گروه سیاسی مشرق _ شاید بتوان گفت زهره طبیب زاده تنها عضو جبهه پایداری بود که به راحتی در خصوص مواضع انتخاباتی این جبهه با ما سخن گفت و صبورانه به برخی از گلایه های ما پاسخ شفاف و کامل داد. خوش استقبال و خوش بدرقه بود و با اینکه روز کاری سختی را پشت سر می گذاشت به خوبی از ما پذیرایی کرد.
به گفته خودش از رصدکنندگان دائمی مشرق است و از عملکرد سیاسی این رسانه ابراز خرسندی کرد.
عصر یک روز کاری به دفتر شخصی او در میدان بهارستان رفتیم و با او به گفت و گو نشستیم. در طول مصاحبه یکساعتهای که با او داشتیم از رویکرد خالص سازی جبهه پایداری گرفته تا شیوه ورود این جریان سیاسی به انتخابات ریاست جمهوری 92 از او پرسیدیم و گلایه هایی پیرامون نحوه تعامل جریانات ارزشی اصولگرا را با او مطرح کردیم و او پاسخ داد.
طبیب زاده که خود از فعالان دانشجویی دهه شصت بوده است، گفتمان جبهه پایداری را گفتمانی انقلابی معرفی کرد که در سن 34 سالگی انقلاب اسلامی می خواهد در مسیر آرمان های امام (ره) و مقام معظم رهبری حرکت کند.
او همچنین سخنان جالبی در خصوص احمدی نژاد 92 و تفاوت های او با احمدی نژاد سال 84 مطرح کرد، که خواندن آن خالی از لطف نیست.
*** در ادامه مشروح گفت و گوی خبرنگار سیاسی مشرق با زهره طبیب زاده عضو جبهه پایداری را می خوانید؛
مشرق: الان جبهه پایداری یک سیر خالص سازی را دارد طی می کند که اکثر نیروهای داخل جریان انقلاب که سابقه کار طولانی را در طی 30 سال انقلاب داشتند یا جزء منحرفین محسوب می شوند و یا جز فتنه گران! شما این مسیر را درست می دانید و اشکالی به این روند حرکتی جبهه پایداری وارد نمی دانید؟
من تشکر می کنم از طرح مباحث گفتمانی در موردانقلاب؛ این خیلی ارزشمند است که ما با موضوع انتخابات به صورت مقطعی برخورد نکرده و بحث های گفتمانی انقلاب را به بهانه انتخابات مطرح کنیم.
من استنباطم این است که همواره بعد از انقلاب اسلامی در ایران دوگفتمان اصلی در مقابل هم قرار گرفته اند. یکی اسلام آمریکایی و دیگری اسلام ناب محمدی(ص).
اسلام امام و مقام معظم رهبری یعنی اسلام ناب محمدی(ص) دارای کلید واژه هایی است که مرتبا از سوی آنان از ابتدای انقلاب بارها تکرار شده است. برخی از مسئولین اجرائی نظام در طول این 34 سال توانسته اند خودشان را با این شاخص ها و کلید واژه ها هماهنگ کنند و برخی دیگر موفق نبوده اند ویا این هماهنگی به طور نسبی صورت گرفته وبا شدت و ضعفهائی توام بوده است.مثلا دولت موقت (بازرگان ) و بنی صدر انحراف بسیار مشخصی با این گفتمان داشتند بعضی مثل دولت اصلاحات و سازندگی به گفتمان انقلاب نزدیک تراز بنی صدر و بازرگان بودند، ولی با زهم فاصله زیادی با گفتمان اصیل انقلاب داشتند.
مشرق: انتقادی مطرح است نسبت به عملکرد کنونی برخی جریانات سیاسی، مبنی بر اینکه این روند خالص سازی آنقدر شدت گرفته است که ما اکنون شاهد این هستیم که خیلی از نیروهای انقلابی نیز بر چسب فتنه و انحراف خورده اند. بیشتر توضیح دهید.
وقتی یک جریان سیاسی در حال نظام سازی است و در دوران جوانی خود به سر می برد. انتظار این است که دیگر خطاهای دوران کودکی اش را تکرار نکند آلان دوران ابتدای انقلاب نیست که بحث تخصص و تعهد مطرح باشد و به دلیل فقدان متخصص متعهد ، تعهد قربانی تخصص شود در حال حاضر گفتمان انقلاب برای مردم تا حدود زیادی تبیین شده و جریانات سیاسی امتحان خود را پس داده اند.
در دوران اصلاحات و سازندگی گفتمان اشرافیگری و ویژه خواری مطرح شده؛ طبقه جدید مدیران ثروتمند و مرفهین بی درد بوجود آمده اند . مردم و خانواده شهدا انتظار دارند که بعد از طی 3 دهه در دهه چهارم انقلاب گفتمانی در عرصه مدیریتی کشور حضورداشته باشد که در راستای رویکرد امام و مقام معظم رهبری عمل کند.
در ابتدای انقلاب و زمان جنگ ما فرصت کادر سازی و تربیت نیروهای اجرائی در عرصه مدیریتی را نداشتیم ولی پس از بیست و چند سال که از جنگ میگذرد مردم از نظام متوقع هستند و امکان رجعت به عقب نداریم. نظام وقتی پویاست که بعد از گذشت سی سال محتاج بازگشت به شخصیتهای دهه شصت نباشد ،بازگشت به گفتمان آقای هاشمی ارتجاع و بازگشت به عقب است.
شما توجه داشته باشید، آقای هاشمی اخیرا جمله ای مطرح میکند قریب به این مضموم که رویکرد دولت نهم و دهم انحراف از رویکرد اولیه انقلاب است درحالیکه مقام معظم رهبری دقیقا عکس این تعبیر را مطرح فرمودند ، ایشان طرح گفتمان عدالت در دولت نهم را بازگشت به آرمانهای حضرت امام بیان کرده وبارها از آن تقدیر نمودند. در حال حاضر جریان فکری آقای هاشمی و خاتمی سردمدار گفتمان لیبرالی و سازشکاری و تسلیم در مقابل امریکا و غرب ومروج اسلام رفاه طلب است ما مصمم هستیم در مقابل این رویکرد یک گفتمان شفاف و انقلابی ارائه بدهیم.
شما ملاحظه کنید کسانی که اکنون در عرصه رقابت های انتخاباتی شعار های مورد تایید دشمن همچون انتخابات آزاد، تنش زدایی در عرصه سیاست خارجی و نقد طرح مسئله هولو کاست را مطرح می کنند و برخورد منفعلانه در عرصه سیاست خارجی را به قیمت راحتی و سر در آخور دنیا را مطرح میکنند در میان نخبگان و مردم جایی ندارند ما معتقدیم که وقتی این سیاست ها در دهه چهارم انقلاب در سطح جامعه مطرح می شود بایستی جریان ارزشی انقلاب با یک گفتمان اصیل در مقابل این جریان قرار بگیرد و این شعار های لیبرالی را نقد کند .
مشرق: خانم طیب زاده؛ اگر جریانات اصلاح طلب و سازندگی را کنار بگذاریم؛ چرا جبهه پایداری در درون جبهه اصولگرایی مستقل عمل می کند و هیچ انعطافی برای وحدت و جذب سایر گروه های اصولگرا از خود نشان نمی دهد؟
من معتقدم برخی از کسانی که در درون جبهه اصولگرایی حاضرند؛ احمدی نژادی هستند که بخصوص در حیطه مسائل اقتصادی و فرهنگی آب ندیده و گر نه شناگر قابلی هستند. بحث من این است که در حوزه اصولگرایی چهارملاک اصلی باید برای وحدت مورد توجه اصولگرایان قرار بگیرد. من معتقدم که برخی از اصولگرایان در بسیاری از زمینه ها اختلاف ندارند ولی نسبت خود را در به این چهار اصل باید تعیین کنند.
1- ایجاد تمدن اسلامی؛ این باید به یک مطالبه عمومی در بین مردم و اصولگرایان تبدیل شود. این باور که اسلام قدرت ایجاد تمدن عدالتخواهانه و شکوفا در قرن بیست ویکم را دارد . 2- دست اندازی به بیت المال برای منفعت شخصی و خانوادگی و حزبی ممنوع است یعنی نباید از بودجه بیت المال برای مصارف شخصی و تبلیغاتی و به نفع گرایشات سیاسی خود استفاده کرد یعنی ویژه خواری مسئولان ممنوع . 3- مسائل فرهنگی و نحوه اجرایی کردن مقوله های فرهنگ دینی. 4- تعریف یکسانی از عدالت و نحوه تحقق آن؛ ما در این حوزه ها با برخی از اصولگرایان اختلافات جدی داریم.
اگر اصولگرایان رابطه خودشان را با این چهار مولفه با حکمیت رهبری عزیز یعنی گفتمان ایشان تعیین کنند زمینه واقعی تحقق وحدت حاصل میشود.
مشرق: منظور شما این است که وقتی جبهه پایداری در داخل جبهه اصولگرایی با جریانات و گروه های مختلف اصولگرا مذاکراتی انجام نداده است و حاضر به ائتلاف با آنها نشده است؛ یعنی سایر اصولگرایان در این 4 مولفه دچار اشکلات جدی هستند؟
همانطور که عرض کردم موضع گیری ها شدت و ضعف دارد. موضع جبهه پایداری با برخی احزاب و اشخاص در بین جریانات اصولگرا در برخی مقوله ها مشابه و در برخی موارد کاملا متفاوت است .
مثلا در مورد نوع تعاملی که با غرب و آمریکا وجود دارد. برخی از جریانات اصولگرایی معتقدند که باید همین گفتمان قاطع انقلاب و مقام معظم رهبری در قبال آمریکا ادامه پیدا کند شاهد آن ، مواضع مشترک بسیاری از نمایندگان در قبال آمریکا،سوریه، بحرین و... است اما وقتی بحث استفاده از بیت المال به میان می آید؛ پای برخی می لنگد.
به راحتی از امکانات دولتی در راستای اهداف سیاسی خود استفاده می کنند در انتخابات در و دیوار شهر پر از تصاویر دوستانشان میشود و معلوم نیست هزینه این تبلیغات از کجا تامین شده است، جبهه پایداری نمی تواند در مقابل این قضیه سکوت کند.
مادر جبهه اصولگرایی کسانی را داریم همچون آقای مطهری که به شدت در قبال وادادگی آقای احمدی نژاد در مسائل فرهنگی نقد دارد ولی در آستانه انتخابات از آقای هاشمی رفسنجانی که وادادگی در حوزه فرهنگ از دولت ایشان شروع شد حمایت می کند و از او به عنوان منجی نظام نام می برد! ما متاسفانه در جبهه اصولگرایی با چنین افرادی رو برو هستیم.
جبهه پایداری در صدد انشقاق در جبهه اصولگرایی نیست ولی نسبت به ارزشهایش بشدت پایبند است ، گفتمان اصولگرایی یک گفتمان عریض و طویلی است که عناصر داخل این مجموعه از یک سو به اسلام آمریکایی نزدیک و از سوی دیگر به گفتمان انقلاب و امام(ره) و رهبری نزدیکند ، جبهه پایداری معتقد است که در این مجموعه در آن سویی قرار دارد که به گفتمان انقلاب نزدیک است و به راحتی با گروه ها و طیف هایی که در این سوی مجموعه اصولگرایی قرار دارند وپایبند به ارزشهای امام و مقام معظم رهبری می باشند حاضر به وحدت اصولی است ، شاهد آن همکاری ما با اعضای فراکسیون اصولگرایان مجلس حدود یک سال اخیر در مجلس است.
مشرق: چرا این وحدتی که شما می فرمایید در مجلس شکل گرفت و الان حدود یک سال از عمر این وحدت در مجلس می گذرد؛ چرا برای انتخابات ریاست جمهوری ادامه پیدا نکرد و دوباره شاهد تکثر هستیم؟
در پاسخ به شما سئوال میکنم چرا با وجود نگاه یکسان در بین جمعیت ایثارگران و رهپویان دو جریان سیاسی مستقل شکل گرفته است؟ چه فرقی بین این دو جبهه سیاسی وجود دارد؟ به همان دلیل که رهپویان از ایثارگران جدا شد؛ به همان دلیل هم جبهه پایداری به صورت مستقل یک تشکیلات سیاسی ایجاد کرده است . چرا جبهه پیروان 5 کاندیدا دارد که سه نفرشان از یک حزب سیاسی هستند؟ به نظر شما اینها برای چه کاندیدا می شوند؟
وحدت نباید به هر قیمتی تمام شود. امام در ابتدای انقلاب با بازرگان (جبهه ملی و نهضت آزادی) دولت تشکیل داد، به خاطر اینک تجربه حکومت نداشتیم تکنوکرات های از غرب برگشته دولت موقت را تشکیل دادند آن موقع به دلیل ضرورتها نظام از برخی آرمان ها و اصول درانتصابات در اداره حکومت چشم پوشی کرد، باز در دو دولت اصلاحات و سازندگی شاهد حکومت تکنوکرات ها بودیم ولی دیدید که در جریان خصوصی سازی شرکتهای دولتی در دولت سازندگی چگونه اموال بیت المال توسط مدیران دولتی به یغما رفت ، در دولت اصلاحات تمام مبانی فرهنگی و انقلابی به تمسخر گرفته شد؛ بنابراین ما در دهه چهارم انقلاب حق داریم روی گفتمان اصیل انقلابی سر سازش نداشته باشیم و شعار انتخاب اصلح بدهیم .
مشرق: آیا تا کنون با سایر اصولگرایانی که نزدیک به گفتمان اصیل انقلاب بودند، برای به وحدت رسیدن مذاکراتی داشته اید؟
استنباط ما این است ک جبهه پایداری شاخصی به نام شورای فقاهتی دارد و اعضای این شورا از روحانیون مورد تایید مقام معظم رهبری هستند ، ما برای عملکرد سیاسی خودمان حجت شرعی داریم ولی سایر گروه های اصولگرا از این مزیت برخوردار نمیباشند فکر می کنم جبهه پایداری حسن نیت خود را نشان داده است وقت آن است تا از سوی سایرین کمی انعطاف صورت گیرد .
مشرق: تحلیل شما از انتخابات 92 چیست؟ به نظر شما چه جریاناتی در عرصه انتخابات ریاست جمهوری حضور پیدا می کنند؟
من فکر می کنم با توجه به اختلاف نظرهایی که اصلاح طلبان در درون جریان خود دارند و تفاوت هایی که بین کارگزاران و حزب مشارکت وجود دارد؛ روی شخص خاصی به توافق نخواهند رسید، هاشمی رفسنجانی اخیرا گفته :« من خیانت به مردم می دانم اگر در سن 80 سالگی اعلام کاندیداتوری کنم» . خاتمی هم گفته :«اگر کاندیدا بشوم و توسط نظام رد صلاحیت بشوم دیگر تا اردکان هم نمی توانم بروم».
بنابراین من استنباطم این است که هاشمی و خاتمی قطعاً نخواهند آمد و این ماجرای «می آیم نمی آیم» یک بازی سیاسی است ایندو در نهایت حضور پیدا نمی کنند و بر روی یک کاندیدا بین عارف ، جهانگیری ، مهرعلیزاده و کواکبیان به اجماع می رسند، که هیچکدام از اینها رای ندارند.
در مورد کاندیدای دولت هم اعتقاد من این است که دولت در گذشته خیلی جدی به صحنه آمده و می خواست مشایی را به عنوان کاندیدا معرفی کند؛ هرچند آقای احمدی نژاد این را می دانست که شورای نگهبان قطعاً او را رد صلاحیت می کند. اگر در حال حاضر سفر های اخیر استانی احمدی نژاد را نگاه کنید می بینید که چقدر استقبال مردمی از او کاهش پیدا کرده است.
احمدی نژاد تصورش این بود که به دلیل اقداماتی که در شهرستانها انجام داده است؛ استقبال خوبی از وی و تیم همراهش در انتخابات آتی می شود. ولی عدم استقبال های مردمی در هفته های اخیر هشداری به ایشان بود.
مشرق: یعنی دولت تصمیم خود را عوض کرده است و کاندیدا اعلام نمی کند؟
دولت اگر عاقل باشد؛ کاندیدا مطرح نمی کند. ولی من روی خرد ورزی دولت شک دارم. البته این امر بستگی دارد به اینکه ایا احمدی نژاد می خواهد خود را از صحنه سیاسی ایران بکلی خارج کند یا نه؟ در صورت اول مشایی را به عنوان کاندیدا مطرح می کند؛ و پس از رد صلاحیت او برخورد های رادیکال خود را با نظام شروع می کند و اگر احمدی نژاد چنین تصمیمی بگیرد قطعاً بازیگر اصلی فتنه 92 او خواهد بود. در این صورت همان اتفاقی برایش رقم می خورد که برای سران فتنه سال 88 روی داد، البته احتمال دیگری هم وجود دارد ،ممکن است احمدی نژاد به صورت تاکتیکی در شرایط فعلی کاندیدای خود را مطرح نکند و منتظر بماند برای انتخابات 4 سال آینده. اما اگر معقولانه عمل کند می تواند با گزینه دیگری غیر از مشائی برنامه ریزی کند که در آنصورت هم با توجه به اقدامات و اوضاع دو سال اخیر باز هم شانس زیادی ندارد.
ولی با شناختی که من از آقای احمدی نژاد دارم باید بگویم ایشان قابل پیش بینی نیست. در هر صورت تحلیل من این است که دولت تاثیر زیادی در رقابت های انتخاباتی نخواهد داشت وانتخابات 92 بین سایر اصولگرایان خواهد بود؛ سایر اصولگرایان هم احتمالا با چند کاندیدای زیر به عرصه وارد میشوند ، از ائتلاف 5 نفره (احتمالا آقای ابوترابی) از ائتلاف 3 گانه احتمالا (آقای ولایتی) از اصلاح طلبان یک نفر احتمالا (جهانگیری) و نفر دیگر نیز اقای دکتر لنکرانی حضور رقابت آمیز باهم خواهند داشت.
من فرض اولیه را ممکن نمی دانم. چون تحلیل هایی که آقای خاتمی کرده است این فرضیه را رد می کند آقای هاشمی تا کنون در 3 انتخابات مزه شکست را چشیده است و آنقدر عدم مقبولیت در جامعه دارد که از هرکسی حمایت کند آن گزینه رای فردی خود را نیز از دست می دهد. به نظر من حمایت کنونی هاشمی از حسن روحانی ضربه جدی برای اوست ، مردم هیچ اقبالی به گزینه هاشمی نخواهند داشت.
مشرق: به نظرتون احتمال کاندیداتوری هاشمی به هیچ وجه وجود ندارد؟
خیر هاشمی عاقل تر از آن است که در سن 80 سالگی انتحار سیاسی کند و بعد از 3 دوره رای نیاوردن برای چهارمین مرتبه خود را در معرض آراء مردم قرار دهد.
مشرق: خانم طبیب زاده؛ اخیرا جبهه پایداری دیدارهایی را با آقای سعید جلیلی داشته است، در خصوص جزئیات این دیدارها توضیح می دهید؟
آقای جلیلی شخصیت بسیار وجیه و قابل قبولی است. به لحاظ گفتمان در ارتباط با آن 4 محوری که خدمتتان عرض کردم با جبهه پایداری کاملاانطباق دارد. به همین دلیل ما هم به عنوان یک جریان سیاسی به حضور ایشان در این عرصه علاقه مند بودیم ، ولی متاسفانه آقای جلیلی تا الان اعلام آمادگی قطعی نکردند.
حدود یک ماه پیش آقای لنکرانی جلسه ای طولانی با ایشان داشتند ولی کماکان آقای جلیلی می گفتند من برای حضور در انتخابات به تکیلف نرسیدم.
یک جلسه دیگر نیز به فاصله 2 هفته برقرار شد که آقای آقاتهرانی و محصولی با ایشان داشتند که در این جلسه هم اعلام عدم حضور قطعی نکردند و گفتند: برای به صحنه آمدن هنوز به تکلیف نرسیدم.
ما در شورای مرکزی جبهه پایداری به دلیل اینکه زمان را از دست ندهیم و ستاد های انتخاباتی مان را فعال کنیم مجبور شدیم کاندیدای نهایی جبهه پایداری را اعلام کنیم.
مشرق: اگر آقای سعید جلیلی برای ورود به عرصه انتخابات به قطعیت برسد؛ جبهه پایداری با دو کاندیدا کار خود را ادامه می دهد؟
نه؛ ما تلاش مان این بوده است که این اتفاق نیافتد.
مشرق: آیا آقای لنکرانی به نفع آقای سعید جلیلی کنار خواهد کشید و از او حمایت می کند؟
نمیدانم.
مشرق: روز گذشته آقای لنکرانی اعلام کردند که به هیچ عنوان با آقای جلیلی رقابت نخواهند کرد...
بله؛ این درست است اگر اقای جلیلی ثبت نام کنند؛ قطعاً جبهه پایداری تمایلی به رقابت با ایشان نخواهد داشت ؛ ولی در جبهه پایداری تصمیم گرفته شد ما آقای لنکرانی را بعنوان کاندید نهایی جبهه اعلام کنیم ، این کار به لحاظ اخلاقی درست نیست که بعد از اعلام رسمی شورای مرکزی اقدام دیگری بکند، اگر اقای لنکرانی بخواهد در صحنه بماند شورای مرکزی محکم پشت آقای لنکرانی خواهد ایستاد، ولی اگر خود ایشان اعلام عدم تمایل بکند آنوقت ما از شورای فقها کسب تکلیف میکنیم.
مشرق: گویا بزرگان نظام از بکار بردن اصطلاح ساکتین فتنه اظهار ناراحتی کرده و معتقدند اینکه یک عده اصطلاح ساکتین فتنه را چماق کنند و روی سر عناصر انقلاب بزنند کار درستی نیست؛ نظر شما در این مورد چیست؟
عرض من این است که فتنه ای در سال 88 اتفاق افتاد که با سرنوشت نظام بازی شد، این واقعه آنقدر مهم بود که هر شخصیت سیاسی که نسبت به سرنوشت نظام کوچکترین حساسیتی داشت و همچنین مرجع رجوع مردم و رسانه ها بود باید نسبت به آن عکس العمل نشان داده و فتنه رامحکوم میکرد ، حال اگر کسی سکوت کرده ، این یک ضعف بزرگ است ، ما باید این را بپذیریم که این چنین فردی نباید در مسئولیت های حساس کشوری نقش آفرینی کند.
ما کسانی را که حساسیت لازم نسبت به سرنوشت نظام نداشته اند را نباید در مسند های کلان کشوری قرار دهیم ولی این دلیل نمیشود که او در هیچ مسئولیت پایین تری قرارنگیرد و کلا حذف شود من معتقدم کسانی که وضوح این بحران را در کشور درک نکرده ودر آن مقطع حاضر به دفاع از انقلاب نشده اند و به صحنه نیامده اند معلوم نیست در هنگام بحران های آتی در هنگام حضوردر مسئولیت های بزرگ چه اقدامی از خود نشان دهند؟
مشرق: شما با طرد شدن این افراد موافقید؟
من با طرد کردن این افراد مخالفم ولی به هیچ وجه معتقد نیستم که باید به این افراد مسئولیت های کلان کشوری را بدهیم.
مشرق: بپردازیم به شورای فقاهتی جبهه پایداری؛ بعد از فوت آیت الله خوشوقت، در رسانه ها مطرح شد که جبهه پایداری از آیت الله علم الهدی دعوت کرده است. چه کسی قرار است جایگزین آیت الله خوشوقت شود، توضیح می دهید.
با افراد مختلف صحبت شده است و برخی از بزرگواران با توجه به شرایط و موقعیت های خاص اجتماعی خودشان تمایلی نداشتند تا منتسب به جریان خاص سیاسی بشنوند.
مشرق: اسامی افرادی که جبهه پایداری با آنها رایزنی کرده است را می توانید بگویید؟
خیر؛ چون خود بزرگواران ابراز عدم تمایل کرده اند بنده نمی توانم اسامی شان را بگویم.
*** احمدی نژاد 92 شبیه اصلاحطلبان و دولت سازندگی بود ***
مشرق: احمدی نژاد سال 84 با احمدی نژاد 92 چه تفاوتی دارد؟
احمدی نژاد سال 84 وارد گفتمان های مکتبی و انحرافی نشده بود ولی احمدی نژاد سال 92 در حوزه های تئوری پردازی دینی وارد شد که اصلا صلاحیت ورود به این حوزه را ندارد.
احمدی نژاد سال 84 در عرصه های فرهنگی به نظر متدین تر می آمد ولی احمدی نژاد 92 به هیچ وجه گرایشات فرهنگی و دینی با رویکرد اسلام ناب محمدی ندارد.
به لحاظ فرهنگی و فکری احمدی نژاد سال 92 چیزی شبیه سران دولت اصلاحات و سازندگی است.
احمدی نژاد سال 84 نسبت به بیت المال حساسیت زیادی داشت ولی احمدی نژاد سال 92 نسبت به استفاده نامناسب از بیت المال سهل انگار و کاملا رویکرد متفاوت دارد.
احمدی نژاد سال 84 رانت خواری و ویژه خواری مسئولین دولتی را محکوم می کرد ولی اطرافیان احمدی نژاد سال 92 رانت خوار و ویژه خوار شده اند.
احمدی نژاد سال 84 لجاجت ها و برخورد های کودکانه سیاسی نداشت ولی در حال حاضر هر روز حاشیها ی جدید بوجود میآید. او در سال 84 سر تخاصم با اصولگرایان رانداشت ولی احمدی نژاد 92 کم کم با همه اصولگرایان شروع به مخالفت کرده است. جبهه مقابل احمدی نژاد سال 84 هاشمی و اصلاح طلبان بودند ولی جبهه مقابل احمدی نژاد 92 بسیاری از اصولگرایان هستند.
احمدی نژاد سال 84 با احمدی نژاد سال 92 اصلا قابل مقایسه نیست.
مشرق: آینده سیاسی آقای احمدی نژاد را چطور پیش بینی می کنید.
من همیشه برای عاقبت بخیری ایشان دعا کرده و می کنم به خاطر زحماتی که برای انقلاب کشیدند و گفتمان انقلاب و عدالت را در سال 84 به عنوان شعار در سطح جامعه مطرح کردند. من برای ایشان دعا می کنم تا فرود آرامی را در عرصه سیاست داشته باشند و بتوانند مقداری از اشتباهات خود را جبران کنند و تجدید نظری در رفتار خودشان داشته باشند؛ بالاخره فرصت توبه برای انسان ها فراهم است و من از خدا می خواهم که فرصت توبه کردن را به ایشان عطا کند.
اگر از عملکردهای اشتباه گذشته توبه کند من پیش بینی می کنم ایشان هم مانند سایر افراد یکه در گذشته مسئولیت هایی را داشته اند در درون نظام به خدماتش ادامه بدهد و لی اگر خروجش به شکلی باشد که راه برگشت به نظام راببندد ، طبعاً فرجام خوبی نخواهد داشت.
مشرق: اگر آقای لنکرانی رئیس جمهور بشوند به آقای احمدی نژاد پستی داده میشود؟
اگر دست من باشد 100٪ به ایشان هیچ مسئولیتی نمی دهم. چون من تصورم این است که ایشان به لحاظ شخصیتی کسی هستند که دوست دارند همیشه نفر اول باشند ، همچنین با اطرافیان مسئله داری که برای خود برگزیده اند ، هر پست دیگری که به او واگذار شود همین طیف و جریان فکری را در کنار خود نگه میدارد . بنابراین من پستی به ایشان نخواهم داد.
به گفته خودش از رصدکنندگان دائمی مشرق است و از عملکرد سیاسی این رسانه ابراز خرسندی کرد.
عصر یک روز کاری به دفتر شخصی او در میدان بهارستان رفتیم و با او به گفت و گو نشستیم. در طول مصاحبه یکساعتهای که با او داشتیم از رویکرد خالص سازی جبهه پایداری گرفته تا شیوه ورود این جریان سیاسی به انتخابات ریاست جمهوری 92 از او پرسیدیم و گلایه هایی پیرامون نحوه تعامل جریانات ارزشی اصولگرا را با او مطرح کردیم و او پاسخ داد.
طبیب زاده که خود از فعالان دانشجویی دهه شصت بوده است، گفتمان جبهه پایداری را گفتمانی انقلابی معرفی کرد که در سن 34 سالگی انقلاب اسلامی می خواهد در مسیر آرمان های امام (ره) و مقام معظم رهبری حرکت کند.
او همچنین سخنان جالبی در خصوص احمدی نژاد 92 و تفاوت های او با احمدی نژاد سال 84 مطرح کرد، که خواندن آن خالی از لطف نیست.
*** در ادامه مشروح گفت و گوی خبرنگار سیاسی مشرق با زهره طبیب زاده عضو جبهه پایداری را می خوانید؛
مشرق: الان جبهه پایداری یک سیر خالص سازی را دارد طی می کند که اکثر نیروهای داخل جریان انقلاب که سابقه کار طولانی را در طی 30 سال انقلاب داشتند یا جزء منحرفین محسوب می شوند و یا جز فتنه گران! شما این مسیر را درست می دانید و اشکالی به این روند حرکتی جبهه پایداری وارد نمی دانید؟
من تشکر می کنم از طرح مباحث گفتمانی در موردانقلاب؛ این خیلی ارزشمند است که ما با موضوع انتخابات به صورت مقطعی برخورد نکرده و بحث های گفتمانی انقلاب را به بهانه انتخابات مطرح کنیم.
من استنباطم این است که همواره بعد از انقلاب اسلامی در ایران دوگفتمان اصلی در مقابل هم قرار گرفته اند. یکی اسلام آمریکایی و دیگری اسلام ناب محمدی(ص).
اسلام امام و مقام معظم رهبری یعنی اسلام ناب محمدی(ص) دارای کلید واژه هایی است که مرتبا از سوی آنان از ابتدای انقلاب بارها تکرار شده است. برخی از مسئولین اجرائی نظام در طول این 34 سال توانسته اند خودشان را با این شاخص ها و کلید واژه ها هماهنگ کنند و برخی دیگر موفق نبوده اند ویا این هماهنگی به طور نسبی صورت گرفته وبا شدت و ضعفهائی توام بوده است.مثلا دولت موقت (بازرگان ) و بنی صدر انحراف بسیار مشخصی با این گفتمان داشتند بعضی مثل دولت اصلاحات و سازندگی به گفتمان انقلاب نزدیک تراز بنی صدر و بازرگان بودند، ولی با زهم فاصله زیادی با گفتمان اصیل انقلاب داشتند.
مشرق: انتقادی مطرح است نسبت به عملکرد کنونی برخی جریانات سیاسی، مبنی بر اینکه این روند خالص سازی آنقدر شدت گرفته است که ما اکنون شاهد این هستیم که خیلی از نیروهای انقلابی نیز بر چسب فتنه و انحراف خورده اند. بیشتر توضیح دهید.
وقتی یک جریان سیاسی در حال نظام سازی است و در دوران جوانی خود به سر می برد. انتظار این است که دیگر خطاهای دوران کودکی اش را تکرار نکند آلان دوران ابتدای انقلاب نیست که بحث تخصص و تعهد مطرح باشد و به دلیل فقدان متخصص متعهد ، تعهد قربانی تخصص شود در حال حاضر گفتمان انقلاب برای مردم تا حدود زیادی تبیین شده و جریانات سیاسی امتحان خود را پس داده اند.
در دوران اصلاحات و سازندگی گفتمان اشرافیگری و ویژه خواری مطرح شده؛ طبقه جدید مدیران ثروتمند و مرفهین بی درد بوجود آمده اند . مردم و خانواده شهدا انتظار دارند که بعد از طی 3 دهه در دهه چهارم انقلاب گفتمانی در عرصه مدیریتی کشور حضورداشته باشد که در راستای رویکرد امام و مقام معظم رهبری عمل کند.
در ابتدای انقلاب و زمان جنگ ما فرصت کادر سازی و تربیت نیروهای اجرائی در عرصه مدیریتی را نداشتیم ولی پس از بیست و چند سال که از جنگ میگذرد مردم از نظام متوقع هستند و امکان رجعت به عقب نداریم. نظام وقتی پویاست که بعد از گذشت سی سال محتاج بازگشت به شخصیتهای دهه شصت نباشد ،بازگشت به گفتمان آقای هاشمی ارتجاع و بازگشت به عقب است.
*** جریان فکری آقای هاشمی و خاتمی سردمدار گفتمان لیبرالی و سازشکاری اند ***
شما توجه داشته باشید، آقای هاشمی اخیرا جمله ای مطرح میکند قریب به این مضموم که رویکرد دولت نهم و دهم انحراف از رویکرد اولیه انقلاب است درحالیکه مقام معظم رهبری دقیقا عکس این تعبیر را مطرح فرمودند ، ایشان طرح گفتمان عدالت در دولت نهم را بازگشت به آرمانهای حضرت امام بیان کرده وبارها از آن تقدیر نمودند. در حال حاضر جریان فکری آقای هاشمی و خاتمی سردمدار گفتمان لیبرالی و سازشکاری و تسلیم در مقابل امریکا و غرب ومروج اسلام رفاه طلب است ما مصمم هستیم در مقابل این رویکرد یک گفتمان شفاف و انقلابی ارائه بدهیم.
*** احمدی نژاد نتوانست پا به پای مردم و رهبری حرکت کند ***
من معتقدم که پرچمی که در 3 تیر بلند شد و مقام معظم رهبری آن را همان گفتمان انقلاب و عدالت قلمداد کردند به شخص احمدی نژاد وابسته نیست که در اثر لغزش و انحراف او شکست خورده تلقی شود در حقیقت احمدی نژاد با زیرکی تمام حرفهای امام و رهبری را زد و به همین علت مورد استقبال مردم قرار گرفت ولی متاسفانه نتوانست پا به پای مردم و رهبری حرکت کند و در این اواخر قدرت با او همان را کرد که با دولت اصلاحات و سازندگی کرد و ما در این اواخر دیدیم در مسائل اقتصادی و بیت المال همان شیوهائی را بکار میگیرد که خود ادعای نقد آنرا داشت، مردم انتظار دارند در دهه چهارم انقلاب گفتمانی در عرصه مدیریت جامعه قرار بگیرد که مطالبات مقام معظم رهبری را به طور جدی پیگیری کند و از ارزش ها و آرمان های انقلاب ذره ای کوتاه نیاید.
***جبهه پایداری تشکیل شد تا خطای شخص احمدی نژاد به پای گفتمان نوشته نشود***
البته آرمان گرایی را باید در حد گفتمان طرح کرد؛ اجرایی شدن این گفتمان مرحله بعدی است که به توان مدیران و چالشهای ایجاد شده از سوی دشمنان باز میگردد متاسفم که برخی حتی از طرح گفتمان عدالت هم ابا دارند، جبهه پایداری به صحنه آمده است که این گفتمان فرامش نشود و خطای شخص احمدی نژاد و ضعف ساختار فکری اوبه پای گفتمان گذاشته نشود.
شما ملاحظه کنید کسانی که اکنون در عرصه رقابت های انتخاباتی شعار های مورد تایید دشمن همچون انتخابات آزاد، تنش زدایی در عرصه سیاست خارجی و نقد طرح مسئله هولو کاست را مطرح می کنند و برخورد منفعلانه در عرصه سیاست خارجی را به قیمت راحتی و سر در آخور دنیا را مطرح میکنند در میان نخبگان و مردم جایی ندارند ما معتقدیم که وقتی این سیاست ها در دهه چهارم انقلاب در سطح جامعه مطرح می شود بایستی جریان ارزشی انقلاب با یک گفتمان اصیل در مقابل این جریان قرار بگیرد و این شعار های لیبرالی را نقد کند .
***برخی از اصولگرایان احمدی نژادی هستند که آب ندیده اند و شناگر قابلی هستند***
مشرق: خانم طیب زاده؛ اگر جریانات اصلاح طلب و سازندگی را کنار بگذاریم؛ چرا جبهه پایداری در درون جبهه اصولگرایی مستقل عمل می کند و هیچ انعطافی برای وحدت و جذب سایر گروه های اصولگرا از خود نشان نمی دهد؟
من معتقدم برخی از کسانی که در درون جبهه اصولگرایی حاضرند؛ احمدی نژادی هستند که بخصوص در حیطه مسائل اقتصادی و فرهنگی آب ندیده و گر نه شناگر قابلی هستند. بحث من این است که در حوزه اصولگرایی چهارملاک اصلی باید برای وحدت مورد توجه اصولگرایان قرار بگیرد. من معتقدم که برخی از اصولگرایان در بسیاری از زمینه ها اختلاف ندارند ولی نسبت خود را در به این چهار اصل باید تعیین کنند.
1- ایجاد تمدن اسلامی؛ این باید به یک مطالبه عمومی در بین مردم و اصولگرایان تبدیل شود. این باور که اسلام قدرت ایجاد تمدن عدالتخواهانه و شکوفا در قرن بیست ویکم را دارد . 2- دست اندازی به بیت المال برای منفعت شخصی و خانوادگی و حزبی ممنوع است یعنی نباید از بودجه بیت المال برای مصارف شخصی و تبلیغاتی و به نفع گرایشات سیاسی خود استفاده کرد یعنی ویژه خواری مسئولان ممنوع . 3- مسائل فرهنگی و نحوه اجرایی کردن مقوله های فرهنگ دینی. 4- تعریف یکسانی از عدالت و نحوه تحقق آن؛ ما در این حوزه ها با برخی از اصولگرایان اختلافات جدی داریم.
اگر اصولگرایان رابطه خودشان را با این چهار مولفه با حکمیت رهبری عزیز یعنی گفتمان ایشان تعیین کنند زمینه واقعی تحقق وحدت حاصل میشود.
مشرق: منظور شما این است که وقتی جبهه پایداری در داخل جبهه اصولگرایی با جریانات و گروه های مختلف اصولگرا مذاکراتی انجام نداده است و حاضر به ائتلاف با آنها نشده است؛ یعنی سایر اصولگرایان در این 4 مولفه دچار اشکلات جدی هستند؟
همانطور که عرض کردم موضع گیری ها شدت و ضعف دارد. موضع جبهه پایداری با برخی احزاب و اشخاص در بین جریانات اصولگرا در برخی مقوله ها مشابه و در برخی موارد کاملا متفاوت است .
مثلا در مورد نوع تعاملی که با غرب و آمریکا وجود دارد. برخی از جریانات اصولگرایی معتقدند که باید همین گفتمان قاطع انقلاب و مقام معظم رهبری در قبال آمریکا ادامه پیدا کند شاهد آن ، مواضع مشترک بسیاری از نمایندگان در قبال آمریکا،سوریه، بحرین و... است اما وقتی بحث استفاده از بیت المال به میان می آید؛ پای برخی می لنگد.
به راحتی از امکانات دولتی در راستای اهداف سیاسی خود استفاده می کنند در انتخابات در و دیوار شهر پر از تصاویر دوستانشان میشود و معلوم نیست هزینه این تبلیغات از کجا تامین شده است، جبهه پایداری نمی تواند در مقابل این قضیه سکوت کند.
مادر جبهه اصولگرایی کسانی را داریم همچون آقای مطهری که به شدت در قبال وادادگی آقای احمدی نژاد در مسائل فرهنگی نقد دارد ولی در آستانه انتخابات از آقای هاشمی رفسنجانی که وادادگی در حوزه فرهنگ از دولت ایشان شروع شد حمایت می کند و از او به عنوان منجی نظام نام می برد! ما متاسفانه در جبهه اصولگرایی با چنین افرادی رو برو هستیم.
*** جبهه پایداری در صدد انشقاق در جبهه اصولگرایی نیست ***
ما در جریان مجلس نهم شاهد بودیم که لیست جبهه متحد اصولگرایان که به زور چسب جامعتین بسته شد چگونه وقتی هنوز جوهر انتخابات خشک نشده بود در جریان انتخاب ریاست مجلس نهم دچار انشقاق و دو دستگی گردید تا جاییکه آنان که جبهه پایداری را به وحدت شکنی متهم میکردند خود در بدو شروع مجلس نهم وحدت را شکستند و درمقابل در وحدتی تمام عیار با اصلاح طلبان فراکسیون اصولگرایان را ترک و فراکسیون جدیدی را بنا نهادند، در حالیکه جبهه پایداری در کنار بخش دیگری از اصولگرایان در فراکسیون مذکور باقی ماند ، حالا بفرمایید وحدت شکن واقعی کیست؟
جبهه پایداری در صدد انشقاق در جبهه اصولگرایی نیست ولی نسبت به ارزشهایش بشدت پایبند است ، گفتمان اصولگرایی یک گفتمان عریض و طویلی است که عناصر داخل این مجموعه از یک سو به اسلام آمریکایی نزدیک و از سوی دیگر به گفتمان انقلاب و امام(ره) و رهبری نزدیکند ، جبهه پایداری معتقد است که در این مجموعه در آن سویی قرار دارد که به گفتمان انقلاب نزدیک است و به راحتی با گروه ها و طیف هایی که در این سوی مجموعه اصولگرایی قرار دارند وپایبند به ارزشهای امام و مقام معظم رهبری می باشند حاضر به وحدت اصولی است ، شاهد آن همکاری ما با اعضای فراکسیون اصولگرایان مجلس حدود یک سال اخیر در مجلس است.
مشرق: چرا این وحدتی که شما می فرمایید در مجلس شکل گرفت و الان حدود یک سال از عمر این وحدت در مجلس می گذرد؛ چرا برای انتخابات ریاست جمهوری ادامه پیدا نکرد و دوباره شاهد تکثر هستیم؟
در پاسخ به شما سئوال میکنم چرا با وجود نگاه یکسان در بین جمعیت ایثارگران و رهپویان دو جریان سیاسی مستقل شکل گرفته است؟ چه فرقی بین این دو جبهه سیاسی وجود دارد؟ به همان دلیل که رهپویان از ایثارگران جدا شد؛ به همان دلیل هم جبهه پایداری به صورت مستقل یک تشکیلات سیاسی ایجاد کرده است . چرا جبهه پیروان 5 کاندیدا دارد که سه نفرشان از یک حزب سیاسی هستند؟ به نظر شما اینها برای چه کاندیدا می شوند؟
*** در دهه چهارم انقلاب روی گفتمان اصیل انقلابی سازش نخواهیم کرد ***
وحدت نباید به هر قیمتی تمام شود. امام در ابتدای انقلاب با بازرگان (جبهه ملی و نهضت آزادی) دولت تشکیل داد، به خاطر اینک تجربه حکومت نداشتیم تکنوکرات های از غرب برگشته دولت موقت را تشکیل دادند آن موقع به دلیل ضرورتها نظام از برخی آرمان ها و اصول درانتصابات در اداره حکومت چشم پوشی کرد، باز در دو دولت اصلاحات و سازندگی شاهد حکومت تکنوکرات ها بودیم ولی دیدید که در جریان خصوصی سازی شرکتهای دولتی در دولت سازندگی چگونه اموال بیت المال توسط مدیران دولتی به یغما رفت ، در دولت اصلاحات تمام مبانی فرهنگی و انقلابی به تمسخر گرفته شد؛ بنابراین ما در دهه چهارم انقلاب حق داریم روی گفتمان اصیل انقلابی سر سازش نداشته باشیم و شعار انتخاب اصلح بدهیم .
مشرق: آیا تا کنون با سایر اصولگرایانی که نزدیک به گفتمان اصیل انقلاب بودند، برای به وحدت رسیدن مذاکراتی داشته اید؟
استنباط ما این است ک جبهه پایداری شاخصی به نام شورای فقاهتی دارد و اعضای این شورا از روحانیون مورد تایید مقام معظم رهبری هستند ، ما برای عملکرد سیاسی خودمان حجت شرعی داریم ولی سایر گروه های اصولگرا از این مزیت برخوردار نمیباشند فکر می کنم جبهه پایداری حسن نیت خود را نشان داده است وقت آن است تا از سوی سایرین کمی انعطاف صورت گیرد .
*** هاشمی و خاتمی قطعاً کاندیدا نخواهند شد ***
مشرق: تحلیل شما از انتخابات 92 چیست؟ به نظر شما چه جریاناتی در عرصه انتخابات ریاست جمهوری حضور پیدا می کنند؟
من فکر می کنم با توجه به اختلاف نظرهایی که اصلاح طلبان در درون جریان خود دارند و تفاوت هایی که بین کارگزاران و حزب مشارکت وجود دارد؛ روی شخص خاصی به توافق نخواهند رسید، هاشمی رفسنجانی اخیرا گفته :« من خیانت به مردم می دانم اگر در سن 80 سالگی اعلام کاندیداتوری کنم» . خاتمی هم گفته :«اگر کاندیدا بشوم و توسط نظام رد صلاحیت بشوم دیگر تا اردکان هم نمی توانم بروم».
بنابراین من استنباطم این است که هاشمی و خاتمی قطعاً نخواهند آمد و این ماجرای «می آیم نمی آیم» یک بازی سیاسی است ایندو در نهایت حضور پیدا نمی کنند و بر روی یک کاندیدا بین عارف ، جهانگیری ، مهرعلیزاده و کواکبیان به اجماع می رسند، که هیچکدام از اینها رای ندارند.
*** احمدینژاد می دانست مشایی صلاحیت کاندیداتوری در انتخابات را ندارد ***
در مورد کاندیدای دولت هم اعتقاد من این است که دولت در گذشته خیلی جدی به صحنه آمده و می خواست مشایی را به عنوان کاندیدا معرفی کند؛ هرچند آقای احمدی نژاد این را می دانست که شورای نگهبان قطعاً او را رد صلاحیت می کند. اگر در حال حاضر سفر های اخیر استانی احمدی نژاد را نگاه کنید می بینید که چقدر استقبال مردمی از او کاهش پیدا کرده است.
احمدی نژاد تصورش این بود که به دلیل اقداماتی که در شهرستانها انجام داده است؛ استقبال خوبی از وی و تیم همراهش در انتخابات آتی می شود. ولی عدم استقبال های مردمی در هفته های اخیر هشداری به ایشان بود.
مشرق: یعنی دولت تصمیم خود را عوض کرده است و کاندیدا اعلام نمی کند؟
دولت اگر عاقل باشد؛ کاندیدا مطرح نمی کند. ولی من روی خرد ورزی دولت شک دارم. البته این امر بستگی دارد به اینکه ایا احمدی نژاد می خواهد خود را از صحنه سیاسی ایران بکلی خارج کند یا نه؟ در صورت اول مشایی را به عنوان کاندیدا مطرح می کند؛ و پس از رد صلاحیت او برخورد های رادیکال خود را با نظام شروع می کند و اگر احمدی نژاد چنین تصمیمی بگیرد قطعاً بازیگر اصلی فتنه 92 او خواهد بود. در این صورت همان اتفاقی برایش رقم می خورد که برای سران فتنه سال 88 روی داد، البته احتمال دیگری هم وجود دارد ،ممکن است احمدی نژاد به صورت تاکتیکی در شرایط فعلی کاندیدای خود را مطرح نکند و منتظر بماند برای انتخابات 4 سال آینده. اما اگر معقولانه عمل کند می تواند با گزینه دیگری غیر از مشائی برنامه ریزی کند که در آنصورت هم با توجه به اقدامات و اوضاع دو سال اخیر باز هم شانس زیادی ندارد.
*** دولت تاثیر زیادی در انتخابات 92 نخواهد داشت ***
ولی با شناختی که من از آقای احمدی نژاد دارم باید بگویم ایشان قابل پیش بینی نیست. در هر صورت تحلیل من این است که دولت تاثیر زیادی در رقابت های انتخاباتی نخواهد داشت وانتخابات 92 بین سایر اصولگرایان خواهد بود؛ سایر اصولگرایان هم احتمالا با چند کاندیدای زیر به عرصه وارد میشوند ، از ائتلاف 5 نفره (احتمالا آقای ابوترابی) از ائتلاف 3 گانه احتمالا (آقای ولایتی) از اصلاح طلبان یک نفر احتمالا (جهانگیری) و نفر دیگر نیز اقای دکتر لنکرانی حضور رقابت آمیز باهم خواهند داشت.
*** روحانی نتیجه حمایت هاشمی را به زودی خواهد دید ***
مشرق: خانم طیب زاده؛ این تحلیل شما خیلی خوش بینانه بود؛ اگر مقداری متفاوت بخواهیم به قضیه انتخابات بپردازیم و بگوییم اصولگرایان با یک کاندیدای حداکثری اصلاح طلب مواجه هستند و رقیب جدی دارند، جبهه پایداری چه اقدامی از خود نشان می دهد.
من فرض اولیه را ممکن نمی دانم. چون تحلیل هایی که آقای خاتمی کرده است این فرضیه را رد می کند آقای هاشمی تا کنون در 3 انتخابات مزه شکست را چشیده است و آنقدر عدم مقبولیت در جامعه دارد که از هرکسی حمایت کند آن گزینه رای فردی خود را نیز از دست می دهد. به نظر من حمایت کنونی هاشمی از حسن روحانی ضربه جدی برای اوست ، مردم هیچ اقبالی به گزینه هاشمی نخواهند داشت.
مشرق: به نظرتون احتمال کاندیداتوری هاشمی به هیچ وجه وجود ندارد؟
خیر هاشمی عاقل تر از آن است که در سن 80 سالگی انتحار سیاسی کند و بعد از 3 دوره رای نیاوردن برای چهارمین مرتبه خود را در معرض آراء مردم قرار دهد.
*** آقای جلیلی اعلام عدم حضور قطعی نکردند ***
مشرق: خانم طبیب زاده؛ اخیرا جبهه پایداری دیدارهایی را با آقای سعید جلیلی داشته است، در خصوص جزئیات این دیدارها توضیح می دهید؟
آقای جلیلی شخصیت بسیار وجیه و قابل قبولی است. به لحاظ گفتمان در ارتباط با آن 4 محوری که خدمتتان عرض کردم با جبهه پایداری کاملاانطباق دارد. به همین دلیل ما هم به عنوان یک جریان سیاسی به حضور ایشان در این عرصه علاقه مند بودیم ، ولی متاسفانه آقای جلیلی تا الان اعلام آمادگی قطعی نکردند.
حدود یک ماه پیش آقای لنکرانی جلسه ای طولانی با ایشان داشتند ولی کماکان آقای جلیلی می گفتند من برای حضور در انتخابات به تکیلف نرسیدم.
یک جلسه دیگر نیز به فاصله 2 هفته برقرار شد که آقای آقاتهرانی و محصولی با ایشان داشتند که در این جلسه هم اعلام عدم حضور قطعی نکردند و گفتند: برای به صحنه آمدن هنوز به تکلیف نرسیدم.
ما در شورای مرکزی جبهه پایداری به دلیل اینکه زمان را از دست ندهیم و ستاد های انتخاباتی مان را فعال کنیم مجبور شدیم کاندیدای نهایی جبهه پایداری را اعلام کنیم.
مشرق: اگر آقای سعید جلیلی برای ورود به عرصه انتخابات به قطعیت برسد؛ جبهه پایداری با دو کاندیدا کار خود را ادامه می دهد؟
نه؛ ما تلاش مان این بوده است که این اتفاق نیافتد.
مشرق: آیا آقای لنکرانی به نفع آقای سعید جلیلی کنار خواهد کشید و از او حمایت می کند؟
نمیدانم.
*** محکم پشت لنکرانی ایستادهایم ***
مشرق: روز گذشته آقای لنکرانی اعلام کردند که به هیچ عنوان با آقای جلیلی رقابت نخواهند کرد...
بله؛ این درست است اگر اقای جلیلی ثبت نام کنند؛ قطعاً جبهه پایداری تمایلی به رقابت با ایشان نخواهد داشت ؛ ولی در جبهه پایداری تصمیم گرفته شد ما آقای لنکرانی را بعنوان کاندید نهایی جبهه اعلام کنیم ، این کار به لحاظ اخلاقی درست نیست که بعد از اعلام رسمی شورای مرکزی اقدام دیگری بکند، اگر اقای لنکرانی بخواهد در صحنه بماند شورای مرکزی محکم پشت آقای لنکرانی خواهد ایستاد، ولی اگر خود ایشان اعلام عدم تمایل بکند آنوقت ما از شورای فقها کسب تکلیف میکنیم.
مشرق: گویا بزرگان نظام از بکار بردن اصطلاح ساکتین فتنه اظهار ناراحتی کرده و معتقدند اینکه یک عده اصطلاح ساکتین فتنه را چماق کنند و روی سر عناصر انقلاب بزنند کار درستی نیست؛ نظر شما در این مورد چیست؟
عرض من این است که فتنه ای در سال 88 اتفاق افتاد که با سرنوشت نظام بازی شد، این واقعه آنقدر مهم بود که هر شخصیت سیاسی که نسبت به سرنوشت نظام کوچکترین حساسیتی داشت و همچنین مرجع رجوع مردم و رسانه ها بود باید نسبت به آن عکس العمل نشان داده و فتنه رامحکوم میکرد ، حال اگر کسی سکوت کرده ، این یک ضعف بزرگ است ، ما باید این را بپذیریم که این چنین فردی نباید در مسئولیت های حساس کشوری نقش آفرینی کند.
ما کسانی را که حساسیت لازم نسبت به سرنوشت نظام نداشته اند را نباید در مسند های کلان کشوری قرار دهیم ولی این دلیل نمیشود که او در هیچ مسئولیت پایین تری قرارنگیرد و کلا حذف شود من معتقدم کسانی که وضوح این بحران را در کشور درک نکرده ودر آن مقطع حاضر به دفاع از انقلاب نشده اند و به صحنه نیامده اند معلوم نیست در هنگام بحران های آتی در هنگام حضوردر مسئولیت های بزرگ چه اقدامی از خود نشان دهند؟
مشرق: شما با طرد شدن این افراد موافقید؟
من با طرد کردن این افراد مخالفم ولی به هیچ وجه معتقد نیستم که باید به این افراد مسئولیت های کلان کشوری را بدهیم.
مشرق: بپردازیم به شورای فقاهتی جبهه پایداری؛ بعد از فوت آیت الله خوشوقت، در رسانه ها مطرح شد که جبهه پایداری از آیت الله علم الهدی دعوت کرده است. چه کسی قرار است جایگزین آیت الله خوشوقت شود، توضیح می دهید.
با افراد مختلف صحبت شده است و برخی از بزرگواران با توجه به شرایط و موقعیت های خاص اجتماعی خودشان تمایلی نداشتند تا منتسب به جریان خاص سیاسی بشنوند.
مشرق: اسامی افرادی که جبهه پایداری با آنها رایزنی کرده است را می توانید بگویید؟
خیر؛ چون خود بزرگواران ابراز عدم تمایل کرده اند بنده نمی توانم اسامی شان را بگویم.
*** احمدی نژاد 92 شبیه اصلاحطلبان و دولت سازندگی بود ***
مشرق: احمدی نژاد سال 84 با احمدی نژاد 92 چه تفاوتی دارد؟
احمدی نژاد سال 84 وارد گفتمان های مکتبی و انحرافی نشده بود ولی احمدی نژاد سال 92 در حوزه های تئوری پردازی دینی وارد شد که اصلا صلاحیت ورود به این حوزه را ندارد.
احمدی نژاد سال 84 در عرصه های فرهنگی به نظر متدین تر می آمد ولی احمدی نژاد 92 به هیچ وجه گرایشات فرهنگی و دینی با رویکرد اسلام ناب محمدی ندارد.
به لحاظ فرهنگی و فکری احمدی نژاد سال 92 چیزی شبیه سران دولت اصلاحات و سازندگی است.
احمدی نژاد سال 84 نسبت به بیت المال حساسیت زیادی داشت ولی احمدی نژاد سال 92 نسبت به استفاده نامناسب از بیت المال سهل انگار و کاملا رویکرد متفاوت دارد.
احمدی نژاد سال 84 رانت خواری و ویژه خواری مسئولین دولتی را محکوم می کرد ولی اطرافیان احمدی نژاد سال 92 رانت خوار و ویژه خوار شده اند.
احمدی نژاد سال 84 لجاجت ها و برخورد های کودکانه سیاسی نداشت ولی در حال حاضر هر روز حاشیها ی جدید بوجود میآید. او در سال 84 سر تخاصم با اصولگرایان رانداشت ولی احمدی نژاد 92 کم کم با همه اصولگرایان شروع به مخالفت کرده است. جبهه مقابل احمدی نژاد سال 84 هاشمی و اصلاح طلبان بودند ولی جبهه مقابل احمدی نژاد 92 بسیاری از اصولگرایان هستند.
احمدی نژاد سال 84 با احمدی نژاد سال 92 اصلا قابل مقایسه نیست.
*** دعا میکنم احمدینژاد فرود آرامی در سیاست داشته باشد ***
مشرق: آینده سیاسی آقای احمدی نژاد را چطور پیش بینی می کنید.
من همیشه برای عاقبت بخیری ایشان دعا کرده و می کنم به خاطر زحماتی که برای انقلاب کشیدند و گفتمان انقلاب و عدالت را در سال 84 به عنوان شعار در سطح جامعه مطرح کردند. من برای ایشان دعا می کنم تا فرود آرامی را در عرصه سیاست داشته باشند و بتوانند مقداری از اشتباهات خود را جبران کنند و تجدید نظری در رفتار خودشان داشته باشند؛ بالاخره فرصت توبه برای انسان ها فراهم است و من از خدا می خواهم که فرصت توبه کردن را به ایشان عطا کند.
اگر از عملکردهای اشتباه گذشته توبه کند من پیش بینی می کنم ایشان هم مانند سایر افراد یکه در گذشته مسئولیت هایی را داشته اند در درون نظام به خدماتش ادامه بدهد و لی اگر خروجش به شکلی باشد که راه برگشت به نظام راببندد ، طبعاً فرجام خوبی نخواهد داشت.
*** به احمدی نژاد هیچ مسئولیتی نمی دهیم***
مشرق: اگر آقای لنکرانی رئیس جمهور بشوند به آقای احمدی نژاد پستی داده میشود؟
اگر دست من باشد 100٪ به ایشان هیچ مسئولیتی نمی دهم. چون من تصورم این است که ایشان به لحاظ شخصیتی کسی هستند که دوست دارند همیشه نفر اول باشند ، همچنین با اطرافیان مسئله داری که برای خود برگزیده اند ، هر پست دیگری که به او واگذار شود همین طیف و جریان فکری را در کنار خود نگه میدارد . بنابراین من پستی به ایشان نخواهم داد.