نخست وزیر اسرائیل در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک، مدعی شد: تنها راه مسالمت آمیز برای جلوگیری از دست یابی ایران به سلاح هستهای، تعیین خط قرمز شفاف برای توقف برنامه هستهای این کشور است. تعیین خطوط قرمز، منجر به جنگ نمیشوند. خطوط قرمز مانع از جنگ میشوند. اطمینان دارم آمریکا و اسرائیل میتوانند نقشه راه مشترکی را برای منع ایران از دست یابی به سلاح هستهای رسم کنند. اسرائیل در حال مذاکره با آمریکا در این زمینه است.
او در ادامه کاغذی را در دست گرفت که بر روی آن یک «بمب» نقاشی شده بود. در وسط این بمب رقم ۷۰ درصد غنی سازی و در بالای آن رقم ۹۰ درصد غنی سازی نوشته شده بود. او سپس به نشانه تعیین خط قرمز برای ایران، با ماژیک قرمز رنگی، بر روی این بمب، خطی رسم کرد و گفت: غنی سازی اورانیوم، خط قرمز ایران است. ایران غنی سازی اورانیوم در سطح پایین را طی کرد و هم اکنون در حال غنی سازی در سطح متوسط است. این سطح از غنی سازی تا بهار آینده تکمیل میشود. تهران سپس وارد غنی سازی در سطح بالا یعنی ۹۰ درصدی خواهد شد و تا یک سال دیگر به بمب اتمی دست خواهد یافت.
در همان زمان، فعالان سیاسی اعلام کردند که مخاطب اصلی نتانیاهو، نه ایران که کاخ سفید بوده است و این سخنان در واقع به منزله آغاز یک خط فشار جدی بر روی مقامات واشنگتن بوده است. این اهرم فشار اسرائیل بر سر آمریکا، نهایتا به گزارش اخیر جیمز کلپر منتهی شده است تا کاخ سفید بتواند خود را از زیر فشارهای تل آویو خارج کند.
با این حال، اعلام این مساله از سوی یک مقام ارشد امنیتی و اطلاعاتی آمریکا، هزینههای زیادی برای واشنگتن به همراه خواهد داشت؛ چرا که باراک اوباما و کابینهاش بارها بر روی این مساله تاکید کردهاند که با برنامه هستهای ایران مشکلی ندارند و تنها ایراد و خط قرمز آنها، تولید سلاح اتمی توسط ایران است؛ ماجرایی که بر طبق گزارش اخیر مدیر اداره اطلاعات ملی آمریکا، امکان وقوع آن بدون باخبر شدن آزانس بینالمللی انرژی اتمی وجود ندارد.
به نظر میرسد این اظهارات هزینهساز برای کاخ سفید بیشتر از آنکه نگاهی به ایران داشته باشد، ابزاری برای گذر ایالات متحده از زیر فشار خط قرمز تعیین شده از سوی نتانیاهو باشد. در واقع میتوان این گزارش را نوعی اطمینانبخشی واشنگتن به تل آویو در زمینه دستیابی احتمالی ایران به سلاح هستهای و گذر از خط قرمز تعیین شده توسط نخست وزیر اسرائیل دانست.