کد خبر 251275
تاریخ انتشار: ۲ مهر ۱۳۹۲ - ۱۴:۴۳

اقتصاد كشور از روز شنبه شاهد كاهش قيمت ارز در بازار آزاد بود به‌طوري كه خط رواني دلار در بازار شكسته شد و هر دلار به زير 3000 تومان رسيد.

به گزارش مشرق به نقل از روزنامه ایران، پايين آمدن قيمت دلار هم اميدوار‌كننده است و هم قابل تامل. اميدوار‌كننده از اين جهت كه ارزش پول كشور افزايش يافت و قابل تامل از اين جهت كه ساختار اقتصاد كشور با توجه به دلار بالاي 2500 تومان تنظيم شده و امكان اداره كشور با دلار ارزان ممكن نيست.

اما قيمت واقعي دلار چقدر است؟


اين سؤالي است كه از دكتر شاهين شايان آراني، كارشناس بازار سرمايه، پرسيديم.

آقاي دكتر شايان آراني مسأله‌اي كه در مورد نرخ ارز و حواشي پيرامون آن طي چند وقت اخير پيش آمده است،روند نزولي كه بازار ارز در پيش گرفته و انتظار براي خبرهاي اميد بخشي كه طي چند روز آينده از نيويورك خواهد رسيد باعث ورود نرخ ارز به كانال نزولي شده است، به نظر شما اين سقوط تا كي ادامه دار خواهد بود و با توجه به واقعيات اقتصادي چه كف قيمتي را مي‌شود براي كاهش نرخ ارز در نظر گرفت؟

صلاح نيست كه به دنبال اين سؤال باشيم كه كف نرخ ارز كجاست چون نرخ ارز در واقع نوعي تسويه بين ارزي است و آن نرخي است كه مبادلات بين دو كشور است. درست است كه براساس يك سري مباني نظري تفاوت تورم كشورها مي‌تواند معياري براي تعيين باشد ولي كشورها خود تعيين‌گر اين نرخ با توجه به اقتضائات اقتصادي شان هستند.

 در كشورهاي در حال توسعه و به خصوص كشور ما مهمتر از اين كه نرخ ارز چه بايد باشد، ثباتي است كه بايد در اين ميان حاكم باشد. مثلاً اين‌كه نرخ ارز2400 تومان يا 2900 تومان و يا بيشتر از اين‌ها باشد فايده‌اي براي اقتصاد ندارد.

همواره ثبات بايد مدنظر باشد اين نوسانات است كه به اقتصاد ضربه مي‌زند.اگر ما ثبات داشته باشيم حال هر نرخي كه باشد به بهبود فضاي اقتصادي مي‌انجامد. چون اين نوسانات است كه بر اقتصاد ايران ضربه مي‌زند و برنامه‌ريزي‌ها را زير سؤال مي‌برد.

نرخ ارز را نمي‌توان در قياس با اين موضوع بيشتر مطرح ديد. باز هم مي‌گويم نرخ ارز توسط بانك مركزي و بر اساس يك سري فرمول‌هاي محرمانه صورت مي‌گيرد كه كنترل آن هم بر عهده بانك مركزي است.

صادركننده و يا واردكننده بر مبناي چه كف قيمتي ارز بايد به‌فعاليت بپردازد؟

شما اگر فعاليت صادراتي و يا وارداتي داشتيد بدون شك اين سؤال را نمي‌پرسيديد. فرض كنيد فردا دولت اعلام كند نرخ ارز 3200 تومان فارغ از اين‌كه در گذشته چه كساني چه تصميماتي گرفته‌اند.

فعال اقتصادي اكنون بر پايه اين نرخ برنامه‌ريزي مي‌كند، كالا تهيه مي‌كند، توليد مي‌كند و بر اين اساس هم سود مي‌كند.

نه اين‌كه با نرخ بالاتري فعاليت كند و فردا بر اساس همان بي‌ثباتي بيايد با نرخ پايين‌تر محصولش را عرضه كند و اين مسأله است كه به فعاليت‌هاي اقتصادي ضربه مي‌زند. اگر دولت نرخي را تعيين كند و بتواند طي يك سال نوسانات آن را با ثبات مديريت كند، قطعاً اين نرخ در بين مردم جا خواهد افتاد.

عرضه و تقاضا هم بخش تاثيرگذاري در بازار ارز است. خيلي‌ها معتقدند تزريق ارز به واسطه دلارهاي خانگي است و گرنه صاحبان مشاغل ارزي براي عرضه ندارنداز این رو شرايط پيش رو بازار را چگونه ترسيم مي‌كنيد؟

اين‌كه دولت جديد با رويكرد كاملاً متفاوتي از دولت قبل به دنبال تغيير شرايط و جلوگيري از چالش و تنش است؛ روشن است. به همين دليل هم مذاكرات هسته‌اي را به عهده گرفته است.

به‌طور قطع اگر دولت بتواند مذاكرات را به خوبي مديريت كند التهاب از بازار ارز كاهش يافته كما اين‌كه ما اكنون شاهد آثار زودرس آن در بازار هستيم، در اين صورت ما با يك فشار كاهنده روبه‌رو هستيم.اما اگر جواب نداد با تقاضا روبه‌رو خواهيم شد. به‌طور كل سياست عمومي دولت جديد تنش زدايي است و اين معقول است كه بگوييم مردم نقدينگي سرگردان خود را از بازار ارز جمع مي‌كنند.

اما اگر بخواهم عرضه‌هاي صورت گرفته در بازار را به دلارهاي خانگي نسبت بدهم، قطعاً قبل از آن بايد به اثبات علمي‌اش بپردازم ولي بالاخره عرضه‌هاي صورت گرفته عطش تقاضاي دلار را جواب داد. از سوي ديگر هم خبري از بانك مركزي نيست كه اين دلارها را به بازار پمپا‍‍‍ژ مي‌كند اما آنچه
مسلم است بهبود فضاي كسب و كار است كه تاثيرش را بر نرخ ارز مي‌گذارد.

اين روند نزولي بازار ارز چه تاثيري بر ساير بازارهاي اقتصادي دارد؟

طبيعتاً نوسانات نرخ ارز بر ساير بازارها اثرگذار است اما خود ثبات آن مي‌تواند تاثير مثبتي را بر بورس بگذارد.

اين كه نرخ ارز پايين بيايد شايد در وهله اول بر برخي شركت‌ها اثر مثبت و يا منفي بگذارد. شركت‌هاي صادرات محوري مانند پتروشيمي‌ها و معدني‌ها كه بخش مهمي از بورس را تشكيل مي‌دهند شايد در نوبت اول اثر منفي ببينند و بازار را تحت‌الشعاع قرار بدهند اما اگر اين شرايط با ثبات حاكم باشد نتيجه مثبتي را در كل شاهد هستيم.