کد خبر 255759
تاریخ انتشار: ۲۱ مهر ۱۳۹۲ - ۱۵:۳۲

مسئولان سیاست خارجه باید پاسخ دهند که بر طبق اصول و آرمان‌های امام خمینی (ره) اولویت سیاست خارجه ما باید چگونه باشد؟

به گزارش وبلاگستان مشرق، نویسنده وبلاگ افاضات عقل کل نوشت: «انشاءالله ما اندوه دلمان را در وقت مناسب با انتقام از آمریکا و آل سعود برطرف خواهیم ساخت و داغ و حسرت حلاوت این جنایت بزرگ را بر دلشان خواهیم نهاد و با برپایی جشن پیروزی حق بر جنود کفر و نفاق و آزادی کعبه از دست نااهلان و نامحرمان به مسجد الحرام وارد خواهیم شد.»

این قسمتی از پیام امام خمینی(ره) به مناسبت سالگرد کشتار حجاج ایرانی و غیر ایرانی در مکه مکرمه به دست جنایتکاران سعودی است؛ امام راحل در وصیت نامه خویش نیز از آل سعود به عنوان «آل سعود خائنین به حرم بزرگ الهی لعنه الله و ملائکته و رسله علیهم» یاد می‌کنند.

حال با این توصیفات، آیا لزومی دارد که یکی از اولویت‌های سیاست خارجه ما بهبود روابط با عربستان سعودی باشد؟ عربستان مروج سلفی‌گری و وهابیت است و این روزها در وقایع سوریه؛ اوج جنایات تکفیری‌هایی که از عربستان تغذیه می‌شوند را شاهد هستیم و می‌بینیم که چگونه دست حاکمان عربستان به خون شیعیان بحرین نیز آغشته است.

وقتی دو کشور با یکدیگر اختلافات مبنایی داشته باشند روابطشان فقط می‌تواند در سطح معمول باشد و اگر بخواهند سطح روابطشان را ارتقاء دهند لازمه‌اش این است که یک طرف یا دو طرف از برخی از اصولشان چشم پوشی کنند؛ درست است که ما برای ادای فریضه حج و زیارت مدینه النبی نیاز به روابط با عربستان داریم و در این مطلب نیز، ما در صدد نفی این رابطه نیستیم.

آیا در زمانی که بعضی مسئولان؛ سطح روابط با عربستان را ارتقاء بخشیده بودند و حتی به سوار شدن ملک عبدالله در ماشینشان می‌بالیدند ما توانستیم به احقاق حقوق شیعیان عربستان اقدام کنیم؟ آیا روابط نزدیک برخی مسئولان ایرانی با مسئولان عربستانی تأثیری جدی بر نوع برخورد با زائران ایرانی داشت؟

تنها تأثیرش این بود که تا چند روز و یا چند ساعت بعد از سفر فلان مسئول ایرانی؛ به صورت نمادین در زیارت بقیع سخت گیری کمتری می‌کردند اما بعد از گذشت چند روز، دوباره اوضاع به همان رویه سابق بر می‌گشت.

در حالی که عربستان در دشمنی با ایران تا آنجا پیش رفته است که براساس اسناد منتشر شده از ویکی لیکس، پادشاه عربستان چند سال پیش از ریان کروکر سفیر آمریکا در عراق و ژنرال پترائوس خواسته بود که با حمله به ایران «سر افعی را قطع کنید».

و جالب اینجاست کسانی که مدافع روابط نزدیک با عربستان هستند در مقابل؛ بهبود و توسعه روابط با کشورهای آمریکای جنوبی را هزینه ساز و غیر منطقی می‌دانند؛ اما آیا کشورهای آمریکای جنوبی که طعم استعمار را چشیده‌اند و عموماً روحیه استکبارستیزی دارند به انقلاب ایران نزدیک‌ترند یا آل سعود که جیره خوار و هم پیمان آمریکا هستند؟

آیا حمایت و ایجاد ارتباط با مستضعفین جهانی که از اصول انقلاب امام(ره) است با بهبود روابط با کشورهای آمریکای لاتین سازگارتر است یا با بهبود روابط با حکومت وهابی عربستان؟

آیا توسعه روابط با کشورهای آمریکای جنوبی که زمانی حیاط خلوت آمریکا محسوب می‌شدند و نفوذ ایران در آنجا مایه خشم سران ایالات متحده شده بود به طوری که آن را تهدیدی جدی برای امنیت ملی آمریکا قلمداد می‌کردند و حتی برخی، برقراری پرواز بین ایران و ونزوئلا را پرواز وحشت نامیدند بر نقش موثر ایران می‌افزاید و قدرت چانه زنی ما را در مذاکرات احتمالی بالا می‌برد یا بهبود روابط با آل سعود که دست نشانده آمریکاست؟

آیا کشوری مثل ونزوئلا در آمریکای لاتین که در جریان جنگ 22 روزه غزه؛ سفیر اسرائیل را اخراج کرد به آرمان‌های انقلاب ما نزدیک‌تر است یا عربستان که در جنگ 33 روزه از هیچ تلاشی برای نابودی حزب الله لبنان مضایقه نکرد؟

مسئولان سیاست خارجه باید پاسخ دهند که بر طبق اصول و آرمان‌های امام خمینی (ره) اولویت سیاست خارجه ما باید چگونه باشد؟

ششم ذی الحجه سالگرد شهادت مظلومانه زائران بیت الله الحرام به دستور آمریکا توسط آل سعود است و همان طور که امام خمینی(ره) فرمودند ان شاء الله روزی کعبه را از لوث وجود آل سعود و وهابیون پاک خواهیم کرد.