ناصر ابوشريف، نماينده جنبش جهاد اسلامي در تهران است. او در تحليل از غزه بعد از جنگ، اعتقادي به تغيير مواضع حماس در منطقه ندارد و مي گويد که کليت بحث مقاومت فلسطيني در برابر دشمن صهيونيستي تغييري نيافته است. ابوشريف در اين گفت وگو برخي ناگفته هايي را درباره گروه هاي مقاومت و ارتباط آنها با اسرائيل بيان مي کند.

گروه بين الملل مشرق - ناصر ابوشريف، نماينده جنبش جهاد اسلامي در تهران است. او در تحليل از غزه بعد از جنگ، اعتقادي به تغيير مواضع حماس در منطقه ندارد و مي گويد که کليت بحث مقاومت فلسطيني در برابر دشمن صهيونيستي تغييري نيافته است. ابوشريف در اين گفت وگو برخي ناگفته هايي را درباره گروه هاي مقاومت و ارتباط آنها با اسرائيل بيان مي کند.
 
*****
 
جنگ هشت روزه غزه باعث شد مقاومت فلسطين وارد مرحله جديدي شود. آنها براي رسيدن به اين نقطه چه راهي پيمودند؟
اولا در جنگ 22 روزه در غزه امکانات مقاومت از نظر نظامي، امکانات بسيار سادهاي بود؛ آن هم در حد ساخت سلاح هاي کوچک و دستساز که با امکانات محدود خود غزه ساخته ميشد. در اين مرحله مقاوت براي بهدست آوردن سلاح سختي هاي زيادي را متحمل ميشد؛ چه آنکه موانع زيادي از سوي تشکيلات خودگردان که ابتدا ابوعمار (ياسر عرفات) و بعد محمود عباس رياست آن را برعهده داشتند وجود داشت. آنها با اين محدوديتها به شکل سازمان يافته اي مقابله مي كردند، در اين زمان ممانعت زيادي براي نرسيدن سلاح در غزه وجود داشت. بعد از جنگ 33 روزه حزب الله، سبک جديدي از مقاومت در برابر دشمن صهيونيستي به وجود آمد که با آنچه در غزه وجود داشت فضاي نسبتا خوبي را مهيا کرد؛ زيرا اين امکانات و تجربيات به غزه منتقل شد و ما به عنوان يکي از گروه هاي فلسطيني از اين تجربيات بهره زيادي برديم. بعد از سال 2007 رفت و آمد فلسطيني ها به خارج از فلسطين به نحوي بود که به پيشرفت نظامي مقاومت و مجاهدين براي آموزشهاي جديد کمک بسيار زيادي کرد.
در اين سالها شايد هزار نفر به سرزمينهاي مختلف خارج از فلسطين مثل ايران، سوريه و لبنان براي بالاتر بردن توان نظامي مقاومت سفر کردند و تجربياتي را در سطح عالي و بالا کسب کردند.

ايران مشخصاً چه کمک هايي کرد؟
ايران کمک زيادي به مقاومت مي کند و اين قابل کتمان نيست. در اين خصوص در آموزش ساخت موشکها و فناوريهاي موجود در آن به ما کمک کرده و نيازهاي ما در غزه را برطرف ميکند.

اين همکاري در چه سطحي است؟
بعد از جنگ 2008 و 2009 در نوار غزه مقاومت فلسطيني همکاري خود را با ايران در اين زمينه افزايش داد و مسأله توسعه پرسنل آموزش ديده، انتقال سلاح و توسعه ساخت سلاح در نوار غزه در دستورکار قرار گرفت. اين امر باعث شد مقاومت امکانات مناسبي را در اختيار داشته باشد.

اينها که فرموديد از نظر نظامي بود اما از نظر سياسي يک سري اتفاقات جديدي رخ داده که حماس به عنوان دولت در غزه ابتکارات سياسي را در کنار موضوعات نظامي پي گرفته است؛ به صورتي که به پيمان صلح غزه با همکاري مصر انجاميد.
حماس از نظر امکانات به دليل اينکه دولت است در ميان گروه هاي مقاومت جايگاه بالاتري دارد؛ اين امر باعث شده که حماس آزادانه تر و منسجم تر در موضوع افزايش امکانات براي مقاومت و آموزش نيروهاي امنيتي و پليس در غزه عمل نمايد؛ جهاد اسلامي هم البته از اين امر مستثني نيست. ما هم ابتکاراتي را در نظر داريم که همراه با دولت حماس در غزه انجام ميدهيم. اما از نظر سياسي در ماجراي اخير جنگ هشت روزه غزه ارتباط تحولات عربي در منطقه با مقاومت فلسطيني است.در سال 2008 آنچه ما شاهد بوديم عدم همراهي کشورهاي عربي و در مقاطعي ضديت آنها با مقاومت فلسطيني بود. اما هماکنون شاهد هستيم که مصر اين روزها با مقاومت همراهي نشان ميدهد، همچنين بسياري از کشورهاي عربي که پيش از اين سابقه حمايت از مقاومت را نداشتند، مجبور شدند با مقاومت همراهي کنند؛اين دستاورد خوبي براي ملت فلسطين و مقاومت است.

اين مقدمه اي که ذکر کرديد ترسيم فضاي منطقه بود، اما سوال مشخص من اين است که بسياري از کارشناسان معتقدند بعد از جنگ غزه آنچه در مورد حماس رخ داد برجسته شدن شاخه سياسي در همراهي با مصر و قطر براي تفاهم و توافق است، به صورتي که مقاومت در داخل غزه به حاشيه رانده ميشود. آيا اين تحليل واقعي است؟
نه! من اين تحليل را قبول ندارم؛ چه آنکه به نظرم آنچه در رسانه ها و کارشناسان در مورد تغيير خط مشي حماس، سياسي شدن آن و کنار گذاشتن مقاومت حماس بيان مي کنند اغراق آميز است. به دليل اينکه حماس جنبشي است که توانسته ميان سياست و مقاومت توازني ايجاد کند.

آيا رفتار حماس اين مسأله را نشان نمي دهد؟
نه، به نظرم افتراق موجود که بيان مي شود از مسأله سوريه ناشي شده و همان طور که گفتم اغراق آميز است.

از نظر مقاومت، جهاد اسلامي در چه مرحله اي است؟ آيا حماس با توجه به رويه سياسي که در نظر گرفته، جاي خود را به جنبش شما مي دهد؟
ببينيد، اين حرف از اساس بايد مورد بازنگري قرار گيرد. حماس با توجه به اينکه دولت غزه را در اختيار دارد از امکانات بيشتري برخوردار است و البته بايد براي تامين خود با آدمها، گروهها و کشورهاي زيادي ارتباط برقرار کند. شايد به همين دليل است که گفته ميشود سياست نزد او برجسته شده است. ما در جهاد اسلامي با توجه به امکانات خودمان عمل ميکنيم. خيلي وقتها ما در جهاد اسلامي مجبور نيستيم با بسياري از کشورها ارتباط داشته باشيم و روحيه سياسي برجسته اي در پيش بگيريم و مقاومت را کنار بگذاريم. به همين دليل جهاد اسلامي با حماس در اين مسأله متفاوت است.
البته مسائل ديگري هم هست که مردم شايد از آن اطلاع نداشته باشند؛ حماس مجبور است به دليل همان حاکميت در غزه حتي با رژيم صهيونيستي هم ارتباط داشته باشد. مسائلي مثل موضوعات مرزي و ورود و خروج کالا از مرز غزه...

يعني حماس با دشمن صهيونيستي طرف حساب است؟
بله، به هر حال آن طرف مرز جز اسرائيل چه کسي است؟! غزه که شرکتهاي حمل و نقل سوخت ندارد، مصر هم ندارد. چه کسي اين امکانات را در اختيار دارد؟ پاسخ مشخص است؛ شرکتهاي اسرائيلي. اين موضوع تعجب ندارد؛ حماس به عنوان صاحب قدرت در غزه مجبور است در چنين مسائلي وارد تعامل شود.

اين نکته چه معنايي دارد؟
موجوديت اسرائيل را نه حماس و نه جهاد اسلامي قبول ندارد. اين اقدام به آن معنا نيست که خداي نکرده از مقاومت عدول کنند. مسألهاي که الان من گفتم يک امر واقعي است و تعجبي هم ندارد.

مصر و قطر به هر حال در تکاپوي تغيير تاکتيک مقاومت فلسطيني هستند. آيا اين تحليل را قبول داريد؟
تحول جديدي در روابط مصر و گروه هاي فلسطيني رخ داده است، چه آنکه در جنگ اخير غزه، مصر به عنوان واسطه ميان گروه هاي فلسطيني و رژيم صهيونيستي عمل کرد و هيچ فشاري بر حماس و جهاد اسلامي - مثل سابق همانند آنچه در زمان مبارک بود- صورت نگرفت. در گذشته هميشه طرف مصري با تهديد و فشار عليه مقاومت عمل مي کرد ولي در حال حاضر موضوع برعکس شده است و به جاي فشار در زمان هايي هم حمايت از طرف مصر متوجه مقاومت فلسطيني است. آنچه امروز در مصر رخ داده است را بايد درک کنيم. انقلاب کنوني مصر همانند انقلاب بزرگ اسلامي ايران نيست، چه آنکه وقتي انقلاب اسلامي ايران به رهبري امام خميني(ره) رخ داد، ايران تمام روابط خود با اسرائيل را برهم زد و به صورت مستقيم حامي مردم فلسطين و مقاومت عليه رژيم  اشغالگر صهيونيستي است. ايران متحول شد اما مصر با توجه به مسائلي که در داخل با آن روبروست نمي تواند از روش ايران پيروي کند. به هر حال يک سري توافقنامه هايي ميان مصر و برخي کشورهاي غربي و البته اسرائيل بسته شده است. همچنين قطر هم تغييراتي کرده است. وزير امور خارجه اين کشور گفت که اسرائيل قوي نيست، بلکه ما ضعيف هستيم. امير قطر هم گفت که اسرائيل جز زبان زور و مقاومت هيچ چيزي نمي فهمد.

شما پاسخ سؤال مرا نداديد! با توجه به شرايط موجود و راهي که حماس در حال پيمودن است، آيا جهاد اسلامي جايگزين حماس از نظر مقاومت نظامي خواهد شد؟
خير، از نگاه من حماس هيچ تغيير اساسي نداشته است و هنوز ميان گروه هاي مقاومت قرار دارد. تغييرات هم ممکن است جزئي باشد که حماس با توجه به استراتژي خود وارد آن مي شود. به نظرم اينها هم همانطور که گفتم جزئي است و تغيير در کل ماهيت حرکت مقاومت حماس ندارد. اين افتراق هم زماني شکل گرفت که در مسأله سوريه حماس نه طرفدار حکومت سوريه نه معارضان به حکومت سوريه بوده.
اما بايد به شما بگوييم روابط موجود ميان کشورهاي عربي و مقاومت فلسطيني تغيير يافته است. برمي گرديم به همان مسأله اي که در سابق اشاره کردم. به طور مثال آنچه امروز در مصر مي گذرد متفاوت با دوران مبارک است. رابطه آنها با مقاومت تغيير کرده است اگر در گذشته سفر رهبران مقاومت از حماس گرفته تا جهاد اسلامي به مصر با ممانعت هايي روبرو بود، اما امروز آنها به راحتي به اين کشور سفر مي کنند.

باز هم من پاسخ خود را نگرفتم. شما از نظر سياسي از تفاوت ها مي گوييد، از نظر نظامي چطور، آيا جهاد اسلامي جايگزين حماس خواهد شد؟
نه، نه! همانطور که گفتم حماس از امکانات زيادي برخوردار است. از نظر نظامي حماس هنوز که هنوز است کارهاي بيشتري انجام مي دهد چراکه امکانات نظامي زيادي، شايد 10 برابر بقيه گروه هاي مقاومت داشته باشد؛ ولي امتياز جهاد اسلامي در اين است که کاري که انجام مي دهد از حجم امکاناتش بزرگتر است. به خاطر همين ممکن است در ظاهر جنبش جهاد اسلامي در مقابله با اسرائيل تعداد و حجم تسليحاتي که به کار مي برد در حد حماس باشد، در جنگ اخير نيز تعداد موشک هايي که جهاد اسلامي پرتاب کرد در حد آن چيزي بود که حماس پرتاب کرد. حتي قبل از اين در درگيري هاي سابق، جهاد اسلامي به تنهايي در اين درگيري ها وارد مي شد و توانست از امکاناتي که در اختيار دارد به خوبي استفاده کند و دوام بياورد. از اين نظر بايد هر کس را در جاي خود ديد، اما همان طور که گفتم قرار نيست ما کار حماس را انجام دهيم و جايگزين آنها نمي شويم.

اين تحليل وجود دارد که در آينده توان نظامي جهاد با توجه به راهي که حماس دارد مي پيمايد بيشتر شود.
سياست جهاد اسلامي به اين صورت است که به خاطر اسم و جايگاه کار نمي کند. ما عقيدهاي داريم و طبق آن عمل مي کنيم و خوشحال مي شويم حماس با توجه به امکاناتي که در اختيار دارد بزرگتر از جهاد اسلامي حرکت کند، اين هم از خواسته هاي ما در جهاد اسلامي است.

شما به بحران سوريه اشاره کرديد. تحليل شما از آينده آنچه در سوريه مي گذرد چيست؟
آنچه در سوريه مي گذرد براي گروه هاي مقاومت ناگوار است و ناراحت کننده. سوريه براي کشورهاي عربي، اسلامي و مقاومت کشوري مهم است و جايگاه مهمي در تحولات جهان عرب دارد. خوشحال مي شويم و دوست داريم که ملت سوريه خواسته هاي خود را از نظر سياسي پيگيري کنند تا درگيري نظامي. گفت وگو راهحل نهايي تغيير و تحول است، اما متأسفانه امروز شاهد اين امر هستيم که برخي گروهها از طريق نظامي درخواستهاي خود را پيگيري مي کنند. برخي کشورها هم به دليل سياست هاي خود در موضوع سوريه ورود پيدا کرده اند که اوضاع را پيچيده تر مي کند. اميدوار هستيم که دخالت هاي خارجي در اين کشور ديگر صورت نگيرد و ملت سوريه خودشان با دستان خودشان دست به اصلاحات بزنند. ما مي دانيم سوريه جايگاه انکارناپذيري ميان گروه هاي مقاومت دارد و روزگاري که هيچ کشور عربي حاضر نبود به مقاومت کمک کند به گروه هاي مقاومت پناه داد و درهاي خود را باز کرد و از گروه هاي مقاومت حماس و جهاد اسلامي حمايت کرد. اين مسأله براي گروه هاي فلسطيني و مقاومت فراموش نشدني است.

شما در ابتدا از نقش ايران در جنگ غزه سخن گفتيد. اين موشک ها چگونه به دست شما مي رسيد؟
مسأله مهمتر از کمک نظامي ايران به گروه هاي مقاومت، جايگاه ايران و موضعگيريهاي آن در 33 سال اخير در مسأله فلسطين است. ايران در عرصه بين المللي محوريت مسأله فلسطين را در اختيار دارد و بهخاطر همين حاضر است با غرب بر سر مسأله فلسطين منازعه داشته باشد. به نظرم اين موضوع اهميت بيشتري نسبت به کمکهاي مادي و نظامي دارد، چه آنکه ايران از نظر معنوي حامي واقعي مردم فلسطين است.  اما بايد يک واقعيت را به شما بگويم. ايران در سالهاي اخير با توجه به کمکهاي مادي و نظامي خود به مقاومت توانسته توليد موشک و سلاح را در غزه به سرانجام برساند. ابتکارات خوبي در گذشته صورت گرفته است، به طور مثال ما از شکر به عنوان چاشني براي موشک استفاده مي کرديم که شايد کارشناسان ساخت موشک را به تعجب وادار سازد، اما ايران در پيشرفت ساخت و تجهيز موشکها در نوار غزه کمک هاي زيادي کرده که عامل بازدارنده خوبي براي مقابله با دشمن صهيونيستي است.

موشک ها چگونه به شما مي رسد؟
اين البته الان يک مقدار در رسانه ها روشن شده است، به هر حال تونل هايي که در نوار غزه در مرز با مصر وجود دارد و از اين طريق موشک هايي از ليبي و سودان به نيروي مقاومت رسيده است.

منبع: مثلث