مشاور نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها گفت: اگر معنویتِ حماسه‌ساز نباشد، علیه حماسه خواهد بود، امروزه بازار معنویت رونق گرفته است و ابلیس طبیعتاً با انواع و اقسام معنویت، علیه معنویت اقدام خواهد کرد.

به گزارش مشرق به نقل از فارس، حجت‌الاسلام علیرضا پناهیان مشاور نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها در سوگواره هنر و حماسه در دانشگاه هنر با موضوع: «معنویت حماسه ساز و معنویت حماسه‌سوز» به سخنرانی پرداخت که بخش‌هایی از آن را در ادامه می‌خوانید:

معنویت یا حماسه‌ساز است یا حماسه‌سوز / ابلیس با انواع معنویت علیه معنویت ناب اقدام خواهد کرد

• معنویت حماسه‌ساز و معنویت حماسه‌سوز با هم بسیار متفاوت هستند. اگر معنویت حماسه‌ساز نباشد، علیه حماسه خواهد بود، پس معنویتی که نسبت به حماسه بی‌تفاوت باشد نخواهیم داشت. معنویت حماسه‌ساز منجر به صلابت و شجاعت و سلحشوری و از خودگذشتگی می‌شود. معنویت یا ظلم‌ستیزانه و مظلوم‌گرایانه و نجات‌بخش و آزادی‌بخش خواهد بود، یا علیه حماسه و صلابت و سلحشوری، کار خواهد کرد. امروزه بازار معنویت رونق گرفته است و ابلیس طبیعتاً با معنویت علیه معنویت اقدام خواهد کرد، با انواع و اقسام معنویت؛ با «معنویت‌های خارج از حوزۀ دین» علیه «معنویت‌های دینی»؛ با «معنویت‌های خارج از جرگۀ اسلام» علیه «معنویت اسلامی»، با «معنویت‌های خارج از ایمان به اهل‌بیت(ع)» علیه «معنویت اهل‌بیتی(ع)» و با «معنویت‌های اهل‌بیتی ضدحماسه»، علیه «معنویت‌های اهل‌بیتی(ع) حماسی».

وقتی گرایش به معنویت زیاد شود، کالای قلابی معنویت هم به بازار می‌آید/ اگر کسی با معنویت قلابی به سمت جهنّم برود، عذاب وجدان سراغش نمی‌آید که بتواند توبه کند

• اصل معنویت، امروزه مورد تقاضا است، قدرت دارد و قدرت آفرین است. معنویت علاوه بر اینکه قدرت آفرین است، می‌تواند قدرت برآمده از معنویت را بشکند. مانند معنویت تحریف شده‌ای که در مقابل معنویت ناب انقلاب اسلامی ایجاد کردند و یا شهادت‌طلبی‌ای که با عملیات انتحاری به مقابله با آن پرداختند. وقتی گرایش به معنویت زیاد شود، کالای قلابی معنویت هم به بازار می‌آید. قدرت‌طلبانِ دنیاطلب برای به دست آوردن قدرت می‌خواهند از معنویت سوء استفاده کنند، چون میزان تقاضای معنویت در میان مردم جهان را دیده‌اند.

• وقتی تقاضای معنویت زیاد و فراگیر شد، برای ابلیس هم ترجیح پیدا می‌کند که آدم‌ها را با معنویت به جهنّم بفرستد نه با مادیّات. چون اگر کسی با معنویت قلابی به سمت جهنّم برود، عذاب وجدان نمی‌گیرد که توبه کند. دلِ او که برای خدا تنگ نمی‌شود، چون خودش را در راه خدا می‌داند.

مشکلاتی که در قرآن مطرح می‌شوند بین انواع معنویت‌هاست، نه بین معنویت و غیرمعنویت

• مشکلی که در قرآن مطرح می‌شود بین انواع معنویت‌هاست، نه بین معنویت و غیرمعنویت؛ در خصوص پرستش، نزاع مابین پرستش خدا و پرستش بت است؛ مشکل بین پرستش و عدم پرستش نیست؛ مشکل قرآن بر سر دین و تکنولوژی یا دین و علم نیست. مشکل قرآن بین دین و دین است؛ دین بد و دین درست. پس اصل مبارزاتی که بین حق و باطل است، بین دین باطل و دین حق است. ولی امروزه این مشکل عمده‌تر شده است.

اختلاف بین انواع معنویت در سطح جامعه دارای شکل‌های مختلفی است

• اختلاف بین انواع معنویت در سطح جامعه، امروزه به اشکال مختلفی خود را صریح‌تر نشان می‌دهد. مثلاً در دوران دفاع مقدس کسانی که اهل حاضر شدن در جبهه نبودند، به اشکال مختلف نسبت به شهدا و رزمندگان انتقاد می‌کردند و حتی اگر در جلسه‌ای در هیئت یادی از شهدا به میان می‌آمد و به یاد آنها کمی سینه‌زنی می‌شد، با آن هم مخالفت می‌کردند. کسانیکه به جبهه نمی‌رفتند، برای دفاع از معنویت خود باید به نقد جهاد و شهادت می‌پرداختند. باید به نحوی ترسیدن و به جنگ نرفتن‌ها را توجیه می‌کردند؛ مثلاً بگوید: من اصلاً این کارها را صحیح نمی‌دانم. در آیۀ کریمۀ قرآن ذکر شده که وقتی دستور جهاد داده می شد، می‌گفتند: یا رسول‌الله! خانه‌های ما حفاظ ندارد. اگر اجازه بدهید ما به جهاد نیاییم «وَ إِذْ قالَتْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ یا أَهْلَ یَثْرِبَ لا مُقامَ لَکُمْ فَارْجِعُوا وَ یَسْتَأْذِنُ فَریقٌ مِنْهُمُ النَّبِیَّ یَقُولُونَ إِنَّ بُیُوتَنا عَوْرَةٌ وَ ما هِیَ بِعَوْرَةٍ إِنْ یُریدُونَ إِلاَّ فِراراً(احزاب/ 13)» عده‌ای از پیامبر اجازه می‌گیرند که به جنگ نیایند، ولی مشکل آنها این عدم امنیّت خانه‌هایشان نیست، خدا آنها را لو می‌دهد که اینها دوست دارند از جنگ فرار کنند و اینطور نیست که خانه‌هایشان امنیّت نداشته باشد.

• وقتی که کسی ترسید و جرأت انجام کاری را نداشت، می‌گوید: «من اصلاً این کار را از اساس قبول ندارم.» ذهن، توجیهاتی را تولید می‌کند. در زمان جنگ، مدیر یکی از مذهبی‌ترین مدارس تهران که من در آن سخنرانی داشتم، با رفتن دانش‌آموزان به جبهه مخالفت می‌کرد. معنویت علیه معنویت چیزی نیست که به تازگی تجربه شده باشد. ولی از این به بعد، شدیدتر و عمیق‌تر خواهد شد.

• در دهه گذشته، تبلیغات سکولاریستی علیه دین و ایمان انجام می‌شد ولی چنین تبلیغاتی از این به بعد بسیار کم و ضعیف خواهد شد و بیشتر از ایمان علیه ایمان استفاده می‌شود. هم در قرآن و در طول تاریخ بشر، و هم در بحران‌های کنونی منطقه، تقابل انواع معنویت‌ها قابل مشاهده است. به علاوه، عقل انسان هم حکم می‌کند که وقتی معنویت، بر قدرت تأثیرگذار است، مورد بهره‌برداری دشمن قرار خواهد گرفت. روایاتی که در مورد آخرالزّمان هم نقل شده، جنس فتنه‌ها را از انواع معنویت‌های تحریف شده می‌داند.

معنویت‌های غیر اصیل در علماء هر قومی می‌تواند باشد

• زمانی گفته می‌شد که چرا همه قرائت‌های دین را باید روحانیت و حوزه تعیین کند؟ امروزه می‌گویند چرا حرف این آخوند را گوش کنیم؟ می‌رویم حرف یک آخوند دیگر را گوش می‌کنیم. اینجا است که به مشکلی که قرآن بیان می‌کند می‌رسیم. در قرآن کریم می‌فرماید: «اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ (توبه/ 31) »؛ کسانیکه مقدس‌های جامعه را رهبران دینی خود قرار داده‌اند، دین خدا را تحریف کردند. فردی از امام صادق(ع) پرسید یهودیان که ربا می‌خورند حرف علماء خود را گوش کرده‌اند لذا تقصیری ندارند. امام صادق(ع) می‌فرمایند مردم باید تشخیص می‌دادند که آیا آن عالم، آدم درستی هست که حرف او را گوش می‌کنند؟ (قَالَ رَجُلٌ لِلصَّادِقِ ع: فَإِذَا کَانَ هَؤُلَاءِ الْقَوْمُ مِنَ الْیَهُودِ لَا یَعْرِفُونَ الْکِتَابَ إِلَّا بِمَا یَسْمَعُونَهُ مِنْ عُلَمَائِهِمْ لَا سَبِیلَ لَهُمْ إِلَى غَیْرِهِ فَکَیْفَ ذَمَّهُمْ بِتَقْلِیدِهِمْ وَ الْقَبُولِ مِنْ عُلَمَائِهِمْ؟...؛ احتجاج طبرسی/ ج 2/ ص 457) مردم چون حرف عده‌ای از علماء یهود مطابق هوای نفس خودشان بود، حرف او را گوش کردند. عده‌ای از همین قوم وقتی پیغمبری مخالف هوای نفس آنها عمل می‌کرد او را می‌کشتند ولی حالا طرفدار عالم دینی خود شده‌اند. اگر یک عالم دینی خوش‌سیما و خوش زبان باشد و شروع به تبلیغ معنویت تحریف شده‌ای بکند، آزمایش سختی پیش خواهد آمد. البته این ابعاد اجتماعی، مدنظر موضوع جلسه نیست و می‌خواهیم به ابعاد فردی بپردازیم.

اگر کسی معنویت حماسی نداشته باشد، چه بسا اهل گریه و حال معنوی بیشتری هم بشود

• اگر معنویتی ناب نباشد، شاخص آن این است که حماسه‌ساز نیست. آیا کسی که معنویت حماسی نداشته باشد، اهل گریه نخواهد بود؟ خیر، اینطور نیست. پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: «إذا تَمَّ فُجورُ العبدِ ملَکَ عینَیهِ فبکى مِنهُما متى شاءَ؛ وقتی بنده‌‌ای خیلی فاجر شود، مالک چشم‌هایش می‌شود و هر موقع اراده کند، گریه‌ای مثل ابر بهار خواهد داشت.» (میزان الحکمه/1752، کنز العمّال/ ص 847) غدد چشمی او در اختیار فسق و فجورش قرار می‌گیرد. آدم معمولی گاهی گریه‌اش می‌آید و گاهی نمی‌آید؛ ولی چنین فردی ارادۀ گریه‌اش، دست خودش است. البته بعضی‌ها هم هستند که واقعاً عاشق‌اند و مدام گریه می‌کنند، اینها را نباید جزء گروه قبلی دانست ولی این خط‌کشی‌ها ظریف است.

معنویت قلابی چگونه تبدیل به معنویتی حماسه‌سوز می‌شود؟

• معنویت چه ارتباطی به حماسه دارد؟ این روایت که روایت بسیار ویژه‌ای است، پاسخ این سؤال را می‌دهد. امیرالمؤمنین علی(ع) می‌فرمایند: أُقْسِمُ بِاللَّهِ لَسَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص یَقُولُ إِنَّ الشَّیْطَانَ إِذَا حَمَلَ قَوْماً عَلَى الْفَوَاحِشِ مِثْلِ الزِّنَا وَ شُرْبِ الْخَمْرِ وَ الرِّبَا وَ مَا أَشْبَهَ ذَلِکَ مِنَ الْخَنَا وَ الْمَآثِمِ حَبَّبَ إِلَیْهِمُ الْعِبَادَةَ الشَّدِیدَةَ وَ الْخُشُوعَ وَ الرُّکُوعَ وَ الْخُضُوعَ وَ السُّجُودَ ثُمَّ حَمَلَهُمْ عَلَى وَلَایَةِ الْأَئِمَّةِ الَّذِینَ یَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ لَا یُنْصَرُون»‏(مستدرک الوسائل/ ج 4/ ص 95) وقتی شیطان قومی را وادار به انواع فحشا مثل زنا، شرب خمر و ربا کند، فردی که درگیر فواحش و این نوع گناهان می‌شود، بعد می‌گوید اتفاقاً من عبادت را خیلی دوست دارم. مرحلۀ بعد از این گناهان، معنویت قلّابی است. به همین دلیل باید معنویت قلابی را معنویت حماسه‌سوز دانست. بعد شیطان این افراد را تحت ولایت طاغوت می‌برد. معنویت قلابی و تحریف‌شده، فرد را در اختیار قدرت‌هایی قرار می‌دهد که ظلم و فساد می‌کنند. آن قدرت‌ها هم می‌دانند که باید سرِ چه کسانی را ببرند. معنویت تحریف‌شده، خود به خود سیاسی می‌شود.

معنویت حماسه‌سوز روزی در مقابل امام زمان(عج) خواهد ایستاد/ معنویت ناب از معنویت قلّابی جلوگیری می‌کند

• به همین دلیل باید گفت دو نوع معنویت داریم: یکی معنویت ناب که معنویت حماسی است و ضد ظلم و استکبار است و از ولیّ خدا دفاع می‌کند و اهل این معنویت، یاران صادق امام زمان(عج) می‌شوند. معنویت دیگر، حماسه‌سوز است که پیروانش روزی هم در مقابل امام زمان(عج) خواهند ایستاد. از عدم عاقبت به‌خیری باید ترسید. ما چه تضمینی داریم که چنین خطری ما را تهدید نکند؟ برای ترس از عدم عاقبت به‌خیری با این نوع معنویت‌ها، به ترس‌های حضرت علی(ع) در درگاه خدا نگاهی بیاندازیم. این ترس نباید از دل ما برطرف باشد.

• علاوه بر انحراف‌های شدید از معنویت ناب، گاهی انحراف‌های کوچک از معنویت هم وجود دارد. امیرالمؤمنین(ع) جوانی را دیدند که رنگ از رویش پریده بود. حال او را پرسیدند، گفت از ترس خدا اینطور شده‌ام، حضرت فرمودند خب گناه نکن، نترس. (نَظرَ أمیر المؤمنین علىّ علیه السلام إلی رَجُلٍ فرأی أثّرَ الخَوفُ علَیهِ...؛ میزان الحکمه، 5458 به نقل از تفسیر منسوب به امام حسن عسکری) اینطور نیست که هر ترسی یا هر اشکی یا هر حال خوش معنوی، ارزشمند باشد. سراغ معنویت ناب برویم. معنویت ناب از معنویت قلّابی جلوگیری می‌کند. معنویت قلابی درجات قوی و ضعیف دارد. هر لحظه از خدا بخواهیم که همان جایی در معنویت باشیم که لازم است باشیم.

معنویت اصیل انسان را انقلابی می‌کند/معنویت اصیل با زجرهایی همراه است

• در مقابل معنویت قلابی که فرد را به خدمت به ولایت طاغوت می‌کشانید، اگر کسی معنویت ناب داشته باشد، انقلابی می‌شود، در راه انقلاب زجر می‌کشی و بیشتر از همه، خود انقلابی‌های ظاهری تو را اذیّت خواهند کرد. اگر کسی می‌خواهد بعد از مدتی انقلابی بودن، بعداً آن‌طرفی باشد، از همین اول انقلابی نشود بهتر است. آیا یاران اباعبدالله‌(ع) هم که انقلابی بودند، از سوی دیگر یارانِ حضرت اذیّت می‌شدند؟ خیر؛ چون کربلا استثنا است. آن جمع خالص و خلّص را با هیچ جمع دیگری نباید مقایسه کرد. حتی شهدای ما را هم با شهدای کربلا نمی‌توان مقایسه کرد، چه رسد به اینکه افراد انقلابی و زنده را بخواهیم با شهدای کربلا مقایسه کنیم. همیشه از بین انقلابیون، ضدّ انقلاب‌های خاصّی تولید می‌شوند که حدّ و حساب ندارند. امام صادق(ع) فرمودند که همیشه خداوند متعال به سبب شیطان کسانی را -که شاید از سادات باشند- در کنار ما و به اعتبار ما بزرگ می‌کند و اعتبار می‌بخشد که بعداً منحرف می‌شوند و به واسطۀ انحراف آنها خیلی از مردم دچار امتحان می‌شوند. هرکدام از اینها که از دنیا می‌روند، خداوند فرد دیگری را جای او می‌گذارد.(یَا ابْنَ النُّعْمَانِ إِنَّا أَهْلُ بَیْتٍ لَا یَزَالُ الشَّیْطَانُ یُدْخِلُ فِینَا مَنْ لَیْسَ مِنَّا وَ لَا مِن‏ أَهْلِ دِینِنَا فَإِذَا رَفَعَهُ وَ نَظَرَ إِلَیْهِ النَّاسُ أَمَرَهُ الشَّیْطَانُ فَیَکْذِبُ عَلَیْنَا وَ کُلَّمَا ذَهَبَ وَاحِدٌ جَاءَ آخَرُ؛ تحف العقول/ ص 309) بعضی از اطرافیان ائمه(ع) منحرف می‌شوند تا مردم امتحان شوند، آن‌وقت شما توقع دارید انقلابیون خراب نشوند؟

• بعد از این روایات، دیگر هر نوع معنویتی را نباید تحویل بگیریم. هرکس معنویتی ناب داشته باشد، از جلسه روضه‌ که خارج می‌شود، از او تشکر خواهند کرد، ولی ما ظرفیت این تشکر را نداریم، چون ممکن است دچار عجب و غرور شویم و خراب شویم. اگر امام حسین(ع) صریحاً به اباالفضل‌ العبّاس(ع) می‌فرمایند: « فدایت بشوم برادرم؛ بنفسی أنت یا أخی!» چون می‌داند ظرفیت و معنویت ناب عبّاس(ع) خیلی بیشتر از اینها است. عبّاس(ع) پذیرش این کلام را دارد. او ظرفیت داشت که این‌همه محبّت می‌دید. اگر ترس از عاقبت به‌خیری از دل ما بیرون نرود، ما را هم تحویل می‌گیرند، چون آنها دوست دارند ابراز محبّت کنند. محبّت امام به ما، از محبّت مادر به ما بیشتر است.