کد خبر 26401
تاریخ انتشار: ۶ بهمن ۱۳۸۹ - ۱۲:۰۲

سال ها پيش در بحبوحه جنگ ويتنام و زماني که هوشي مينه رهبر ويتنامي ها زنده بود؛ کاريکاتوري در هفته نامه فکاهي توفيقچاپ شده بود که در آن هوشي مينه مشغول زدن ادکلن و رفتن به جبهه بود و همسرش از او مي پرسيد مگر جبهه نمي روي ؟پس چرا ادکلن مي زني؟

مشرق-- و هوشي مينه به همسرش مي گفت : آخه قراره آمريکائي ها امروز يک بمب جديد امتحان کنند. و در شرح خبر به نقل از جرايد نوشته شده بود بمب جاذبه ج.... جين مانسفيلد ( هنرپيشه فيلم آمريکائي) براي افزايش روحيه سربازان آمريکائي به ويتنام مي رود!!
***
سال ها پيش در بحبوحه جنگ ظفار و کشتار انقلابيون ظفار توسط شاه که براي کشتن هر مبارز يک موشک شليک مي کرد جمعي از رقاصه ها و مطرب ها مانند گوگوش، عارف، شهرام شب پره، نازي افشار، جلال همتي، پروا، شهپر و ناديا براي روحيه بخشي به شازدگان ايراني به همراه عده هاي از افراد بدنام ديگر به ظفار اعزام شدند تا در نبرد شازده هاي پارسي با اعراب بدوي عمان شازدگان با روحيه تر باشد بلکه تا شاه عرب ! شاه قابوس! همچنان بر تخت شاهي خود باقي بماند.
***
روزهاي گذشته بار ديگر نبرد شاهزادگان پارسي با شيران بين النهرين و شازدگان عرب و سرداران جومونگ تکرار شد و  آنچه در کنار نبرد شاهزادگان پارسي در ميدان رزم ديدني و شنيدني بود و آفسايدي براي آن اعلان نشد ؛ حضور شاهزاده خانم هاي فيلم فارسي در کنار رزم گاه و خيمه گاه بود.
حضور پر احساس اين شاهزاده خانم ها ي پارسي در افزايش روحيه رزمي شاهزادگان پارسي طوري موثر مي گرديد ؛ که فرمانده نبرد دست از پا نمي شناخت ! و داستان هاي هزار و يک شب را از سر مي نوشت " تا آنجا که با چهل دزد بغداد شدند چهل و يک نفر! "
***
پرونده اي از بازي هاي فوتبال به ختم رسيد و بخشي از ثروت مادي و معنوي کشورمان در کوران آن حل شد! غيرت و غرور ملي که به صورت کاذب در بازي فوتبال يازده نفر و اندي مستتر شده بود ، آن غرور بي خود فرو ريخت! و حس ياس و شکست جوان ساده و پاک را در برگرفت! هيچ ارزش افزوده اي از اين بازي ها نصيب جامعه ورزش تندرستي و نشاط نگرديد.
ما اکنون در پي انقلابي عظيم در اقتصاد کشورمان هستيم ؛ طرح هدف مندي يارانه در ساختار اقتصاد جريان خواهد يافت و اگر اين طرح در اجتماع و فرهنگ آن حاضر نشود ؛ مصائب آن گريبانگير نسل ها خواهد شد و اگر خودرا در فرهنگ و اجتماع نفوذ دهد بهره آن نسل هاي آينده را نيز در بر خواهد گرفت.
جامعه اي که در تلاش اصلاح الگوي مصرف خود است و براي سربلندي به همت مضاعف و کار مضاعف دست مي زند نمي تواند در کنار تلاش خود شاهد زندگي اشرافي با يارانه هاي ويژه براي افرادي باشد که در توليد نشاط و شادماني و علم وفرهنگ و کالا نقشي ندارند. و از جيب اين مردم جيب خود وگاه حتي افراد وارداتي را پر مي کنند و هيچ مسئوليتي نيز در قبال آن متحمل نمي شوند!
يک مهندس ساختمان در مقابل طراحي بناي خود و محاسبات آن مسئول است! يک مهندس مکانيک بعد از نصب پمپ از آب دهي آن اطمينان خاطر دارد ؛ بيمار به زير تيغ پزشک با مسئوليت حرفه اي مي رود و .... آيا همه در برابر مسئوليت خود مسئولند اگر اين چنين است آنچه که از سفره نان بي يارانه اين مردم رفته است بايد باز گردد و اگر نمي شود ؛ تکرار مجدد آن جايز نخواهد بود.
ديگر انتظاري نخواهدبود تا ميليون تومان پول براي يک نفر پرداخت شود تا از قدرت اقتصادي بوجود آمده ناشي از آن تمام ارزش هاي جامعه تحت تاثير قرار گيرند و دزدان بغداد با گفتن سزامي گنج هاي فکري و مادي مارا بربايند و ياتخريب کنند.
ورزش جزئي از حيات اجتماعي بشر است و ضرورت آن بي هيچ بحث و مدعا پذيرفتني ! اما قرباني کردن تمام ورزشکاران و ورزش دوستان در مقابل يک تيپ از بازي ها و پردازش به آن در ده ها و صدها نشريه زرد و نارنجي ! و ايجاد تهييج با شازده خانم ها و... کاري به جز نابودي ورزش انساني و واقعي نمي تواند باشد