کد خبر 21643
تاریخ انتشار: ۹ دی ۱۳۸۹ - ۰۸:۴۴

قاليباف افراط گري را يکي از عوامل اصلي ايجاد رخدادهاي سال گذشته دانست و يادآور شد که افراطي گري نه تنها بصيرت رازايل مي کند بلکه منتهي به نتايج فاجعه باري مي شود که گوشه اي از آن را در حوادث سال گذشته ديديم.

به گزارش مشرق، فردا نوشت: سال گذشته بعد از برگزاري دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري حوادث گوناگوني در عرصه سياسي کشور رخ داد که حماسه باشکوه 9 ديماه نقطه عطف آن بود بطوريکه فصل سياسي نويني را در بطن نظام جمهوري اسلامي ايران رقم زد. لذا بررسي هرکدام ازاين وقايع تاريخي براي عبرت آموزي آيندگان ضروري به نظر مي رسد براين اساس به سراغ دکتر محمد باقر قاليباف شهردار تهران رفتيم تا با بازخواني برخي از اين حوادث تاريخي ، گوشه هاي ديگري از ابعاد آن را روشن کنيم.

بي بصيرتي و زياده طلبي نخبگان و تاثير آن بر حوادث پس از انتخابات؛ اهميت نحوه مواجهه در برابر فتنه ها و ميزان آمادگي نظام؛ نقش نمادي نهم دي ماه براي نسلهاي آينده در ولايت پذيري و بصيرت اجتماعي... از جمله مهمترين محورهاي گفتگوي شهردار تهران با خبرگزاري مهر است.

مشروح گفتگوي دکتر محمد باقر قاليباف پيرامون حوادث سال گذشته بويژه راهپيمايي بزرگ نهم دي ماه را در ذيل مي خوانيد:

اگر بخواهيم اتفاقات سال گذشته را ريشه يابي کنيم به نظر شما ريشه صرفا سياسي داشت يا مسايل فرهنگي و اجتماعي هم موثر بود؟

قاليباف: مهمترين علت آن اتفاقات بي ترديد همان گونه که رهبر معظم انقلاب نيز تاکيد داشتند بي بصيرتي و زياده طلبي سياسي برخي از افراد و جريانها بود. اما اين بي بصيرتي در عرصه سياسي نيز ريشه در ضعف ايمان، تقوا و اخلاق داشت. اين مساله بي ترديد بيش از آنکه ريشه سياسي داشته باشد، نشان از وجود ضعف هايي در عرصه هاي فرهنگي و اجتماعي نيز مي باشد.

در طول سالهاي گذشته، نظام فرهنگي و اجتماعي ما نتوانست نسل هاي جديد را آنگونه که شايسته بود با ارزشها و آرمانهاي انقلاب آشنا کند. بخصوص بعد از سالهاي پرافتخار دفاع مقدس ما شاهد کمرنگ شدن تدريجي برخي از آرمانها و ارزشها بوديم. همين مساله باعث شد تا برخي از فرزندان جامعه که از نزديک با ايثار و جانبازي هاي صورت گرفته براي پيروزي و حفظ انقلاب اسلامي آشنا نبودند، به تدريج دچار نوعي بي تفاوتي و بيگانگي با اين آرمانها شدند و در وقايع سال گذشته شاهد بوديم که فتنه گران از همين نقطه ضعف فرهنگي براي بسيج برخي از اقشار عليه نظام استفاده کردند.

از يک جنبه ديگر در طول سالهاي گذشته شاهد رواج نوعي بداخلاقي و هنجار گريزي و بعضا هنجار ستيزي در ابعاد فرهنگي و اجتماعي بوديم که متاسفانه بعضا ريشه در عرصه سياسي و برخي رويکردها و عملکردها در اين حوزه نيز داشت. به هر حال تمام اين عوامل فرهنگي و اجتماعي زمينه اي براي بهره گيري سياسي فتنه گران را فراهم کرد.

* به نظر شما حکمت انتخاب عنوان فتنه براي اتفاقات پس از انتخابات چه بود؟

-انتخاب اين عنوان از سوي مقام معظم رهبري ناظر بر ابهامات و پيچيدگيهاي حاکم بر فضا و اتفاقات آن روز بود. مقام معظم رهبري با اين نامگذاري چارچوب تحليلي مناسبي براي آن وقايع ارايه دادند. چارچوبي که بر مبناي آن به خوبي مي توان ماهيت آن وقايع، نيات و مقاصد بانيان و مجريان آن، علل شکل گيري و تداوم آن و مهمتر از همه وضعيت جبهه حق و باطل در اين وقايع را تبيين نمود. اين اصطلاح همچنين به ما کمک مي کند تا براي تحليل آن وقايع به رويدادهاي مشابه در تاريخ اسلام رجوع کنيم و از اين الگوگيري بياموزيم که يگانه راه رهايي ازشرايط فتنه و شناخت حق و باطل، مددگيري از ايمان و بصيرت و رجوع و التزام به ولي فقيه به عنوان يگانه معيار و فصل الخطاب است.

* آيا با اين تعبير که فتنه هاي بزرگي در راه است موافقيد؟

-انقلاب اسلامي از بدو پيروزي تا کنون همواره در معرض امتحانها، دشمني ها و فتنه هاي گوناگون بوده است و شما در طول بيش از سه دهه گذشته هيچ مقطعي را سراغ نداريد که اين نظام مقدس و آرمانها و ارزشهاي آن در معرض هجوم و تهديد دشمنان و کينه توزان قرار نداشته باشد. فتنه سال گذشته تنها يکي از اين سلسله فتنه ها بود و مطمئنا در آينده نيز دشمنان اين نظام و انقلاب دست از کينه توزي و فتنه انگيزي خود بر نخواهند داشت. اما نکته مهم نحوه مواجهه و واکنش ما در برابر اين فتنه ها و ميزان آمادگي ما در برابر آنهاست.

هر قدر که آمادگي ما بيشتر باشد و هر قدر که بيشتر در صدد رفع نقاط ضعف جامعه در عرصه هاي گوناگون بخصوص تقويت بصيرت در جامعه باشيم مي توانيم اميدوار باشيم که همانند گذشته از مواجهه با فتنه هاي محتمل آينده نيز سربلند بيرون آييم. اما مطئنا مهمترين عاملي که مي تواند ما را براي هميشه در برابر فتنه هاي آينده بيمه و مصون کند، رفع زمينه هاي ايجاد فتنه بخصوص مقابله با افراط و تندروي و مهمتر از همه، تبعيت کامل از ولايت فقيه و التزام نظري و عملي از رهبري به عنوان فصل الخطاب نظام است.

*عامل افراط و تفريط در رفتارهاي سياسي را در وقايع سال گذشته چقدر اثرگذار مي دانيد؟

-بنده در گفتگوهاي قبلي هم بارها تاکيد کرده ام که يکي از عوامل اصلي ايجاد رخدادهاي سال گذشته افراط گرايي بود. افراطي گري نه تنها بصيرت را زايل مي کند بلکه منتهي به نتايج فاجعه باري مي شود که گوشه اي از آن را در حوادث سال گذشته ديديم. با رجوع به تاريخ انقلاب اسلامي مي بينيم که هر جا فتنه اي در کار بوده است و يا نظام و انقلاب با بحران و چالشي روبرو شده، حتما افراط و تفريط يکي از مهمترين عوامل آن بوده است.

ميانه روي و اعتدال هم در مقام بينش و تفکر و هم در جايگاه روش و عمل، علاوه بر آنکه توصيه ديني و مذهبي ماست، از الزامات سياست ورزي و فعاليت اجتماعي نيز هست. بي ترديد اگر همگان بخصوص درعرصه کنش سياسي، اعتدال و ميانه روي را به عنوان يک اصل راهبردي سرلوحه افکار و رفتارخود قرار دهند، مي توانيم اميدوار باشيم که ازحجم و عمق بسياري از حوادث تلخ و جبران ناپذير به مقدار زيادي کاسته شود.

*چگونه مي توان بين اصلاح طلبان منتقد و فتنه گران تفکيک قايل شد؟

- به اعتقاد بنده فتنه گران تنها عده معدودي را تشکيل مي دهند و همچنان مي توان بر مبناي رويکرد رهبري مبني بر جذب حداکثري و دفع حداقلي بسياري از نيروهاي با سابقه و منطقي و معتدل منسوب به جريان اصلاح طلب را جزو سرمايه ها و نيروهاي داخل نظام محسوب کرد. به نظر بنده مهمترين محور تفکيک را بايد ميزان التزام عملي افراد و چهره ها به ولايت فقيه دانست. آن دسته از اصلاح طلبان که در جريان حوادث پس از انتخابات تابع اوامر رهبري بودند و با التزام به قانون در برابر نظام و انقلاب نايستادند و همراه قاطبه ملت ايران از فتنه جويان برائت جستند و اعمال و ديدگاههاي آنها را محکوم کردند را مي توان جزو اصلاح طلبان داخل نظام دانست.اين افراد ممکن است بعضا داراي رويکردي انتقادي نسبت به برخي مسايل نيز باشند که مسلما اين امر همانگونه که مقام معظم رهبري نيز بارها تاکيد داشته اند هيچگاه نمي تواند باعث خروج افراد از خيمه انقلاب و نظام اسلامي شود.

*نهم دي از منظر شما چه مقطعي از انقلاب اسلامي است؟

- بنده نهم ديماه را همانند ساير ايام الله اين سرزمين، روزي مي دانم که ملت بزرگ ايران نداي رهبر و ولي امر خود را لبيک گفتند و يکدل و يکپارچه براي دفاع از اسلام و ايران به ميدان آمدند. روزي که بي ترديد همانند ساير ايام الله در حافظه تاريخي ملت ايران جاودان خواهد ماند و براي نسلهاي آينده نماد بي بديل ولايت پذيري، بصيرت اجتماعي و عقلانيت ديني و آگاهي اين ملت خواهد بود.

* آيا اين روز يک روز حساس است؟ اگر تعبير شما بر حماسه بودن اين روز است، حماسه سازان اصلي اين روز را چه کساني مي دانيد؟

- مطمئنا روز حساسي است و علاوه بر آن مهم و تعيين کننده نيزهست و همين اهميت است که واقعه 9 دي را تبديل يک حماسه ماندگار تاريخي مي کند. تمامي مولفه هاي يک حماسه بزرگ ديني و ملي نظير عنصر رهبري، تدبير، تاريخ سازي، موقعيت سنجي و...را مي توان به روشني در حماسه نهم دي سراغ گرفت. مهمترين وهمانگونه که رهبر معظم انقلاب درباره اين حماسه تاکيد داشته اند، يگانه قهرمانان اين حماسه بزرگ نيز بي ترديد ملت آگاه و ولايتمدار ايران بودند. در نهم ديماه سال گذشته قاطبه ملت ايران با عزم راسخ و شعور انقلابي خود به ميدان آمدند و خط پاياني بر فتنه و فتنه سازان کشيدند. 9 ديماه براي بنده يادآور حماسه سازي هاي فرزندان ملت ايران در دوران دفاع مقدس بود. در9 دي نيز همانند آن روزهاي خدايي، شور حسيني و شعور انقلابي ملت ايران به حماسه اي بزرگ منتهي شد.

* آيا مي توان 9 دي را يک مقطع تعيين کننده و يک مرحله گذار در انقلاب دانست؟

- بله حتما يک مقطع تعيين کننده بود. شما اگر فضاي قبل و بعد از حماسه 9 دي را با يکديگر مقايسه کنيد به اهميت اين مقطع تاريخي پي مي بريد. با اين حضور باشکوه مردمي شاهد بوديم که چگونه فتنه گران از توهم خودساخته بيرون آمدند و به چشم خويش ديدند که کوچکترين پشتوانه مردمي ندارند. 9 دي پشتوانه عظيم مردمي نظام را به رخ همه جهانيان کشيد و به همگان نشان داد که ملت ايران آنهنگام که پاي آرمانها و ارزشهايش در ميان باشد، يکدل و يکصدا و تحت لواي ولي امرش به ميدان مي آيد و از دين و ايمان و انقلاب و نظامش دفاع مي کند. اين حماسه همچنين علاوه بر افزايش بصيرت و آگاهي انقلابي، بار ديگر اهميت وحدت و همدلي را نيز به ملت ايران يادآور شد.

* تحليل شما از جمعيت حاضر در راهپيمايي 9 دي چيست و اگر با اين نظر موافقيد که اين راهپيمايي يک حادثه متفاوت در سالهاي اخير چه به لحاظ تعداد و کميت و چه به لحاظ حضور سلايق مختلف بوده است دليل اين تفاوت را در چه مي دانيد؟

-در يک جمله اگر بخواهم احساسم و تحليلم را از راهپيمايي 9 دي اعلام کنم بايد بگويم که اين راهپيمايي و اين حضور باشکوه بيش از هر چيز بنده را به ياد راهپيمايي هاي ملت ايران در دوران اوجگيري انقلاب اسلامي انداخت. راهپيمايي 9 دي براي بنده يادآور راهپيمايي هاي زمستان 57 بود. فکر مي کنم بسياري ديگر نيز که هر دوي اين فضاها را درک کرده باشند به چنين احساسي رسيده باشند.

ما در 9 دي ماه شاهد حضور بي نظير جمعيتي انبوه، همدل و همزبان بوديم که عليرغم سلايق و علايق بعضا متفاوت همانند روزهاي پيروزي انقلاب اسلامي براي صيانت از اسلام و ارزشهاي اسلامي ونيز دفاع ازآرمانهاي انقلابشان دعوت رهبرشان را لبيک گفتند و تمام اميدهاي فتنه گران و حاميان و سردمداران آنها را نقش بر آب کردند.پيام اين راهپيمايي ها هم يکسان بود، اينکه ملت ايران هنگامي که پاي عزت، شرف و آبروي اسلامي و ايراني اش در ميان باشد، تمامي اختلاف سلايق جزيي را به کناري مي نهد و يکدل و يکزبان و با تمام توان به ميدان دفاع از انقلاب و رهبرش مي آيد.

به نظر بنده مهمترين تفاوت اين راهپيمايي با ساير راهپيمايي هاي سالهاي اخير در همين حضور پرشور آحاد گوناگون ملت با علايق و سلايق متفاوت بود. اين راهپيمايي براي ملت ما به منزله تجديد عهد و بيعت با ولايت فقيه و آرمانها و ارزشهاي اسلام و امام وانقلاب بود وبه همين دليل نيز معنايي متفاوت با راهپيمايي هاي گذشته داشت. فتنه گران به مقابله با کليت انقلاب اسلامي و ارزشهاي آن برخاسته بودند از اين رو جبهه گيري در برابر آنها و اعلام انزجار و بيزاري از عملکردهاي ايشان براي همه آحاد ملت، نوعي تکليف شرعي و وظيفه ملي بود والحمدالله همه جهانيان شاهد بودند که ملت ايران چگونه عمق علاقه و وفاداري خود به اسلام و انقلاب و رهبرشان را نشان دادند.

* وضعيت فتنه گران و گروههاي حامي آنها را در فضاي پس از 9 دي و 22 بهمن سال 88 چگونه ارزيابي مي کنيد؟

-به نظر بنده، فتنه گران با حضور ميليوني و بي نظير مردم در راهپيمايي هاي 9 دي و 22 بهمن سال گذشته، پاسخ خود را گرفته اند. به همين دليل نيز شاهد بوديم که از آن زمان تاکنون جريان فتنه ديگر هيچگاه جرات هنجار ستيزي آشکار و آشوب ميداني را پيدا نکرده است. همچنين شاهد ريزش فراوان در ميان نيروهاي منتسب به آن جريان بوديم بگونه اي که اکنون فتنه گراني که هنوز لجوجانه بر عقايد باطلشان پافشاري مي کنند به اندازه اي نيست که بتوان براي ناميدن آنها از لفظ جريان استفاده کرد. تنها معدودي فتنه گر منزوي و متوهم باقي مانده اند که آنها هم اهداف و منوياتشان براي ملت آشکار شده است. به اعتقاد بنده امروز فتنه گران چاره اي جز اعتراف به گناه و اشتباهات فراوانشان و طلب بخشش از خداوند متعال و ملت ايران و نيز تلاش در جهت جبران آن خطاها ندارند. با نگاهي به جامعه مي بينيم که در حال حاضر افراد و گروههاي وابسته به اين جريان نه تنها در فضاي سياسي که در ساير فضاهاي اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي نيز دچار انزوا و فقدان جايگاه و منزلت شده اند و به نظر مي رسد که ديگر هيچگاه نتوانند صلاحيت از دست رفته خويش را بازيابند و يا موفق به جلب اعتماد عمومي شوند.

* در پايان اگر نکته ديگري داريد که فکر مي کنيد براي اوضاع فعلي جامعه مناسب باشد، بفرماييد؟

- ملت ايران بارها رشد و شعور بالاي انقلابي خود را در مقاطع مختلف اثبات کرده است. از بدو انقلاب تاکنون هر زمان که نظام جمهوري اسلامي به حضور و مشارکت مردم نياز داشته است، مردم با تمام توان براي دفاع از انقلاب و نظامشان در عرصه حاضر بوده اند. از مبارزات منتهي به انقلاب اسلامي گرفته تا دوران شکوهمند دفاع مقدس و تا مبارزه با جريان فتنه اخير که مهمترين تجلي آن نيز حماسه 9 دي بود.

به نظر مي رسد اکنون وظيفه فعالين سياسي و مسئولين است که قدردان اين همه شعور و آگاهي انقلابي ملت ايران باشند و تمام تلاش خويش را براي ساماندهي به وضعيت مردم و اداره کارآمد کشور بکار بندند. امروز وحدت و همدلي تحت لواي رهبري و حول آرمانها و اهداف انقلاب اسلامي مهمترين وظيفه همه دلسوزان نظام و انقلاب است. ملت ايران با حماسه آفريني هاي خود حجت را بر مسئولين تمام کرده است.اکنون وظيفه مسئولين است که با پرهيز ازسياست بازي و گروه گرايي و يکجانبه گرايي هاي افراطي تمام همت خويش را وقف اجراي سياست هاي کلان نظام و تحقق منويات رهبري در خصوص تبيين و اجراي الگوي اسلامي – ايراني پيشرفت کنند. از ديدگاه بنده، تنها از طريق تلاش در جهت اثبات کارآمدي دين در اداره جامعه و تحقق زندگي مومنانه، با عزت و توام با رفاه و آسايش براي آحاد ملت ايران مي توان پاسخي شايسته به حماسه آفريني هاي ملت ايران داد.