*****************
در بخش دوم كه فرمايشات حضرت امير(سلام الله عليه) در نهجالبلاغه است به نامه 53 رسيديم اين نامه 53 همان نامه معروفي است كه وجود مبارك حضرت امير(سلام الله عليه) براي مالك اشتر هنگام اعزام به مصر مرقوم فرمود. چند بحث كليدي در اين نامه هست يكي از آن بحثهاي كليدي اين است که هم به مالك فرمود هم به مردم مصر فرمود كه قبل از من اين دين اسير بود «فَإِنَّ هذا الدِّيْنَ قَدْ كَانَ أَسِيْراً فِي أَيْدِي الْأَشْرَارِ يُعْمَلُ فِيْهِ بِالْهَوي وَ تُطْلَبُ بِهِ الدُّنْيَا» اين جزء بحثهاي كليدي اين نامه است فرمود قرآن بود تفسير ميكردند نماز جمعه و جماعت بود اما همه را به ميل خود معنا ميكردند قانون اسلامي اسير اينها بود هر طوري كه خودشان میفهميدند عمل ميكردند بعد ميگفتند در برابر قانون نايستيد «فَإِنَّ هذا الدِّيْنَ قَدْ كَانَ أَسِيْراً فِي أَيْدِي الْأَشْرَارِ يُعْمَلُ فِيْهِ بِالْهَوي وَ تُطْلَبُ بِهِ الدُّنْيَا».
ستون شریعت و سیاست مردم اند
بحث ديگر اينکه فرمود شما كه به مصر ميروي ميخواهي مردم مصر را اداره كني بايد بداني بالأخره كشور, خيمهاي است اين خيمه دو ستون دارد يك ستون شريعت دارد يك ستون سياست, سياستِ ما همان شريعت ماست ستون شريعت, نماز است که «الصلاة عمود الدين»[19] ستون سياست, مردماند که «إِنَّمَا عِمَادُ الدِّيْنِ وَ جِمَاعُ الْمُسْلِمِيْن وَالْعُدَّةُ للْأَعْدَاءِ الْعَامَّةُ مِنَ الْأُمَّةِ» كسي بخواهد مسئوليت سياسی داشته باشد بايد اشتغال مردم, دين مردم, دنياي مردم, آخرت مردم را تأمين كند؛ ستون دين مردماند اگر سياست, سياست اسلامي است. ستون شريعت, نماز است ستون سياست و كشورداري هم مردماند.
وجود مبارک حضرت امير(سلام اللّه عليه) در همان بيانات نورانياش فرمود: « إِنَّمَا عِمَادُ الدِّيْنِ» تعبير «عِماد» دارد آن هم با كلمه «إنّما» که تاکيد را میرساند «إِنَّمَا عِمَادُ الدِّيْنِ وَ جِمَاعُ الْمُسْلِمِيْن وَالْعُدَّةُ للْأَعْدَاءِ الْعَامَّةُ مِنَ الْأُمَّةِ» فرمود حواست جمع باشد مشكل مردم را حل كني بيكاري را برطرف کنی، ازدواج را تأمين كني بارها شنيديد كه انبيا مخصوصاً وجود مبارك پيامبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) فرمود من يك حرف تازه آوردم اينكه وجود مبارك حضرت ميفرمايد من يك چيز تازه آوردم يعني ما انبيا يك چيز تازه آورديم فرمود: «النكاح سنّتي»[20] خب نكاح اگر به معناي اجتماع نر و ماده باشد كه در حيوانات هست به معنای اجتماع مذكر و مؤنث باشد كه قبل از اسلام بود بعد از اسلام هست, بعد از اسلام در كفار هست در مشركين هست در ملحدان هست كدام ملت است كه ازدواج مذكر و مؤنث ندارد فرمود من يك چيز تازه آوردم من يعني انبيا, ما نكاح آورديم نكاح هم دو عنصر دارد يكي مرد که بايد مسكن تهيه كند يكي زن که بايد سَكينت را به عهده بگيرد مرد بايد هزينه را تأمين كند ﴿وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ﴾[21] زن بايد آنقدر عفيف و باحجاب و خانهدار باشد كه آرامش اين بيت شريف را به عهده بگيرد فرمود: ﴿خَلَقَ لَكُم مِنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا﴾[22] آن وقت اين نكاح اگر ـ خداي ناكرده ـ آسيب ببيند ميشود «أبغض الحلال»[23] بدترين كار حلال, طلاق است فرمود ستون دينِ كشور مردماند خب ما بايد به مردم به اين جوانها فرهنگ بدهيم, کار بدهيم, نگوييم براي اينكه اينها معتاد نشوند ورزش بكنند بگوييم براي اينكه ورزش نكنند كار به آنها بدهيم .
راه اساسي ستونداري
كسي كه مشغول كار و زندگي است روزي يك ساعت هم بازي ميكند ما بايد راه اساسي ستونداري را حفظ كنيم فرمود ستون سياستِ دين, مردماند. روز جمعه سيّد ايام، نماز جمعه تهران با آن جلال و شكوه حداكثر دوازده هزار نفر اما آن استاديوم ورزشي صد هزار نفر از صبح بلند ميشود صبح بينماز, ظهر بينماز, عصر بينماز, شب بينماز، اين با بيتالمال هم دارد اداره ميشود! اين راه نيست ما براي اينكه جلوي اعتياد را بگيريم و جلوي ورزش و بازی بيش از اندازه را بگيريم, اشتغال و ازدواج را رواج بدهيم فرهنگ را رواج بدهيم خب كسي كه دارد زندگي ميكند كار دارد آبرومند است يك ساعت هم ورزش ميكند.
وقتي نظام, ديني شد ستون اين سياستِ دينی مردماند
هم از شافعی نقل شده هم از از خليل بن احمد، نحوی معروف که وقتی گفتند حضرت امير را معرفي كنيد گفت در معرفي حضرت امير(سلام الله عليه) همين بس كه تمام دشمنان صف بستند كه نام او را خاموش كنند و تمام دوستان از ترس، قلم را به زمين گذاشتند معذلك «ملاٴ الخافقين»[24] خافَق يعني افق، اين تثنيه است خافقين يعني دو افق يعني افق شرق و افق غرب, شرق و غرب را علي(سلام الله عليه) گرفته حالا اگر گفتند شب سيزدهم شب ميلاد حضرت است روز سيزدهم ميلاد حضرت است يعني تولدِ اينگونه از معارف الهي! فرمود ستون دين, مردماند به ستونِ دين تعبير كرد فرمود: «إِنَّمَا عِمَادُ الدِّيْنِ» اگر ـ خداي ناكرده ـ سياست و حكومت و نظام، ديني نباشد خب توقعي نيست اما وقتي نظام, ديني شد ستون اين سياستِ ديني مردماند «إِنَّمَا عِمَادُ الدِّيْنِ وَ جِمَاعُ الْمُسْلِمِيْن وَالْعُدَّةُ للْأَعْدَاءِ الْعَامَّةُ مِنَ الْأُمَّةِ» اينها جزء بحثهاي كليدي اين نامه نوراني حضرت امير است.
تفكيك قوا در اندیشه امام علی(ع)
تفكيك قوا را هم در اين نامه كرده كه اين تفكيك قوا را در قرن هشتم برخي از جامعهشناسان و آنها كه علم جامعهشناسي دارند اين را بررسي كردند و در قرن چهارم در رسائلی كه اخوانالصفا داشتند بررسي كردند اما در صدر اسلام وجود مبارك حضرت امير آمده قوا را تفكيك كرده يك عده گروه اجرايي, يك عده گروه تقنيني, يك عده گروه قضايي, منتها گروه تقنيني براي خود ائمه(عليهم السلام) است كه از طرف ذات اقدس الهي معارف دريافت ميكنند
پروردگارا! امر فرج وليّات را تسريع بفرما! نظام ما, رهبر ما, مراجع ما, ملت و مملكت ما را در سايه وليّات حفظ بفرما! روح مطهر امام راحل و شهداي انقلاب و جنگ را با انبياي الهي محشور بفرما! بيداري اسلامي خاورميانه را به پيروزي و مقصد نهايي برسان! خطر بيگانگان را به خود آنها برگردان! اين كشور وليّ عصر را تا ظهور آن حضرت از هر خطري محافظت بفرما!
«غفر الله لنا و لكم و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته»