پس از 9 دي سمت و سوي حملات بيشتر به سمت تضعيف دولت رفته است. ديگر نمي تواند اصل ولايت فقيه و رهبري را مورد هجمه قرار دهند، پس حملات مغرضانه و ناشيانه خود را به طرف دولت برده اند.

حجت الاسلام و المسلمين ابوالحسن نواب رئيس دانشگاه اديان و مذاهب و مديرسايسي جامعه روحانيت مبارز از فعالان سياسي است که کمتر مصاحبه اي از ايشان منتشر شده است. از سوي ديگر سوالات متعددي از وي در محافل سياسي مطرح شده بود که فرصت را مغتنم شمرديم تا ضمن بررسي جريان فتنه و حوداث عاشوراي سال گذشته اين پرسش ها را هم مطرح کنيم.

? انتخابات سال 88 به دلايل زيادي جزء مهمترين وقايع پس از انقلاب شمرده ميشود. اول از جهت حضور 85 درصدي مردم و دوم حوادث ماههاي پس از اين انتخابات. سوال نخست درباره حضور بي نظير مردم در اين انتخابات آن هم سي سال پس از گذشت انقلاب اسلامي است. شما اين حضور را معلول چه علتهايي ميدانيد؟
ـ بنده نشاط سياسي دوران اول انقلاب را مرهون حضور و وجود حضرت امام (ره) ميدانم که عليرغم سن بالايشان يک معدن شور و شورآفريني بوده اند. مسئله جنگ نيز در حضور مردم در صحنه بيدليل نبوده است. توطئههاي مختلف خنثي ميشد و تشييع جنازه ها مردم را آگاهي ميداد که در صحنه حضور داشته باشند. اما حضور مردم پس از رحلت حضرت امام و بيست سال شور انقلابي مردم را مرهون هنرمندي مقام معظم رهبري ميدانم. ايشان توانستهاند در اين بيست سال نشاط و شور سياسي را درکشور زنده نگاه دارند. خيلي صريح عرض ميکنم عليرغم حوادث سال گذشته هم اکنون بحث اين است که اصلاح طلبان در انتخابات آينده وارد مي شوند يا نه؟ بنده عرض ميکنم بعيد ميدانم که رهبري مانع حضور آنها شوند. چرا که اولويت مهم حضور حداکثر مردم است، اين اعتقاد بنده مبتني بر تجربيات گذشته است. در انتخابات 76 رهبري از مجمع روحانيون دعوت کردند که در انتخابات حضور فعال داشته باشند. اين مساله نشان دهنده روحيه آزاد منشي حضرت آقاست. آنها حتي ترديد داشتند که آقاي خاتمي را معرفي کنند يا نه که رهبري فرمودند چرا که نه؟
البته در عين حال رهبري معتقدند اين نشاط سياسي يک بهائي هم دارند. هم اينک دو طرز تفکر وجود دارد. رئيس جمهور مثلاً با 15 ميليون رأي حداقلي ولي مورد تأييد و اطمينان ما و تفکر ديگري که مي گويد حضور حداکثري مردم حتي اگر ممکن است به ضرر ما هم باشد. من معتقدم گزينه دوم مورد نظر رهبري است.
? شما براي تحليل خود که به رهبري هم نسبت ميدهيد دليلي هم داريد؟
ـ بله. چه دليلي بهتر از جريان دوم خرداد سال 76؟ و چه دليلي شفافتر از دستور تأييد صلاحيت آقاي معين در انتخابات سال 84؟ آقاي معين در اين انتخابات نزديک به 5 ميليون رأي آوردند که در نهايت اين تعداد رأي در سبد نظام ريخته شده است و بايد گفت با تدبير رهبري اين 5 ميليون به دست آمد. رهبري در تشکر از حضور مردم در انتخابات خبرگان ـ که بنده نيز کانديدا بودم ولي رأي نياوردم ـ از مردم، کانديداها و حتي آناني که رأي نياوردند ولي به شورانتخاباتي افزودند تشکر کردند. همه اينها نشان ميدهد که شور و نشاط سياسي مهمترين اولويت براي رهبري است.
? به بحث انتخابات سال گذشته بپردازيم که متأسفانه شيريني آن در حوادث پس از انتخابات کم رنگ شد. به نظر شما پيام صريح انتخابات سال 88 چه چيزي بود؟
ـ پيام انتخابات 88 را دو گروه به خوبي دريافت کردند. يکي دوستِ دوست ويکي دشمنِ دشمن. دوستان نقش حضور چهل ميليوني در بنيان انقلاب و اميد بخشي به انقلاب را به خوبي درک ميکنند. دشمن هم اگر چه اعتراف نکرد ولي به خوبي فهميد و چون به خوبي فهميد حوادث پس از انتخابات را در قالب جنبش سبز و اين مزخرفات حمايت کرد. اما دشمن خيلي از مسائل را متوجه شد. اين حضور بسياري از خطرات نظامي را از کشور دور کرد. چرا که دشمنان فهميدند زماني که 85 درصد مردم پاي صندوق ميآيند به راحتي مقابل دشمن کوتاه نميآيند.
? خب مي خواهم تحليل شما را از حوادث پس از انتخابات بدانم. آيا مسائل پشت پردهاي هم وجود داشته است؟ آيا در مديريت بحراني بخشهايي از نظام ضعف داشته اند؟
ـ يک تحليلي در سالهاي رياست جمهوري خاتمي وجود داشت که ميگفت: اصلاح طلبان بدون رهبر هستند و خود سران اصلاح طلب نيز به اين اعتراف دارند. حوادث پس از انتخابات به خوبي درستي اين تحليل را نشان داد. چراکه اگر اصلاحات و در سال گذشته جريان سبز داراي ليدر و اتاق فکر خوبي بود، نمي گذاشت چنين مسائلي پيش بيايد. به نظر من حرکت غير عقلاني اصلاحات آنها را نابود کرد. بر فرض آنکه تقلبي رخ داده باشد و از مجاري قانوني هم به نتيجهاي نرسيده باشند، مگر آخرين دوره انتخابات بوده؟ دو سال بعد انتخابات مجلس فرا ميرسيد و ميتوانستند از همان چهارده ميليون رأي نتيجه خوبي بگيرند. البته رهبري تلاش کردند با سعه صدر همه مسائل را از مجاري قانوني حل نمايند، ولي عدم تعقل در جنبش سبز مانع حل مشکلات شد. البته همچنان اين سوال جدي وجود دارد که بر فرض وجود تقلب چرا اينها عليرغم در اختيار داشتن رسانه هاي مختلف داخلي و خارجي و ماهواره ها نتوانستند افکار عمومي را متقاعد کنند؟ همه اينها نشان ميدهد اين جريان، رهبر و اتاق فکري درستي ندارد. به نظرم خلاء اصلي همه مسائل پس از انتخابات به مشکلات اساسي جريان اصلاحات برميگردد.
ببينيد سيد حسن نصر ا... در همان زمان انتخابات با مسئله اي شبيه اين مورد مواجه شد. حزب ا... در انتخابات مجلس رأي نياورد اما بلافاصله به پيروز انتخابات تبريک گفت، نواقص خود را بررسي کردند و هم اينک با قدرت در دولت معارض حضور دارند. ما اولين و آخرين کشوري نيستيم که انتخابات برگزار ميکنيم و در آن گروهي شکست ميخورند. همه جا برنده و بازنده دارد. دنيا هم به آخر نرسيده بود. مسئله اينجاست که جريان سبز بدون مدرک و دليل ميخواست به زور آشوب و دعوا و فتنه و به هم ريختن کشور حرف خود را به کرسي بنشاند.
? يکي از دلايلي که تنها چند هفته پس از انتخابات، همه بحث ها از تقلب به هجمه عليه ارکان نظام کشيد، همين بياساس بودن ادعاي تقلب بوده است. برخي معتقدند سران فتنه مستقيماً با غربي ها مرتبطند و برخي ديگر معتقدند ارتباط سيستماتيک ندارند و کارهايي که ميکنند دلخواه و خوشايند دشمنان است. نظر شما چيست؟
ـ هيچ فرقي نمي کند نتيجه مساوي است. يعني جريان معارض و فتنه در خارج از کشور هماهنگ عمل کرده است و آنها به داخل خط دادهاند يا داخليها به آنها بهانه و سرخط. شايد هيچ مدرکي دال بر همکاري سران فتنه با خارجي ها نداشته باشيم ولي به صورت روشن ميبينيم نتيجه عمل هر دو طرف به يک مسئله منتهي ميشود که تضعيف نظام است.
? خب چند ماه پس از فتنهگريها و جنجالهاي مختلف به روز عاشورا ميرسيم و اتفاقي که افتاد. شما در اين روز کجا بوديد و چطور در جريان وقايع قرار گرفتيد؟
ـ من سال گذشته و ايام محرم در تبليغ بودم و به کشور اوکراين رفته بودم. صبح تا شب عاشورا شبکههاي مختلف ماهوارهاي را پيگيري ميکردم که به صورت عجيبي از هتک حرمتهاي روز عاشورا حمايت ميکردند. با توجه به حمايت و تشويق رسانههاي غربي و بدون هيچ مشورتي با دوستان، تماس گرفته و بيانيه جامعه روحانيت که جزو نخستين پيام هاي محکوميت بود را منتشر کردم. اين هم يک مبناي سياسي دارد. امام راحل فرمودهاند هر کجا ديديد که دشمنان از کاري حمايت ميکنند بدانيد مشکل دارد. من چنين تجربياتي را داشته ام. اوايل انقلاب در برزيل که بودم جوانان انقلابي ميگفتند هر وقت ميبينيم آمريکا از شما عصباني است خوشحال ميشويم، چراکه ميفهميم شما حتماً يک پيروزي داشتهايد. براساس مبناي امام راحل من بدون هيچ مشورتي تماس گرفتم و بيانيه محکوميت اين حادثه را منتشر کردم.
? آيا تصور چنين حضور مردمي در روز 9 دي که يک روز غير تعطيل بود را داشتيد؟
ـ از يک جهت چنين حضور حماسي مردم ايران کاملاً طبيعي بود. تاريخ انقلاب نشان داده است که هر جا دشمن به اصول و ارکان نظام قصد ضربه زدن دارد مردم بدون هيچ تبليغي و برنامهريزي وارد صحنه ميشوند. چنين مسئلهاي را حدود 12 سال پيش در اصفهان مشاهده کردهايم. عدهاي از باند مهدي هاشمي قصد فتنه عليه رهبري را داشتند که مردم اصفهان به صورت عجيبي کل ميدان امام را پر کردند و با حضور خود فتنه را از بين بردند. از اين به بعد هم هر جا مردم ببينند که دشمن قصد تعرض به اصول و ارکان را دارد وارد مي شوند ودر اين مسئله با کسي شوخي ندارند.
? بعد از 9دي استراتژي دشمن به چه صورت درآمده است؟
ـ پس از 9 دي سمت و سوي حملات بيشتر به سمت تضعيف دولت رفته است. ديگر نمي تواند اصل ولايت فقيه و رهبري را مورد هجمه قرار دهند، پس حملات مغرضانه و ناشيانه خود را به طرف دولت برده اند. سعي ميکنند دولت را به عنوان متخلف و عقب افتاده معرفي کنند و اينکه دولت تصميمات سطحي و غير علمي دارد. در حالي که در عمل ميبينيم عملکرد دولت در بسياري از موارد حساب شده است. هدفمندي يارانهها مورد نظر آقاي هاشمي و خاتمي بود، اما جرأت نکردند. مسئله بنزين هم همينطور است. اين دولت هيچ عقب ماندگي نسبت به دولتهاي قبلي ندارد. به نظرم دولت هوشمندانه عمل کرد و بدون توجه به اين جوسازي کارش را ادامه داد. سفرهاي استاني و سازندگي از جمله آنهاست. البته در برخي موارد ايرادات و نقدهايي هست که کاملاً طبيعي به نظر مي رسد. در اين بين برخي از خوديها نيز بهصورت ناعادلانه دولت را مورد هجمه قرار دادند.
بنده هميشه از اين دولت حمايت کرده ام. بلافاصله چند روز پس از انتخابات در اتريش يک نشست مربوط به اديان داشتيم. همانجا از فرصت استفاده کردم و ادعاي تقلب را رد کردم و از دولت هم حمايت کردم. چراکه خودم را يک فرد ملي ميدانم. چند روز پيش در جلسه دوستانه اي با حضور جمعي از روحانيون نسبت به صحبت يکي از حضار که دولت را زير سوال برده بود اعتراض کردم. همانجا پرسيدند ما شما را منتقد دولت مي دانستيم! گفتم اشتباه ميکنيد. من هر سال حداقل ده سفر خارجي ميروم و ميدانم بايد فراتر از جناح بازي، به صورت ملي حرکت کنيم. حاضر نيستم اصل نظام را با چنين مسائلي زير سوال ببرم.
من در جلسه روحانيت مبارز که با حضور آقاي احمدي نژاد برگزار شد به عنوان مدير سياسي اين جامعه از تلاش ها و زحمات ايشان حمايت و قدرداني کردم که ايشان به يکي دوستان گفته بود در اين جلسه فقط آقاي نواب از بنده حمايت کردند. در مصاحبه هاي قبلي ام هم گفته ام که در اين چند سال دين و ديانت در کشور رشد کرد. قبلاً براي کارهاي ديني بايد از دولت پول مي گرفتيم. اما الان دولت خودش پول ميدهد. البته برخي نواقص و ايرادات را انکار نمي کنم.
حرف صريح من اين است که من نه چپ هستم نه راست. بلکه اصولگرا هستم و از هر دولت اصولگرائي هم حمايت ميکنم. چرا که موفقيتها را در ابعاد مختلف مسکن، ورزش، فرهنگ و... مي بينم. در سياست بين المللي هم به صورت کامل از روش اين دولت که همانا اقتدار و اعتقاد به اسلام و انقلاب است حمايت ميکنم.
? من چند سوال صريح ديگري هم دارم. در ايام پس از انتخابات تصاويري منتشر شد که در آن چند تن از اساتيد دانشگاه اديان و مذاهب که زير نظر شما اداره ميشود مشاهده شدند. اين افراد در بين فتنه گران و تجمعات خياباني بودند. در اين زمينه چه توضيحاتي داريد؟
اولاً اينکه اساتيد درست نيست. يک نفر از آن جمع جزء اساتيد دانشگاه اديان و مذاهب بود. بقيه سابقاً جزو اساتيد بوده اند که پيش از اين قطع همکاري کرده بودند. خود من صريحاً از ايشان توضيح خواستم که اين استاد گفت: به هيچ عنوان تصور نمي کردم که وارد چنين فضايي بشويم و در اين شرايط هم سعي مي کردم شعارهاي ساختار شکن داده نشود و همين استاد بلافاصله طي نامه اي خطاب به بنده با ابراز ندامت از اين عمل از رهبري و مردم عذرخواهي کرد که تصوير نامه در رجانيوز منتشر شد. مسئله بعدي اينکه کشور نهادهاي امنيتي و اطلاعاتي دارد و هر وقت ضرورتي احساس کنند خودشان وارد عمل مي شوند. بنده هم گفته ام هر موردي که در دانشگاه ها وجودداشته بدون هيچ اغماضي وارد عمل شويد. اما بنده هم يک سوال دارم! آيا در ساير مراکز دانشگاهي چنين مسائلي نبوده است. نميخواهم اسم ببرم اما در مراکز دانشگاهي منتسب به بسياري بزرگان حتي مسائل حادتري نسبت به اين موضوع ديده شد.
خوشبختانه وضعيت دانشگاه ها به صورت شفاف مشخص است. بايد بگويم دانشگاه اديان و مذاهب جزء افتخارات حوزه علميه و تشيع است. چرا که براي نگهباني از تشيع تأسيس شده است. هر هفته هيئتهاي خارجي مهمان ما هستند. آيت الله العظمي مکارم شيرازي فرمودند وقتي هيئت بلند پايه واتيکان به ديدارم آمدند تنها دانشگاه اديان و مذاهب را توانستم به آنها توصيه کنم. آيت الله جوادي آملي هم از اين دانشگاه حمايت کرده اند. حال اين چه سليقه اي است که تلاش مي کند چنين خدمات ارزشمندي را اينگونه زير سوال ببرد؟
? براي من اين سوال وجوددارد که آقاي نواب مطرح شده در محافل سياسي با آقاي نواب اين مصاحبه تفاوت زيادي دارد. چرا هيچگاه به شبهات و شايعات بخصوص در مسائل سياسي و مالي پاسخ نميدهيد؟
ـ من با واسطه اي از مقام معظم رهبري شنيده ام که در توصيه به زوج هاي جوان فرموده اند «مرنج و مرنجان» به هر حال ما امثال شهيد بهشتي را ديده ايم ـ بدون قياس با خودم ـ و ميدانيم نبايد به اين جوسازي ها توجه کرد. بارها در دانشگاه گفته ام که مبناي حرکت ما اصولگرايي با محور نظام و رهبري است و بر اين مسائل با هيچ کس معامله نمي کنيم. متأسفانه برخي تلاش مي کنند عدد مخالف را زياد کنند که نمي دانم علت اصلي آن چيست؟ زماني در محافلي مطرح شد که دختر بنده مبلغ جريان سبز است و بسياري از افرادي که چنين شايعه اي را ساختند مي شناسم. جالب است که بدانيد بنده اصلاً دختر ندارم. يا اينکه در يک سايتي نوشته بودند دائي بنده جزو کارتل هاي بزرگ نفتي است. در حالي که دائي بنده پدر يک شهيد و يک طلبه است و در زمان فعاليتش يک مغازه معمولي بقالي داشته و هم اينک 95 سال سن دارد و داراي زندگي بسيار ساده و معمولي است. و شايعات خيلي زياد مالي که گفتنش به درازا مي کشد. فقط جهت اطلاع شما بگويم بنده هم اينک هيچ مايملکي ندارم و به صورت مشخص در بين فرزندانم تقسيم کرده ام که ليست آن مشخص است. هر کس ليستي آورد ثابت کرد همه آنها را به خودش مي بخشم. هر چند روز يک بار عده اي بين من ميآيند که پشت سر شما حرفهاي زيادي زده ايم و از من طلب حليت مي کنند.
? کمي هم در مورد مرکز خدمات حوزه توضيح دهيد.
بنده به نوکري امام زمان افتخار مي کنم. همانطور که مي دانيد جزو ليست اصولگرايان تهران بودم. از رهبري در خواست راهنمايي کردم. فرمودند«اگر من جاي شما بودم خدمت گزاري به سربازان امام زمان را با نمايندگي عوض نمي کردم» من از همان دفتر رهبري استعفاي خودم را نوشتم و تا زماني که از اينجا بنده را برندارند هيچگاه خودم اين فرصت را از دست نخواهم داد. به هرحال بزرگترين مرکز خدماتي حوزه را اداره مي کنم و تمام تلاشمان اين است که نام رهبري براي اينجا باشد. جالب است بدانيد هيچ سليقه سياسي را در خدمات رساني به طلاب دخالت نداده‎ام. چراکه منش رهبري چنين است. با اينکه کل بودجه اينجا از سوي رهبري تأمين مي شود و رهبري هم از برنامه فعاليت ما آگاه هستند.