ایران از برقراری ارتباط با حماس با ساختاری جدید استقبال کرده، حزب‌الله به گرمی پذیرای این جنبش شده و حتی سوریه منتظر پیام‌های اعتماد ساز و عملی حماس است. حماس معتقد است که می‌تواند در جهت نزدیک ساختن ایران با ترکیه و قطر نقشی اساسی ایفا کند با این هدف که ایران نیز تلاش نماید این جنبش را با حزب الله و نظام سوریه نزدیک نماید.

گروه بین‌الملل مشرق - آنچه در درون تأثیر گذارترین جنبش تاریخ مقاومت معاصر فلسطین در جریان است تا مدت ها به طول خواهد انجامید و دارای ابعاد عقیدتی، فقهی، دینی، سیاسی، تاکتیکی، تشکیلاتی و مدیریتی است. نباید انتظار داشت که خیلی زود این مسائل حل و فصل شود چرا که در حال حاضر تحولاتی واقعی در موضع سیاسی جنبش در قبال بحران های منطقه نمود یافته است.

حماس به عنوان بخشی از جنبش اخوان المسلمین، یکی از شاخه های مقاومت، بخشی از ساختار مدیریتی امور مردم فلسطین و نیز عنصر اصلی و تأثیرگذار در بین تمامی فلسطینی ها، دارای اولویت های بسیاری است.  آنچه در حال حاضر این جنبش را نگران و سردرگم ساخته، کودتا بر علیه دولت اخوان المسلمین در مصر و پیامدهای این حادثه برای جنبش اخوان در سودان، تونس و لیبی است افزون بر آنچه گفته شد، حادثه مذکور بر موضع اخوان المسلمین در قبال بحران هابی پیچیده تر از عراق گرفته تا سوریه و لبنان نیز تأثیر خواهد گذاشت.

اولویت‌‌ها اقتضا می‌کند تا حماس خصومت‌های اصلی خود را کنار گذاشته و به باز توصیف خصومت های دیگری بپردازد که میتوان آنها را در اولویت های بعدی قرار داد. آنچه امروز به شفافیت این موضوع کمک می کند نفشی است که حماس باید آن را ایفا کند. این جنبش باید هماهنگ کننده اصلی بین ائتلاف بازنده‌های محور آمریکا، عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی باشد یعنی اردن، امارات و بخشی از جریان های سلفی تکفیری و جهادی که در جاهای مختلف پراکنده هستند.

به نظر می رسد حماس دوست ندارد در مورد کارهایی که در حال حاضر انجام می دهد نام بازنگری اطلاق شود. به اعتقاد این جنبش تحولات بزرگی که حادث شده است، ایجاب می کند تا از خوانش سیاسی جدید و تبیین رویکردها و ایجاد صف بندی‌های جدید سخن گفت. در اینجا حماس معتقد نیست که تلاش دارد تا در همه جا دارای نقش محوری باشد. این جنبش  به خوبی می داند که نقش محوری از دست رفته آن در محور مقاومت، قابل جبران نیست. از طرفی در محور حمایت از اخوان نیز از نقش مهم و محوری برخوردار نیست، این بدان معناست که تلاش دارد موقعیتی را برای خود ایجاد کند که بتواند با همگان ارتباط، همکاری و تعامل داشته باشد.

در همین راستا بعضی از اعضای حماس بر این باورند که خوانش جدید حاکی از آن است که بهار عربی و بیداری اسلامی پیامدهایی منفی برای محور مقاومت و دولت‌های اعتدالگرا به وجود آورده است. درست است که آمریکائیها، سعودی‌ها و رژیم صهیونیستی با ازدست دادن حسنی مبارک زیان دیدند اما محور مقاومت نیز با نا آرام شدن سوریه متضرر شد و ومصر جدید نیز به سودی دست نیافت. بدین ترتیب قدرت های اصلی( ترکیه و حزب الله در سوریه و بدنه اخوان المسلمین که در حال حاضر در پرتو کودتای سازمان یافته سعودی ها در مصر در پی بررسی وضعیت خود هستند) ناچار شدند به اقداماتی دست بزنند که برایشان دردآور بود.

حماس صراحتاً اعلام می‌کند که نوک پیکان دشمنی با آن، عربستان است. این جنبش بر این باور است که سعودی ها با آمریکائیها، اسرائیلی ها، امارات، اردن، گروه های سلفی متحد شده است تا دیگران را از صحنه بیرون کنند. به گفته این جنبش، آنها نخست فعالیت خود را با ایجاد کودتا بر علیه اخوان المسلمین در مصر آغاز کردند و در ادامه قصد دارند کودتای دیگری را در نوار غزه آغاز کنند. از دیگر اهداف آنها تلاش برای براندازی نظام سوریه، محاصره ایران در رویارویی با آمریکا و محاصره و تضعیف حزب الله است. به اعتقاد حماس عربستان به گونه ای رفتار می کند که گویا یکه تاز و تنها فرمانده میدان است و از همین روست که با قطر، ترکیه و دیگر کشورهای عربی و از جمله کشورهای حوزه خلیج فارس روبرو شده است. حماس می گوید هدف محوری که عربستان قصد دارد در آن نقشی محوری را ایفا نماید دارای اهداف زیراست:



-         تثبیت کودتا در مصر و تلاش برای ضربه به حماس در نوار غزه
-          برپایی جنگی تمام عیار برای نابودی دولت بشار اسد
-          محاصره حزب الله با هدف ایجاد زمینه برای حمله به این حزب به نیابت از دشمنان آن
-         تحریک بر ضد ایران و تشویق غرب به رویارویی مستقیم با ایران
-         از بین بردن قدرت و نفوذ اخوان المسلمین در تمام جهان عرب و تقویت جریان های سلفی که اقداماتی بر علیه اسلام وارزش های آن انجام می دهد.

بنا بر آنچه گفته شد حماس احساس می کند که دارای مأموریتی مهم است که با هدف ایجاد یک استراتژی جدید برای شکل دهی به ائتلاف ضد سعودی، باید گفتگوهای دامنه دار و عمیقی را با ایرانیها شروع نماید. حماس معتقد است که می‌تواند در جهت نزدیک ساختن ایران با ترکیه و قطر نقشی اساسی ایفا کند با این هدف که ایران نیز تلاش نماید این جنبش را با حزب الله و نظام سوریه نزدیک نماید.



رهبران حماس معتقدند در مسیر بهبود روابط با ایران به پشرفت زیادی دست یافته اند. چندی پیش کمک های ایران به گردان های عزالدین قسام و دولت اسماعیل هنیه از سر گرفته شد. این در شرایطی بود که توقف این کمک ها باعث بوجود آمدن مشکلاتی زیاد برای شاخه نظامی این جنبش و توقف کمک هایی شد که اسماعیل هنیه در زمینه‌های مختلف دریافت می‌کرد. افزون بر آنچه گفته شد برقراری ارتباط در زمینه مسائل مهم تر در عراق، سوریه و اردوگاه های فلسطینی نیزاز سر گرفته شد.



حماس در تلاش است تا قطری ها و ترک ها را به ایران نزدیک کرده و زمینه را برای دست یابی تمام طرف ها به توافقاتی فراهم کند که آنها را مجبور نسازد که اقداماتی سریع و تعیین کننده درباره مسئله سوریه اتخاذ نمایند. حماس به مانند ترکیه و قطر می داند که ایران دارای استراتژی خاص خود در منطقه است و از همین رو به تغییر سیاست ترکیه و قطر در قبال سوریه بسیار چشم دوخته است. ایران تمایل دارد تا حماس از طرق مختلف، نقش بیشتری را در سوریه ایفا نماید.

تحرکاتی نه چندان آشکار در ترکیه و قطر در حال انجام است که نشان می دهد دیدگاه این دو کشور درباره تحولات ایجاد شده در موضوع سوریه در سال های اخیر  تغییر یافته و به طور ضمنی به شکست طرح براندازی نظام بشار اسد اعتراف کرده‌اند. از این گذشته دو کشور مذکور نسبت به  افزایش نفوذ عربستان و گروه های وهابی وابسته به آن در بین نیروهای سیاسی و مسلح مخالفان نظام سوریه نگران هستند.

حماس به پیشرفت قابل قبولی دست یافته است. رهبران این جنبش بعد از گذشت دو سال و نیم از بحران سوریه می گویند: هدف آمریکا، عربستان و رژیم صهیونیستی از حمله به نظام سوریه، پاسخ به درخواست های ملت سوریه و حمایت از روند اصلاحات نبوده و در واقع قصد آنها براندازی حکومت حامی نیروهای مقاومت و جریان های اسلامی مخالف تفکر وهابی و تکفیری است. باید گفت حماس بار دیگر نباید فراموش کند که هیچ یک از دولت‌های عربی به مانند نظام بشار اسد از آن حمایت نکرده است.

حماس به عناصر خود می گوید براندازی نظام بشار اسد به نفع مقاومت در فلسطین و اخوان المسلمین نیست. هیچ کس و بخصوص حماس نباید نظام سوریه را به چالش بکشد. مصلحت فلسطین و مقامت این کشور در آن است که به تقویت روابط خود با ایران، حزب الله و نیروهای مقاومت در منطقه بپردازد. در ادامه  مأموریت ویژه حماس، مهار جنگجویان در سوریه و همچنین جلوگیری از کشانده شدن بحران به اردوگاه های فلسطینیان در سوریه و لبنان است. از آن گذشته حماس وظیفه دارد تا گفتگو و تعامل با تمام طرف های فعال در این محور را تقویت نماید.



امروز بحث و مناقشه در میان رهبران حماس بالا گرفته است. در بعد تشکیلاتی و سازوکارهای تصمیم گیری در هسته‌های مرکزی فرماندهی این جنبش تغییراتی به وجود آمده است. به این موضوعات باید بحث درباره مکان حضور رهبر این جنبش و فرماندهان برجسته آن و نیز چگونگی تعامل با قاهره، خارطوم، بیروت و دمشق نیز را افزود.

امروز بحثها درباره اشتباهات دولت اخوان‌المسلمین در مصر و نیز بازنگری سیاست‌های کلی این جریان در دو سال گذشته بالا گرفته است. در این میان  بحث‌هایی نیز در مورد شاخه نظامی حماس و چگونگی ایجاد فرایندی سیاسی و تشکیلاتی مطرح است، فرایندی که شاخه نظامی حماس را در برابر تحولات ناگهانی سیاسی مصون دارد. با این حال آنچه حماس زیاد بدان توجه دارد این است که چگونه می تواند به دامان مقاومت برگردد؟!

ایران از برقراری ارتباط با حماس (هر چند با ساختاری جدید) استقبال کرده است. حزب‌الله نیز با مد نظر قرار دادن اشتباهات پیشین حماس به گرمی  پذیرای این جنبش شده است. در این میان سوریه منتظر پیام‌های اعتماد ساز و عملی حماس است تا بر اساس آن روابط از سر گرفته شود، اما در فلسطین درباره برخی ماجراجویی های مبهم نگرانی وجود دارد. امری که ممکن است به جنگ داخلی منجر شود نبردی که هدف از به راه انداختن آن، ضربه زدن به مقاومت و سر پوش نهادن بر تلاش های آمریکا برای تحمیل سازش و بلعیدن باقیمانده‌های سرزمین فلسطین است.