کد خبر 227955
تاریخ انتشار: ۹ تیر ۱۳۹۲ - ۱۲:۰۲

کارشناس مسائل فرهنگی با اشاره به ظرفیت کشورهای منطقه برای اشاعه فرهنگ انقلاب با استفاده از زبان هنر گفت: کشورهای منطقه بهترین مخاطبان ما هستند که گوش شنوای آنها را نادیده گرفتیم و تنها با زبان سیاست با آنها حرف زدیم.

به گزارش سرویس فرهنگی مشرق،‌ یوسفعلی میرشکاک، شاعر و کارشناس امور فرهنگی، در گفت‌وگو با تسنیم، با اشاره به فعالیت‌های فرهنگی طی سه دهه گذشته انقلاب گفت: در سال‌های اخیر آرمان‌ها و پیام‌های فرهنگی انقلاب از زبان سفرا و سیاسیون ما به دیگر کشورها و ملت‌ها منتقل شده است، این هم فرصت برای ما ایجاد کرده است و هم بسیاری از فرصت‌های ما را از بین برده است. هرجا که سیاست جای فرهنگ بنشیند، هم در داخل و هم در خارج، چهره‌ای متفاوت پیدا می‌کند. در این زمان است که فرهنگ در داخل غیر قابل تحمل و در خارج از کشور غیر قابل درک خواهد شد.

وی ادامه داد: اهل سیاست براساس پشتوانه تاریخی در مورد فرهنگ حرف نمی‌زنند. بیشتر با دیدگاه حزبی به این مقوله نگاه می‌کنند. شما کدامیک از اهل سیاست ما را سراغ دارید که فرهنگ را مظلوم و قربانی سیاست نکرده باشد. این در حالی است که فرهنگ انقلاب پیوندی به وسعت 14 قرن با تاریخ اسلام دارد، پیوند با سیاست دینی دارد، اما به آن توجه نکرده‌ایم.

بزرگترین سفرای ما در طول تاریخ شخصیت‌های فرهنگی ما بودند

میرشکاک با بیان اینکه سپردن فرهنگ به دست سازمان‌ها سبب شد تا ناخودآگاه در یک انزوای فرهنگی قرار بگیریم، افزود: رایزن‌های فرهنگی هم در این مدت سر از فرهنگ در نمی‌آوردند، الا معدود افرادی مثل آقای قزوه که نشان داد اگر کار فرهنگی انقلاب در بعد بین المللی را به دست یکی از این اهالی بدهیم، چه نتایجی خواهد داشت. قزوه چون یک آدم فرهنگی بود طی مدتی که در هند بود توانست این همه نسخه خطی را احیا کند و به صورت دیجیتالی به ایران برگرداند، توانست پیوند و تعاملی میان تمام شاعران فارسی‌زبان ایجاد کند، اینها همه فعالیت‌هایی است که تنها از نظر یک شخصیت فرهنگی ضرورتش احساس می‌شود.

وی با بیان اینکه در حال حاضر نمی‌توان به صورت ضرب‌الاجلی وارد حوزه فرهنگ انقلاب در بعد بین‌المللی شد و باید با گذشت زمان فرصت‌های از دست رفته را جبران کرد، یادآور شد: کشورهای منطقه بهترین مخاطبان ما طی سه دهه گذشته بودند و هستند، که گوش شنوای آنها را نادیده گرفتیم و تنها با زبان سیاست با آنها حرف زدیم. حال آنکه ایران در تمام دوران تاریخی خود با زبان فرهنگ برای مذاکره با دیگر ملت‌ها وارد شده است. به همین خاطر است که همه ایران را با اسطوره‌ها، سعدی، حافظ و مولانا می‌شناسند. بزرگترین سفرای ما در طول تاریخ شخصیت‌های فرهنگی ما بوده‌اند، نه اهل سیاست.

فرهنگ مهمترین تغذیه انقلاب بود

این شاعر شاخص انقلاب گفت: اگر تعامل با دنیای شرق را به اندازه دنیای غرب مهم می‌دانسیتم و وارد می‌شدیم، چهره سیاهی که از ما ساختند را خراب می‌کردیم و حتی فرصت‌های جدیدی برای عرصه سیاست باز می‌کردیم.

او به ظرفیت‌های هنر و شعر انقلاب اشاره کرد و اظهار داشت: هنرمند انقلاب را جزو آدم حساب نکردیم. فضا و زمینه‌ای ایجاد نکردیم که پیام انقلاب با زبان هنر به مردم شرق معرفی شود. در تمام این مدت شاعری از ایران به دیگران معرفی شد که التزامی به اسلام و انقلاب نداشت و همه فکر می‌کنند که آنها نماینده فکری ما هستند. این شد که چهره سیاهی از ما در اذهان متصور شد.

میرشکاک یادآور شد: شاعر و هنرمند پیشکسوت انقلاب را حساب نمی‌کنیم. سازمان‌های متولی کارمند برای آن طرف آب می‌خواهند، به همین خاطر اسامی پیشکسوتان و داعیه‌داران انقلاب از این نوع فعالیت‌ها خط می‌خورد. تمام افرادی که انقلاب و جنگ را درک کردند، در سن پیری هستند. چقدر از ظرفیت‌ها و ایده‌های آنها استفاده کردیم؟ فرهنگ یعنی نان و خیال انسان. این مهمترین تغذیه نسل انقلاب بود. مهمترین دغدغه امام(ره) و رهبری بود، اما ما فکر کردیم که سیاست مهمتر از فرهنگ است.

وی ادامه داد: زبان سیاستمان را زبان فرهنگی کنیم. به جای اینکه اهل فرهنگ را در غلاف بگذاریم، از ظرفیت‌های انها استفاده کنیم. اگرچه دیر شده است، اما می‌توان فرصت‌های رفته را جبران کرد.