کد خبر 255872
تاریخ انتشار: ۲۲ مهر ۱۳۹۲ - ۰۹:۳۸

مشاور عالی مقام معظم رهبری در امور بین‌الملل با تاکید بر اینکه محتوای مذاکره تلفنی معمولی بود و مطلب جدیدی در این مذاکره مبادله نشد، گفت: آیا نتیجه گفت‌وگوی تلفنی باید این باشد که موضع گیری اوباما بدتر از گذشته شود؟ این فریبکاری آنها را نشان می‌دهد.

‌به گزارش مشرق، علی‌اکبر ولایتی مشاور مقام معظم رهبری در امور بین‌الملل است. وی نماینده مردم تهران در اولین دوره مجلس شورای اسلامی و بعد از آن به مدت 16 سال، در دوره‌های ریاست جمهوری حضرت آیت‌الله‌ خامنه‌ای و اکبر هاشمی ‌رفسنجانی، وزیر امور خارجه بوده ‌است.

وی همچنین عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای عالی انقلاب فرهنگی است.

‌مصاحبه با مشاورعالی مقام معظم رهبری در امور بین‌الملل در حالی که تنها چند هفته‌ای  از سفر پر بحث نیویورک و رابطه با آمریکا در دوران سیاست جدید جمهوری اسلامی با رویکرد نرمش قهرمانانه نمی‌گذرد، فرصتی خوبی بود تا با مرد کهنه‌کار این عرصه به گفت‌و‌گو بنشینیم.


دیپلمات کهنه‌کار، درباره سواستفاده دولت آمریکا از گفت‌و‌گوی تلفنی روحانی و اوباما، تاکیدش بر منحرف نشدن بیداری اسلامی، ارائه ادله‌ متقن بر مردود بودن نظرسنجی برای رابطه با آمریکا و تشریح دلایل حمایت ایران از بشار اسد در انتخابات آینده و برخی موضوعات دیگر موضع‌گیری‌های مهم و استراتژیکی داشت.

متن مصاحبه فارس با ولایتی در ادامه می‌آید:

از نظر جنابعالی با توجه به تاکید رهبر انقلاب مبنی بر بی‌اعتمادی جمهوری اسلامی به آمریکا، دلایل این بی اعتمادی چیست؟

ولایتی: آمریکا ابرقدرتی است که به تعبیری میراث‌خوار استعمار است؛ یعنی در گذشته هرکجا مستعمره انگلیس، فرانسه، هلند، ایتالیا، اسپانیا و پرتغال بوده است، آمریکایی‌ها بعداً مستقیم و غیرمستقیم سعی کردند آن را تحت نفوذ خود قرار دهند. برای مثال،‌ فیلیپین مستعمره اسپانیا بود و آمریکا با آنان وارد جنگ شد و اسپانیا را شکست داد و فیلیپین را از چنگ آنها درآورد و یا در خود ایران، با اینکه ایران حتی برای یک ثانیه هم مستعمره جایی نبوده است، اما تحت نفوذ صاحبان قدرت دنیا قرار گرفت.

از ابتدای سلسله قاجار، انگلیس از جنوب و روس‎ها از شمال سعی کردند ایران را تحت نفوذ خود درآورند و سرجان ملکم از سمت جنوب آمد و در شبه قاره هند و مستعمرات انگلیس کار می‌کردند و مراقب فضاها و مستعمرات در اختیار خود هم بودند که یکی از آنها ایران بود که سرجان ملکم در پایه گذاری نفوذ انگلیس در جنوب ایران نقش مهمی‌داشت؛ در شمال هم در سال 1803 میلادی، روس‎ها به ایران که امروز همان جمهوری آذربایجان در منطقه ارمنستان و گرجستان فعلی است حمله کردند.  بعدها و در جنگ اول جهانی که روس‎ها عقب نشینی کردند، انگلیسی‌ها تنها قدرت خارجی صاحب نفوذ در ایران بودند اما بعد از کوتای 28 مرداد 1332 آمریکایی‌ها با انگلیسی‎ها شریک شده و سعی کردند که جانشین انگلیس‎ها در ایران شوند. البته انگلیسی‎ها هم زرنگی‌ها و ترفندهای خاص خود را در ایران داشتند. انتشار کتاب فراماسونری و حقوق بگیران انگلیس در ایران توسط اسماعیل رائین، یکی از کارهایی بود که با کمک آمریکایی‎ها صورت گرفت تا کهنه نوکرهای انگلیس در ایران را از میدان خارج کرده و آدم‎های اتو کشیده تحت نفوذ آمریکا را بیاورند که نمونه آن حسنعلی منصور بود.

* ریشه‌های عدم اعتماد بین ایران و آمریکا

بنابراین آمریکایی‎ها هم خودشان به لحاظ سابقه‌ای که می‌توان از بعد از 28 مرداد 32 به این طرف روی آن تکیه کرد، سعی کردند حکومت‎هایی که در ایران روی کار می‎آید، تحت نفوذ آمریکا باشد و هر مجموعه‌ای که می‌خواست علیه نفوذ آمریکا مبارزه کند، آمریکایی‎ها با خشونت و سبعیت با او برخورد می‌کردند و یا دست رژیم پهلوی را باز می‌گذاشتند تا آنها را سرکوب کند. این بخشی از سابقه آمریکایی‎ها در ایران است که در واقع ریشه‌های جدی عدم اعتماد و مشکلات بین ایران و آمریکا محسوب می‌شود. از این دست مثال‎ها که ریشه در ماهیت امریکایی دارد فراوان است.

باتوجه به مذاکرات صورت گرفته در نیویورک آیا می‌توان به این مذاکرات خوشبین بود و آیا اساسا این مسائل در بازار اقتصادی تاثیر می‌گذارد یا خیر؟

* مذاکره تعیین کننده آینده وضعیت ایران و رابطه با آمریکا نیست

ولایتی: در ابتدا باید توجه داشت نفس مذاکره تعیین کننده آینده وضعیت ایران در منطقه، صحنه بین‌المللی و رابطه با آمریکا نیست، چرا که این اولین بار نبود که مذاکره‌ای انجام می‌شد، گرچه مذاکره مستقیم دو طرف برای اولین بار بود که صورت می‌گرفت. در نوبت‎های قبلی نمایندگان ایران بر روی موضوع افغانستان یا عراق در جلساتی که معمولاً زیر چتر سازمان ملل متحد انجام می‌گرفت شرکت می‌کردند که آمریکا نیز یکی از کشورهایی بود که به همراه برخی کشورهای دیگر در این مذاکرات مشارکت داشت.

نمونه دیگر همین مذاکرات 1+5 است. آنها 6 کشورند که یکی از آنها آمریکا و طرف دیگر ایران است. حالا اینکه بین رئیس جمهور آمریکا و ایران مذاکره تلفنی صورت گرفته است، به خودی خود نمی‌تواند مسئله‌ای را حل کند؛ جز آنکه آنها بهره تبلیغاتی خود را می‌برند که لزوماً به نفع ما نیست. یعنی می‌خواهند به دیگران بگویند که ایرانی هم که از مذاکره با ما امتناع می‌کرد، بالاخره به این کار تن داد.

* صرف مذاکره برای مذاکره اثر مثبتی ندارد

مطمئناً صرف مذاکره برای مذاکره نه تنها اثر مثبتی ندارد که برخی آثار منفی هم بر آن مترتب است که همان سواستفاده تبلیغاتی طرف مقابل است که همین کار را هم انجام داد. یعنی از یک طرف در گفت‌وگوی تلفنی مطالب مثبتی را بیان کرد، اما بعد رجزهای بیهوده‌ای را که ماه‌ها نخوانده بودند یعنی گزینه نظامی روی میز را تکرار کردند.

بنابراین نتیجه مذاکره مثبت نبود؟

* طوری نباشد که آمریکایی‎ها به هر شکلی که می‌خواهند صحنه را بگردانند

ولایتی: محتوای مذاکره تلفنی معمولی بود و مطلب جدیدی در این مذاکره مبادله نشد و تنها صحبت‌هایی که دو طرف با واسطه به هم منتقل می‌کردند، مستقیم به یکدیگر انتقال دادند، هر چند که پیش از این گفتم که آنها از آن بهره تبلیغاتی بردند و ما هم باید تدابیر لازم را در این زمینه پیش بینی می‌کردیم. باید توجه داشت که طوری نباشد که آمریکایی‎ها به هر شکلی که می‌خواهند صحنه را بگردانند. البته آقای دکتر روحانی با توجه به سوابق ارزشمندی که در کار دیپلماسی و روابط خارجی دارد، خوشبتانه مواضع بسیار محکم، قوی و روشنی را در چارچوب اصول جمهوری اسلامی ایران داشتند.

* آمریکایی‎ها نشان دادند که در مذاکرات حسن نیت ندارند

ایشان هم در سخنرانی و هم در مذاکره‌ای که روسای کشورها داشتند، کاملاً بر مواضع اصولی جمهوری اسلامی پای فشردند، اما این یک نوع فریبکاری آمریکایی‎ها بود که یک بار دیگر نشان دادند که در مذاکرات حسن نیت ندارند و هدف شان حل مشکلات نیست.

 یعنی ما فریب خوردیم؟

ولایتی: کلمه فریب، شاید کلمه درستی نباشد، اما حداقل یک بار دیگر نشان داده شد که آمریکا قصد خیر نداشته و به گونه‌ای که ادعا می‌کنند حل مشکل ایران و آمریکا آنطور که طرفین با موضع برابر و احترام و حقوق برابر باشند و هیچ ادعایی خارج از حقوق خودشان بیش از حق بین المللی خود در خواست نمی‌کنند، نیست. یعنی آمریکا و ایران به عنوان دو کشور مستقل و عضو سازمان ملل متحد که با هم مذاکره کنند و اگر اختلافی وجود داشته باشد، با گفت‌وگو حل کنند، نشان دادند اینطور نیست؛ چرا که یک طرف آمد و گفت‌وگو کرد و به لطایف الحیل متوسل شد تا بتواند با رئیس جمهور ایران ارتباط برقرار کند.

*نتیجه گفت‌وگوی تلفنی بدترشدن موضع گیری اوباما بود

برخی که خوش باور بودند، تصور می‌کردند بعد از این مشکلات بین ایران و آمریکا حل می‌شود؛ اما اوباما بلافاصله در کنار رئیس رژیم صهیونیستی، تندترین حرف‎هایی که در طول دوره ریاست جمهوری خود زده بود را مجدداً تکرار کرد. یکی اینکه گزینه نظامی روی میز است و دیگر اینکه ایران به دنبال سلاح هسته‌ای است. ماه‌ها بود که چنین سخنی نگفته بود حالا آیا نتیجه گفت‌وگوی تلفنی باید این باشد که موضع گیری اوباما بدتر از گذشته شود؟ این فریبکاری آنها را نشان می‌دهد.

به نظرشما با این مذاکره‌ای که صورت گرفت می‌توانند ادعا کنند که ما اختیار کافی نداریم؟

* سوال ولایتی از کسانی که ادعای طرحی برای رفع مشکلات ایران و آمریکا دارند

ولایتی: تا آنجایی که از قرائن بر می‌آید و من حدس می‌زنم، حرکت سیاسی جمهوری اسلامی ایران یا هر کشور دیگری باید در امتداد یک راهبرد مشخص باشد که نظام در حوزه سیاست خارجی اتخاذ می‌کند. کسانی که مدعی‌اند ما اگر مانعی بر سر راهمان نباشد، مشکلات را با آمریکایی‎ها حل می‌کنیم، سوال متقابل این است که می‌شود درخواست کنیم طرحی که دارند، اگر اجرا شود می‌تواند مشکلات را حل ‌کند، چه طرحی است؟ این را به نقد افکار عمومی بگذارند. بگویند بله ما اگر آزاد باشیم با آمریکا اینطور سخن می‌گوییم و پاسخی که آنها می‌دهند اشکال مختلفی برایش متصور است و هر نوع پاسخی که بدهند متقابلاً واکنش متناسب را خواهیم داشت و در نهایت به نفع ما خواهد شد به این دلایل؛ اما ما ندیدیم کسی این‎ها را مطرح کند و بگوید این طرح را برای حل مسائل ایران و آمریکا داریم. آنهایی که می‌گویند دست ما در گفت‌وگو با آمریکا بسته است و اگر بسته نباشد مشکلات را حل می‌کنیم، درخواست می‌کنیم بگویند طرحی که مد نظر دارند چیست و به چه دلایلی می‌گویند ما اگر با دست باز برویم مشکلات را حل می‌کنیم. آنها طرح را مطرح کنند.

اگر طرح معقول و قابل دفاعی باشد آن زمان بهتر می‌توانند مدعی شوند و مطالبه و طلبکاری کنند که ما می‌خواستیم این طرح را اجرا کنیم اما دست ما را بستند. نفس مذاکره برای مذاکره برای هیچ کشوری موفقیت و پیروزی نمی‌آورد. در حال حاضر، در یک موردی نظام موافقت کرده که گفت‌وگو‎ها ادامه پیدا کند و آن هم چارچوب هسته‌ای است، خوب، گفت‌وگوها نیز بین ما و 1+5 انجام می‌شود و ما برای خود دلایل متقنی داریم و بر اساس آن دلایل و شواهد امید به اینکه در این مذاکرات بتوانیم به موفقیت دست پیدا کنیم، کم نیست.

حضرت آقا ضمن تقدیر از دولت فرمودند که بخشی از اقدامات دولت نابجا بود، کدام بخش از کارهایی که تیم ایرانی انجام داد باعث این نقد شده است رهبری تایید نکردند؟

ولایتی: بنده اطلاعی ندارم. آنچه را هم که یکی از رسانه‌ها از آقای دکتر ظریف نقل کرد، بعداً توسط ایشان و سخنگوی وزارت امور خارجه تکذیب شد.

اخیراً بحث نظرسنجی درباره مذاکره با آمریکا مطرح شده است؛ نظر شما در این باره چیست؟

*مبنای قانونی نظر سنجی مشخص نیست

ولایتی: هرکاری باید مبنای قانونی داشته باشد و البته رویه آقای روحانی نشان داده که تابع قانون است،من نمی‌دانم که مبنای قانونی که نظر سنجی چیست؟ اما با شناختی که از ایشان دارم در طی سال‌های طولانی که با وی همکاری داشتیم در مجلس یا دبیر شورای امنیت که بنده وزیر امور خارجه بودم، همیشه رویه ایشان قانون مداری است.

دنبال رفراندوم نیستند و این نکته را از نظرسنجی تفکیک کرده‌اند.

ولایتی: کشورهایی که سابقه دیپلماسی‌شان از ما بیشتر است مثل انگلیسی‎ها، فرانسوی‎ها، روس‌ها و ... آیا برای برقراری رابطه با کشوری به نظرسنجی متکی هستند؟ بعد هم بسیاری از تصمیم گیری‎ها در حکومت مبتنی بر مجموعه اطلاعات پنهان و آشکار است؛ برای اینکه شما یک تصمیم اساسی مثل همین برقراری رابطه با کشور مهمی مثل آمریکا را بگیرید، مبتنی بر اطلاعات آشکار و پنهان است. مردم، رئیس جمهور و نمایندگان مجلس را انتخاب می‌کنند تا بر اساس مصالحی که تشخیص می‌دهند تصمیم گیری کنند.

*تصمیم‌گیری درباره مسائل خارجی بر اساس قانون اساسی در اختیار رهبری است

نکته دیگر اینکه بر اساس قانون اساسی تصمیم گیری در مسائل مختلف در کشورمان مصدرهای مختلف دارد. تصمیم‌گیری درباره مسائل اساسی کشور چه داخلی و چه خارجی و به خصوص خارجی بر اساس قانون اساسی در اختیار رهبری است.

تصمیمی که درباره یک سیاست خارجی باشد، بخشی از آن مبتنی براطلاعات پنهان است، فرض کنید مردم هم در قانون اساسی اگر برای این نظرسنجی‎ها چنین جایگاهی داشته باشند، برای اینکه نظر درست بدهند لازم است از اطلاعات پنهان و آشکار هم مطلع شوند؟ البته مردم نامحرم نیستند اما وقتی شما آن را اعلام کردید غیر از مردم، دشمن ما هم آن را می‌شنود و اگر این اطلاعاتی که باید پنهان بماند آشکار شود، نقض غرض و خلاف مصالح ملی نمی‌شود؟ بنابراین مردم اگر اطلاعات کافی نداشته باشند هرجایی که قرار است نظر بدهند اگر اطلاعات کافی نداشته باشد، تصمیم گیری درستی نخواهد شد و شما نمی‌توانید یک تصمیم اساسی را بر اساس اطلاعات ناقص بگیرید.

به این دلیل مردم نماینده مجلس و رئیس جمهور و خبرگان رهبری و آنها رهبر انتخاب می‌کنند تا اینکه این هرم قدرت که بر اساس قوانین موجود شکل گرفته بتواند به موقع در هر بخشی از نظام تصمیماتی که بر اساس قانون به اختیار او گذاشته شده را اتخاذ کند. می‌شود تصمیمی که در اختیار رهبری است را به این شکل در اختیار عموم مردم گذاشت؟ می‌شود تصمیماتی که در اختیار رئیس جمهور است به نظر سنجی موکول کرد؟ قانون اساسی برای رئیس جمهور اختیارات زیادی قائل شده است؛ آیا این درست است که بخشی از اختیارات رئیس جمهور را براساس نظرسنجی به مجلس بسپاریم، اگر درست نیست به همان دلیل آن تصمیماتی که مربوط به رهبری یا هیئت دولت و مجلس است ما نمی‌توانیم به جایگاه دیگری منتقل کنیم بنابراین نظرسنجی کردن مستقیم نمی‌تواند مبنای تصمیم گیری‎های اساسی تعیین کننده برای نظام باشد.

*نرمش قهرمانانه یک کلام پیچیده و بسیار حساس است

چرا برخی بحث نرمش قهرمانانه را مساوی با عقب نشینی یا نوشیدن جام زهر می‌دانند؟

ولایتی: ملاحظه کنید که نرمش قهرمانانه یک کلام پیچیده و بسیار حساسی است که اگر درست تفسیر نشود از آن برداشت نادرست می‌شود. نرمش به معنای انعطاف یعنی در دیپلماسی و در برقراری و توسعه روابط با دیگر کشورها شما باید قدرت مانور داشته باشید، قدرت مانور بین دو سر یک طیف که یک سر آن انعطاف و یک سرش ایستادگی است. دیپلمات و تصمیم گیر شما باید بتواندبه موقع انعطاف داشته باشد و به موقع نیز ایستادگی کند. نرمش قهرمانانه یعنی از موضع قدرت اگر مصلحت دیده شد، انعطاف نشان دهیم.

*نرمش قهرمانانه به معنای نوشیدن جام زهر نیست

پس بحث نوشیدن جام زهر نیست؟

ولایتی: نخیر نیست. برداشت من این است، مقام معظم رهبری این مطلب را فرمودند و تفسیرش را نیز ایشان باید بفرمایند؛ ولی برداشتم این است که انعطاف، انعطاف به موقع از موضع قدرت توسط کسی که مذاکره سیاسی می‌کند، است.

مثلا انعطاف در اینکه تعلیق کنند؟

ولایتی: خیر؛ این موضوع در هر جایی معنای خود را دارد.

موضوعی مطرح شده که ایران بر سر بشار اسد معامله می‌کند. آیا ایران این کار می‌کند و می‌توان گفت مخالف نامزد شدن بشار اسد است؟

ولایتی:  ایران با بعضی از کشورها که دیپلماسی آنها دیپلماسی ماکیاولیستی است، تفاوت جوهری دارد و آن این است که در سیاست و دیپلماسی ایران، هدف وسیله را توجیه نمی‌کند و اگر جمهوری اسلامی ایران از دولت و ملت سوریه و شخص آقای بشّار اسد دفاع می‌کند به واسطه تبعیتش از اصولی است که به آن پایبند است. یعنی حرکت سیاسی و دیپلماسی‌اش در چارچوب اصول است.
 

* علت العلل حمایت ایران از سوریه مقاومت در برابر صهیونیست‌هاست

علت العلل حمایت جمهوری اسلامی ایران از دولت و ملت سوریه و شخص بشار اسد این است که آنها به مقاومت در برابر صهیونیست‎ها معتقدند و از زمان حکومت پدر ایشان مرحوم حافظ اسد تاکنون در برابر زیاده خواهی آمریکا و متحدان آن و صهیونیست‎ها ایستاده اند و با تمام وجود از مقاومت لبنان و فلسطین حمایت کرده اند و قیمت گزافی بابت آن پرداخته‌اند و همچنان ایستادگی می‌کنند. این علت اصلی و روشن حمایت جمهوری اسلامی از سوریه است.

علت دیگر این است که سوریه کشوری اسلامی است و یکی از اهداف دشمنان سوریه تجزیه این کشور است؛ تجزیه هر کشور اسلامی به معنای تضعیف مسلمانان و برانگیختن و تشدید اختلافات درونی ملت‎ها به قصد سواستفاده دشمنان جهان اسلام و امت اسلامی است. علت دیگر این است که اگر دشمنان سوریه در سوریه موفق شوند، به سوریه اکتفا نمی‌کنند و بعد از آن نوبت لبنان و عراق است و اینها همه متحدین و دوستان ایران هستند؛ به همان علتی که ما از سوریه حمایت می‌کنیم از مردم و دولت عراق و مقاومت و مردم لبنان هم حمایت می‌کنیم. تاریخ 35 ساله جمهوری اسلامی ایران نشان داده که ایران به هیچ وجه بر سر اصول معامله نکرده و نمی‌کند و کارهایی که طرفداران دیدگاه‎های ماکیاولیستی در دنیا انجام می‌دهند جمهوری اسلامی ایران هیچگاه نکرده است.

دلایل عقب نشینی آمریکا در حمله به سوریه چیست؟

*آمریکا حریف یک عده دزدان دریایی باب المندب هم نشد

ولایتی:  آنها ارزیابی کردند و دیدند که در سوریه وضعشان از عراق و افغانستان بدتر خواهد شد. آنها در افغانستان و عراق شکست خوردند. حتی در سومالی آنها شکست خوردند یعنی حریف یک عده دزدان دریایی باب المندب نمی‌شوند. آنها در عراق و افغانستان شکست خوردند برای اینکه مردم عراق و افغانستان ایستادگی کردند. اگر بخواهند به سوریه حمله کنند حتما شکست خواهند خورد؛ شکستی مفتضحانه تر از شکست‎های دیگر.

نقش ایران را در این عدم حمله آمریکا به سوریه چگونه ارزیابی می‌کنید؟

*سوریه حلقه طلایی سلسله مقاومت

ولایتی:  بدون تردید جمهوری اسلامی ایران به حمایت خود از زنجیره مقاومت در برابر صهیونیست ادامه خواهد داد و در این میان سوریه حلقه طلایی سلسله مقاومت در برابر صهیونیست است.

باتوجه به انحراف انقلاب مصر و بازداشت مرسی چه تحلیلی دارید؟

ولایتی: در مصر اتفاقی که افتاده مبارک نیست و تاسف بار و نگران کننده است. بعد سال‎ها و دهه‎ها برای اولین بار در تاریخ مصر یک انتخابات آزادی صورت گرفت و فردی بر اساس رای مردم، به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد. کاری که در مصر صورت گرفت علیه دموکراسی بود و آنچه کشورها را بیمه می‌کند حاکمیت مردم بر سرنوشت خودشان است و دموکراسی نیز همین است. مردم به آقای مرسی رای دادند بنابراین اینکه مرسی را با زور نیروهای امنیتی و نظامی کنار بگذارند ، باعث تاسف و موجب نگرانی است.

نکته دیگر اینکه برای اولین بار حکومتی به نام اسلام و تحولی به نام اسلام آنجا شکل گرفت اما آن را به زور نیروهای نظامی و اطلاعاتی وادار به عقب نشینی کردند و سعی دارند با فشار آن را شکست بدهند. مردم دارند از اسلام دفاع می‌کنند و آنها مردمی را که از اسلام دفاع می‌کنند به گلوله می‌بندند. این چیزی نیست که موجب نگرانی جهان اسلام و پیروان تفکر اسلامی نباشد لذا دو اتفاق در مصر افتاده است؛ اول اینکه دموکراسی سرکوب شده و دوم هم اسلام خواهی سرکوب شده است. این باعث تاسف است. پیش بینی ما این است که مردم مصر مقاومت خود ادامه خواهند داد و آفت درونی مقاومت مردم مصر، افراطی گرایی است. یعنی کاری که وهابی‎ها آنجا می‌کنند مهم ترین عامل درونی تضعیف اسلام خواهی و دموکراسی خواهی است.

اینکه می‌گویند بیداری اسلامی در منطقه منحرف شده است را قبول دارید؟

*بیداری اسلامی در منطقه منحرف نشده است

ولایتی:  به هیچ وجه اینطور نیست و بیداری اسلامی در بین مردم مسلمان است و مردم مسلمان بیدار شده‌اند و این حرکت‎های بیداری اسلامی ادامه خواهد یافت و اینطور نیست که بیداری اسلامی منحرف شده یا از خروش افتاده باشد؛ این تحولات منطقه ادامه خواهد یافت وسرانجام هم بسیار امیدواریم و هم اعتماد زیادی داریم که سرانجام، مردم و آرمان‎های اسلامی پیروز خواهند شد.