کد خبر 230347
تاریخ انتشار: ۱۷ تیر ۱۳۹۲ - ۱۴:۱۳

اصلاح‌طلبان و اصولگرايان در برخورد با آراء مردم و پذيرش شكست رفتارهاي متفاوتي از خود بروز داده‌اند، بررسی رفتار این دو جریان در انتخابات های متعدد می تواند نکات قابل توجهی از اوضاع سیاسی کشور به ارمغان آورد.

به گزارش مشرق، اصلاح‌طلبان و اصولگرايان در برخورد با آراء مردم و پذيرش شكست رفتارهاي متفاوتي از خود بروز داده‌اند؛ اين امر مخصوصاً به دوره‌هاي اخير برمي‌گردد؛ بررسي روند نحوه مواجهه اصولگرايان و اصلاح طلبان با شكست در انتخابات و برخورد با رقيب پيروز از سال 76 تا كنون مي‌تواند نكات قابل توجهي را به خوانندگان ارائه كند.

ادعاهاي دو گروه اصلاح طلب و اصولگرا

اصلاح طلبان همواره تأكيد مي‌شود كه همواره در ظاهر خود را تابع رأي مردم و دموكراسي معرفي ‌مي‌كنند؛ اين گروه آنقدر بر اين مفهوم تاكيد دارد كه به صراحت اين ادعا را تنها از آن گروه خود معرفي كرده و رقيب اصولگرا را هميشه بر عدم توجه به اصول دموكراتيك متهم مي‌كند؛ ادعاهاي روشنفكري و ادعاي مكرر احترام به رأي مردم، قانون و اصول دموكراسي را تنها هنر خود معرفي كرده و ديگران را همواره به تخطي از اين امور متهم مي‌كنند؛ مخصوصا جريان اصولگرا را.


در سوي ديگر اما اصولگرايان كمتر وارد اين بحث‌ها شده ‌اند؛ كمتر پيش مي‌آيد كه بر سر اين گونه صحبت‌ها و تملك آن به جريان خود، با جريان رقيب وارد منازعه و چالش شوند؛ بيشتر بر مباني انقلابي خود پاي مي‌فشارند؛ و كمتر از اين موارد سخن مي‌گويند؛ هر چند كه در عمل سعي می کنند که پایبندی خود را  به قانون نشان دهند.

اما در عمل و مخصوصا در عرصه انتخابات خيلي چيزها مشخص مي‌شود؛ احترام به رأي مردم و تبعيت از نتايج اعلام شده توسط نهادهاي قانوني كه همانا احترام به قانون است نشان مي‌دهد كدام گروه در اعتقادات خود صادق هستند؛ در اين يادداشت به بررسي برخورد اصلاح طلبان و اصولگرايان با پديده شكست در انتخابات از سال 76 تا كنون مي‌پردازيم.

 انتخابات رياست جمهوري 76؛ تبريك به رقيب پيروز پيش از اعلام نتايج نهايي

در سال 76 اغلب گمانه زني ها حول پيروزي ناطق نوري مي‌چرخيد؛ رقيب ناشناخته ناطق نوري اما در ميدان رقابت با قدرت حاضر شد؛ روز انتخابات اين نامزد جريان راست سنتي اما مغلوب نامزد جريان چپ سنتي در كشور شد؛ خاتمي پيروز و ناطق نوري در شگفتي بسياري از ناظران و مردم شكست خورد؛ با اين حال اما، ناطق نوري به گونه اي با اين شكست شگفت آور برخورد كرد كه تاكنون به عنوان يكي از بهترين رفتارها در پذيرش شكست و برخورد با رقيب پيروز معرفي مي‌شود.


حجت الاسلام ناطق نوري حتي ساعاتي پيش از اعلام نتايج نهايي انتخابات توسط وزارت كشور، پيامي براي سيدمحمد خاتمي ، رقيب پيروز فرستاد، و ضمن احترام به رأي مردم و تأكيد بر قانون‌مندي خود، پيروزي خاتمي را تبريك گفت و براي وي نوشت: « «هدف همه ما خدمت به اسلام و مردم عزیز ایران است و نباید افتخار خدمت‌گزاری را با هیچ چیز دیگری مبادله کنیم. در این راه اینجانب تمام مساعی خود را جهت همراهی و همکاری با جنابعالی به کار خواهم گرفت.» [1]

اين اقدام و پيام تبريك حجت الاسلام ناطق نوري بسيار ستودني و حتي تا امروز به عنوان يكي از بهترين مصاديق رفتار نيكو در مواجهه با شكست و در احترام به رأي مردم و تبريك به رقيب پيروز شناخته مي‌شود.

رياست جمهوري 84: اعتراض و اتهام زني كروبي؛ اتهام زني خاموش هاشمي

انتخابات رياست جمهوري سال 84 نيز با صف بندي اصلاح طلبان و اصولگرايان برگزار شد؛ در نهايت اما در پايان دور اول، هاشمي رفسنجاني و احمدي نژاد به عنوان نفرات اول و دوم به دور بعد راه يافتند؛ در اين ميان اما اولين واكنش تند و اعتراض از سوي اصلاح طلبان شنيده شد؛ مهدي كروبي كه به عنوان يكي از اصلي‌ترين نامزدهاي اصلاح طلبان حضور داشت در واكنشي تند نسبت به نتايج اعلام شده و آراء مردم، قانون را زير پا گذاشته و نسبت به پيروز اعلام نشدن خود اعتراض كرد؛ كروبي با اتهام زني به افراد و نهادهاي مختلف، سعي كرد پيروز نشدن خود در انتخابات را به گردن نهادهاي نظارتي بيندازد و حاضر به پذيرش شكست نشد: « پس از آنکه مهدی کروبی اعلام کرد خواب اصحاب کهف اش او را از رئیس جمهور شدن باز داشت، نامه ای به رهبر انقلاب نوشت و در آن نامه ضمن اعتراض از آنچه که در انتخابات گذشت، از تمام سمت های حکومتی خود از جمله مشاور رهبری و عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام استعفا داد». [2]


در سويي ديگر پس از اعلام نتايج نهايي انتخابات و شكست هاشمي رفسنجاني از رقيبش، وي نيز با بي ميلي نامه اي نوشت و به نظام اتهامات عديده اي را وارد كرد؛ هر چند كه هاشمي اهل اردوكشي خياباني نبود اما نتوانست شكستش در انتخابات را نتيجه رويگرداني مردم از خود بداند، و حاضر به پذيرش رأي مردم و شكست در انتخابات نشد؛ هاشمي در پيام توام با شكوائيه اش نوشت:

« بنا ندارم كه در مورد انتخابات، شكايت به داوراني كه نشان دادند نمي‌خواهند يا نمي‌توانند كاري بكنند ببرم و شكايت خود را فقط همانند مورد قبل در دادگاه عدل الهي مطرح مي‌كنم... آنها كه براي تضعيف رقيب از راه تضعيف انقلاب وارد شدند، چون مي‌دانستند او در هر حالت از انقلاب اسلامي دفاع مي‌كند و ابائي از به عهده گرفتن مسئوليت‌ها ندارد و آنها كه بگونه‌اي بي سابقه با هزينه‌هاي ده‌ها ميلياردي از بيت‌المال، اينجانب و بستگانم را ظالمانه تخريب كردند و آنها كه با استفاده زياد از امكانات نظام بصورت سازماندهي شده و نامشروع در انتخابات دخالت كردند، ترديدي ندارم كه جزاي چنين ظلمي به كشور و مردم و من، جز خسران دنيا و آخرت نخواهد بود.»[3]

و به اين ترتيب نقطه اي تاريك در كارنامه اصلاح طلبان در پذيرش شكست از رقيب رقم خورد.


رياست جمهوري 88: موسوي و كروبي: توهم پيروزي؛ وارد كردن خسارت عظيم به كشور

تاريك‌ترين نقطه انتخابات در سال هاي پس از انقلاب، رفتار و واكنش دو نامزد اصلاح طلب رياست جمهوري سال 1388 در مواجهه با شكست از رقيب خود بود. در اين سال ميرحسين موسوي و مهدي كروبي كه نمايندگي جريان اصلاح طلب در انتخابات را برعهده داشته و مورد حمايت همه جانبه اين جريان بودند، واكنش‌هاي تند خود عليه نتيجه انتخابات را از همان نخستين ساعات پايان رأي گيري نشان دادند:

ميرحسين موسوي آخرين ساعات روز رأي گيري و در حالي كه هنوز شمارش آراء پايان نيافته بود، خود را برنده قطعي انتخابات با نسبت رأي فراوان نسبت به رقيب عنوان كرد! اين نخستين نقطه تاريك در اين ماجرا در روز انتخابات بود؛ پس از آن نيز و پس از اعلام رسمي نتايج انتخابات ، به اعتراض برخاسته و طرفداران خود را براي احقاق حق خود (!) به كف خيابان آوردند؛ موسوي و كروبي در اين مسير از ايراد هرگونه اتهام به نظام، انقلاب و نهادهاي قانوني كشور ابايي نداشتند و هر كاري كردند تا انتخابات ابطال شود؛ چرا كه حاضر نبودند بپذيرند كه مردم به آنان رأي نداده و آنان شكست خورده اند.


رفتار جاهلانه يا عامدانه موسوي و كروبي يك نتيجه بيشتر نداشت و نتيجه آن براي كشور خسارت عظيمي بوجود آورد؛ چندين كشته و دهها زخمي تنها گوشه اي از اين خسارات بود؛ ضربه بزرگي كه به حيثيت نظام اسلامي توسط اين دو نامزد و حاميان اصلاح طلب آنان وارد شد، تا مدت‌ها براي دلسوزان انقلاب سنگين بود؛ نمونه اي از توجيهات اصلي‌ترين نزديكان اين دو نامزد نشان از درك جاهلي آنان از جامعه امروز ايران داشت؛ زهرا رهنورد، همسر ميرحسين موسوي كه به گفته موسوي روشنفكرترين زن ايران است (!!) در تبيين دلايل خود براي عدم پذيرش نتيجه انتخابات دليلي عنوان كرد كه بي‌شك براي هميشه در تاريخ اين ماجرا خواهد ماند؛ روشنفكرترين زن ايران در تبيين دلايل عدم موجه بودن نتيجه انتخابات گفت:

"آذربایجان و ترک زبان‌ها هیچ وقت فرزند خودشان را نمی‌گذارند که به کسی دیگر رای بدهند. یا لرستان که خود من لر هستم و موسوی هم بارها گفته من داماد لرستان هستم. بنابراین اهالی لرستان موسوی را نمی‌گذارند به آقای احمدی نژاد رای بدهند. این دو تا ملاک است و باقی موارد هم شبیه همین است".[4]

و اين ها استدلال‌هاي عهد جاهلي روشنفكرترين زن ايران براي اثبات تقلب در انتخابات رياست جمهوري سال 88 بود؛ و بر پايه چنين مواردي بود كه روزهاي خسارت آميز زيادي براي كشور بوجود آمد؛ خسارت تنها به اين دليل كه دو نامزد نتوانستند به آراء مردم احترام گذاشته و شكست را بپذيرند؛ آن هم در شرايطي كه بحث بر سر بيش از 11 ميليون رأي بود؛ كم ظرفيتي اين دو نامزد اصلاح طلب و بسياري از حاميان آنان بود كه اين گونه آسيب‌هاي جدي به كشور وارد ساخت.


انتخابات رياست جمهوري 92: رفتار نجيبانه اصولگرايان

در انتخابات رياست جمهوري يازدهم اما صفحه زرين ديگري در دفتر اصولگرايان رقم خورد؛ هر چند كه اصولگرايان به دلايل متعدد در اين انتخابات شكست خوردند، اما به محض اعلام نتايج رسمي انتخابات، نه تنها هيچ تاكيد مي‌شود هيچ اعتراضي به نتايج انتخابات نداشتند؛ بلكه به سرعت به نامزد منتخب پيام تبريك داده و ضمن تشكر از حضور مردم در انتخابات، خود را آماده همكاري كامل به رئيس جمهور منتخب معرفي كردند.

محمدباقر قاليباف، سعيد جليلي، محسن رضايي و علي اكبر ولايتي هر يك به نحوي به رئيس جمهور منتخب تبريك گفتند؛ حتي كساني مثل قاليباف و جليلي با روحاني ديدار هم كرده و براي او آرزوي موفقيت كردند؛ و اين گونه نامزدهاي اصولگرا به رقيب خود درس پذيرش شكست و احترام به آراي ملت را آموزش دادند؛ آن هم در شرايطي كه بحث نه بر سر يازده ميليون رأي ، كه تنها بر سر 270 هزار رأي بود!


همين رفتار نجيبانه بود كه مورد تقدير رهبر معظم انقلاب نيز قرار گرفت؛ رهبر معظم انقلاب در اولين سخنراني خود پس از انتخابات شكوهمند رياست جمهوري 1392 فرمودند:

«يك نكته‌ى ديگرى كه در اين انتخابات به نظر بنده برجسته بود و جا دارد كه انسان خدا را شكر كند، اين بود كه بعد از انتخابات، نامزدهاى مختلف با نجابت و قانون‌پذيرى در اين قضيه عمل كردند و واكنش نشان دادند؛ اين خيلى چيز مهمى است. رفتند با رئيس جمهور منتخب، برادرانه و دوستانه ديدار كردند و به او تبريك گفتند، اظهار خرسندى كردند. بنده لازم است از اين حضرات تشكر كنم. اين است كه كام مردم را شيرين ميكند، اين است كه موجب ميشود مردم احساس كنند موفقيت به دست آورده‌اند. حالا اگر بدقلقى نشان ميدادند، در اين قضايا رفتار نانجيبانه ميكردند، يك چيزى را بهانه ميكردند، دعوائى راه مى‌انداختند - كه دعوا را به هر بهانه‌اى ميشود راه انداخت - كام مردم تلخ ميشد. اينكه ما بارها و به تكرار از حوادث سال ۸۸ شكايت كرديم، گله كرديم، انتقاد كرديم، به خاطر اين است. در يك انتخابات باعظمت و باشكوه، مردم احساس پيروزى ميكنند؛ بعد يك نفر، دو نفر، چهار نفر آدم بيايند كام مردم را تلخ كنند؛ در حالى كه راه براى قانونگرائى وجود دارد. اين، آن سال اتفاق افتاد؛ كام مردم تلخ شد، شيرينى انتخابات از مردم دريغ داشته شد؛ در انتخابات امسال نه، بحمدالله كام مردم شيرين شد، مردم شادى كردند. رفتار بايد قانونمدارانه باشد. اينكه ما اين همه تأكيد كرديم بر اين كه قانون را رعايت كنيد، اين نتيجه‌اش است. وقتى قانون رعايت شد، دهن مردم شيرين ميشود، دل مردم شاد ميشود. اين بايد براى هميشه براى ما درس باشد. مردم هم در اينجور قضايا تفرّس ميكنند، نگاه ميكنند، چهره‌هاى سياسى را شناسائى ميكنند. آن چهره‌ى سياسى‌اى كه با نجابت، با قانونمدارى در قضايا برخورد ميكند، مردم از او خوششان مى‌آيد. آن كسانى كه به قانون بى‌اعتنائى ميكنند، واگرائى از قانون ميكنند - به هر بهانه‌اى - آنها را هم مردم شناسائى ميكنند؛ از آنها بدشان مى‌آيد. اين هم يك نكته‌ى اساسى است.»[5]

جمع‌بندي

در پايان بايد گفت رفتار شناسي اصولگرايان و اصلاح طلبان در پذيرش شكست در انتخابات رياست جمهوري مختلف نشان مي‌دهد، اصولگرايان هرچند نسبت به رقيب خود كمتر شعار دموكراسي و رأي مردم مي‌دهند اما در عمل به مراتب بيشتر از رقيب به اين امر باور داشته و احترام به قانون را سرلوحه رفتار خود مي‌دانند؛ مخصوصا در روزهاي شكست. اصلاح طلبان نشان داده اند كه كمترين ظرفيت را در پذيرش شكست داشته و با رفتارهاي خود در مواقع مختلف آسيب‌هايي جدي به نظام وارد ساخته و خسارت هاي فراوان براي مردم به وجود آوردند.

منبع: دیدبان