کد خبر 188980
تاریخ انتشار: ۸ بهمن ۱۳۹۱ - ۱۶:۵۳

سرمربی تیم ملی گفت: شما در هنگام برگزاري بازی هاي ليگ مي توانيد به کافه برويد و چای و قهوه بخورید، و حتی به سینما بروید در حالیکه در بازی اتفاق خاصی نیافتاده است و این برای تماشاگر فوتبال کسل کننده است و جذابیت خاصی ندارد.

به گزارش مشرق، در اولین روزهای حضور کی روش در ایران پس از سال جدید میلادی، برای مصاحبه با سرمربی تیم ملی از وی خواستیم در یک زمان مناسب پاسخگوی سوالات ما باشد. در ابتدا قرار شد روز دوشنبه 14 ژانویه (25 دی) در منزل شخصی کی روش با وی به گفتگو بنشینیم اما به دلایلی این موضوع محقق نشد؛ سپس با هماهنگی که با اعضای کادر فنی تیم ملی انجام شد مقرر گردید روز چهارشنبه 4 بهمن ماه در محل کار کی روش واقع در آکادمی فوتبال با سرمربی تیم ملی صحبت کنیم.
 
 در نهایت کی روش را در فدراسیون فوتبال پس از جلسه ای که با کفاشیان داشت ملاقات کردیم و با پیشنهاد سرمربی تیم ملی در یکی از اتاق های طبقه چهارم فدراسیون فوتبال با وی گفتگوی مفصلی انجام دادیم.

سرمربی تیم ملی در هنگام مصاحبه با رویی باز پاسخگوی سوالات ما بود؛ وی قبل از شروع مصاحبه از خاطرات دوران جوانی خود گفت و تجربیاتی که در آن زمان به دست آورده و اکنون آنها برای وی تبدیل به خاطرات شیرین شده است.

حاصل گفتگوی یک ساعت و نیمه باشگاه خبرنگاران با سرمربی تیم ملی را که امید نمازی نیز در این راه با وی همراه بود در زیر می خوانید.

**آقای کی روش قبل از حضور در ایران شما چه ذهنیتی نسبت به کشور ما داشتید و پس از اینکه وارد ایران شدید چه تفاوتی میان آن چیزی که در ذهن داشتید و واقعیت وجود داشت؟

آن چیزی که من از ایران در ذهن داشتم و آن واقعیتی که در این دو سال که در ایران حضور داشتم و دیدم خیلی با هم متفاوت بود. البته آن چیزی که من دیدم برایم جای تعجب نداشت زیرا در این سال هایی که من در فوتبال کار کردم کشورهای مختلفی را دیدم از جمله مصر، ژاپن، آفریقای جنوبی، مالی و چندین کشور دیگر، اما چیزی که می توانم بگویم این است که در همه جا مردم یکسان هستند و خیلی گرم با من برخورد کردند؛ همان مردمی که در پرتغال هستند و به آدم لبخند می زنند در ایران هم همان مردم هستند که با لبخند، شادابی و گرمی برخورد می کنند.
 
 من در کشوری به نام موزامبیک متولد و در آنجا بزرگ شدم. در موزامبیک جامعه های مختلفی وجود دارند از جمله مسلمانان مسیحی ها و ملیت های مختلف از پرتغالی گرفته تا آفریقایی و از همه جا در آن کشور بودند به خاطر همین برای تطبیق خودم با جاهای مختلف هیچ مشکلی نداشتم. پس از مدتی که در ایران حضور یافتم و در اینجا کار کردم ایران به وطن و خانه من تبدیل شد. خانه من آنجایی است که من در آنجا کار می کنم و مردم آنجا به من احترام می گذارند و خانواده ام به راحتی در آنجا زندگی می کنند.

**در این مدتی که در ایران بودید آیا موضوعی بوده که برای شما جالب باشد.

بله؛ ترافیک تهران! ترافیک تهران برای من جالب بود. اما باید این را بگویم چیزی که در ابتدا من را تحت تاثیر قرار داد شهر تهران بود. وسعت تهران و جنب و جوش مردم در این شهر برای من قابل توجه بود و می توانم بگویم این موضوع برای من واقعا جالب است.
 

** کدام نقطه از ایران برای شما جالب بود و یا کجا را دوست دارید ببینید اما تا کنون موفق به دیدن آن نشدید؟

همه جای ایران زیباست؛ اما یکی از نقاطی که واقعا دوست دارم آنجا را ببینم و تاکنون موفق به دیدن آن نشدم تخت جمشید یا پرسپولیس و شهر شیراز است. البته من برای کار خیلی مهمی به اینجا آمدم و ارجحیت با کارم است اما بیرون از کار اگر فرصت شود خیلی دوست دارم مراکز فرهنگی و موزه ها را ببینم ولی پس از کارم و دیدن بازی ها؛ تنها چیزی که می توانم از آن پرهیز کنم این است که همراه دوستان ایرانی ام سر میز غذا ننشینم! زیرا اینقدر غذاهای ایرانی خوشمزه است که هیچگاه از خوردن آنها سیر نمی شوم! واقعیت این است که من هرگاه سر میز غذاهای ایرانی می نشینم پس از آن باید سه-چهار ساعت ورزش کنم تا کالری های اضافی را بسوزانم! من همه غذاهای ایرانی را دوست دارم؛ اما مشکل برنج و شیرینی های ایرانی است که ممکن است باعث اضافه وزن شود. به نظرم باید خوردن کیک و شیرینی را هم در ایران مثل مواقع آلودگی هوا که تعطیل اعلام می کنند، گاهی اوقات خوردن آنها را هم دو-سه روز تعطیل کنند!
 

**علاقه مردم به فوتبال را در ايران چگونه ديديد؟

شک نکنید که عشق و علاقه ای که از مردم در فوتبال ایران می بینیم در کمتر جایی از دنیا وجود دارد، من در جاهای مختلفی حضور داشتم در فوتبال اروپا بودم، با فوتبال آمریکای جنوبی آشنا هستم اما این عشق و علاقه را در کمتر جایی دیدم این یک موضوع کلیدی است و می توان از این عشق و علاقه برای پیشرفت فوتبال استفاده کرد، اما متاسفانه این علاقه مردم به فوتبال بازدهی ندارد ما باید کارمان را بیشتر کنیم.
 
 در خیلی از جاهای دنیا امکانات بسیار خوبی وجود دارد اما به دلیل اینکه مردم آنجا علاقه ای به فوتبال ندارند بازدهی مناسبی برای آنها وجود ندارد؛ مانند کشور آمریکا که علیرغم استفاده از امکانات عالی و پول های کلان پیشرفت خیلی کمی داشتند، اما می توان از علاقه مردم در ایران برای رسیدن به سطح عالی استفاده کرد. به عنوان نمونه در ژاپن که با تیم ناگویا کار می کردم در طول هفته مدیران تیم مردم را به حضور در ورزشگاه ها دعوت می کردند و به آنها حالت تشویق کردن را یاد می دادند چون علاقه ای که باید در آنجا برای فوتبال وجود داشته باشد نبود. بر می گردیم به این مساله که با وجود علاقه ای که به فوتبال وجود دارد در اینجا فوتبال آن چیزی که باید به مردم پس بدهد را نمی دهد.

**اما علاقه مردم ما به فوتبال روز به روز کمتر می شود و بازی ها هم آن کیفیت خوب را ندارند تا مردم را جذب کنند فکر می کنید دلیل آن چیست؟

یکی از روش هایی که من برای بالا بردن کیفیت بازی ها می توانم پیشنهاد بدهم این است که در جایی که ما بازیکنان با کیفیت، کم داریم بیاییم اندازه و تعداد تیم ها را کم کنیم که تعداد بازیکنان با کیفیت در تیم ها افزایش پیدا کند و یک مورد دیگر این که به غیر از بازیکنان تیم ملی خودمان، برای جذب بازیکن خارجی از بازیکنان بزرگ و با کیفیت استفاده کنیم که مردم جذب ورزشگاه ها شوند. بازیکنانی که با خودشان اعتبار می آورند و جذابیت خاصی دارند.
 
 ما باید کاری کنیم که جو بازی ها به گونه ای دیگر شود بازی ها کسل کننده نباشد و سرعت آنها بیشتر شود. حالتی که اکنون در لیگ می بینیم این است که در بازی ها وقفه زیادی است و بازیکنان هم تمارض زیادی می کنند؛ شما در هنگام برگزاري بازی هاي ليگ مي توانيد به کافه برويد و چای و قهوه بخورید، و حتی به سینما بروید در حالیکه در بازی اتفاق خاصی نیافتاده است و این برای تماشاگر فوتبال کسل کننده است و جذابیت خاصی ندارد.
 
 باید فوتبال ما سریعتر شود و بازیکنان با جنگندگی بیشتری بازی کنند تا مردم هم از دیدن آن لذت ببرند و استقبال از بازی ها بیشتر شود. ورزش یک نوع مبارزه است و مردم برای دیدن مبارزه به ورزشگاه می روند و بعد از آن می توانیم همدیگر را بغل کنیم و ببوسیم اما چیزی که برای من قابل قبول نیست این است که ما قبل از بازی همدیگر را در آغوش می گیریم و می بوسیم و در جریان بازی هم با سرعت پایین بازی را به پایان می بریم. پس از پایان بازی آن جنگی که باید در جریان بازی باشد در کنفرانس های مطبوعاتی پایان بازی وجود دارد و همه چیز برعکس چیزی که باید اتفاق بیافتد به وقوع می پیوندد. به نظرم با انجام بازی های با کیفیت و با بازیکنان با کیفیت بالا و بازی های زیبا می توانیم مردم را در استادیوم ها نگه داریم.
 
 یکی از گلایه هایی که از من زیاد می شود این است که کمتر در رسانه ها صحبت می کنم اما عقیده من بر این است که ما مربیان فوتبال باید بیشتر تمرکزمان در زمین فوتبال باشد و در آنجا خودمان را ثابت کنیم کار ما در زمین فوتبال است و باید نقشه های خودمان را در آنجا پیاده کنیم؛ به همین دلیل من بیشتر سعی می کنم در زمین فوتبال حرف خودم را بزنم و تا زمانیکه مساله مهمی برای پاسخگویی به رسانه وجود نداشته باشد سعی می کنم مصاحبه نکنم و هیچگاه برای اهداف سیاسی و شخصی خودم مصاحبه نمی کنم.

**آیا شما با مربیان لیگ برتری ارتباط دارید و از تجربیات آنها برای استفاده در تیم ملی استفاده می کنید؟

رابطه من با مربیان لیگ برتر باید یک رابطه حرفه ای باشد. من همیشه گفتم که اگر آنها صحبتی با من داشته باشند می توانند آن را به صورت شخصی مطرح کنند یا حتی می توانند در رسانه ها آن را با من مطرح کنند، اما ما باید هدفمان این باشد که فوتبال پیشرفت کند. از طرف خودم می توانم بگویم که با خیلی از مسائل روشنفکرانه برخورد می کنم و اگر کسی در جایی بتواند به من چیزی را یاد دهد و صحبتی را با من مطرح کند من با کمال میل می پذیرم، البته با سی و سه سال تجربه در فوتبال چیزی را یاد گرفتم و آن این بوده که همیشه اگر اطلاعات جدیدی وجود داشته آن را بپذیرم؛ برای کسانی که علاقه دارند برای پیشرفت فوتبال به من کمک کنند وقت می گذارم و نظراتشان را می پذیریم؛ اما کسانی هستند که برای مطرح کردن خودشان، مسائلی که ربطی به کار ما ندارد را مطرح می کنند و من زیاد وقتم را برای اینگونه افراد تلف نمی کنم.
 

**برخی ها عنوان می کنند که کی روش خودش را بالاتر از فوتبال ایران می داند و به نظرات هیچکس توجهی نمی کند.

در خصوص این موضوع صحبت نمی کنم چون زیاد این مسائل را دنبال نمی کنم؛ اما برای من جالب است که برخی ها که حتی در کنار ما حضور داشتند به صورت رو در رو و چهره به چهره مساله ای را مطرح نکردند اما حالا که در کنار ما حضور ندارند این مسائل را عنوان می کنند.

**رابطه شما با رئیس فدراسیون فوتبال چگونه است؟

رابطه من با کفاشیان فوق العاده است. خیلی به او علاقه دارم و از صبر و تحمل ایشان تعجب می کنم، چون رفتار او و نوع برخورد وی با مسائل مختلف برای من جالب است؛ فقط می توانم این را بگویم که اگر من جای کفاشیان بودم یک دقیقه هم در کفش ایشان دوام نمی آوردم! با توجه به اینکه در جاهای مختلف و تیم های ملی زیادی فعالیت کردم یک مساله را می توانم بگویم و آن این است که اگر کفاشیان و مسئولین فدراسیون کاری را نمی توانند انجام دهند دلیلش این است که انجام آن کار امکان پذیر نیست.
 
در خصوص مسائل تیم ملی هم می توانم بگویم اگرچه گاهی اوقات با مشکلات فراوان، اما همیشه از طرف فدراسیون فوتبال به خوبی حمایت شده ایم و آنها تمام تلاششان را برای تهیه امکانات تیم ملی انجام می دهند. اما متاسفانه گاهی اوقات چیزی که از ما می خواهند فراتر از واقعیت است و آن هم معجزه گری است، ما هم تلاش می کنیم این معجزات را برآورده کنیم ولی انجام آن دربرنامه ما برای سال 2018 قرار گرفته است؛ یکی از برنامه های من هم همین مسائل معجره گری است!

**بنابراین اگر فدراسیون فوتبال به شما پیشنهاد تمدید قرارداد تا سال 2018 را بدهد آنرا می پذیرید.

من به عنوان یک مربی فوتبال در سابقه ام این را آموخته ام که تنها به روز بعد فکر کنم؛ بعد از سی سال اگر حداقل این را هم یاد نگرفته باشم دیگر چیزی از فوتبال نیاموخته ام. من همیشه تلاش می کنم بهترین عملکرد را داشته باشم اما وضعیت مربیان فوتبال به گونه ای است که سرنوشتشان برخلاف سایر مردم در اختیار رئیس فدراسیون است.

**در بازی با قطر هم نمی توانید روی نیمکت تیم ملی بنشینید و این موضوع کار ما را در آن بازی حساس سخت کرده است.

فیفا تصمیمی غیر عادلانه گرفت و من را دو بازی محروم کرد،اما ما اعتراضمان را به فیفا اعلام کردیم. این تصمیم در چند هفته پیش گرفته شده بود و ما از همان زمان مدارکمان را به فیفا دادیم تا نشان دهیم مستحق چنین جریمه ای نبودم، البته فیفا به سختی تصمیم خود را عوض می کند و ما سعی بر این داریم تا با همان یک جلسه محرومیت کار را تمام کنیم.

**مهدی رحمتی در مصاحبه ای گفته بود" اگر می توانستم با کی روش به زبان انگلیسی یا اسپانیولی صحبت کنم این مشکلات به وجود نمی آمد" آیا این موضوع در رابطه شما با بازیکنان تیم ملی تاثیرگذار است؟

این موضوع نمی دانم برای چی مطرح شده و اگر مساله خاصی است رحمتی می تواند آنرا مطرح کند؛ اما به طور کلی ما در تیم ملی زبانمان فارسی است چون در تیم ملی کسانی به من کمک می کنند که به آنها اعتماد کامل دارم و اینها گارانتی می کنند که صحبتهای مرا که به زبان دیگری است به صورت کاملا شفاف و با دقت تمام به دیگران منتقل کنند؛ بنابراین من اصلا نمی دانم این موضوع در مورد چیست ولی تمام سعی من بر این است که ذهنم را متمرکز کسانی کنم که در خدمت تیم ملی هستند و برای آن تلاش می کنند و به مسائل دیگر کاری ندارم. در خصوص مهدی رحمتی هم تنها همان صحبتهای قبلی خودم را تکرار می کنم و ضمن تشکر از او برایش آرزوی موفقیت می کنم.

**کفاشیان گفته بود برای برطرف شدن مشکل رحمتی با شما صحبت می کند؛ آیا او این کار را کرده است؟

من از صحبتهای کفاشیان خبری ندارم اما این را می توانم بگویم که تیم ملی و مسائل آن یک موضوع کاملا جدی است و با آن نمی توان شوخی کرد؛ اینکه یک روز بگوییم هستیم و روز دیگر بگوییم نیستیم و پشتمان را به تیم ملی و همبازیانمان بکنیم این موضوع خیلی مهمی است و من به گونه ای با آن برخورد می کنم که دیگر احتیاجی به این افراد نداشته باشم و به دنبال کسانی می روم که به تیم ملی علاقه دارند و با جان و دل برای آن بازی می کنند. اگر با من مشورت می شد می توانستم نظرم را اعلام کنم و برای از بین رفتن مشکلات کمک کنم اما وقتی که با من صحبتی نشده و با من مشورت نکردند چرا باید خودم را در جریان از بین بردن این مساله قرار دهم.

**رحمتی در بخش دیگری از گفته هایش از رفت و آمد افراد مختلف از جمله عادل فردوسی پور به منزل شخصی شما صحبت کرده بود.

من واقعا نمی دانم باید راجع به زندگی خصوصی خودم صحبت کنم یا نه! و توضیح بدهم در خصوص کسانی که به خانه من می آیند؛ در ساختمانی که من زندگی می کنم دخالتی در زندگی خصوصی دویست نفر دیگر از ساکنان آنجا ندارم و یا هیچگاه نخواستم دخالتی در مسائل شخصی زندگی رحمتی بکنم. مساله ای که وجود دارد این است که رحمتی به تیم ملی پشت کرده و باید مسئولیت آن را بر عهده بگیرد، او با مطرح کردن چنین مسائلی سعی می کند مسئولیت کاری که انجام داده را به دیگران نسبت دهد.
 
 ما همه باید به صورت عاقلانه و حرفه ای تر به این مساله نگاه کنیم. چون ما در یک ساختمان زندگی می کنیم باید اعلام کنم که چه ساعتی می خواهم بخوابم؟ این کار جالبی نیست چون من شصت سالم است و برایم جالب نیست که بخواهم در خصوص این مسائل صحبت کنم.

**زمانهایی که خارج از فوتبال هستید در ایران چه کاری انجام می دهید؟

من علاقه زیادی به فیلم کتاب و مسائل فرهنگی دارم و در خیلی از زمان هایی که بیرون از فوتبال هستم سعی می کنم به آنها بپردازم؛ فرصتهایی بوده که من در ایران فیلم ببینم اما بیشتر در خانه خودم این کار را می کنم چون در سینما ها به دلیل مشکل زبان امکان تماشای فیلم را ندارم.

**آیا هنوز با فرگوسن رابطه دارید و بازی های منچستريونايتد را دنبال می کنید؟

مسلما تمام بازی های منچستر را می بینم چون همانگونه که همه می دانند من با فرگوسن یک رابطه خوب و حرفه اي دارم. سعی می کنم بازی آینده منچستر و رئال مادرید را از نزدیک ببینم چون هم در منچستر بودم و هم در رئال مادرید.

**دوست دارید در این بازی منچستر پیروز شود یا رئال مادرید؟

چیزی را که نمی توانم پنهان کنم علاقه ام به باشگاه منچستر یونایتد است؛ اگر در باشگاهی شش سال حضور داشته باشید و در باشگاهی دیگر یک سال، مطمئنا به آن باشگاهی که شش سال در آن بوده احساس بهتری دارید. من رابطه خیلی نزدیکی با باشگاه منچستر یونایتد دارم اما این را هم بگویم با توجه به آن یکسالی که در رئال مادرید بودم احترام بسیار زیادی برای آنها قائل هستم؛ رئال مدیران خوب، طرفداران خارق العاده و تاریخ درخشان و بلندی دارد و زمانی که در آنجا بودم همیشه سعی می کردم بارسلونا را شکست دهم و به خاطر همین یک احساسی در من همیشه نسبت به آنجا هست.
 
 یک تفاوت بزرگ بین این دو باشگاه هست و آن این است که زمانی که در منچستر کار می کنی خودت را جزئی از خانواده بزرگ آنجا می دانی و حتی در رگ های این باشگاه بزرگ هستی اما در رئال مادرید شما یک نفر دیگر هستید، یک شخص دیگر که آمده و برای رئال مادرید کار می کند؛ به همین خاطر این بزرگترین تفاوت این دو باشگاه بزرگ اروپایی است.

**شما در بازي هاي مهمي حضور داشتيد مانند بازي ليورپول- منچستر يا منچستر يونايتد- منچسترسيتي و يا الکلاسيکو؛ آيا مي توان شهرآورد تهران را با آنها مقايسه کرد؟

هیچ فرقی نمی کند؛ بازیبین بارسلونا و رئال مادرید، منچستریونایتد و لیورپول یا استقلال و پرسپولیس از لحاظ حساسیت تفاوتی نمی کند؛ دربی همیشه هیجان خاص خود را دارد انرژی بین بازیکنان و اتفاقات پیش بینی نشده در بازی وهیجان بین بازیکنان و تماشاگران همه جمع بندی می شود تا بازی متفاوت باشد، جنگندگی، تعصب و انگیزه بازیکنان در دربی ها متفاوت از سایر بازی هاست و این موضوعات همیشه دربی را جذاب می کند.
 
 تنها تفاوت بین دربی ایران و سایر دربی ها در جهان نظیر دربی منچستر، مادرید یا لیسبون این است که در آنجا بازیکنان و مربیان وقتی تیمشان نتیجه نمی گیرد تا یکی-دو هفته از خانه های خود بیرون نمی آیند و صحبت نمی کنند اما در ایران همه چیز خیلی زود فراموش می شود و تحمل و صبر بازیکنان و مربیان ایرانی بیشتر است.

**و در خصوص برنامه آینده تیم ملی فوتبال نیز کمی برای ما صحبت کنید.

پس از بازی های لیگ باید به فکر بازی با لبنان در انتخابی جام ملتها باشیم؛ ما باید خودمان را آماده این بازی کنیم و با اردوهای خوبی که برگزار می کنیم امیدوارم نتیجه خوبی در این بازی به دست آوریم. پیغامی که برای بازیکنان، هوداران و رسانه ها دارم این است کهفراموش نکنید که با ما چه برخوردی در لبنان داشتند، بازیکنان، مدیران و رسانه هایشان برخورد خوبی با ما نداشتند و حتی برای یک ثانیه دوست ندارم آن برخوردها را از ذهن خودم بیرون ببرم؛ ما با این ذهنیت به میدان می رویم و به امید خدا در آن بازی نتیجه خوبی به دست می آوریم.