کد خبر 182163
تاریخ انتشار: ۱۰ دی ۱۳۹۱ - ۰۰:۵۴
مشرق- گزارش اخير «شوراي اطلاعات ملي آمريكا» كه به گزارش چشم انداز 2030 جهان موسوم شد، حائز نكات قابل توجهي است و در عين حال خالي از پاره اي از مسائل انحرافي هم نيست و از اين رو نيازمند بررسي و تأمل جدي مي باشد. ما در اينجا به بعضي از اين نكات و مسايل اشاره مي كنيم:

1- شوراي اطلاعات ملي آمريكا در واقع نهاد يكسره ساز اطلاعاتي آمريكا به حساب مي آيد. آمريكا داراي 16 سازمان اطلاعاتي است كه هر كدام در حوزه اي خاص گزارش اطلاعاتي تهيه و منتشر مي نمايند در اين بين مدير شوراي اطلاعات ملي آمريكا كه با حكم رئيس جمهور اين كشور منصوب و به عنوان مهمترين مشاور رئيس جمهور در امور امنيت ملي به حساب مي آيد موظف است گزارشات 16 گانه را در يك گزارش جامع تنظيم و ارائه نمايد. اين شورا در هر 5 سال يك گزارش ارائه مي كند و در همان حال به اختصار به نقد و بررسي گزارش قبلي مبادرت مي نمايد. اين گزارش در واقع به عنوان «سند چشم انداز» به حساب مي آيد ولي در عين حال شوراي ياد شده خود را در مقام «ديده بان» - يعني توصيف كننده- و نه داور يا آينده نگر معرفي مي نمايد هر چند گزارش ارائه شده در نهايت داراي گزاره هاي متعددي است كه ترسيم خاصي را از فضاي آينده ارائه مي كند. سند منتشره توسط اين شورا ضمن آن كه تا حدي نگرش آمريكايي ها را توضيح مي دهد در همان حال تا حد زيادي بيان كننده خط مشي آينده اين كشور نيز مي باشد از اين رو تركيب شوراي اطلاعات ملي آمريكا نوعا فراحزبي است و افراد آن با تغيير دولت ها تغيير نمي كنند. گزارش ماه اخير اين شورا در واقع چهارمين گزارش 160 صفحه اي از زمان تاسيس در سال 1375 مي باشد و ذيل عنوان «روند جهان در 2030، جايگزين هاي جهاني» منتشر گرديده است.
2- در اين گزارش فضاي كلي حاكم بر جهان در سال 2030 را به تصوير كشيده است. اين گزارش مي گويد آمريكا در اين سال (يعني 18 سال ديگر) از جايگاه تنها ابرقدرت به يكي از چند قدرت محوري جهان تبديل مي شود. بر اساس آن قدرت آمريكا به اندازه قدرت اروپا تبديل شده و بعد از قدرت چين قرار مي گيرد اما در عين حال در جاهاي فراوان اين گزارش نظام كاپيتاليستي كماكان برقرار مي باشد. در اين بخش از گزارش چند گزاره نادرست وجود دارد گزاره اول اين است كه آمريكا تا سال 2030 تنها ابرقدرت است و حال، آن كه همين الان آمريكا ديگر تنها يك قدرت است و توان اجماع سازي و يك سره سازي آن آسيب ديده است. گزاره نادرست ديگر اين است كه كاپيتاليسم كماكان سيطره خود را بر اقتصاد و ساير مناسبات بين الملل حفظ مي كند و حال آن كه همين الان هم كاپيتاليسم در شرايط بيمار محتضر قرار دارد و نمي تواند بحران كنوني كه از 2007 شروع شده است را به آساني پشت سر بگذارد. حتما قدرت هاي جايگزين غرب به اين مسئله توجه جدي خواهند داشت.
3- در بخش هاي ديگري از اين گزارش آمده است كه تا سال 2030 قدرت از فضاي هژمونيك (احاطه دولت ها) به فضاهاي اجتماعي و شبكه ها و اتحاديه ها منتقل مي شود و از اين رو نقش نهادهاي مردمي و سازمان هاي بين المللي مردم نهاد افزايش مي يابد. از اين رو اين گزارش مي گويد قدرت آينده در اختيار كسي است كه بتواند با فرهنگ هاي بومي، خرده فرهنگ ها و مليت ها تعامل بهتري برقرار نمايد.
4- در جاي جاي اين گزارش درباره ايران به نكاتي اشاره كرده است و مي توان گفت در اين گزارش ايران بيش از هر نقطه ديگري ذهن تهيه كنندگان اين گزارش را به خود مشغول كرده است آنان در يك جاي گزارش مي گويند ايران به همراه 4 كشور ديگر اقتصادهاي منطقه اي را در دنيا به خود اختصاص داده و پيشرفت قابل ملاحظه اي خواهند داشت. در جاي ديگري از اين گزارش پيش بيني كرده است كه ايران به دليل تداوم سياست هسته اي خود كماكان تا سال 2030 در شرايط تحريم باقي مي ماند و در همان حال پيش بيني اين شورا اين است كه نظام جمهوري اسلامي بدون تغييرات فيزيكي و يا رويكردي تا 2030 بعنوان مهمترين دغدغه آمريكا باقي مي ماند. در واقع اين گزارش شوراي اطلاعات ملي، دست آمريكا را درباره ايران رو كرده است چرا كه اين گزارش مي گويد تحريم ها ادامه يافته و ايران كماكان مهمترين دغدغه ذهني ما را به خود اختصاص خواهد داد. با اين وصف مي توان گفت بحث هايي كه اين روزها حول بحث جابجايي كري با كلينتون به رسانه ها و محافل سياسي راه يافته و بيانگر احتمال جدي تغيير روند مخاصمه كنوني ميان آمريكا و ايران مطرح مي شود، از بنيان سست مي باشند.
اين بخش گزارش نشان مي دهد كه گويا قرار است «اخم و تحريم» جاي خود را به «لبخند و تحريم» بدهد. اما در عين حال دستگاه اطلاعاتي آمريكا به خوبي پيش بيني كرده است كه ايران راه خود را ادامه مي دهد و به پيشرفت هاي مهمي در حد يكي از 4 كشور مهم در مناطق حساس نايل مي شود. اما البته روند رو به ضعف آمريكا قاعدتا شرايط را به مرور به نفع ايران تغيير مي دهد و ممكن است شرايط به گونه اي پيش رود كه آمريكايي ها ادامه روند كنوني تحريم ها را براي خود مفيد ارزيابي نكرده و در بعضي از تصميمات خود تجديدنظر نمايند.
5- اين گزارش پيش بيني كرده است كه كشورهاي عربي به جز مصر شانس چنداني براي پيشرفت ندارند. آمريكايي ها بعضي از اين كشورها نظير عربستان را در آستانه فروپاشي معرفي كرده و با صراحت گفته اند 18 سال ديگر از آل سعود روي نقشه جغرافيايي خبري نخواهد بود. بعضي ديگر از كشورهاي عربي را در شرايط بحراني غوطه ور معرفي كرده اند و در اين ميان نام دو كشور سوريه و عراق را در كنار بعضي از كشورهاي فقير آفريقايي نظير سومالي، رواندي، كنگو، كنيا، چاد و اتيوپي قرارداده و درباره آنان گفته اند در سال 2030 اين كشورها فاقد دولت خواهند بود و هرج و مرج آنان را فرا خواهد گرفت. اين گزارش درباره پاكستان تصريح دارد كه در سال 2030 اين كشور دچار فروپاشي شده و دولت آن از بين مي رود. ما در اينجا نمي خواهيم درباره ميزان درستي اظهارنظر اين شوراي جامع اطلاعاتي اظهارنظر كنيم ولي بخصوص مي گوئيم كه گزاره هاي آن درباره سه كشور عراق، سوريه و پاكستان با هدف خاصي ارائه گرديده اند. عراق، سوريه و پاكستان در همين روزها هم در معرض تلاش هاي مشترك غربي عربي كه فروپاشي اين كشورها را مدنظر دارند وضع مناسبي ندارند و خود اين وضعيت ناشي از شرايط طبيعي نيست بلكه اقدامات فراسوي مرزها شكل دهنده به بحران امنيتي آنان مي باشد. يك گزارش كه در يك روزنامه پاكستاني درج گرديده است نشان مي دهد كه پهپادهاي آمريكايي در يك دوره زماني كمتر از يك سال بيش از 300بار به مردم پاكستان حمله كرده و آنان را بخاك و خون كشيده اند و از اين رهگذر دست كم 2000 پاكستاني جان خود را از دست داده اند. در سوريه نيز آنچه روي مي دهد يك نزاع طبيعي درون اجتماعي نيست بلكه يك طرح تروريستي براي فروپاشي و تجزيه سوريه است كه از فراسوي مرزها مديريت و كارگزاري مي شود.
در عراق نيز به شهادت دهها سال زندگي مسالمت آميز سنيان و شيعيان مي توانيم بگوئيم درگيري هاي موجود نه يك اتفاق داخلي بلكه يك تصميم خارجي است. در عين حال اين گزارش به ما مي گويد اراده آمريكا بر ادامه مداخلات امنيتي در كشورهاي عراق، سوريه و پاكستان است و تا فروپاشي كامل و تجزيه اين كشور آن را دنبال مي كند اين يك هشدار جدي براي كشورهايي است كه گمان مي كنند سررشته تحولات اين كشور را در دست دارند با اين وصف مي توان گفت اين گزارش اطلاعاتي اگر چه پرده را از يك طرح برمي دارد، در عين حال ناخواسته اين فرصت را در اختيار كشورهايي نظير قطر، تركيه و عربستان قرار مي دهد تا دامن خود را از بحراني كه منطقه را دچار مشكل خواهد كرد، جمع نمايند.
6- يك نكته جالب توجه اين گزارش بحث درباره برنامه هسته اي ايران است. براساس اين گزارش اطلاعاتي، ايران تا سال 2030 از حركت به سمت توليد بمب خودداري خواهد كرد. اين گزارش مي گويد ايران در «مرز سلاح هسته اي» متوقف مي شود به اين معنا كه ايران علاقه به توليد بمب دارد ولي از دست زدن به آن خودداري مي نمايد. در واقع مقامات اطلاعاتي آمريكا يك بار ديگر اعتراف كرده اند كه هياهو درباره تلاش ايران براي دست يافتن به بمب اتمي يك دروغپردازي بيشتر نيست. جالب اين است كه آمريكايي ها در فاصله سالهاي 2003 تا 2008 همواره در برابر گزارش هاي آژانس كه از عدم انحراف ايران از مسير صلح آميز در برنامه هسته اي خبر مي داد، ايستاده و با صراحت و تأكيد ايران را متهم به تلاش براي دستيابي به سلاح مي كردند. در واقع اين گزارش، گزارش ها و ادعاهاي قبلي مقامات آمريكايي را باطل مي كند و اين مي تواند براي مقامات مذاكره كننده ايراني يك سند به حساب آيد. در همين ايام جوزف بايدن معاون رئيس جمهور آمريكا هم در يك اظهار نظر نسبتاً رسمي گفت كه جمع بندي ما اين است كه ايران از 2003 تاكنون تلاش براي توليد سلاح هسته اي نداشته و نشانه اي دال بر تلاش مخفيانه هم در دست ما نيست. اين اظهارات هم قابليت پيگرد حقوقي دارد و مي تواند مقدمه خوبي براي طرح يك شكايت حقوقي عليه مقامات آمريكا باشد.
7- اين سند از ابعادي قابل مطالعه و بررسي برخوردار مي باشد. در عين حال در جابه جاي آن «عدم قطعيت» و در عين حال «قطعيت نمايي» به چشم مي خورد در واقع نهادهاي اطلاعاتي آمريكا بعد از اين همه هزينه چندان هم در ترسيم شرايط آينده موفق نبوده اند.

سعدالله زارعي