کد خبر 237423
تاریخ انتشار: ۱۲ مرداد ۱۳۹۲ - ۰۷:۴۹
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون ویژه های خود نوشت:

این زنگنه مگر همان زنگنه نیست؟!

آقای روحانی در آذرماه سال 81 و از جایگاه دبیر شورای عالی امنیت ملی با ارسال نامه‌ای خطاب به آقای خاتمی رئیس جمهور وقت به عملکرد بیژن زنگنه وزیر نفت کابینه اصلاحات به شدت اعتراض کرده و اقدام ایشان در انعقاد قرارداد نفتی «کرسنت» را بیرون از چارچوب قانون و از طریق «واسطه» دانسته و این قرارداد را دارای آثار منفی فراوان برای جمهوری اسلامی ایران دانسته بود و اکنون زمزمه نام بیژن زنگنه به عنوان گزینه احتمالی تصدی وزارت نفت با توجه به سوابق زنگنه که مورد اعتراض روحانی نیز بوده است، در میان صاحب‌نظران اقتصادی و سیاسی با تعجب آمیخته به تاسف روبرو شده است.

بنابر آخرین خبرها و احتمالاً به خاطر برخی فشارهای فزاینده به رئیس جمهور منتخب، احتمال معرفی زنگنه به عنوان وزیر نفت به مجلس افزایش یافته و این در حالی است که زنگنه دارای سوابق تخلفات بزرگ اقتصادی و سیاسی است. وی ضمن اینکه یکی از نقش‌آفرینان فتنه و آشوب سال 88 در مرکزیت ستاد موسوی بود، یکی از عوامل و متهمان اصلی امضای قرارداد خائنانه فروش گاز به امارات (شرکت کرسنت) است. این قرارداد 25 ساله به واسطه دلالی و رشوه‌های کلان برخی دلالان، 14 برابر زیر قیمت امضا شد و موجب اعتراض گسترده کارشناسان اقتصادی و نفتی شد.

نکته جالب در این میان این است که دکتر روحانی در سال 81 ضمن نامه‌ای به رئیس جمهور وقت (خاتمی) تأکید کرده که «عقد قرارداد طولانی گاز با شرکتی غیر معتبر که بنابر گزارشات دریافتی از وزارت نفت طی سال‌های گذشته عملکردی ضعیف و توأم با نادیده گرفتن حقوق ایران در ارتباط با میدان نفتی مبارک داشته، تکرار تجربه تلخی است که سالیان دراز گرفتار آن خواهیم بود.» روحانی همان زمان معتقد بود: «شرایط بازار موجب گردیده که قیمت و شرایط قراردادی مذاکره شده در مقایسه با منطقه بسیار پایین و غیرمطلوب باشد.»

روحانی در آن نامه با هشدار درباره اینکه قرارداد کرسنت [با پیگیری شخص زنگنه] احتمالاً آثار منفی اقتصادی درازمدت بر بازار گاز کشور خواهد داشت و هیچ منفعت سیاسی نیز در پی نخواهد داشت، تأکید کرده بود از حدود یک سال پیش سؤالاتی از وزیر نفت (زنگنه) درباره قرارداد کرسنت مطرح کرده که با وجود دستور خاتمی، پاسخی دریافت نشده است.

روحانی در این نامه تصریح می‌کند قرارداد مذکور از طریق واسطه‌ها و عدم ارتباط مستقیم دولتی با یک شرکت غیرمعتبر به امضا رسیده است.

بنابر گزارش منابع مطلع، زنگنه درباره قرارداد کرسنت از سوی مراجع قضایی احضار شده از جمله به این دلیل که از مصوبه شورای اقتصاد عدول کرده و بدون تأیید هیئت وزیران و مجلس، ‌اقدام به انعقاد قرارداد کلان اقتصادی با شرکت خارجی کرده است. او همچنین متهم به تبانی در انعقاد قرارداد با قیمت غیرعادلانه است.

گفتنی است پیش از این بیژن نامدار زنگنه در گفت‌وگو با خبرگزاری ایسنا در مورد ویژگی‌های وزیر نفت دولت یازدهم با اشاره به این که هم اکنون صنعت نفت کشور با مشکل «سرمایه‌گذاری» و «بازار» روبرو است گفته بود: فردی که قرار است به عنوان وزیر نفت انتخاب شود باید بتواند مشکلات بیرونی نفت را برای توسعه این صنعت به ویژه در بخش بالادستی نفت و گاز برطرف کند.

او با تأکید بر این که «افرادی باید وارد وزارت نفت شوند که حرفه‌ای و کاربلد باشند» تصریح کرد: «باید گروهبان‌هایی که الان سر کار هستند بروند کار گروهبانی کنند تا ژنرال‌ها کارها را انجام دهند.»

این وزیر اسبق نفت با اشاره به این که «در حال حاضر برخی از افرادی که برای سمت وزارت نفت مطرح می‌شوند به درد این کار نمی‌خورند» گفته بود: تعداد خیلی خیلی اندکی هستند که می‌توانند این کار را انجام دهند.

از سوی دیگر یک گزارش موثق حاکی است که طی سال‌های 83 تا 84 و در وزارت آقای زنگنه به منظور تغییر ساختار شرکت ملی نفت ایران، ‌تمام اطلاعات صنعت نفت ایران در اختیار یک شرکت صهیونیستی به نام «بین» ایتالیا قرار گرفت.

قرارداد مطالعاتی طرح جامع تغییر ساختار شرکت نفت در سال 83 و در دولت خاتمی توسط بیژن زنگنه با یک شرکت بین‌المللی ایتالیایی به نام «بین» عملیاتی شد به طوری که ریاست این شرکت برعهده خانم اوریت گادیش عضو ارتش و همکار سازمان ضد جاسوسی ارتش صهیونیست بود.

بنابراین اولین سؤالی که به ذهن متبادر می‌شود، این است که چگونه طرحی تا این حد مهم که قرار است جزئی‌ترین اطلاعات و اسناد نفت و گاز یک کشور که بعضاً شاید اطلاعات محرمانه و سری هم در بین آنها یافت شود را در اختیار یک شرکت خارجی قرار داد، به طوری که حتی طرف مورد معامله و ماهیت شرکت طرف قرارداد نیز مورد بررسی قرار نگیرد؟ اکنون سؤال این است آقای روحانی چگونه حاضر شده‌اند، شخصی با این سوابق را برای تصدی وزارتخانه حساس و تعیین‌کننده نفت به مجلس معرفی کنند. گزینه‌ای که خود آقای روحانی بر عدم صلاحیت ایشان تاکید داشته‌اند؟!

روحانی وابسته به جمهوری اسلامی است نه کسی که ما تصور می‌کردیم

«خیر آقای روحانی آن فرد میانه‌رویی که غرب می‌پسندد نیست. او وابسته به جمهوری اسلامی است.»
این تحلیل را وبسایت فرانسوی مدیا پارت منتشر کرد. مدیا پارت در تحلیل خود می‌نویسد: ماه گذشته حسن روحانی به عنوان رئیس‌جمهور ایران انتخاب شد. معنای سیاسی این رویداد چیست؟ روحانی کیست؟ برخی رسانه‌ها انتخاب او را به مانند روزنه امیدی تلقی کردند.
رسانه فرانسوی می‌افزاید: روحانی طی دهه‌ها یکی از مدیران جمهوری اسلامی محسوب می‌شده. او به مدت 15 سال دبیر شورای‌عالی امنیت ملی بوده است.

این تحلیل خاطرنشان می‌کند: حسن روحانی همواره خود را یکی از طرفداران رهبر انقلاب علی خامنه‌ای نامیده و در سال 1999، در زمان شورش‌های‌ خیابانی تهدید کرد که «عناصر فتنه‌گر» باید سرکوب شوند. اکنون نامیدن حسن روحانی به عنوان یک چهره اصلاح‌طلب و میانه‌رو قدری مبالغه‌آمیز و توهم‌گرایانه است.

اعضای سازمان همه می‌پرسند؛رئیس در کدام سوراخ موش خزیده است؟!

یک عضو جدا شده سازمان منافقین از سران این سازمان خواست «توضیح دهند که رجوی 10 سال است در کدام سوراخ موش و چرا قایم شده است».

محمد رزاقی که در پاریس اقامت دارد، می‌نویسد: سران فرقه مافیایی و جنایتکار رجوی سالها سعی کردند جلو یک پرسش را بگیرند و هر کس پرسید رجوی کجاست فوراً با مارک زدن وزارت اطلاعات افراد را بترسانند! اما زمانی که قدم به دنیای آزاد گذاشتم دیدم اولین سؤال هر آدمی که می‌فهمید جدا شده از فرقه رجوی هستم این بود که رجوی چرا قایم شده؟ کجاست؟ چرا خودش را نشان نمی‌دهد؟

وی می‌افزاید: برای همه ما که در درون تشکیلات فرقه مافیایی رجوی بودیم خاطرات زیادی از شیادیها و جنایات رجوی؛ مریم قجر و دیگر سران فرقه مافیایی و جنایتکار رجوی در خاطرات خود داریم. بیش از 10 سال است که یک سؤال مثل صدها سؤال دیگر بی‌جواب مانده و سران فرقه نمی‌توانند به این سؤال جواب بدهند که چرا رجوی بیش از 10 سال است خودش را نشان نمی‌دهد؟

رزاقی ادامه می‌دهد؛ بعد از سرنگونی ارباب رجوی (صدام) در اردوگاه بدنام اشرف برای همه اعضاء سؤال شده بود که رجوی کجاست؟ وقتی سران فرقه دیدند که این سؤال از طرف اکثر اعضاء مطرح می‌شود فوراً طبق روش شناخته شده سران فرقه اعلام کردند هرکس سؤالی در مورد رجوی بکند معلوم می‌شود که آن فرد برای وزارت اطلاعات کار می‌کند و بدین شیوه راه سؤال کردن برای اعضا را بستند!

وی تأکید می‌کند: یکسال بعد از سرنگونی صدام با دستگیری مریم قجر در پاریس توسط پلیس فرانسه در ژوئن 2003 معلوم شد مریم قجر به همراه نزدیک به 200 نفر از سران فرقه اعضاء را در بیابانهای عراق زیر شدیدترین بمباران تاریخ رها کرده و به فرانسه فرار کرده و شخص رجوی هم به جای نامعلومی فرار کرده در حقیقت خود اعضاء در درون فرقه می‌گفتند و در بین خود سؤال می‌کردند رجوی در کدام سوراخ موش پنهان شده است؟ این مسئله 2 عامل دارد؛ یکی به خاطر جنایتهای بی‌شماری که رجوی در حق مردم ایران؛ عراق و اعضای خود انجام داده است. و دوم به خاطر اینکه جوابگوی این همه شکست‌ها و تحلیل‌های آبدوغ‌خیاری خود نباشد.

عضو جدا شده «سازمان» یادآور می‌شود: رجوی از روزی که از ایران فرار کرد با شیادی یکبار وعده سرنگونی رژیم ایران را در کوتاهترین مدت می‌داد! مدت بعد وعده سرنگونی رژیم ایران در 6 ماه می‌داد و بعد آن را به میان دوره تبدیل کرد وقتی میان دوره هم محقق نشد فاز سرنگونی را پیش کشید و با تحلیل‌های آبدوغ‌خیاری خیلی شیادانه و مدعی شد رژیم وارد فاز سرنگونی شده!

یک روز در اردوگاههای اهدایی صدام نشست می‌گذاشت و می‌گفت جنگ ایران و عراق دوباره شروع خواهد شد و از این فرصت استفاده کرده رژیم ایران را سرنگون خواهد کرد و... 20 سال است که سران سازمان وعده سرنگونی می‌دهند با این تفاوت که حالا 10 سال است خود رجوی به خاطر تحلیل‌های آبدوغ‌خیاری و شهوترانی‌ها و جنایت‌هایش به سوراخ موش خزیده است.

دیپلمات انگلیسی: آمریکا از ان‌پی‌تی علیه ایران سوءاستفاده می‌کند

نماینده اسبق انگلیس در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اذعان کرد آمریکا و غرب بارها از معاهده ان‌پی‌تی سوءاستفاده کرده‌اند.
پیتر جنکینز ضمن تحلیلی در فارین پالیسی به اظهارات اخیر حسین موسویان پرداخته مبنی بر اینکه غرب از ان‌پی‌تی سوءاستفاده می‌کند و مانع از برخورداری ایران از حقوق خود می‌شود؛ به همین دلیل ایران حق دارد از ان‌پی‌تی خارج شود.

جنکینز می‌نویسد: اخیرا با موسویان سفیر سابق ایران در آلمان گفت‌وگو کردم. او در این گفتگو از اینکه اوباما جسارت سیاسی پیدا کرده و در برابر کنگره و اسرائیل بایستد و مسئله هسته‌ای ایران را حل کند و به ایران اجازه داشتن برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای بدهد و تحریم‌ها را به تناسب لغو کند ابراز ناامیدی کرد. با توجه به سخنان موسویان می‌توانم بگویم که تاکید او بر امکان خروج ایران از پیمان عدم گسترش جنگ‌افزارهای هسته‌ای یا NPT به معنی اشاره‌ای است به دولت آمریکا که هر چه سریعتر این مشکل را حل کند و به آنها یادآور می‌شود که اگر همچنان این مشکل را کش بدهند هزینه‌ها چگونه می‌تواند افزایش یابد.

وی درباره سوء استفاده آمریکا، انگلیس و فرانسه از NPT از سال 2001 تا به امروز، این کار غرب را کوته‌نظرانه توصیف کرد و نوشت: ماده چهار NPT دارندگان فن‌آوری‌های دوگانه را مجبور نکرده است که آن فن‌آوری‌ها را در اختیار دیگر اعضای NPT بگذارند. این همان مسئله‌ای است که ایران چند بار به آن اشاره کرده است. اما در عین حال همین ماده اعضای NPT را وادار نمی‌کند که از فن‌آوری‌هایی که خود به دست آورده‌اند صرف‌نظر کنند مشروط بر آنکه آن فن‌آوری‌ها صلح‌آمیز و ایمن باشند.

سفیر سابق انگلیس در آژانس می‌افزاید: در سال 2003 و پس از آنکه رئیس آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای یا IAEA‌ چند مورد عدم اجرای تعهدات از سوی ایران را گزارش کرد، پیش خود می‌گفتم ایران از نظر اخلاقی و سیاسی وظیفه دارد استفاده از فن‌آوری‌های دوگانه را کنار گذارد. اما این منطق زمانی که موارد مشکوک از سوی ایران برطرف شدند و سازمانهای اطلاعاتی آمریکا اعلام کردند که ایران قصد دستیابی به سلاح‌های هسته‌ای را فعلا ندارد رنگ باخت. متاسفانه این‌گونه سوء استفاده‌ها از NPT در کنار دیگر اقدامات کوته‌بینانه در طول زمان حمایت کشورهای عضو سازمان کشورهای عاری از جنگ‌افزارهای هسته‌ای یا NNWS از NPT را تضعیف می‌کند.

وی با برشمردن برخی از سوءاستفاده‌های غرب تأکید کرد: در سال 2001 دولت بوش از یکی از تعهداتی که دولت کلینتون به اعضای NPT در مورد اجرای پیمان منع آزمایش هسته‌ای داده بود عدول کرد و بودجه آن ‌را کاهش داد. سال 2004 بوش پیشنهاد داد که استفاده از فن‌آوری‌های دوگانه صلح‌آمیز توسط کشورهای غیرهسته‌ای متوقف شود اما بعد اعلام کرد پژوهش‌های مخفیانه کره‌جنوبی در مورد غنی‌سازی اورانیوم نقض IAEA نبوده است.

همچنین سال 2005 دولت بوش درخواست کرد تا هند مورد استثنا قرار گیرد و بدین ترتیب چنین نشان داده شد که تدارک‌کنندگان هسته‌ای می‌توانند برای کشورهای دارای تسلیحات هسته‌ای که عضو NPT هم نیستند مواد و تجهیزات اتمی تدارک کنند البته در شرایط خاص. در سال 2005 و در کنفرانس بررسی پیمان NPT هم آمریکا و فرانسه یک‌صدا اعلام کردند که ماده ششم NPT باد هوا است و آمریکا از اسرائیل در برابر فشار کشورهای غیرمتعهد در کنفرانس ایجاد خاورمیانه عاری از جنگ‌افزارهای هسته‌ای پشتیبانی کرد.

جنکینز اذعان کرد: آمریکا و روسیه توافقنامه‌ای را امضا کردند که نشان‌دهنده اراده برای حرکت به سوی خلع سلاح هسته‌ای بود اما زمانی که موضوع به ایران می‌رسد انگار که نخست‌وزیر اسرائیل، دولت آمریکا و کنگره را جادو کرده است. هیچ اقدامی صورت نگرفته است که سیاست‌های کنگره در برابر ایران با توجه به مفاد NPT را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد.

در عوض کنگره در برج عاج خود نشسته و فرضش هم این است که پیمانهای بین‌المللی برای باقی دنیا مگر دوستان درجه یک و قدیمی آمریکا چیز خوبی است. تا زمانی که دولت آمریکا سیاست‌های ضد ایرانی کنگره را به چالش نکشد، همچنان دلیل نگرانی برای کسانی چون موسویان وجود دارد.