اجرای قانون هدفمندسازی یارانه‌ها تحت هر شرایطی توسط هر دولتی که اجرا می‌شد اقدامی شجاعانه، ستودنی و غیرقابل انکار است.

گروه سیاسی مشرق ــ محمد شریعتمداری در زمره چهل و چند نفری است که اعلام کرده است در صورتیکه آقای هاشمی بهرمانی(رفسنجانی) وارد انتخابات نشود، حتماً کاندیدای ریاست جمهوری خواهد بود.

او گفتگویی تفصیلی با روزنامه اصلاح‌طلب آرمان روابط عمومی انجام داده است که قسمت‌هایی از آن را در ادامه به انتخاب مشرق می‌خوانید:

***

ــ اجرای قانون هدفمندسازی یارانه‌ها تحت هر شرایطی توسط هر دولتی که اجرا می‌شد اقدامی شجاعانه، ستودنی و غیرقابل انکار است. من هنوز هم سر آن حرفم هستم که این دولت در اجرای طرح هدفمندی شجاعت داشته است، حتی اگر همه شرایط هم آماده بود و مثلا مطبوعات با فونت 80 علیه آن ننوشتند یا صداوسیما خلاف آن حرفی نزد و همه برنامه‌ها در راستای آن بود. با وجود این، پیش از اجرای این طرح، اتفاقات کنونی قابل پیش‌بینی نبود. ما می‌دانستیم هرکسی که این کار را بخواهد انجام دهد ریسک بزرگی کرده است. همین که این شجاعت در اجرا بوده ستودنی است. اما من معتقد هستم که بعد از انجام یک دوره طولانی کار حالا باید آن را ارزیابی کرد. واقعیت غیرقابل انکار، زنده بودن اقتصاد ماست و این موضوع باید مورد توجه قرار گیرد.


ــ وقتی دیدند قیمت ارز در حال نوسان است طرحی را مطرح کردند که اتاق مبادله ارزی راه بیفتد و علاوه بر دلار دولتی، نرخ ارز در اتاق مبادلات نیز تعیین شود تا قیمت ارز آزاد را به سمت ارز مبادله‌ای تعدیل کنند اما اکنون این نرخ ارز مبادله‌ای است که به سمت نرخ آزاد در حال حرکت است؟! این موضوع پوشیده نیست. ما همان موقع که این طرح را مطرح کردند، فهمیدیم که نرخ ارز به شدت بالا خواهد رفت و برخی سود‌جویان زرنگ نیز فهمیدند و رفتند ارز را به‌عنوان کالای با قابلیت افزایش نرخ، در پستوی خود گذاشتند.


ــ امیدوارم که دولت حاضر، فرمایشات بزرگان نظام را اطاعت کند. ما خیلی زودتر از این‌ها این دولت را شناختیم اما خب، دیگران دیر شناختند. البته من تنها، عضو شورای روابط خارجی دفتر رهبری هستم.



ــ (سؤال) شما در سال 90 از طرح هدفمندسازی یارانه‌ها دفاع می‌کردید.
خب، از طرح دفاع می‌کردم اما حالا از اجرای غلط آن دیگر نمی‌توانم دفاع کنم. ما در مورد این موضوع آقای دکتر مجرد را که در آن زمان مسئول معاون ارزی بانک مرکزی بود دعوت کردیم و مانیفستی را نوشتیم و پیشنهاداتی به دولت در مورد ارز دادیم. اما اکنون موضوع ارز در کشور ما به سبک و سیاقی دارد اداره می‌شود که نشان می‌دهد کسی تصمیمی می‌گیرد و بقیه هم تنها اجرا می‌کنند.


ــ پرداخت یارانه نقدی به همه دهک‌های درآمدی نوعی پرداخت غیرهدفمند یارانه‌هاست. در حالی که هدف قانون‌گذار این نبود و برای بهداشت و تولید پیش‌بینی‌هایی کرده و بسته‌ای را در نظر گرفته بود که از‌‌ آن بسته تنها پرداخت یارانه نقدی اجرا شد. در پرداخت نقدی همه گفتند که این روش تورم‌زا است و می‌توان به جای آن سبد هزینه خانوار داد اما راحت‌ترین راه اجرا شد. این‌ها همه سیاست‌های اشتباهی بود که اجرا شد.


ــ هر دولتی که سر کار بیاید حذف یارانه‌های نقدی را نمی‌تواند در دستور کار خود قرار دهد، چون این جزو مطالبات ممتازه و حقوق مکتسبه مردم محسوب می‌شود. مردم زندگی خود را با این عدد تنظیم کردند و بعضی حتی این رقم را به جای بیمه بیکاری خود دریافت می‌کنند، یعنی اکنون آن یارانه‌ها، عناوین دیگری هم پیدا کرده و قدرت خرید آن هم ارزش واقعی را ندارد و به همین دلیل مردم مطالبه جدیدی هم نسبت به این مابه‌التفاوت یارانه با آن میزان ارزش واقعی دارند. بنابراین هیچ دولتی نمی‌تواند در آینده حرفی از قطع کردن یارانه‌ها بزند. باید این حرف را بزند که ما ملتزم به اجرای این سیاست هستیم اما اگر اصلاحی قرار است صورت بگیرد شاید در ادامه مسیر و در به‌کارگیری روش تلفیقی از پرداخت نقدی و اشکال گوناگون پرداخت برای نوبت‌های آتی قابل طرح باشد.


ــ وقتی به سمت یک جنگ بی‌امان اقتصادی حرکت می‌کنید باید آرایش شما تغییر کند. این اتاق مبادله ارزی ماكت ضعیف شده کمیته تخصيص ارز است که قبلا وجود داشت. در آن کمیته تخصيص ارز بانک مرکزی، وزارتخانه‌های صنعت، معدن، بازرگانی، کشاورزی و دیگر وزارتخانه‌ها حضور داشتند اما اکنون این اتاق ارزی فقط در اختیار یک وزارتخانه خاص است که از نظر من، تنها اتاق تاخیری برای جبران زیان‌های ناشی از کمبود ارز در نظام بانکی کشور است که من فقط به چشم یک تکنیک به آن نگاه می‌کنم، نه یک تاکتیک. تصور می‌کنم ما در حوزه مسائل اقتصادی کشور اول باید کلاه خود را قاضی کنیم و بگوییم که ما از امکانات سیاست خارجی که تغییر در نظام حاکمه دولت آمریکا و تحول در حوزه اداره اتحادیه اروپایی یا درگیری‌های خاورمیانه است چقدر می‌توانیم در سايه بازگرداندن شعار مهم عزت، حکمت و مصلحت به تارک سیاست خارجی ایران بهره بگیریم.
آن وقت ما می‌توانیم معین کنیم که چه مکانیزمی در شرایط محدودیت ارزی می‌توانیم در نظر بگیریم.اگر آن سیاست اصلی مشخص شود معلوم می‌شود که ما چه لباسی باید بپوشیم. البته اگر لباس رزم در صحنه اقتصاد و حضور در يك جنگ بي‌امان اقتصادي قرار باشد ادامه يابد، نه تنها حفظ اتاق مبادله ارزي يا كميته تخصيص ارز لازم است بلكه حركت صحيح به سمت روش‌هاي جديد سهميه‌بندي نيازهاي اساسي مردم و اجرای طرح‌های غذايي در كشور خصوصا در حوزه طبقات فرودست جامعه و برنامه‌ريزي جدي و عملياتي‌تري براي آن بايد در دستور كار دولت قرار گيرد.



ــ تورم در كشور ما علل روشنی دارد. اتفاقا اینکه تحریم را مقصر اعلام می‌کنند به نظر من این طور نیست. وقتی چند سال پیش برخی اقتصاددانان به رئیس‌جمهوری گفتند که رشد نقدینگی غیرمتناسب با رشد تولید ناخالص داخلی یعنی تورم، به روزهای کنونی فکر می‌کردند. در اقتصاد ایران تحقیقاتی صورت گرفته که از جمله آنها بررسی‌های دکتر مسعود نیلی و دکتر طیب‌نیا است که به صراحت اشاره کرده‌اند یک رابطه یک به یک متناظر مثبت بین افزایش هر واحد‌درصد نرخ رشد نقدینگی با بخشی از واحد‌درصد نرخ رشد تورم به چشم می‌خورد. مقدار آن را از 3/0 واحد‌درصد تورم به ازای هر يك واحد‌درصد رشد نقدینگی تا 3/1 واحد‌درصد رشد تورم در شرایط یک واحد‌درصد رشد نقدینگی ذکر کرده‌اند. اما رئیس‌جمهوری گفت که اين‌ها حرف‌هاي غربی‌ها است و آنان مي‌خواهند ما را از ترقي و پيشرفت بازدارند، بنابراین به سمت توزیع هر چه بيشتر نقدینگی حرکت کرد. در كل می‌توانم بگویم اگر نقدینگی ایران را یک کیک در نظر بگیریم سهم نقدینگی از اولین باری که هوخشتره (به مزاح می‌گویم) سکه و مسکوک منتشر کرد تا آغاز دوره احمدی‌نژاد تنها 25‌درصد از اين كيك بود و 75‌درصد مابقي کیک نقدینگی ايران مربوط به دولت دكتر احمدی‌نژاد است. رئيس دولت آن وقت اين حرف‌ها را باور نكرد و گفت که این طور نیست، حالا که نرخ تورم به 30‌درصد رسیده دیگر آنها نیستند.


ــ باید بررسی کرد و دید چه شده است که ظرف 8 سال گذشته کشوری که با 30 دلار هر بشکه نفت هم می‌توانست بودجه خود را ببندد، حالا با نفت 117 دلاری هم کسری دارد. چه شد كه ايران با حدود 30 ميليارد دلار درآمد نرخ بيكاري حدود 13‌درصد داشته.


ــ به نظر من كانديداهاي رياست‌جمهوري بايد تعهد بدهند که زبان خود را از بيانات نسنجيده نگه می‌دارند تا برای مردم هزینه‌ای به وجود نیاورند. این هم روشی است که باید تجربه کرد.
به نظر من شما باید بگویید که مثلا آقای شریعتمداری شما تعهد می‌دهید که یک کارهایی نکنید که هزینه‌ ايجاد كند. من هم پاسخ می‌دهم که بله، تعهد می‌دهم. اگر رئیس‌جمهوری ايران شدم یکسری حرف‌های سلیقه‌ای و نسنجيده بیان نمی‌کنم که برای شما ملت ايران هزينه داشته باشد.