به گزارش مشرق به نقل از اشراف، اندیشکده آمریکایی «شورای روابط خارجی» در گزارشی ضمن بررسی کتاب خاطرات حسن روحانی از دوران خدمتش به عنوان مذاکره کنندهی ارشد اتمی، در این کتاب به دنبال سر نخهایی برای آینده میگردد. نویسنده معتقد است که روحانی به گفتهی خویش همواره خود را متعهد به نظام جمهوری اسلامی و برنامهی اتمی این کشور میداند و با توجه به فریب کاری که از او در سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۵ مشاهده کردیم، او نمیتواند فرد قابل اعتمادی باشد.برای کشورهای غربی که به دنبال شناخت بیشتر رییس جمهور جدید ایران، حسن روحانی، هستند، خاطرات او که در سال ۲۰۱۱ منتشر شد، میتواند اطلاعات بیشتری را در مورد رییس جمهور جدید به دست بدهد. این کتاب که در ایران به زبان فارسی چاپ شده است، به بررسی خاطرات روحانی در زمان تصدی او بر سمت مذاکره کنندهی ارشد اتمی بین سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۵ میپردازد. مردی که در این کتاب توصیف شده است، یکی از چهرههای حکومتی است که شدیداً خود را متعهد به نظام جمهوری اسلامی و اهداف اتمی آن میداند، مردی که غرب را فریب میدهد و تا آنجا که میتواند به نفع کشور خود عمل میکند.
■ سابقهی برنامهی اتمی ایران به دوران آیت الله خمینی باز میگردد ■
تاریخدانان بر این باورند که روحانیون ایران بعد از حملهی عراق در سال ۱۹۸۰، اقدام به بازسازی زیربنای اتمی باقی مانده از زمان شاه کردند. از این رو موضوع بازدارندگی و دفاع از خود در قلب محاسبات اتمی ایران قرار دارد. اما روحانی معتقد است که جلب توجه نیروهای انقلابی به موضوع دانش اتمی در واقع از زمان تبعید آنها آغاز شده بود. در سال ۱۹۷۹ وقتی آیت الله خمینی و طرفدارانش در حال آماده شدن برای بر عهده گرفتن قدرت شدند، یک هیئت علمی به نمایندگی از ایران به پاریس سفر کرد و از امام خواستند تا برنامهی اتمی را کنار بگذارد که بسیار گزاف و بی فایده بود. آیت الله خمینی این درخواستها را رد کرد. یک سال قبل از این که ارتش صدام حسین به ایران حمله کند، آیت الله خمینی تصمیم گرفته بود تا از میراث اتمی خود حفاظت کند.
■ دولتهای گذشتهی ایران نیز گامهای مهمی در جهت تقویت برنامهی اتمی برداشتند ■
در طول اولین دهههای عمر جمهوری اسلامی، اشتغال حکومت به محکم سازی پایههای قدرت خویش و هم چنین درگیری در جنگ با عراق موضوعات دیگر را تحت شعاع قرار داد. با این وجود روحانی صحبت از تلاش برای تأمین دانش اتمی از خارج و تکمیل چرخهی سوخت اتمی میکند. آن تلاشها در زمان ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی در دههی ۱۹۹۰ دو برابر شد و توسط دولت اصلاحات محمد خاتمی تقویت شد. با این وجود، روحانی نمیتواند سیاست اتمی را از سیاستهای این کشور جدا کند، و تاکید داشت که همهی دولتها باید در پیشرفت برنامهی اتمی سهیم باشند. «من به تمامی کسانی که در مسیر برنامهی اتمی گامهای مهمی را برداشتند، احترام میگذارم» و همواره بر این موضوع تاکید میکند که برنامهی اتمی در جهت اهداف صلح آمیز است.
■ تعلیق غنی سازی در دوران روحانی و خاتمی■
روحانی بیشتر دوران خود را صرف مذاکره با سه کشور اروپایی – انگلیس، فرانسه و آلمان – بر سر چگونگی برنامهی اتمی ایران کرد. اتفاق مهمی که در دوران او اتفاق افتاد در واقع تعلیق غنی سازی داوطلبانهی این کشور در سال ۲۰۰۴ بود. آن روزها، روزهای پر هیاهویی در خاورمیانه بود و جنگ مهیب آمریکا در عراق دیگر کشورها مانند ایران را به سازش وادار کرده بود. روحانی میگوید «هیچ کس گمان نمیکرد صدام در عرض سه هفته سقوط کند. برخی گمان میکردند که صدام به راحتی سقوط نخواهد کرد و حداقل شش ماه زمان لازم است که آمریکا بتواند به کاخ صدام برسد.» بنابراین، نزدیکی خطر سلاحهای آمریکایی، حکومت دینی ایران را وادار به احتیاط و متوقف کردن برنامهی اتمیاش کرد.
■ ایران در دوران تعلیق به دنبال تقویت دانش اتمی خود بود ■
با این وجود، روحانی دههی گذشته را به صورت خیلی زیرکانه سپری کرد و معتقد است ایران از دوران تعلیق غنی سازی برای ایجاد زیربنای تکنولوژی اتمی استفاده کرد که در واقع موجب پیشرفتهای بعدی ایران در این زمینه شد. در عوض، دستاوردهایی که ایران از زمان از سرگیری این برنامه به دست آورده است، مدیون هوش و ابتکار تکنولوژیک است، که کشورهای غربی اکثراً آن را نادیده میگیرند.
■ روحانی را نه میتوان یک فرد اصلاح طلب و نه یک فرد اصولگرا دانست■
با وجود حمایت اصلاح طلبان از روحانی، او یک فرد اصلاح طلب به شمار نمیآید؛ آزادی سیاسی هیچ گاه برای او یک اولویت نبوده است (در اواخر دههی ۱۹۹۰ هنگامی که خاتمی و دوستانش به دنبال تلاش برای گسترش حقوق افراد و تقویت جامعهی مدنی ایران بودند، روحانی خلاف آنها فکر میکرد) با این وجود برخلاف بسیاری از افراد مبارز و ستیزه گر، او به یک جناح میانه رو تر تعلق دارد که به برنامهی اتمی ایران در یک بستر بزرگتر روابط بینالملل نگاه میکند. رییس جمهور جدید ایران، همواره منتقد سخنان ستیزهجویانهی محمود احمدی نژاد بوده است و در رقابت انتخاباتی اخیر، روحانی همواره بر موضع اقتصاد و به خصوص پایین آمدن استاندارد زندگی مردم تاکید کرد.
■ گلایههای سیاستمداری که قصد دارد در شرایط سخت موضوعات را حل کند ■
او در خاطراتش اشاره میکند که از زمان مرگ آیت الله خمینی کشور در مواردی دچار تلاطم و عدم قطعیت شده است. او مینویسد: «افراد کمی هستند که بخواهند بار تصمیمات دشوار ملی را بر عهده بگیرند، چرا که میدانند آنهایی که هیچ گونه مسئولیتی ندارند آنها را مورد حمله و سرزنش قرار میدهند و موجب از بین رفتن اعتماد مردم به نظام خواهند شد.» اینها در واقع گلایههای سیاستمداری است که قصد دارد در یک شرایط سخت موضوعات را حل کند.
■ تناقضات سخنان روحانی ■
با این حال، گفتههای روحانی نیز تناقضات خودش را دارد. او همواره تاکید دارد که ایران میتواند همزمان با گسترش برنامهی اتمی خود، روابط تجاری با دیگر کشورها را بهبود ببخشد، اما امروز ما شاهد این هستیم که ایران بسیاری از قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد را نقض کرده است و نمیتواند تا زمان عمل به این مطالبات وارد اقتصاد جهانی شود. لحن و سبک نیز از اهمیت خاصی برخوردار است، اما چیزی که پیش روی روحانی قرار دارد در واقع صرف نظر از ابعاد مهم برنامهی اتمی در قبال کاستن از تحریمهاست. (بعد از یک دهه دیپلماسی از هم گسیخته، بعید به نظر میآید که غرب از خواستهی خود برای شفافیت اتمی بیشتر کوتاه بیاید).
■ آیا روحانی قدرت کافی را برای ایجاد تغییر دارد؟ ■
سؤال اساسی که در مورد روحانی مطرح است این است که: او تا چه اندازه قدرت دارد؟ با وجود نظم سیاسی فشردهی ایران، دفتر ریاست جمهوری هنوز میتواند تأثیرگذار باشد. وزیران رییس جمهور میتوانند بودجهی کشور را معین کنند و در مورد امنیت ملی نظر بدهند. با این وجود در کتاب هفتصد صفحهای روحانی، خاتمی تا حدود زیادی از صحنه حذف شده است. با او مشاورههایی صورت میگرفته اما به عنوان یک رکن اصلی مطرح نبوده است. در مورد موضوعات مهم مانند بن بست اتمی و یا چالشهای خاورمیانه بعد از سال ۲۰۰۱، خاتمی همواره در پس زمینه قرار داشته است و با وجود این که چهرهی اصلی دولت به شمار میرفته، به ندرت دارای نفوذ بوده است. اما امروز که روحانی برای در دست گرفتن قدرت آماده میشود، این محدودیتهای پست ریاست جمهوری با موضوعات مختلفی که ایران با آنها درگیر است، ترکیب شده است.
■ صحنهی جهانی با زمان فعالیت روحانی در سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۵ فرق کرده است ■
در داخل، ممکن است او با اتحاد اصولگرایان و چالشهایی از جانب آنها مواجه شوند، چرا که آنها ریاست جمهوری را از دست دادهاند. در خارج، صحنهی جهانی با سال و زمانی که روحانی با موضوع اتمی درگیر بود، ۲۰۰۳ فرق کرده است. در آن زمان او به دنبال حفاظت از چیزی بود که ایران هنوز آن را در دست نداشت؛ امروز او تحت فشار است تا از دستاوردهای مهم کشور نگهداری کند؛ و از طرف دیگر یک جنگ فرقهای در خاورمیانه در حال شکل گیری است که ایران و متحدان شیعهی این کشور را در مقابل عربستان سعودی و احزاب سنی قرار داده است. این جنگ در عراق، لبنان. البته در سوریه در جریان است. روحانی ممکن است به دنبال تزریق یک نوع عملگرایی در سیاست خارجی ایران باشد، اما تحت فشار محدودیتهایی است که خارج از کنترل اوست.
اگر روحانی بتواند موفق شود تا قدرت خود را روی مراکز قدرت چندگانهی جمهوری اسلامی مسلط کند، آن گاه به واقع میتواند یک رییس جمهور اصلاحاتی باشد. اما این فشار بیشتر روی شخص اوست و آمریکا نمیتواند برای آسان ساختن این مسیر اقدامات زیادی انجام بدهد.
شورای روابط خارجی/ «ری تاکیه»