به گزارش مشرق به نقل از فارس، یکی از مسائل مهم عالم اسلام، مسأله وهابیت و سلفیگری است که خواه، ناخواه همه مسلمانان را از جهت عقیده و عمل، درگیر خود کرده است؛ برخی را تابع خود کرده و برخی را مقابل خود قرار داده است.
این مسأله تا جایی پیش رفته که حتی در این زمان نیز که دنیا به سوی آزادی و حریت فکری پیش میرود، برخی از علمای سلفی و وهابی، دستور قتل شیعیان را دادهاند و باعث شدهاند خونهای پاکی به زمین بریزد که یکی از آخرین خونهای پاک، شهادت «شیخ حسن شحاته» در مصر بود.
سلفیان اکنون در جوامع اسلامی طالب قدرت هستند؛ آنها با یک دست، مدعی یگانه پرستی و توحید و با دست دیگر، شمشیر تکفیر بر کشیده و با حذف تمام مسلمانان از جامعه اسلامی و راندن آنان به جمع کفار، مدعی هستند که سلفیه حق مطلق است و فقط آنها اسلام را درک میکنند و دیگران از فهم اسلام بهرهای ندارند.
برای آشنایی بیشتر با سلفیه با حجتالاسلام جواد ابوالقاسمی، از کارشناسان شبکه جهانی ولایت گفتوگو کردیم.
لطفا ابتدا درباره سلفیه و سلفیگری توضیح دهید...
سلفیگری در ابتدا عقیدهای بود که طرفدارانش ادعا میکردند ما طرفداران سلف صالح هستیم. یعنی هر آنچه که پیامبر و اصحاب او در دو قرن اول انجام میدادند باید به همانها عمل نمود و ما هم به همانها عمل میکنیم و آن را دلیل خود میدانیم.
سلفیه مدعی است نباید پیرو مذاهب بود و باید به عصر سلف یعنی دوران صحابه، تابعین، تابعی تابعین بازگشت و از آنها پیروی کرد. اما همانطور که شیخ الازهر آقای احمد الطیب میگوید، سلفیگری الآن تبدیل به عنوانی برای وهابیت شده است.
کسانی که جزء مجسمه هستند، یعنی اعتقاد دارند که خداوند متعال دارای جسم است، و اهل خشونت هستند و عقاید گذشتگان را قبول نمیکنند.
سلفیان حرف علمای شیعه و اهل سنت را قبول ندارند و میگویند هر آنچه آقای محمد ابن عبدالوهاب و ابن تیمیه و ابن قیم فهمیدند، ما همان را قبول میکنیم و به همان عمل میکنیم، و به کلام سایر علما توجهی ندارند.
نسبت و رابطه سلفیه با وهابیت
آیا رابطهای بین سلفیه و وهابیت وجود دارد؟
این دو فرقه از لحاظ فقهی اختلافات جزئی با هم دارند. سلفیه فعلی کسانی هستند که ممکن است حنبلی، حنفی و یا از مذاهب دیگر باشند، اما وهابیها عموما حنبلی و از طرفداران مخصوص محمد ابن عبدالوهاب هستند.
اکنون سلفیه اصطلاح شده برای کسانی که عقایدشان شبیه وهابیت است یا میگویند ما برداشتی که شبیه برداشت ابن تیمیه از روایات است را قبول داریم.
آیا عقاید سلفیه مصر و حجاز یکی است؟
بله اصل عقاید یکی است. سلفیهای حجاز (به خصوص کسانی که از مصر هستند) و اخوانیها و سلفیهای مصر، اینها تحت تاثیر تبلیغات وهابیون عربستان هستند.
نحوه سلطه وهابیت بر سلفیها
چگونه وهابیون توانستند بر سلفیان مسلط شوند؟
صد سال قبل از این مصریها که اهل سنت بودند به عربستان حمله کردند و وهابیها ناگزیر فرار کرده و به کویت رفتند. سپس وهابیها به کمک انگلیسیها دوباره عربستان و حجاز را از مصریها پس گرفتند.
بعد برای اینکه هم تبلیغ خودشان را کرده باشند و هم از حمله دوباره مصریها در امان باشند، شروع کرند به کارهای تبلیغاتی و چندین چاپخانه از جمله چاپخانه المنار را در مصر ایجاد کردند و به تبلیغ و ترویج وهابیت در آنجا پرداختند.
گروهی هم در مصر فریفته همین وهابیت شدند، اگر چه الازهریها با آنها مخالفتهای زیادی کردند ولی با فشار حکومت توانستند الازهریها را کنار بزنند.
اینها به خاطر پولی که عربستان میداد و به خاطر تبلیغاتی که از عربستان صورت میگرفت خیلی نظرشان شبیه به وهابیون عربستان است. مصر، لیبی و پاکستان بعد از عربستان بیشترین مرکز ظهور این عقیده است.
نظر علمای اهل سنت و شیعه در مورد سلفیه
آیا خطری در وجود سلفیه برای اسلام وجود دارد؟
قطعا چنین است، چرا که به اعتقاد سلفیه راه ورود به جماعت اسلامی آن است که روش سلف را حرف به حرف پذیرفته و از آن راه تخطی نکنیم، که در غیر این صورت از راه مستقیم خارج و از جماعت اسلامی به دور افتادهایم، اما سلفیان خود اجتهادات متعددی را به فهم سلف اضافه کرده و آن را به عنوان اعتقادات سلف به جهان اسلام عرضه میکنند.
نه تنها علمای شیعه بلکه بسیاری از علمای اهل سنت نیز فرقه سلفیه را به عنوان بزرگترین و جدیترین خطر برای اسلام مطرح کردهاند، به عنوان نمونه آقای احمد کریمه از بزرگان الازهر دو هفته قبل علناً گفت: سلفیها و وهابیها از خوارج هستند.
آقای احمد الطیب، همینطور، آقای شیخ علی جمعه مفتی الازهر همین تعبیر را به کار برده که اینها خوارج زمان ما هستند و پیغمبر هم خوارج را به عنوان بدترین دشمنان معرفی کردند.
نشانه های سلفیه
اصلیترین علائم سلفیه چیست؟
اسلام یک سری دشمنان داخلی دارد و یک سری دشمنان خارجی. دشمنان داخلی به مراتب ضررشان برای اسلام بیشتر از دشمنان خارجی است که بدترین آن دشمنان، خوارج هستند. این گروه از صدر اسلام وجود داشتند.
علامتهایی که در کتب خود اهل سنت درباره خوارج آمده بدین ترتیب است:
1) مسلمانها را به خاطر ارتکاب گناه کافر میدانستند.
2) تنها فهم صحیح از قرآن را فهم خود میدانستند.
3) اگر در جایی و منطقهای گناه و معصیتی صورت میگرفت آن منطقه را بلاد کفر محسوب میکردند و معتقد بودند میتوان به آن منطقه حمله کرد.
4) این گروه به جای اینکه جنگ و درگیری و مقابله اسلام را با غیر مسلمانان قرار بدهند، با مسلمانان میجنگیدند.
5) خوارج، آیاتی را که درباره کفار و بت پرستان نازل شده بود را به مسلمانان تشبیه میکردند.
این علامتها به عنوان علائم خوارج در زمان پیامبر بود که اکنون در سلفیه موجود است.
فتوای شیخ سلفی درباره کشتار شیعیان
عملکرد دولت مرسی در مقابل سلفیان چگونه بوده است؟
بعد از اینکه اخوانالمسلمین در مصر قدرت پیدا کرد و آقای مرسی که خودش هم اخوانی به حساب میآید قدرت را بدست گرفت، سلفیها در مصر بسیار جدی شدند و جلساتی برگزار کردند.
در یکی از جلسات حکم به تکفیر شیعیان دادند. آقای قرضاوی مصری که الآن مفتی قطر است در این جلسه به صراحت گفت: مخالفین ما کسانی هستند که «یا حسین» میگویند و به خدا کاری ندارند، آنها را باید کشت.
آقای مرسی هم در همین جلسه سخنرانی کرد که خود تاییدی بر تکفیر شیعیان شد و سلفیها با همین بهانه حمله کردند و در نیمه شعبان عدهای از شیعیان از جمله «شیخ حسن شحاته» را به شهادت رسانده و متاسفانه این جنایت را علیه شیعیان به وجود آوردند.
خوشحالی وهابیت در کشته شدن عالم بزرگ سنی
به نظر شما آیا حوادث سوریه هم مرتبط با سلفیان یا وهابیان است؟
حوادث سوریه هم قطعا زیر نظر وهابیون است. آقای احمد بدرالدین حسون، مفتی اهل سنت سوریه، طرفدار حکومت و دولت این کشور است.
همچنین آقای محمد سعید رمضان البوطی که از بزرگان اهل سنت سوریه و شخصیت اول جهان اسلام از نظر اهل سنت و از بزرگان الازهر و مولف چندین کتاب مختلف بود، به خاطر طرفداری از حکومت سوریه و اهل تسنن بودن، وی را کشتند.
بعد از کشته شدن بوطی، آقای سدیس در عربستان با ابراز خوشحالی سخنرانی کرده و گفت: با کشته شدن بوطی مصیبتهای ما کمتر شد و خوشحالی کردن در مرگ بوطی اشکال ندارد.
پس مشخص است که الآن سلفیها و وهابیها از کشورهای مختلف مثل لیبی، عربستان، مصر و اردن جمع شده و قصد دارند به اصطلاح خودشان یک امارت اسلامی در سوریه تشکیل بدهند.
این گروه برای ترویج عقیده خودشان میگویند: هر کسی که مخالف عقیده ما را داشته باشد کافر است. هر منطقهای که مخالف عقیده ما باشد منطقه کفر است و باید با آن جنگید و مردم آن منطقه را به اسارت و کنیزی گرفت، همین کاری که با شیعه و سنی و مسیحیان در سوریه کردند.
مهمترین اقدامات سلفیان چیست؟ آیا اقدامات آنها منطقی است؟
چیزی که سلفیان قبول دارند فقط جنگ و خونریزی است، یعنی دقیقا مانند عقاید خوارج به دنبال نشان دادن چهرهای خشن از اسلام هستند.
سلفیان به هر منطقهای که با آنها مخالف باشد حمله میکنند و مردان را به بردگی و زنانشان را به کنیزی میبرند و هرکس با آنان به مخالفت برخیزد، به جرم اینکه این منطقه بلاد کفر و افراد کافر به حساب میآیند، به راحتی اعدامش میکنند.
این گروه تنها برداشت خودشان را از اسلام صحیح میدانند و حاضر به مناظره هم نمیشوند.
یکی از اقدامات سلفیان مُثله کردن است که برای آن هیچ دلیل شرعی وجود ندارد، اما همانطوری که در تاریخ آمده خوارج در زمان امیرالمومنین علی (ع) شکم زنی را پاره کردند و جنین را از شکمش بیرون آورده و کشتند.
حتی در زمان ما هم یکی از وهابیون سرشناس به نام آقای عرعور گفت: ما دشمنان خود را در چرخگوشت میریزیم و گوشتشان را میدهیم سگها بخورند.
بزرگترین کمک، اتحاد مسلمانان است
در پایان چیزی که ما تقاضا داریم این است که علمای اهل سنت و شیعه همگی دست در دست هم بدهند و مقابل این چیزی که به عنوان دشمن اصلی جهان اسلام است متحد شوند تا بتوانند به قول علمای الازهر برای تطهیر اسلام و نشان دادن چهرهای صحیح از اسلام به مردم دنیا موفق شوند.