به گزارش مشرق و به نقل از مهر، واقعیتهای فوتبال ایران کاملا مشخص است؛ فوتبالی که برنامه دراز مدتی برای آینده ندارد و با روزمرگی پیش میرود. فوتبالی که باشگاههایش ساختار درستی ندارند و زمینهایش از فرط خرابی ضربالمثل شده است، فوتبالی که مدیران ناکاربلد تا دلتان بخواهد دارد و بازیکنانی دارد که پول میلیاردی میگیرند اما به اندازه یک ریال هم "فوتبال" بازی نمیکنند، فوتبالی که هرکس به دنبال منافع خودش است و چون پستی ندارد مدام از مسئولان انتقاد میکند تا شاید پستی بگیرد، فوتبالی که پول های بی حساب و کتاب در آن خرج می شود و هیچ خروجی مثبتی ندارد، فوتبالی که تماشاگرانش هر روز کمتر به ورزشگاه می آیند، فوتبالی که ...
حالا برای این فوتبال که البته در حال رشد و پیشرفت - هر چند به صورت لاک پشتی - هست، مهمانی آمده که نفر اول فوتبال دنیاست. مهمانی که حضورش در هر کشور در حال توسعهای می تواند امتیازات فراوانی برای میزبان داشته باشد اما ما به جای اینکه نقاط مثبت این سفر را ببینیم، رو به سیاهیها آورده ایم و مدام انتقاد میکنیم که چرا فلان پیشکسوت را به سالن راه ندادید و چرا نظم فلان مراسم ایده ال نبود؟
آیا همه سفر بلاتر به ایران به همین چند مورد مربوط می شد؟ آیا پیشکسوتان فوتبال که ما هم اعتقاد داریم باید احترامشان به طور ویژه حفظ شود، نباید طبق برنامهای که از قبل برایشان در نظر گرفته شده بود در کارگروه همایش علم و فوتبال که مکانش سالن دیگری بود حضور می داشتند؟ آیا منطقی است که در یک سالن با گنجایش محدود تمامی پیشکسوتان را دعوت کرد و جا داد تا دیگر انتقادی نباشد؟
درست است که میزبانی ایران از بلاتر و همراهانش بینقص نبود و ایرادات زیادی به نحوه برگزاری مراسم و سایر موارد وارد است، اما آیا این منصفانه است که ما فقط سیاهیها را ببینیم و نقاط مثبت سفر وی به ایران را نادیده بگیریم؟ برخی اوقات ما فراموش میکنیم که باید به خاطر سربلندی نام ایران از منافع شخصیمان بگذریم. فراموش میکنیم که باید برای حفظ آبرو و اعتبار کشورمان از خواسته ها و امیال شخصی بگذریم.
آیا این برای همه ما افتخار نیست که سپ بلاتر در مصاحبهاش تاکید می کند که خوشحال است به جای امنی آمده و در ایران امنیت کامل دارد؟ آیا این برای فوتبال ایران یک افتخار نخواهد بود که یک عضو جدید در فدراسیون بین المللی فوتبال داشته باشد؟ آیا این برای فوتبال ما مفید نخواهد بود که بلاتر راه حل رساندن پول های بلوکه شده به فدراسیون را هموار می کند و روش جدیدی ارائه می دهد؟ آیا این راهگشا نیست که بلاتر راه های پیشرفت فوتبال را به مسئولان می گوید و تاکید می کند که همه چیز دست خودتان است و باید قانونمند و برنامه محور شوید؟ آیا این مایه امیدواری نیست که بلاتر تاکید می کند ایران مدارک و مستنداتش در مورد خلیج فارس را ارائه کند تا او از حق مسلم ایران برای تثبیت نام خلیج همیشه فارس تلاش کند؟
در کنار اتفاقات مثبتی که پیرامون این سفر رخ داد باید نقایص را هم دید. باید از کمبودها و اشتباهاتی که داشتیم درس بگیریم برای آینده. باید یاد بگیریم که احترام پیشکسوتان و بزرگان فوتبال و زحمتکشان ورزش را حفظ کنیم. باید یاد بگیریم که یک مراسم بین المللی را چگونه برگزار کنیم. ما که می خواهیم میزبانی جام ملت های آسیا را بگیریم، باید بدانیم ضعفهای عمده و بزرگی داریم که برای برطرف کردن آنها راه سخت و دشواری پیش رو داریم. میزبانی کردن رویداد بزرگی چون جام ملت های آسیا کار آسانی نیست و ابزارهایی میخواهد که ما در شرایط فعلی حداقلهایش را در اختیار داریم.
همانطور که برگزاری مراسم افتتاحیه کار آسانی نیست. خصوصا برای ما که این کار را هنوز یاد نگرفته ایم. باید از کشورهایی که تجربه چنین کاری را دارند کمک بگیریم. مگر کشورهای عربی که حالا برگزاری مراسم هایشان برای ما ضرب المثل شده است چه می کنند؟ آنها هم چنین مراسمهایی را به شرکتهای متخصص کشورهای دیگر می دهند و "پزش" را خودشان میدهند و اعتبارش را برای کشورشان میخرند. چرا نباید ما این کار را بکنیم؟
باید یاد بگیریم قدردان همه کسانی باشیم که برای برگزاری چنین رویدادهایی روزها و حتی هفتهها و ماهها وقتشان را گذاشتند تا نام ایران دو روز در راس اخبار فوتبال جهان باشد. نباید فقط سیاهیها را دید و نیمه پرلیوان را ندید. درست است که نقایص در کار فدراسیون فوتبال زیاد بود و مشکلاتی وجود داشت که باعث ناراحتی به حق برخی پیشکسوتان و اهالی فوتبال شد، اما در کشور ما و یا کشورهای دیگر کدام برنامه و رویداد برگزار می شود که رضایت صدرصدی داشته باشد و نقص نداشته باشد؟ مگر برگزاری جام جهانی 2010 در آفریقای جنوبی و یا المپیک 2012 در لندن بی نقص و بدون ایراد بود؟
برای آینده ای بهتر باید از اشتباهات و نقایصی که داشتیم درس بگیریم. باید برگزاری مراسم استقبال و افتتاحیه و سخنرانی و نشست خبری را آنقدر تمرین کنیم که دیگر نقصی نداشته باشیم. تا آن زمان نباید به گونه ای رفتار کنیم که دیگر هیچ مسئولی جرات نکند به خاطر انتقادات احتمالی زمینه حضور بزرگان ورزش در کشورمان را فراهم کند.
حالا برای این فوتبال که البته در حال رشد و پیشرفت - هر چند به صورت لاک پشتی - هست، مهمانی آمده که نفر اول فوتبال دنیاست. مهمانی که حضورش در هر کشور در حال توسعهای می تواند امتیازات فراوانی برای میزبان داشته باشد اما ما به جای اینکه نقاط مثبت این سفر را ببینیم، رو به سیاهیها آورده ایم و مدام انتقاد میکنیم که چرا فلان پیشکسوت را به سالن راه ندادید و چرا نظم فلان مراسم ایده ال نبود؟
آیا همه سفر بلاتر به ایران به همین چند مورد مربوط می شد؟ آیا پیشکسوتان فوتبال که ما هم اعتقاد داریم باید احترامشان به طور ویژه حفظ شود، نباید طبق برنامهای که از قبل برایشان در نظر گرفته شده بود در کارگروه همایش علم و فوتبال که مکانش سالن دیگری بود حضور می داشتند؟ آیا منطقی است که در یک سالن با گنجایش محدود تمامی پیشکسوتان را دعوت کرد و جا داد تا دیگر انتقادی نباشد؟
درست است که میزبانی ایران از بلاتر و همراهانش بینقص نبود و ایرادات زیادی به نحوه برگزاری مراسم و سایر موارد وارد است، اما آیا این منصفانه است که ما فقط سیاهیها را ببینیم و نقاط مثبت سفر وی به ایران را نادیده بگیریم؟ برخی اوقات ما فراموش میکنیم که باید به خاطر سربلندی نام ایران از منافع شخصیمان بگذریم. فراموش میکنیم که باید برای حفظ آبرو و اعتبار کشورمان از خواسته ها و امیال شخصی بگذریم.
آیا این برای همه ما افتخار نیست که سپ بلاتر در مصاحبهاش تاکید می کند که خوشحال است به جای امنی آمده و در ایران امنیت کامل دارد؟ آیا این برای فوتبال ایران یک افتخار نخواهد بود که یک عضو جدید در فدراسیون بین المللی فوتبال داشته باشد؟ آیا این برای فوتبال ما مفید نخواهد بود که بلاتر راه حل رساندن پول های بلوکه شده به فدراسیون را هموار می کند و روش جدیدی ارائه می دهد؟ آیا این راهگشا نیست که بلاتر راه های پیشرفت فوتبال را به مسئولان می گوید و تاکید می کند که همه چیز دست خودتان است و باید قانونمند و برنامه محور شوید؟ آیا این مایه امیدواری نیست که بلاتر تاکید می کند ایران مدارک و مستنداتش در مورد خلیج فارس را ارائه کند تا او از حق مسلم ایران برای تثبیت نام خلیج همیشه فارس تلاش کند؟
در کنار اتفاقات مثبتی که پیرامون این سفر رخ داد باید نقایص را هم دید. باید از کمبودها و اشتباهاتی که داشتیم درس بگیریم برای آینده. باید یاد بگیریم که احترام پیشکسوتان و بزرگان فوتبال و زحمتکشان ورزش را حفظ کنیم. باید یاد بگیریم که یک مراسم بین المللی را چگونه برگزار کنیم. ما که می خواهیم میزبانی جام ملت های آسیا را بگیریم، باید بدانیم ضعفهای عمده و بزرگی داریم که برای برطرف کردن آنها راه سخت و دشواری پیش رو داریم. میزبانی کردن رویداد بزرگی چون جام ملت های آسیا کار آسانی نیست و ابزارهایی میخواهد که ما در شرایط فعلی حداقلهایش را در اختیار داریم.
همانطور که برگزاری مراسم افتتاحیه کار آسانی نیست. خصوصا برای ما که این کار را هنوز یاد نگرفته ایم. باید از کشورهایی که تجربه چنین کاری را دارند کمک بگیریم. مگر کشورهای عربی که حالا برگزاری مراسم هایشان برای ما ضرب المثل شده است چه می کنند؟ آنها هم چنین مراسمهایی را به شرکتهای متخصص کشورهای دیگر می دهند و "پزش" را خودشان میدهند و اعتبارش را برای کشورشان میخرند. چرا نباید ما این کار را بکنیم؟
باید یاد بگیریم قدردان همه کسانی باشیم که برای برگزاری چنین رویدادهایی روزها و حتی هفتهها و ماهها وقتشان را گذاشتند تا نام ایران دو روز در راس اخبار فوتبال جهان باشد. نباید فقط سیاهیها را دید و نیمه پرلیوان را ندید. درست است که نقایص در کار فدراسیون فوتبال زیاد بود و مشکلاتی وجود داشت که باعث ناراحتی به حق برخی پیشکسوتان و اهالی فوتبال شد، اما در کشور ما و یا کشورهای دیگر کدام برنامه و رویداد برگزار می شود که رضایت صدرصدی داشته باشد و نقص نداشته باشد؟ مگر برگزاری جام جهانی 2010 در آفریقای جنوبی و یا المپیک 2012 در لندن بی نقص و بدون ایراد بود؟
برای آینده ای بهتر باید از اشتباهات و نقایصی که داشتیم درس بگیریم. باید برگزاری مراسم استقبال و افتتاحیه و سخنرانی و نشست خبری را آنقدر تمرین کنیم که دیگر نقصی نداشته باشیم. تا آن زمان نباید به گونه ای رفتار کنیم که دیگر هیچ مسئولی جرات نکند به خاطر انتقادات احتمالی زمینه حضور بزرگان ورزش در کشورمان را فراهم کند.