پيشبيني اغتشاشات
در فرصت باقيمانده ضروري به نظر ميرسد خواسته حق حضرتعالي و مردم در خصوص انجام انتخاباتي سالم و پرابهت و حداكثري تحقق يابد؛ كاري كه ميتواند عامل نجات كشور از خطر و باعث تحكيم وحدت ملي و اعتماد عمومي باشد و فتنهگران نتوانند با حدس و گمان نص پيامتان در مشهد و در مرقد امام راحل را با هوس خود تحريف كنند و با ناديده گرفتن قانون، بنزين بر آتشافروخته بريزند.
سرچشمه شايد گرفتن به بيل / چو پر شد نشايد گرفتن به پيل.
19 خرداد 1388، نامه به رهبري
اولين واكنش پس از مناظره
در مراسم بزرگداشت سالگرد امام(ره) به آقاي احمدينژاد گفتم كه در اظهارات او خلافگوييهاي فراواني وجود داشته و ادعاي كذب تماس تلفني من با يكي از سران عرب و ادعاي كارگرداني مبارزات انتخاباتي رقبا و اتهامات ناروا به جمعي از بزرگان نظام، از جمله جناب آقاي ناطق نوري و فرزندان من و بدتر از همه زيرسؤال بردن اقدامات امام راحل را يادآوري و پيشنهاد كردم با صراحت اتهامهاي نادرست را پس بگيرد .
19 خرداد 1388، نامه به رهبري
چه كسي زنداني ميكند
آنچه امروز دولت و بعضي از نيروهاي امنيتي ميكنند و بعضي از مبلغين خام حرفهاي نابجايي ميزنند، همه را به حساب رهبري ميگذارند. الان كار به جايي رسيده كه رئيس دولت آن هم در خارج از كشور و به خبرنگاران خارجي ميگويد: «هيچ كس در ايران به خاطر من زنداني نيست!» سپاه ميگويد: «ما كه از خود ايدهاي نداريم، فقط فرمان ميبريم!» پس اين وسط چه كسي است؟ زنداني براي چه كسي در زندان است؟ دولت كه ميگويد من نيستم. حتي ميگويد: من نامه مينويسم كه زندانيان را آزاد كنيد. سپاه كه ميگويد: ما فقط فرمان ميبريم. راست هم ميگويد، چون نظاميهاي ما فرمانبرند، منتها فرمان را به گونهاي كه خودشان ميخواهند، ميبرند و نه آن گونه كه رهبري و فرمانده ميخواهند.
24/09/88، سخنراني در مشهد
دليل نوشتن نامه سرگشاده
ديدم كار بسيار زشتي انجام شد. در مناظره، آقاي احمدينژاد حرفهايي را زده بود كه غيرواقعي بود. تأسف بيشتر از اين بود كه همان حرفهاي دروغ را پايه تبليغات خويش قرار داد و در اجتماعات از آنها سوءاستفاده ميكرد. انتظار من و همه دلسوزان واقعي نظام اين بود كه رهبري عكسالعمل نشان دهند، چون من تنها نبودم. در آن مناظره شما نوعي ستيز با روحانيت را مشاهده كرديد كه به بهانه مخالفت با من و ديگر مديران ارشد تاريخ انقلاب، همه دستاوردهاي گذشته را به حراج گذاشت و اينگونه القا كرد كه روحانيت در اداره جامعه كارايي ندارد. در سالگرد رحلت امام در مرقد به ايشان گفتم حرفهاي ناقص گفتهاند. ترجيح ميدهم خودشان اصلاح كنند، وگرنه ناچارم توضيح بدهم. چند روز هم صبر كردم و جوابي نديدم. پس از آن نامهاي تهيه كردم چون بايد جواب آن حرفها داده ميشد. ميگويند چرا قبل از انتخابات نامه را دادم. اين سؤال ديگر سفسطه است، چون مگر ايشان هدفي غير از انتخابات در طرح آن مباحث خلاف واقع داشت؟ نامه را تهيه كردم و در آخرين فرصت قبل از انتخابات كه عصر سهشنبه بود، براي رهبري فرستادم، چون اگر سهشنبه ميدادم، روزنامهها چهارشنبه مينوشتند و اگر چهارشنبه ميدادم، پنجشنبه كسي حق نداشت بنويسد، چون فرصت تبليغات تمام ميشد. ميخواستم جواب آن حرفها را بدهم. در كنار آن كارها، در رفت و آمد و اخبار موثق شور و اشتياق مردم را ميديدم. از برنامههاي محافل مجريان انتخابات هم خبر داشتم. به هر حال در همان فرصت باقيمانده براي رهبري معظم فرستادم و متأسفانه در آن فاصله دو ساعته باقي مانده، نامه را به ايشان نداده بودند، چون جوابي به من نرسيده بود. در آخرين لحظاتي كه ميخواستم خدمت ايشان بروم، منتشر كردم. وقتي رفتم، ايشان گفتند: داشتم نامه شما را از روي كامپيوتر ميخواندم، يعني پس از اينكه پخش شده بود هم، هنوز متن اصلي را به ايشان نداده بودند. پرسيدم از نظر شما چگونه بود؟ گفتند: از لحاظ محتوا هيچ ملاحظهاي ندارم و فقط يك نكته دارم كه آقاي احمدينژاد شخص شما را به فساد متهم نكرد و درباره بچههاي شما گفت. گفتم: فضا بهگونهاي بود كه اگرچه از من اسم نبرد، اما همه چيز متوجه من شد. ايشان گفتند: واقعاً هيچ ملاحظهاي روي نامه ندارم، ولي اگر جاي شما بودم، بعد از انتخابات منتشر ميكردم. گفتم: خواست خدا بود كه شما تا قبل از انتشار نبينيد، چون اگر ميخوانديد و به من ميگفتيد، منتشر نميكردم و اين مناسب نبود، چون اگر بعد از انتخابات منتشر ميكردم دو حالت داشت: اگر آقاي احمدينژاد شكست بخورد كه درست نيست با ايشان درگير شوم، چون اخلاقاً كار درستي نيست. اگر هم پيروز شود كه اصلاً درست نيست با منتخب مردم درگير شوم و جشن انتخابات را در كام مردم تلخ كنم.
خرداد 89، گفتوگو با نشريه مديريت ارتباطات
دليل سكوت در حوادث بعد از انتخابات
بايد بگويم كه موضع من از اول انقلاب و حتي پيش از انقلاب و در مبارزه روشن بود. هميشه با افراط و تفريط مخالف بودم. راه عقلاني، معتدل و عرفي مقبول را راه درست تشخيص ميدادم كه مستند به آيات قرآن و ادله بود. در تمام اين دوران هم در هر شرايطي نوعي افراط در مقابل من بود، البته انسان نميتواند توقع داشته باشد كه همه سليقهها در همه جا او را ميپذيرند. بايد بگويم به آن معنا ساكت نيستم. شرايط كشور به گونهاي نيست كه من در سخنرانيهاي عمومي مسائل را به صورت صريح مطرح كنم. ميدانيد كه هميشه با صراحت حرف ميزدم، اما الان شرايطي است كه هر حرفي را كه در جهت خودشان نباشد، تحمل نميكنند. عكسالعملها هم به گونهاي است كه مفسده دارد. گاهي خود انسان دچار زحمت ميشود كه اهميتي ندارد ولي گاهي از حرفها مفسدهاي براي جامعه بيرون ميآيد.
24/09/88، سخنراني در مشهد
نظر نهايي درباره انتخابات و شبهه تقلب
به هر دليل در آن خطبه هيچ نظري درباره انتخابات رياست جمهوري ندادم و همين الان در بين شما هم قضاوت نميكنم، چون تحمل نميكنند. در آن خطبه نگفتم كه انتخابات درست بود يا باطل بود، گفتم: به هر دليل براي بخش مهمي از جامعه ترديد پيدا شد. اين حالت كه منكر ندارد. بعضيها گفتند: چرا در خطبه سخن از بذر ترديد كرديد؟! مطمئناً چند ميليون جمعيت كه به خيابانها ميآمدند و تظاهرات ميكردند، يقين داشتند و من سخن از ترديد كرده بودم. گفتم: گروهي از مردم با ترديدي كه پيدا كردند، معترض شدند. راه درست اين بود كه ترديد مردم را برطرف كنيم و جواب قانعكننده بدهيم. راه آن هم روشن است كه چگونه ميتوان عمل كرد، بنابراين راهحل دادم. از آن تاريخ كه درگيريها شديد و خونين و بازداشتها زياد شده بود، باتجربه 50 سالهام در مبارزه و اداره كشور گفتم: اولاً زندانيها را آزاد كنيد، ثانياً از كساني كه آسيب ديدند، دلجويي كنيم، ثالثاً همه تعهد كنند تابع قانون باشند.
24/09/88، سخنراني در مشهد
طرفين دعوا پس از انتخابات
حكومت همه چيز را در دست دارد، پول، نيرو و رسانه دارد و بالاخره كساني را دارد كه در مواقع لزوم در خيابانها جمع شوند. بسيج و سپاه را هم دارد، در آن طرف هم عده زيادي از مردم هستند. دانشجو، دانشآموز، استاد، معلم، مدير، كارگر، كاسب، زن و مرد و... كه بعضيها ساكت و بعضيها فعال هستند. اين گونه كه به جايي نميرسيم.
24/09/88، سخنراني در مشهد
حضور خانمها در اغتشاشات
خانمها كه تا به حال در منازل بودند و ميدان مبارزه نداشتند، امروز دارند اكثريت دانشگاهها را ميگيرند. اينها كه به دانشگاه آمدند، خيلي راحتتر و آزادتر مبارزه ميكنند، چون مسئوليتهايي را كه آقايان دارند، در زندگي خود كمتر دارند. مراعات آنها هم از طرف نيروهاي امنيتي بيشتر است، چون هيچ كس - جز عدهاي خيلي افراطي - در جامعه ما حاضر نيست با خانمها با خشونت رفتار كند.
24/09/88، سخنراني در مشهد
چرا مهدي هاشمي به ايران باز نميگردد
يكي از آقايان درباره سفر خارج مهدي پرسيد كه چرا نميآيد؟ خيال مهدي از پروندههايش راحت راحت است. بارها در اين مسائل به مراكز مسئول جواب داد. در جريان استات اويل مجلس وارد شد و پس از تحقيق و تفحص اعلام كرد كه ايشان مبراست. وزارت اطلاعات دو سال كاركرد و گزارش داد كه مبراست. وزارت نفت يك تيم را مشخص كرد و من از رهبري خواهش كردم برادر ايشان هم عضو آن تيم باشد تا همه شرايط را به ايشان بگويد كه آن تيم گزارش داد ما دليلي براي اين اتهام نديديم. در داخل شركت نروژي استات اويل خلافي اتفاق افتاد و پولي بين چند نفر رد و بدل شد و آنها با سياسيكاري مسائل خودشان را حل كردند و مسئله را داخل ايران انداختند كه اسرائيل پشت قضيه بود، حتي بسيج دانشجويي - به اعتراف روزنامه جوان كه با ضديت هم عمل ميكند - در اين مورد به دادستان كل كشور شكايت كرد و دادستان به محكمه كاركنان دولت ارجاع داد كه پس از بررسي اسناد گفتند: «هيچ دليلي نميبينيم و حكم تبرئه دادند» ولي گروهي رها نميكنند و هميشه اين مسئله را مطرح ميكنند. من مطمئنم مهدي در اين انتخابات در هيچ بخشي دخالت نداشت، جز در مسئله كميته صيانت از آرا، آنها نگران بودند و او در مجلس خبرگان در اين زمينه كار كرده بود، تجربه خود را در اختيار آنان گذاشت. نه پولي دارد و نه به كسي پول داد. گفتند: او پول داده تا افرادي در اغتشاشات شركت كنند، در حالي كه از اين كارها بيزار است.
24/09/88، سخنراني در مشهد
ترديد در انتخابات
چرا اينطور شد آنچه من ميفهمم و راهحل از توي آن ميخواهم درآورم، اين است كه اواخر دوران تبليغات ما دچار ترديد شديم، يعني يك عده افرادي پيدا شدند ترديد كردند و بذر ترديد حالا به هر دليل يا تبليغات نادرست يا عمل نادرست صدا و سيما يا چيزهاي ديگر باعث شد در ذهن مردم پيش بيايد. ما ترديد را بدترين مصيبت ميدانيم. اين ترديد مثل خوره افتاد به جان ملت ما، البته دو جريان هستند؛ يك جريان كه ترديد ندارند و قاطع هم ايستادهاند و دارند كار خودشان را ميكنند و يك عده هستند كه آنها هم كم نيستند و بخش زيادي از مردم فهيم كشور ما عالم كشور ما هستند و ميگويند كه ما ترديد داريم و براي رفع ترديد اينها بايد كار كنيم. امروز الان تلخ است، يعني شرايطي كه بعد از اعلام نتايج انتخابات (رياست جمهوري) پيش آمد، دوران تلخي است و من فكر نميكنم هيچكس از همه جريانات همه دلشان نميخواست اينطوري شود و الان همه ضرر كرديم كه چرا اينطور بايد بشود؟
26 تير 1388، خطبه نماز جمعه
سفرهاي خارجي مهدي هاشمي
ما در دانشگاه آزاد اسلامي شش واحد در خارج از كشور داريم كه همه آنها مشكل دارند. بايد كسي ميرفت و رسيدگي ميكرد. از لندن شروع كرديم و به لبنان رفتيم كه بايد توسعه پيدا كند. واحد دوبي مشكلات خاصي دارد. در زنگبار زمين دادند كه هنوز نتوانستيم شروع كنيم. در ارمنستان و تاجيكستان هم واحد داريم. بايد رسيدگي ميكرد كه رفت. دلش ميخواهد بيايد و من ميگويم اول كارهايت را تمام كن و انجام بده و بعد بيا. از اين طرف هم مرتب تهمت ميزنند كه او هم هميشه جواب ميدهد. جالب اين است كه هيچ كسي از هيچ دادگاهي او را احضار نكرده است. او به دادستان نوشت كه نه احضاريه داديد و نه از من خواستيد كه به دادگاه بيايم. تا به حال هيچ مقام امنيتي يا قضايي احضار نكرده است. از روزي كه رفت، اين حرفها را ميزنند و هر وقت لازم باشد، كارش را ناتمام ميگذارد و ميآيد، البته در شرايطي كه در آنجا بود، گفتم: الان كه كار اجرايي آنچناني نداري و وقت تو ضايع ميشود، چون در حال تحصيل در مقطع دكتراست، بناست رسالهاش را در يكي از دانشگاههاي خارج بگذراند، البته لازم نيست دائم بماند و ميتواند رفت و آمد كند.
24/09/88، سخنراني در مشهد
دستگيري فائزه هاشمي در روز 30 خرداد
او براي خوردن ساندويچ به خيابان آزادي رفته بود
هتك حرمت به عكس امام در روز 16 آذر 88 در دانشگاه تهران
اهانت به تصوير مبارك امام راحل بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران و رهبر معظم انقلاب از سوي هر كس و با هر هدفي كه انجام يافته عملي ناروا و زيانبخش و سزاوار تقبيح است.
مواردي كه آقاي هاشمي موضعگيري علني نداشت
واكنش به اظهارات عفت مرعشي درباره تقلب
اغتشاشات پس از انتخابات از 23 خرداد تا 30 خرداد
واكنش به خطبههاي نماز جمعه رهبر انقلاب در 29 خرداد 1388
شعار نه غزه نه لبنان در راهپيمايي روز قدس
هتك حرمت عاشورا
حضور فائزه هاشمي در ميان حرمتشكنان روز عاشورا
واكنش به صدور حكم بازداشت مهدي هاشمي
نامههاي مهدي كروبي درباره دروغ تجاوز در زندانها
نامه محسن كديور درباره صلاحيت مجلس خبرگان رهبري
او براي خوردن ساندويچ به خيابان آزادي رفته بود
هتك حرمت به عكس امام در روز 16 آذر 88 در دانشگاه تهران
اهانت به تصوير مبارك امام راحل بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران و رهبر معظم انقلاب از سوي هر كس و با هر هدفي كه انجام يافته عملي ناروا و زيانبخش و سزاوار تقبيح است.
مواردي كه آقاي هاشمي موضعگيري علني نداشت
واكنش به اظهارات عفت مرعشي درباره تقلب
اغتشاشات پس از انتخابات از 23 خرداد تا 30 خرداد
واكنش به خطبههاي نماز جمعه رهبر انقلاب در 29 خرداد 1388
شعار نه غزه نه لبنان در راهپيمايي روز قدس
هتك حرمت عاشورا
حضور فائزه هاشمي در ميان حرمتشكنان روز عاشورا
واكنش به صدور حكم بازداشت مهدي هاشمي
نامههاي مهدي كروبي درباره دروغ تجاوز در زندانها
نامه محسن كديور درباره صلاحيت مجلس خبرگان رهبري
پاسخ به آيتالله يزدي
درمورد سخنان اخير آقاي يزدي همانگونه كه قبلاً هم گفتم جوابم تاكنون به سخنان توأم با عصبانيت و غرضآلود ايشان سلام بوده است، ولي با صحبتهاي ديروز ايشان و اطلاعات رسيده، اين بار بوي توطئه به مشام ميرسد و درباره مسائل ايشان در زمان امام راحل و درجلسه انتخاب رهبري بعد از ارتحال امام و درقوه قضائيه به صورت كتبي مطالبي را گوشزد خواهم كرد.
ششم بهمن 1388 ديدار با جمعي از استادان علوم سياسي دانشگاههاي قم
واكنش به ابطال وقف دانشگاه آزاد
چهار مجتهد عضو هيئت مؤسس (دانشگاه آزاد) يعني حضرات آيات و حججاسلام والمسلمين موسوي اردبيلي، هاشمي رفسنجاني، سيدحسن خميني، قمي و همچنين آيتالله بجنوردي بهعنوان ناظر، بر شرعي بودن وقف صحه گذاشتند. فكر نميكنم خداوند اجازه بدهد هيچكس بتواند اين وقف را به هم بزند و اگر كسي بتواند به هم بزند، خدا از او قويتر است و پس ميگيرد يك روزي، ما خيلي موقوفات داريم كه (زماني) گرفتند، ولي دوباره امروز برگشته است.
ششم مهر ۱۳۸۹ سخنراني در دانشگاه آزاد بابل
منبع: روزنامه جوان