردید و هیچ گاه به او نگفتید که رویه او اشتباه است و اگر می خواهد مربی بزرگی شود و تجربه کسب کند این راهی که می رود اشتباه است و به ضرر او تمام می شود. زیرا همه کاسه کوزه ها سر آقای صانعی شکسته شد؟

شمس: بله. زمانی که مرا کنار گذاشتند با توجه به اینکه بازیکن بنده بود و به عنوان مربی او را برای تیم ملی آورده بودم، خیلی توقع داشتم این اصول را رعایت کند. زمانی که من کنار می آیم، ایشان هم بگوید من ایشان آمدم و این مسئولیت را نمی پذیرم. مانند این مسئله می ماند که فردی شما را از هیچ به جایی بیاورد و شما را همه کاره کند، اما زمانی که شما بال و پر گرفتید و آن فرد بخواهد از این کار به کار دیگر برود، شما بگویید من همین جا هستم. این مسئله از نظر اصول اشتباه نیست و به آن خرده نمی گیرم اما اگر بنده بودم، این کار را می کردم. اگر من بودم با آن نفری که بنده را آورده بودم با همان جدا می شدم.

این مسائل به مسائل عاطفی برمی گردد. ورزش، ورزش حرفه ای است.

شمس: ایشان بعد از آن دیگر با بنده تماس نگرفت و شاید هم خجالت می کشید که نبایستی این کار را انجام می داد. به همین علت هیچگاه تماس نگرفت و از بنده مشورت نگرفت. چقدر خوب بود تماس می گرفت و سوال می کرد که آیا این فرد را انتخاب کنم یا خیر و نظر بنده را می پرسید. اما هیچ گاه این اتفاق نیفتاد. فکر می کنم اگر چنین کاری می کرد با برخورد آقای ترابیان روبرو می شد. بنابراین هیچ گاه این کار را انجام نداد.



پس باید به حق بدانیم که ترابیان درست می گوید من پدر فوتسال هستم. درسته؟

شمس: از این طریق نمی توان این قضیه را مشخص کرد. پدر فوتسال کسی است که به آن خدمت کرده باشد. فکر می کنم مرحوم غفران پناه می تواند پدر فوتسال باشد زیرا بسیار خدمت کرد. مردم باید تشخیص دهند چه کسی پدر فوتسال است. اما این مسئله که ایشان پدر فوتسال را در آورده، من قبول دارم.

شاید پدرخوانده فوتسال است.

شمس: ایشان هم زحمت کشیدند؛ اما متأسفانه راه را اشتباه رفت و منجر به این شد که الان کسی ایشان را قبول نمی کند.

چه کسانی در کمیته فوتسال هستند؟

شمس: به دلیل اعتراض جلسه اول آن را نرفتم؛ اما یکی از نفرات بنده هستم. آقای ابرقویی نژاد رئیس هیئت اصفهان، آقای حاجتی حفاری اهواز و آقای مرتضایی مشهد به علاوه آقای ترابیان هستند.

آقای شمس خوب سِمَت می گیرید. یعنی هر کسی می رسد به شما سمت می دهد و شما هم بدون چون و چرا قبول می کنید. آقای ترابیان شما را به عنوان کمیته انتخاب کردند؟

شمس: اصلا با بنده در آن زمینه مشورت نشده بود. یک روز آقای خراطی تماس گرفت و گفت مبارک باشد. گفتم چه اتفاقی افتاده است؟ گفت عضو کمیته فوتسال شدید. گفتم چه کسی این حرف را زده است؟ گفت الان سایت فدارسیون این مطلب را بیان کرد. پیش آقای ترابیان رفتم و گفت تصمیم گرفتیم مسائل آموزشی زیر نظر شما انجام شود و شما را در این کمیته گذاشتیم. بعد که داستان خسوس پیش آمد ابتدا با ایشان قرارداد بستند، پنج روز بعد از آن گفتند کمیته فوتسال تشکیل شود و کتبا اعتراض کردم که تصمیمات خود را می گیرید و سپس کمیته را دعوت می کنید؟! بنده در چنین کمیته ای شرکت نمی کنم و نرفتم. سپس آقای کفاشیان و آیت اللهی از بنده دعوت کردند و صحبت هایی انجام شد که قرار شد بنده در این جلسه کمیته حضور داشته باشم و این جلسه را حتما خواهم رفت.

آقای شمس این مسئله خسوس که فرمودید آیا می دانید مبلغ قرارداد ایشان چقدر است؟

شمس: متأسفانه از رقم قرارداد ایشان خبر ندارم؛ اما مبلغ درخواستی که در رزومه او بود 3000 یورو برای هر ماه بود. احتمالا همین حدودهاست که فکر می کنم حدود دوازده میلیون تومان می شود.

با او قراداد چند ساله بستند؟

شمس: فکر می کنم با او یک سال قرارداد بسته باشند زیرا اگر مربی حرفه ای باشد زیر یک سال را قبول نخواهد کرد.

پس اگر او را برکنار کنند باید پول او را بدهند؟

شمس: بله. بایستی پول او را بدهند. مانند آقای کی روش که این افتضاح را به بار آورده و همه پول او را باید پرداخت کنند.

چرا اینقدر از آقای کی روش شاکی هستید؟

شمس: آقای کی روش اسم بزرگی دارد اما از او چیزی ندیدیم. اگر این مربی کار خود را کمی در دنیای فوتبال بلد بود، نباید اینگونه می شد. الان بایستی پانزده امتیار داشته باشیم و مانند ژاپنی ها صعود کرده باشیم.

با وجود بردن کره این حرف را می زنید؟

شمس: با وجود بردن کره این صحبت را می کنم. یعنی کار را به جایی رسانده که ما صد در صد نخواهیم رفت. بنده از الان می گویم که ایران جزو دو تیم اول نخواهد بود.

آقای شمس الان ما دقیقا وضعیت چهار سال پیش را داریم. سه بازی به پایان مسابقات مانده و علی دایی هم قبل از بازی با عربستان، ایران می برد جام جهانی حتمی بود. الان هم همین وضعیت پیش آمده است. الان شما می گویید باید کی روش را برکنار کرد؟

شمس: بله. قطعا شش ماه وقت داریم.

بسیاری از کارشناس ها گفتند ایران نسبت به چهار بازی قبل حداقل بهتر بازی کرده است.

شمس: الان بهتر بازی کردن برای شما ملاک است یا نتیجه؟

بنده نظر کارشناسان را عرض می کنم.

شمس: نظر شما چیست؟

در این برهه نتیجه مهم تر است.

شمس: پس نتیجه را نگرفته است. اگر بازی برای شما مهم است، به شکل بازی با کره توجه کنید. اصلا تیم ایشان ثبات ندارد. به بازی قبلی او با قطر در تهران توجه کنید که باز هم هیچ خبری نیست.

بازی قبلی به تیم ملی پوشان نفری 25 میلیون تومان پول می دادند. اما آن بازی کجا و این بازی کجا!

شمس: اگر می برد قطعا آن جا هم به آنها می دادند. قبل از آن بازی هم اعلام نکرده بودند و بعد از بازی به آن ها پاداش دادند.

اگر شما بازی حساس داشتید، رئیس جمهور یا رئیس مجلس در اردو های شما می آمدند؟

شمس: ما تا به حال حتی معاون وزیر هم در اردوهای خود مشاهده نکردیم. ما مهم ترین شخصی که در استادیوم دیدیم، مسئول یکی از سالن های استادیوم آزادی بود. حتی رئیس استادیوم آزادی هم تا به حال به ما سر نزده است.

آقای ترابیان یک جا مصاحبه می کند و می گوید اگر نفوذ بنده در کنفدراسیون آسیا نبود، شما را به خاطر کارهایی که انجام می دادید و به خاطر تخلفاتی که انجام می دهید، البته بنده از قول ایشان عرض می کنم، مثلا به خاطر کاری که در کویت یا جابجایی بازیکن ها بین تیم های مختلف انجام می دادید یک محرومیت بسیار سنگین برای شما می گذاشتند.

شمس: خیلی خوب شد که این بحث پیش آمد تا بنده این مسئله را شفاف سازی کنم. ببینید من سه سال سرمربی تیم ملی کویت بودم بعد از آن به صورت افتخاری مشاور فدارسیون کویت بودم. یعنی آن ها هر کاری در فوتسال داشته باشند با بنده تماس می گیرند. نود درصد از بازیکن هایی که از ایران به جام رمضان کویت رفتند تا در آن جا بازی کنند، بنده فرستادم. اما بازیکن هایی بودند که هیچ قرادادی با هیچ باشگاهی نداشتند و روی زمین مانده بودند و اگر بابت فرستادن آن ها حتی یک دینار کویتی من گرفتم همه این حرف ها درست بود.

تومان چه؟

شمس: تومان، ریال هر پولی که بنده گرفته باشم همه این حرف ها درست است. بنده در راه رضایت خدا بازیکن فرستادم. بازیکن ها موجود هستند، اگر یک بازیکنی بگوید من از فلانی یک دلار گرفته باشم، این طور نبوده. به همین علت الحمدالله بنده هر جا که رفتم موفق بودم، البته منظور از موفقیت نسبی است. توپ بنده به گل رفته است. توپ آن ها به تیر می خورد و بیرون می آید و توپ بنده به این تیر و به آن تیر می خورد و داخل دروازه می رود این مسئله به خاطر این است که خداوند من را دوست دارد و به خاطر نان رساندن بنده این اتفاق روی می دهد. بسیاری از بازیکن ها می گویند اگر شما نبودید شاید کار ما به طلاق کشیده بود به خاطر این که از تیم بیرون مانده بودیم. اما بنده بازیکن هایی که بیرون مانده بودند را به کویت فرستادم. بنده در هیچ نقل و انتقالی نقش نداشتم اما در فرستادن بازیکن به کویت نقش داشتم. مثلا فدراسیون کویت با بنده تماس گرفته که ما پانزده بازیکن ایرانی می خواهیم. بنده دیدم که چه کسانی بیرون ماندند آن افراد را به کویت فرستادم و به آن ها گفتم نفری 20، 30 میلیون تومان دریافت کنید فقط برای زن و بچه بنده دعا کنید. الحمد الله همیشه دعاهای آن ها شامل حال ما بوده. این وصله ها به ما نمی چسبد بلکه به آن افرادی می چسبد که در برنامه نود مشخص شد بازیکن وارد و خارج می کنند.



شما همچنان معتقد هستید که یکی از مجری های معروف ورزشی تلویزیون در باند و باندبازی هست؟

شمس: بله. بنده صد در صد مطمئن هستم.

یعنی شما معتقد هستید که آن چهره و برنامه پر طرفدار زد و بند می کند؟

شمس: ببینید در داستان تبانی ایشان یک نقشی را بازی کرد که منافعی به یک باشگاه برسد. این مسئله را همه می دانند که ایشان به طرف کدام تیم خوابید. هنوز هم که هنوزه ایشان از روی حسادتی که آن تیم گیتی پسند قهرمان شد می گوید در ایتالیا یوونتوس را محروم می کنند و ما فلان قهرمان را در مسابقات آسیایی می فرستیم تا قهرمان شود. یعنی ایشان نسبت به این قضیه کینه دارد. من شک ندارم که ایشان طرفدار یکی از باشگاه های فوتسال است و تمام برنامه هایی که درست می کند به نفع باشگاه مورد نظر است.

یعنی چیزی از آن ها گرفته است؟

شمس: دیگر این مسئله را نمی دانم. اما فکر نمی کنم ایشان اهل این حرف ها باشد. اما طرفدار است و دوست دارد.

اصلیت او برای آن شهر است؟

شمس: خیر. اما آن تیم را بسیار دوست دارد.

آقای ترابیان یک جا اعلام کردند که قلبا شما را دوست دارم اما به خاطر این که دست شما با آقای تاج در یک کاسه است حتی در یک جلسه ای که با آقای سعیدلو داشتید ایشان بعد از جلسه تماس گرفته و هر اطلاعاتی بوده تلفنی به شما داده است. به همین خاطر الان می بینیم هم تاج و هم شما نیستید.

شمس: ببینید بودن تحت هر شرایطی نمی شود.

الان رابطه شما با آقای تاج چطور است؟

شمس: آن زمان که آقای تاج بود، بسیار فرد شایسته ای بود و تنها فردی بود که در فدراسیون کار خود را خوب انجام می داد. رابطه من با ایشان رابطه خوبی بود. اما ایشان هم صحبت هایی را جلو آقای سعیدلو گفته بود که بعدا به گوش بنده رسید که حالا فکر می کند که آقای تاج به من گفته است، در حالی که اینطور نیست و کس دیگری به من گفت. به آقای سعیدلو گفته ما شمس را کنار می گذاریم و استاد او را می آوریم. استاد بنده آقای دکتر ویکتور هرمانسه است. در آن جلسه یکی از بچه های سازمان به بنده گفت چنین حرفی زده که ایشان فکر کرده آقای تاج به بنده گفته است.
الان می خواهد با این همه اعتراضات مردمی و فحش هایی که داده شده باشد. در حالی که ما در خانه خود نشستیم و از اصول دفاع کردیم و خود را به بسیاری از مسائل نفروختیم.

بنده در رزومه کاری شما مشاهده کردم که بازیکن، مربی، مدرس رسمی فیفا، عضو کمیته فنی فوتسال فیفا هستید. همه این مسائل را یک کامیون نمی تواند با هم بکشد. در سوئد هم که چهار روز در ماه تدریس می کنید و همه امکانات را به شما می دهند. جالب است که شما این همه مشکل دارید باز هم این امکانات را در خدمت شما قرار می دهند.

شمس: ما این جا نامحرم هستیم. این جا دادن کلاس حتی جدیدا کلاس های داخلی را به بنده نمی دهند به خاطر این که می گویند شما با فدراسیون خوب نیستید یا برای تیم ملی دانشجویان زمانی که بنده به فدراسیون رفتم تا مسابقات دانشجویان آسیا را برگزار کنم گفتند آقای شمس سرمربی ماست گفته بودند که اگر شمس سرمربی شما باشد فدراسیون هیچ کمکی به شما نخواهد کرد که ایشان دو نفر را پیشنهاد کرده بود و آن ها هم پذیرفتند. با این حال زمانی که به بنده اجازه کار نمی دهند و کلاس نمی دهند باید چه کنم؟ خب باید پیشنهاد خارجی را قبول کنم. پیشنهاد خارجی بنده هم الان طوری است که نمی توانم بچه های خود را به دلیل این که بزرگ شدند رها کنم و دو، سه سال بمانم. بنابراین کار پارت تایم را قبول کردم که این کار را از ناشنوایان دارم. سال 2011 زمانی که قهرمان جهان شدیم با ناشنوایان در یک قرعه در سوئد افتادیم و مسئولین فدراسیون سوئد با من همان جا مذاکراتی انجام دادند که به صورت پارت تایم کمک کنم، بنده هم ماهی چهار روز می روم که دو روزه به مربی های آن ها آموزش می دهم و دور روز هم با تیم ملی آن ها کار می کنم. من فکر نمی کنم این کار، کار بدی باشد. حال درست است رقم آن هم قابل توجه نیست اما همین که یک آسیایی توانسته به اروپا راه پیدا کند فکر می کنم کار بزرگی انجام داده است.

تیم سوئد در چه حدی است؟ یعنی رشدی داشته است؟

شمس: خیر. متأسفانه سطح فوتسال آن ها بسیار پایین است و حتی درجه سه، چهار است و حتی در مسابقات مقدماتی فوتسال اروپا هم شرکت نمی کنند. اما الان یک تکانی خورده است و هم مربی های آن ها علاقمند شدند و هم بازیکنان آن ها مسائلی را یاد گرفتند. از سال 2013 قرار است در مسابقات مقدماتی جام ملت های اروپا برای اولین بار شرکت کنند و کم کم در حال شکل گیری است.

جالب است حسین شمس سرمربی تیم ملی فوتسال ایران، سرمربی تیم ملی ناشنوایان می شود و سپس به سوئد می رود و در آن جا مذاکره می کند. یعنی هر جا به شما بگویند کار می کنید؟

شمس: به بنده هر جا بگویند کار می کنم. تیم دانش آموزی را به ترکیه بردم و الحمد الله قهرمان جهان شد. الان بهزیستی دنبال بنده آمدند و الان در آن جا کمک می کنم و دو تیم از بهزیستی به بلژیک می بریم که از بچه های شبانه روزی بهزیستی زیر یازده و سیزده سال هستند. هر کسی به بنده بگوید کمک کن، کمک خواهم کرد. اگر از ناشنوایان، دانش آموزی، بهزیستی سوال کنید من یک ریالی دریافت نکردم. بنده الان 5 ماه به بهزیستی می روم و یک ریالی دریافت نکرده ام.

پس چطور زندگی خود را می چرخانید؟

شمس: پول آموزش و پرورش بسیار برکت دارد. زمانی که هفتصد هزار تومان پول بازنشستگی را به بنده می دهند زمانی که در خانه می شماریم می بینیم هفتاد میلیون تومان شد. ما با پول آموزش و پرورش زندگی می کنیم.



هنوز هم معتقد هستید که باید بلافاصله ترابیان را کنار بگذاریم. درسته؟

شمس: من فکر می کنم این مسئله به نفع آقای ترابیان باشد. ایشان حتی اگر قرار است به فوتسال برگردد بهتر است که الان زیر این همه فشار که همه ایشان را به حق مقصر می دانند، مدتی از فوتسال دور باشد و در جاهای دیگر فدراسیون خدمت کند. مجددا اگر کمبود ایشان احساس شد وضعیت به گونه دیگری است اما الان به نفع اوست که کنار بکشد.

شما شهروند کشورهای خارجی هستید؟

شمس: خیر. به هیچ عنوان

دوستان شما و آقای ترابیان چطور؟

شمس: خیر. بعید به نظر می رسد.

در رده بندی جهانی هم دو پله سقوط کردیم و از ششم به هشتم آمدیم.

شمس: بله. به هر صورت هنر آقایان است. ما به رده چهارم رساندیم و زمانی که کنار آمدیم تیم چهارم بود، هنر آقایان این بود که تیم را چهار پله سقوط دادند.

سطح جام جهانی چطوری است؟ کلمبیایی که الان بار اول اوست جزو چهار تیم رفته است.

شمس: همان طور که عرض کردم سطح آن به مراتب از دوره قبل پایین تر است. در بازی کلمبیا با اکراین، کلمبیا در لحظات پایانی بازی یک گل زد و آن ها پنج نفره بازی کردند و گل خود را خالی کردند و از این موقعیت استفاده کردند و دو گل دیگر هم زدند. یعنی در عرض یک دقیقه سه گل زدند. اما کلمبیا مانند تیم ایران می ماند که در سال 92 ناگهان در مسابقات حاضر شد و برای اولین بار به رده چهارم دست یافت. به اعتقاد بنده مربی کلمبیا بسیار باهوش بود و از یک استراتژی در همه بازی های خود استفاده کرد و بعضی جاها نگرفت و بسیاری از جاها مانند بازی ایران و اکراین گرفت.

وحید شمسایی در رابطه با گل زدن به تیمی که پنج نفره دفاع می کند، گفته بود تنها راه گل زدن به کلمبیا شوت از کناره هاست.

شمس: ببینید بازی در مقابل دفاع فشرده چند راه حل دارد. یعنی تیمی که عقب می رود و به محوطه خود می چسبد به آن بازی در مقابل دفاع فشرده می گویند که چند راه دارد که تحرک، استفاده از کناره ها، شوت زدن و استفاده از ضربات شروع مجدد می باشد. متأسفانه سه تیم بعد از اسپانیا با ما این طور بازی کردند یعنی مراکش، پاناما، کلمبیا با ما این گونه بازی کردند. ما هیچ راه حلی نداشتیم اگر گلی هم به ثمر رسید روی خلاقیت بچه ها بود. فقط دو گل را که ما روی کرنر زدیم می توان گفت بازی با پاناما براساس نقشه قبلی بود و الّا بقیه بروی خلاقیت فردی بود. کادر فنی با این که می دانست چون بعد از بازی با مراکش آقای خسوس اعلام کرده بود که آن ها برای ما در زمین خود دام چیده بودند و می خواستند که ما به این دام بیفتیم. زمانی که مربی چنین داستانی را می داند من تعجب می کنم که چطور یک راه حلی برای آن در نظر نگرفته است. همین پاناما که گفت دام می چیند و عقب می رود از برزیل شانزده گل می خورد پس برزیل از کره ماه بازیکن وارد می کند! خیر همان است منتها مربی آن آموزش داده.

ما بازی ایران، کلمبیا را که مشاهده کردیم یاد بازی ایران، برزیل افتادیم. مصطفی نظری ستاره میدان بود. این جا دروازه بان ستاره بازی شد. یعنی برزیل هم با ایران هیچ راه حلی نداشت.

شمس: خیر راه حل داشت.

بعضی روزها هست که دروازه بان تیم حریف ستاره میدان می شود. مثل دیدار ایران و کلمبیا.

شمس: اگر برزیل آن روز مقابل ما موقعیتی نداشت، حرف شما درست بود. اگر آن زمان توپ های برزیل به گل می نشست شاید ما پانزده، شانزده گل از آن ها می خوردیم اما آن روز یک روز واقعا استثنایی برای مصطفی نظری و تیم بود. البته چون دو بار دیگر هم اتفاق افتاده بود من این مسئله را می گویم و الّا قبول دارم ممکن است یک روزی چنین اتفاقی رخ دهد اما ما در سه بازی متأسفانه سه استراتژی اشتباه را به کار بردیم.

ترابیان و صانعی هیچ نقطه خوبی ندارند؟ یعنی هر چه هست بد است؟

شمس: خیر. آقای ترابیان از نظر مدیریت بسیار قوی عمل می کند. ایشان مسلط به زبان خارجی است و روابط بین الملل را بسیار خوب می شناسد، اما این مسئله که یک مدیر بعد از چند وقت به خود اجازه می دهد که در کار فنی دخالت کند و تصمیمات فنی بگیرد این تنها ایراد آقای ترابیان است. آقای علی صانعی هم فوق لیسانس تربیت بدنی دارد و بازیکن تیم ملی بوده اما عیب علی صانعی این است که هیچ گاه سرمربی تیمی نبوده و تجربه سرمربی گری نداشت والّا بسیار پسر خوبی است.

حرف گوش کن خوبی بوده؟

شمس: در هر صورت من با آقای ترابیان هماهنگ نبودم. آقای ترابیان نمی توانست به بنده بگوید که فلانی باشد یا نباشد. شاید رابطه او با آقای ترابیان به گونه ای بود که آقای ترابیان می توانست به او بگوید که آقای فلانی باشد یا نباشد.



تا به حال شده بود که آقای ترابیان به شما بگوید من پدر این خانواده هستم و دوست دارم در استادیوم ها تشویق شوم؟ شاید از محبوبیت های شما ناراحت بود.

شمس: بعضی ها به بنده گفتند که ایشان از تشویق شما ناراحت بوده و به ما گفته تا قبل از من اسم شما را نیاورند. یکی، دو شهر بعد از این که باری تمام می شد به بنده می گفتند که ایشان از ما گله کرده است که چرا اسم آقای شمس را زودتر از من آوردید. ایشان این گله را می کرد اما احتمالا اتفاقی بوده.

در فوتسال هم به لیدرها پول می دهند تا تشویق کنند؟

شمس: خیر. بعید به نظرم می رسد. فوتسال هنوز به آن حد نرسیده که لیدری پول بگیرد.

آقای شمس به نظر شما فولاد ماهان یکی از تیم های خوب تاریخ لیگ ایران بوده که الان آن تیم منحل شده. یعنی آن تیم با رفتن آقای ترابیان برمی گردد؟

شمس: بله. قطعا. آقای ریخته گران بارها اعلام کرده است که به محض این که آقای ترابیان برود، ما نه با یک تیم بلکه شاید با دو تیم مجددا وارد شویم.

این مسئله حرفه ای است که به خاطر یک نفر تیم را منحل کنید؟

شمس: به هرحال  شاید کار حرفه ای نباشد اما چون آقای ترابیان مرتب علیه آن ها مصاحبه می کرد و هر بار ما آن ها را راضی می کردیم تا برگردند که مجددا آقای ترابیان مصاحبه ای می کرد که من روی آن ها را کم کردم و نمی گذارم پولدارها وارد شوند.

چرا؟

شمس: نمی دانم. آقای ترابیان می گفت آن ها می خواهند در لیگ از پول خود استفاده کنند و آن ها هم می گفتند آقای ترابیان قوانین لیگ را رعایت نمی کند.

من یک استدلالی از صحبت های شما دارم. هر زیر مجموعه گرسنه تر باشند مدیریت شما هم بیشتر جواب می دهد. یعنی ایشان چنین اعتقادی داشتند؟

شمس: چه کسی منظور شماست؟

آقای ترابیان.

شمس: آقای ترابیان از این مسئله که بازیکن ها زیاد پول می گرفتند زیاد راضی نبود. بنابراین زمانی که بنای دستمزد بازیکن ها از 300 میلیون به 60، 70 میلیون رسید ایشان گفت حق فوتسالی ها همین است. یکی از مشکلاتی که کم کم بچه های فوتسال به آن اشاره می کنند ایشان از گرفتن پول زیاد فوتسالی ها ناراحت است.

کاش آقای ترابیان را به فوتبال بفرستیم. زیرا حق فوتبالی ها این قدر نیست. حق فوتبالی ها شاید صد میلیون تومان است.

شمس: این قدر فوتبالی ها با او بد برخورد کردند که ایشان از آن جا فرار کرد.

هووی شما آقای کی روش ایشان را کنار گذاشت؟

شمس: بله، آقای ترابیان یک بار اظهار نظر کرد که این بچه ها خارج را ندیدند و همه بچه ها به او حمله کردند. یکبار هم ایشان به فرهاد مجیدی اجازه داد که آقای کی روش ایشان را یک هفته ای از سرپرستی خلع کرد. ایشان در فوتبال اصلا نمی تواند زندگی کند.
بچه های فوتسال محجوب هستند. هر بلایی سر بچه های ما بیاورند سر بالا نمی کنند. شما ببینید ایشان به آن ها صد دلار پول داده. یعنی شده شما قرض کنید دو، سه دلار با خود می برید اما به بچه تیم ملی برای صعود از گروه صد دلار دادند. بچه ها شب بازی با کلمبیا در آن جا با نماینده حراست جلسه داشتند که این چه وضعی است! در هر صورت بچه ها تمرکز هم برای بازی با کلمبیا نداشتند به دلیل این که ایشان از این نظر هم ولخرجی نمی کردند.

شما معتقد هستید برای بهتر شدن وضعیت فوتبال و فوتسال آقای کفاشیان باید استعفا دهند؟

شمس: آقای کفاشیان به اعتقاد بنده کار خود را به انجام رسانید. شما مشاهده کنید در تاریخ فوتبال ایران رسیدگی به جوانان و نوجوانان این قدر زیاد نبود. تعداد اردویی که تیم ملی جوانان و نوجوانان فوتبال و فوتسال بسیار زیاد بوده. به اعتقاد بنده ایشان آدم بدشانسی است والّا از لحاظ مدیریت ایشان تمام وظایفی که داشته انجام داده، اما تنها عیب آقای کفاشیان این است که آدم های فوتبال را نمی شناسد. ایشان چرا در فدراسیون دو و میدانی موفق بود؟ زیرا آدم های دو و میدانی را می شناسد. به دلیل این که او بازیکن تیم ملی دو و میدانی بوده. ایشان صد و ده متر با مانع می دوید. اما فوتبال را هنوز نشناخته است.

مگر می شود بعد از چهار سال نشناخته باشد؟

شمس: بله می شود. فوتبال بسیار گسترده است.

مثل آن صحبتی که فیروز کریمی در رابطه با علی آبادی کرد این بار شما در رابطه با کفاشیان می کنید؟

شمس: به اعتقاد بنده اگر ایشان در دو و میدانی بود، دو و میدانی ما بهتر می شد اما ایشان هنوز در فوتبال آزمون و خطا می کند. شما مشاهده کنید ایشان آقای مسعود معینی رئیس کمیته جوانان را برداشت و اخوی ایشان فریدون معینی را گذاشت. الان ایشان را دارد برمی دارد و دوباره یک نفر دیگر را می گذارد. این آزمون و خطا نشان می دهد که ایشان هنوز فوتبال را نشناخته است. همه عقلا به او گفتند که بعد از ناکامی تیم نوجوانان مربی تیم جوانان را نگذارد، اما چون شناخت ندارد به رئیس کمیته خود اعتماد می کند و این مشکلات پدید می آید. اما به اعتقاد بنده پشتیبانی از تیم ها و کارهایی که باید انجام می داده را به انجام رسانیده اما عدم شناخت او باعث شده که تیم های او نتیجه نگیرد.

آقای شمس زد و بند در رسانه ها هست؟

شمس: من با رسانه ها زیاد آشنا نیستم. اما شنیدم بعضی که تعداد آن ها اندک است کارهای پشت پرده انجام می دهند.

رسانه ملی هم در این مجموعه است؟

شمس: احتمال زیاد آن جا هم وجود دارد. حداقل بنده در رابطه با بعضی از مسائل که در شبکه های مختلف هستند مسائلی را شنیده ام.

آقای شمس با رفتن آقای ترابیان به تیم ملی برمی گردید؟

شمس: هنوز معلوم نیست که از من بخواهند.

ما یک جا خواندیم و حالا راست و دروغ آن را نمی دانیم که آقای شمس گفته اگر از من بخواهند و آقای ترابیان نباشند من به تیم ملی باز خواهم گشت.

شمس: بله اگر شرایط مهیا باشد باز خواهم گشت. یکی از این شرایط رفتن آقای ترابیان است و شرط بعدی ارتقا فوتسال است یعنی الان حرف ما این است که دوازده میلیون نفر فوتسالیست ثبت شده داریم و همه رشته های ورزشی را جمع کنید به دو و نیم میلیون نفر نمی رسد! من می گویم دوازده میلیون نفر را نمی شود با یک اتاق اداره کرد. ما دنبال توسعه هستیم. آرزوی ما ریاست فدراسیون فوتسال است که اگر نشود لااقل نائب رئیسی هست. حق ما نائب رئیسی فوتسال است.

به نظر شما شخصی که مناسب است جای آقای ترابیان بیاید، چه کسی است؟

شمس: بنده هنوز در ذهن خود بررسی نکردم.

آقای درودگر خوب بودند؟

شمس: آقای درودگر در زمینه آوردن اسپانسرها و حمایت از باشگاه ها و تیم ملی با ایشان قابل مقایسه نبودند و به مراتب بهتر بودند.

نمی توان گفت شمس برای تیم ملی تمام شده و کنار باشد تا یک نفر بهتر از شمس بیاید و شمس هم کنار او باشد؟

شمس: خیر. بنده به هیچ عنوان کنار یا زیر دست کسی کار نمی کنم.

خیر. الان تنها آرزوی آقای حسین شمس سومی با تیم ملی ایران در مسابقات جهانی فوتسال است. درسته؟

شمس: خیر قهرمانی جهان. اصلا سومی و دومی نیست.

اما جایی نوشته بود که تنها آرزوی شما سومی جهان است.

شمس: خیر. فقط قهرمانی جهان می تواند بنده را راضی کند والّا دومی هم من را راضی نمی کند.

دانش آن را هم دارید؟

شمس: احتمالا داریم که مدرس فیفا هستیم.

آخرین باری که خودتان آموزش دیدید کی بوده است؟

شمس: آخرین بار سال 2011 در مادرید در کنفرانس فیفا بود که پنج روز همه پرزنتیشن داشتند و من هم پرزنتیشن داشتم و همه به هم کمک کردیم که ارتقا علمی پیدا کنیم و یک کتاب جدید را هم همان جا پدید آوردیم که الان به عنوان کتاب جدید فیفا بیرون آمده است.

شما بسیار آدم احساسی هستید. درسته؟

شمس: شاید یکی از نقاط ضعف بنده زیادی احساسی بودنم باشد.

آخرین باری که گریه کردید؟

شمس: تقریبا هر روز اشکم به چشمان بنده می آید و با دیدن هر صحنه ای که کمی گریه آور باشد، اشک بر چشمانم می آید.

آخرین بار کی بود؟

شمس: آخرین بار دیروز زمانی بود که به هیئتی برای امام حسین رفته بودم که افرادی در خزانه بخارایی مشکلاتی داشتند را برطرف کنیم البته بنده خیر بلکه کسان دیگری می خواستند این کار را انجام بدهند. آخرین بار دیروز بود که گریه کردم.

ایام محرم؟

شمس: ایام محرم صبح های زود به حسینیه لباس فروش ها می روم و شب ها هم هر شب میدان خراسان پیش محمد رضا طاهری.

یعنی هیئت حاج منصور؟

شمس: بله. هر سال کار بنده این است که دهه اول را حسینیه لباس فروش ها می روم.



آقای بنا حالا اگر اسم آن را قهر بگذاریم، بعد از قهر رفتند و بهترین نتیجه تاریخ ایران را گرفتند. اگر برگردید این قول را می دهید که بهترین نتیجه تاریخ ایران را بگیرید؟

شمس: ببینید هر کسی قول دهد، ببخشید شارلاتان است. قول می دهم تلاش کنم تا بهترین نتیجه را دریافت کنم. قول برای تلاش آن را می دهم.

اگر دوره بعد شما مربی باشید و اینجور قرعه بیفتد، قول قهرمانی را می دهید؟

شمس: اگر این قرعه به ما خورده بود، قول قهرمانی می دادم.

شما از هر کسی کدورت داشته باشید تا صدای او بشنوید یا با او صحبت کنید او را می بخشید؟ یا قبول می کنید که با آن ها صحبت کنید. درسته؟

شمس: بله من آدم کینه ای نیستم.